گوش دادن به موسیقی حتی برای نوزادانی که همه ی کارهایشان بر اساس امور فطری است نیز خوشایند است و اگر برای انها اهنگ پخش کنی ساکت شده و حتی حرکاتی شبیه رقص هم انجام میدهند تازه هرچه غنای اهنگ بیشتر باشد بیشتر دوست دارند.آیا از این نمیشود استنباط کرد که علاقه به موسیقی فطری است و در اینصورت نباید حرام باشد؟متشکرم

به چند نکته توجه فرمائید:
1. در منظر اسلام موسیقی به صورت مطلق نهي نشده و لذا نه تنها به صورت كلي حرام نیست. بلکه با توجه به معناي عام موسيقي كه شامل هر گونه نغمه و آواي شنيداري مي شود(1) به شنیدن بسیاری از موسیقي های طبیعت جهت رسیدن به آرامش حقیقی و نشاط روحی توصیه شده است كه به برخي اشاره مي شود. حتي با توجه به تاثيرات عميق الحان و صداها بر انسان در مورد نحوه تلاوت و قرائت قرآن و اذان توصيه شده است كه با صوت زيبا و دلنشين و يا توسط افراد خوش صدا تلاوت صورت گيرد. (2)لکن در نگاه عموم مردم كلمه موسيقي مطابق اصطلاح رايج بيشتر متوجه موسیقی های ساخته شده و نواخته شده با آلات خاص و بواسطه انسان می باشد در صورتی که این تنها بخشی از موسیقی های موجود در عالم می باشد در حالي كه صوتهاي زياد ديگري مانند صدای دلنواز جریان آب و صدای پرندگان و ونوازش برگ درختان با نسیم صبحگاهی و ... همه صداهای روح نوازی است که هر انسانی را در هر سنی آرامش می دهد لذا اسلام به عنوان یک دین منطبق بر فطرت سلیم انسانی در ضمن توصیه به حضور در دل طبیعت و سرسبزی ها و نگاه به مناظر زیبای طبیعت شنیدن صداهای موجود در طبیعت را نيز مد نظر دارد.(3)
2. در بین موسیقی هائی که انسان با الهام از طبیعت و با به کار گیری صدای خود و یا آلات موسیقی تولید می کند نیز با یک نگرش کلی به احکام اسلام در نگاه غالب فقها و با توجه به نکته گذشته مشخص است که در اسلام ذات موسیقی مورد نهی واقع نشده است. بلکه عناوین و جهت گیری های خاصی که در مسیر تولید و استفاده از آن به کار رفته مورد نهی و حرمت است به جهت مفاسد بیشماری که برای انسان دارد؛ مثلا عناوینی ثانویه نظیر لهو و لعب و طرب و غنی و برانگیختن شهوت و ... مورد نهی واقع می شود نه مطلق موسیقی لذا در نگاه رایج بین غالب فقهاء فعلی نیز موسیقی به دو گروه تقسیم می گردد:
1 ـ موسیقى مطرب و مناسب با مجالس لهو و لعب و عیاشی.
2 ـ موسیقى غیر مطرب و معمولى که انسان را به هیجان شهوانى وادار نمی‌کند .(4)
در منظر این دسته از فقها قسم اول موسیقی برای انسان آثار مخرب و مفاسد زیادی را به دنبال داشته و حرام می باشد. اما شنیدن قسم دوم بدون اشکال است .و در عین حال موسیقی‌های مشکوک ،یعنی مواردی که انسان درحرمت و حلیت آن مشکوک است را نیز ملحق به گروه دوم می نمایند و لذا گوش دادن به چنین موسیقی‌هایی از نظر فقهی اشکال ندارد، (5) مگر این که کسی بخواهد احتیاط کند، که در این صورت پرهیز از آن ها خوب است.
3. امیال و گرایش های درون انسان ولو در دوران نوزادی منحصر در امیال فطری نیست. بلکه امیال و شهوات نفسانی نیز وجود دارد که به صورت غریزی در نهاد انسان قرار داده شده است تا در کنار امیال فطری و در هنگام رشد یافتن عقل و خرد انسان را به یک مرز تعادل و هماهنگی بین غریزه و فطرت و عقلانیت برساند و در راستای سعادت حقیقی هدایت نماید(6)، لذا نمی توان لذت بردن و یا به هیجان آمدن یک نوزاد را دلیلی بر فطری بودن موسیقی در نهاد انسان دانست خصوصا این که به جنب و جوش افتادن و حرکتهای تند نوزاد در هنگام مواجهه با موسیقی تند و مطرب مربوط به تاثیر بیرونی همین موسیقی است نه میل درونی انسان ، درست مثل اینکه یک کودک با مصرف یک قرص خنده آور دچار شادی کاذب و خنده و نشاط ویژه گردد، لذتی هم که به انسان در حین استماع این نوع موسیقی ها دست می دهد نیز به همین صورت می باشد. و لذا همانطور که نمی توان در زندگی هر چیزی را كه یک نوزاد به خوردنش علاقه نشان می دهد مثل مواد سمي كه خوش رنگ، برای او مفید دانست. ولي نوزاد از روي ميل غريزي آن را به سمت دهان مي برد، در منظر اسلام نیز که احکام الهی را بر اساس مصالح و مفاسد حقیقی بیان می نماید نيز نمي توان صرف لذت و علاقه و واكنش خوشايند نوزاد و كودك و ... را ملاك فطري بودن و يا حلال بودن و يا خير بودن چيزي دانست (7).
جهت آشنائي بيشتر در مورد نگاه اسلام به موسيقي مطالعه فرمائيد:
---احكام موسيقي، انتشارات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها،
--- ساز و آواز.سید مرتضی علم‌الهدی،
--- مبانی فقهی و روانی موسیقی.حسین میرزایی،
پي نوشت ها:
1. رك:ایرانی قمی، اکبر،هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنائی، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1370ش
2. ثقه الاسلام كليني، كافي، دارالكتب الاسلاميه ، 1365ش، ج2، ص 615
3. محمدی ری شهری ،حکمت نامه جوان، نشر دارالحدیث،1384 ش، ص75 الی 145.
4. آیت الله مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج‏3، ص153، سؤال 456 .
5. استفتائات جدید، ج1، ص152، سوال 519.
6. شمس (91) آيه 7 الي 10.
7. بقره(2) آيه 216.