با سلام و تشکر
2)کتاب راز the secret چقدر با اسلام مطابقت داره؟؟
درسته که ماله صهیونیستاس؟
فیلمش هم هستش که خیلی ازش استقبال شده ، اون چطور،؟؟
در کل راز بخونیم یا نه
2)مستند ظهور Arrivals چی همش راسته؟
اون مور تاییده یا نه؟؟
ایا اسراعی ماله شیطان پرستاس نه یهودیا؟؟ اینو تو مستنده دیدم
خدا قوت
خیلی زحمت میکشین
پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مرکز.
مستند "راز" محصول سال 2006 کمپانی «پرایم تایم» استرالیا است ، یقینا مستندی است که کار زیادی روی ان صورت گرفته و تاثیر محسوسی بر افکار و رفتار هر بینندهای میگذارد. اما لازم است تحليلي در خصوص اين مستند - که به صورت کتاب هم ارائه شده است - داشته و مطالب مورد نظر آن را از نظر مباني ديني مورد تامل قرار دهيم :
از جهت بررسی محتوایی این مستند با نگاهی دقیق میتوان اجمالا بخشی از مطالب و راهکارهای مورد توجه در این فیلم را همخوان با آموزهها و تعالیم دین اسلام دید ، هر چند در برخی امور نیز نکات قابل تأمل و نقدی وجود دارد.
بیایید برخی نکات مطرح شده در این فیلم را مورد بررسی قرار دهیم.
* تفکر:
در جای جای فیلم به این نکته اشاره شده که افکار ما تأثیرات شگرفی در واقعیتهای خارجی خواهند گذاشت . آنچه ما میاندیشیم ، در عالم خارج صورت عینی و حقیقتی پیدا کرده ، به سوی ما جذب میشوند. در تعالیم دینی ما به حقیقت تفکر و تأثیرگزاری مثبت و منفی آن بسیار تأکید و توجه شده است ؛ بخش قابل توجهی از روایات و آیات قرآن در ضرورت تفکر و تأثیرپذیری از این راهکار اختصاص داده شده تا جایی که تفکر در خوبیها و حقایق عالم مانند تفکر مداوم در مورد خداوند و قدرت او برترین عبادت شمرده شده.(1)
اما تفاوت آنچه در فیلم گفته شده ،با تعالیم دینی ما در این است که قانون جاذبه به نوعی ایدهآلیستی به قضیه نگاه میکند و چگونگی تأثیرات را تا حدی در هالهای از ابهام باقی میگذارد، در حالی که روایات ما بسیار منطقیتر و باور پذیرتر به این نکته میپردازد، مثلاً امام صادق(علیه السلام) میفرماید:
«تفکر (در نیکی ها) انسان را به سوی نیکی و عمل به آن میکشاند».(2)
یا در روایت آمده است که «زیاد فکر کردن در معاصی و بدیها انسان را به سوی گناه و بدی میکشاند».(3)
نکته معقول در این فرمایش این است که تصور هر عمل مقدمه انجام آن محسوب میشود . تکرار این تفکر و تصور ممکن است با تصدیق به فائده آن همراه شده ، در انسان شوق عمل به آن را به وجود آورد؛
در همین راستا می توان به یکی از ریشه های بسیاری از دستور و سفارش دیگر در دین اسلام دست یافت ، مانند حرمت اشاعه فحشا یعنی بازگو و منتشر کردن زشتی ها و بدیهای جامعه . حرمت غیبت یعنی پرداختن به اشتباهات و بدیهای دیگران، حرمت سوء ظن و تجسس در امور دیگران که هر یک خواسته یا ناخواسته اشتباهات و بدیها و گناهان را در خاطر انسان تکرار و مجسم میکند، البته دستور و نواهی نکات دقیق معرفتی و اخلاقی متفاوتی نیز دارند. اما بعید نیست یکی از همین نکات پرهیز از جولان یافتن افکار بد در ذهن انسان مؤمن است تا ناخواسته به سوی آن ها کشیده نشود.
در ادبیات ما نیز به موضوع تفکر توجه خاص شده ، مانند آنچه مولانا گفته است:
ای برادر تو همه اندیشه ای ، ما بقی خود استخوان و ریشه ای
در این شعر تمام هویت و حقیقت انسان در اندیشه او دانسته شده ، تفاوت انسان ها نیز به همین اندیشه بر می گردد.
از طرف دیگر اندیشه انسان طبق حکمت ملا صدرا ، حقیقت وجود انسان (روح) را شکل می دهد . تقویت اندیشه ، تقویت روح و کمال است . با تقویت روح انسان می تواند چیزهایی را به دست آورد و طلب کند که از انسان های عادی ساخته نیست.
اما این که تمام نظامات عالم یا نظامات مرتبط با زندگی انسان ، بتواند با اندیشه و تفکر انسان ماهیت یابند، یعنی نیک و بد و لذت و درد و مطلوب و مراد انسان ها ، با نوع تفکر انسان ها در مورد آن ها تعین ماهیت یابند و ماهیت آن ها نیز طبق فکر و اندیشه شکل گیرد ، جای تأمل بسیار دارد. چیزی نیست که بتوان به آسانی آن را اثبات کرد.
* طلب:
نکته مهمی که در این فیلم در راه دست یابی به اهداف و آرزوها بیان شده، رسیدن به مقام طلب و ایجاد این حس در وجود خود است. حقیقتی که در آموزههای دینی و اخلاقی عرفانی ما بسیار به آن توجه شده تا جایی که بزرگان سلوک و عرفان گام اول را برای سالک رسیدن به «مقام طلب» بر میشمرند . در اصطلاح قرآنی هم از آن به «قیام لله» تعبیر شده ،یعنی انسان از سکون و رکود و غفلت خارج شده، برای رسیدن به حقیقت به پا خاسته ، قیام کند؛ آن هم قیام برای خدا یعنی برای رسیدن به بالاترین زیبایی و حقیقت عالم.
این نکته بسیار قابل توجه و درست است . شاید یکی از منطقیترین و درستترین نکات فلیم اشاره به همین واقعیت باشد؛ زیرا در نظام عالم سنتها و قوانینی قرار داده شده که از آن ها به عنوان سنن الهی یاد میکنیم که شالوده و ساختار روابط علّی و معلولی در این عالم و روابط انسان با جهان طبیعت و ماواری طبیعت بر آن اساس تنظیم شده . یکی از آن سنتها این است که اگر انسان به معنای واقعی کلمه در مقام طلب و خواستن برآید ، خداوند زمینه رسیدن او به مطلوب را ایجاد میکند.
مهم این است که در ابتدا تحول و تغییر درونی در انسان (یا جامعه) به وجود بیاید و او برای رسیدن به شرائطی بهتر به پا خیزد. آن گاه خداوند زمینه و بستر دستیابی به مطلوب را فراهم خواهد ساخت، خداوند در قرآن میفرماید:
«خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد. مگر آن که آنان در خود تغییر ایجاد کنند».(4)
سنت تکوینی الهی بر اعطای آنچه بندگان واقعاً بخواهند و بطلبند ،قرار گرفته است، حال چه آن مطلوب دنیا باشد و چه آخرت:
«ما همه را (چه آنان که دنیا را بخواهند ،چه آنان که آخرت را بخواهند) از عطای پروردگارت مدد میدهیم و عطا و بخشش پروردگارت مانعی ندارد».(5)
در نتیجه انسان که در مقام طلب برآمده ، برای رسیدن به هر آنچه بخواهد - البته در تحت قوانین حاکم بر عالم - به او یاری میشود، چه این یاری را ناشی از فکر و اندیشه خود بداند یا همراهی کائنات با او و یا هر عامل دیگری مانند غول چراغ!
* شکرگزاری
نکته بسیار مهم دیگری که در فیلم بر آن تأکید شده ، احساس همیشگی شکر از نعمتها داشته برای رسیدن به آرزوها و نعمتهای جدید است. این حقیقت چیزی نیست جز قاعده استوار قرآنی: «لئن شکرتم لأزیدنّکم؛(6) اگر شکرگزار باشید ،بر شما میافزایم».
روایات و آیات در باب شکر و آثار آن آن قدر زیاد است که برخی از روانشناسان مسلمان در برخی کشورهای اسلامی از آن ها به دستور عملی کاربردی به نام «مکانیزم شکر» رسیدهاند. بنابر آمارهای ذکر شده اثر بخشی آن در بین مبتلایان به بیماران روحی و روانی کمتر از بهترین قرصهای افسردگی نبوده است.
به هر حال یکی از نکات مهم و اثر بخش فیلم راز که باز در مجموعه سنتهای الهی تعریف میشود ، شاکر بودن از نعمتهای موجود برای رسیدن به نعمتهای بیش تر است . در تحقق سنتهای الهی مهم نیست بدانید این نتیجه از طرف چه کسی و چگونه به شما رسیده ، بلکه سنتهای الهی برای همه حتى آن ها که خدا را نمیشناسند، جاری است.
نکات متعدد دیگری نیز در این فیلم وجود دارد که مطابق، بلکه عین برخی از روایات و آموزههای دینی و یا تفکرات اندیشمندان اسلامی است، مانند: لزوم احترام به خود، رفتار با خود طوری باشد که میخواهیم دیگران با ما برخورد کنند. انسان چیزی است که میاندیشد. ما تصویری از خدا هستیم. فوقالعادهایم و...
اما بگذارید در خصوص محور اصلی فیلم یعنی نیروی جاذبه تامل بیش تری بکنیم؛
اولاً آیا چنین ادعایی صحت دارد که هر آنچه به آن میاندیشیم ، در عالم خارج تحقق یافته ، در برابر ما قرار میگیرد؟ اگر به تفکرات عامیانه و عرفی خودمان بنگریم ، نشانههایی از این نکته را مییابیم، مثلاً در ضرب المثلهای متعددی به این رابطه اشاره شده:
هر چه سنگه، زیر پای لنگه.
مار از پونه بدش میاد ، جلوی خونهاش سبز میشه.
خواستن توانستن است و...
اما آیا آموزههای دینی این اصل را تأیید میکند؟ شاید در مفاهیم دینی نشانههای متعددی از توجه به این مسئله دیده شود. اما به نظر می رسد جدیترین اشارات در این خصوص در مورد بحث «تفأل و تطیّر» است.
می دانید که از دیر باز در جوامع بشری فال نیک و بد زدن وجود داشته ،خصوصاً در صدر اسلام و در جامعه عربی فال نیک یا «تفأل» و فال بد یا «تطیّر» از اعتقادات رایج مردم بود؛ اسلام با تطیر و فال بد مقابله کرد و از توجه به آن منع فرمود. اما این برخورد را با فال نیک زدن نکرد، بلکه به آن سفارش هم نمود؛ در برخی از روایات نقل شده که «فال نیک بزنید تا به آن برسید».(7)
رسول خدا کثیر التفال بود ،یعنی زیاد امور را به فال نیک می گرفت. در مواردی گفته شده رسول خدا به دیدن صحنههایی به ظاهر ناگوار و ناراحت کننده نتایجی مثبت و خوب را آزرو کرده، آن را به فال نیک میگرفت که اتفاقاً همان حادثه محقق میشد، مثلاً نقل شده خسرو پرویز در پاسخ نامه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از روی استهزا و بیاحترامی قدری خاک برای حضرت فرستاد، حضرت با دیدن این خاک فال نیک زد: «به زودی مسلمانان خاک ایران را فتح میکنند».(8)
اثر بخشی فال بد نیز در روایات انکار نشده که اتفاقاً این نکته با تجربه افرادی که معتقد به این امور مانند نحوست عدد 13 یا لزوم صبر هنگام عطسه زدن و... هستند، مطابقت دارد. در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده:
«تأثیر فال بد به خودت بستگی دارد. اگر آن را آسان بگیری ،آسان میشود، اگر سخت بگیری ،سخت میشود . اگر به آن اهمیت ندهی ،بیاثر میشود».(9)
این روایات به خوبی نشان میدهد اثر بخشی این نوع عقاید و تفکرات بیش تر در حوزه تلقینات روحی و روانی و به علاوه سوء ظن و حسن ظن پیدا کردن نسبت به خداوند و خود و آنچه با آن مواجه هستیم میباشد . این رابطه متقابل میتواند یکی از سنتهای عالم هستی محسوب گردد. اما محدوده اثر بخشی این امور بسیار محدود است و نمیتواند در همه شئون زندگی سرایت داشته باشد.
مشکل اصلی این تئوری چنان که بسیاری از مخالفان آن اشاره میکنند ، اثبات و تجربه ناپذیری آن است؛ یعنی مدعیان وجود چنین قانون اثر بخشی در عالم میگویند چنین چیزی هست ، ولی از حقیقت و چگونگی آن بیاطلاعیم . باید هر کس تجربهای شخصی از آن به دست بیاورد.
از طرفی هر کس در این تجربه به نتیجه نرسد ،گفته میشود:
درست فکر نکردی و افکارت را روی خوبیها و آزروهایت متمرکز نساختی یا واقعاً طالب نشدی و... در نتیجه ارزش این نظریه به عنوان یک قانون علمی و کاربردی زیر سؤال میرود؛ البته چنان که در فیلم اشاره شد، تأثیر افکار و تلقینات همچون اثر بخشی قرصهای شکر قابل انکار نیست . این حالات از ویژگیهای روح انسان و قدرتهای شگفتانگیز این مخلوق خداوند است. اما ادعای هماهنگ شدن کائنات با هر آنچه ما میاندیشیم ، ادعای قابل اثباتی نیست.
لااقل باید پذیرفت این قانون یا این «راز» در محدوده معینی قابلیت اثربخشی دارد ، مثلاً آیا میتوان آرزو کرد که به جوانی برگردیم یا جلوی پیری را بگیریم یا جلوی مرگ خود و عزیزان مان را و یا بخواهیم ماشین ما بدون سوخت حرکت کند؟ مسلّماً خیر! پس باید پذیرفت طرفداران این تئوری بسیار بسیار ایدهآلیستی به این جریان مینگرند و از حقیقت فاصله دارند. به علاوه در اعتقاد دینی ما همه عالم بر اساس اراده و قدرت یک موجود برتر در حرکت و تکاپو است . اگر نخواهد حتى بالاترین افکار و ارادهها و عزمها اثربخشی نخواهد بود.
این همان حقیقتی است که امام علی(علیه السلام) به آن اشاره کرده اند: «خدا را به از بین بردن عزمهای جدی و استوار شناختم».(10)
یعنی بسیار پیش میآید که مرد عزم و عمل - علی(علیه السلام) -عزم و قصد کاری را میکند. اما خدا جلوی تحقق آن را میگیرد و این یعنی این که اراده خدا فوق همه ارادهها است.
بالاترین مرتبه طلب و خواستن و تمسک به قانون «راز» برای بسیاری از ما در مقام دعا پیش آمده که شب و روز به خواسته خود و آنچه میطلبیم اندیشیده و آن را خواستهایم، ولی خداوند تحقق آن را به صلاح ما ندیده و دعای ما در ظاهر مستجاب نشده است . این یعنی قضای الهی ،همان چیزی که در روایت به آن تصریح شده :
«حکمت او را هیچ وسیله و واسطهای بر نمیگرداند».(11)
یعنی اگر حکمت خداوند و قضای او به تحقق امری تعلق بپذیرد ،هیچ راهکار و ابزاری مانع آن نخواهد بود.
البته نکات ریز دیگری در فیلم مورد اشاره قرار گرفت که با آموزههای دینی ما در تضاد است مانند : حقیقت همه چیز انرژی است. هدف اصلی احساس و تجربه لذت است. نباید علیه جنگ راهپیمایی کرد و...
اگر به سایت های مختلف سری بزنید ، نقدهایی از این فیلم مستند به چشم می خورد که افراد صاحب نظری مطالب این فیلم را مورد نقد قرار داده ، حتی برخی این فیلم را تلاشی استعماری برای درگیر کردن توده مردم در جوامع مختلف با افکار خود و درگیر نشدن آن ها با ظلم ها و جنایت های کشورهای ظالم و استعماری خوانده اند ؛ اما فارغ از این نقد و نظرها باید گفت حتی اگر قانون جاذبه را به عنوان یک حقیقت بپذیریم - که واقعا نمی توان آن را با این شواهد و مستندات پذیرفت - باز تبعیت و پیروی از آن در بسیاری از موارد قابل قبول نبوده مخالف تعالیم انبیا است .
مبارزه و جهاد برای رسیدن به حق و برطرف نمودن ظلم ، حقیقت ثابت همه ادیان الهی است. بدون آن رسیدن به سعادت حتی در دنیا محقق نمی شود . اگر مردم آفریقای جنوبی به جای مبارزه علیه آپارتاید فقط به فکر رهایی بوده و تنها از درون قلب آن را طلب می کردند ، این امر محقق می شد ؟ یا ملت ایران چند سال خواهان برطرف شدن استبداد و سلطه علیه خود بود ؟ آیا اگر به جای قیام و رسوا کردن سران فاسد نظام پهلوی به مقابله عملی با آن ها نمی پرداخت ، به رهایی و پیروزی می رسید ؟ بسیار بعید به نظر می رسد ؛ در حالی که قانون جاذبه صراحتا پرداختن به این امور را نادرست دانسته ، می خواهد همه چیز را با فکر های خوب و خوش حل کند .
آیا این طرز فکر نوعی تخدیر و بی تفاوتی نسبت به فجایع بی شمار عالم را به همراه ندارد ؟ آیا این نظیر همان ضرب المثل معروف انگلیسی نیست که « اگر کسی به تو تجاوز کرد ، ناراحت نباش ، بلکه لذت ببر » ؟ آیا با این منطق و با تعطیل کردن تظاهرات علیه جنگ و ظلم و بی عدالتی و فکر کردن به صلح و آرامش ،بدی های عالم به فراموشی سپرده می شود ؟ واقعا این تفکرات ساده لوحانه نیست ؟
به نظر می رسد لااقل در نگاهی خوش بینانه باید گفت: در این فیلم در مورد این «راز» اغراق زیادی صورت گرفته، امری فرعی و البته قابل توجه به عنوان یک اصل ریشه ای و مبنایی معرفی شده تا همه چیز بر اساس و پایه آن بنا گردد که این امر با بسیاری از حقایق عقلی و وجدانی همخوانی ندارد .
اصولا نباید فراموش کرد در انسان اصل با عقل و تفکر عقلانی است . هدایت اعمال و رفتار انسان باید با قوه عقل صورت بپذیرد . ما مفاهیم بلندی مانند « توکل بر خدا » را به عنوان یک اصل زیر بنایی مطرح می کنیم، ولی در دستور دینی به ما گفته شده احتیاط و به کار بستن عقل به همراه توکل ضروری است . حتما حکایت آن مرد عرب را شنیده اید که با فکری مثبت و با توکل کامل بر خدا و بدون دغدغه مرکب خود را رها کرد تا به جایی برود . وقتی رسول خدا از او پرسید: چرا این حیوان را نمی بندی، گفت : «به خدا توکل کردم» حضرت فرمود : «مرکبت را ببند و توکل کن »(12)
در حالی که در فیلم راز دغدغه داشتن نسبت به سرقت شدن وسیله نقلیه یا سایر مشکلات به نوعی مذمت شده که خلاف عقل و حتی مشاهدات تجربی است . آیا برای شما پیش نیامده بدون هیچ دغدغه ذهنی و احساس ناخوشایند حادثه بدی که اصلا به ذهن تان هم خطور نمی کرده ،پیش بیاید ؟ آیا تا کنون با افرادی که بسیار اهل دقت و مراعات و پرهیز از حوادث ناگوار هستند ، برخورد نکرده اید ؟ آیا آن ها بیش تر به این مشکلات گرفتار می شوند ؟ مثلا افرادی که همواره مواظب مبتلا نشدن به بیماری ها بوده ،در تغذیه و بهداشت فردی خود دقت بیش تری را به خرج می دهند، بیش تر مبتلا به بیماری هستند ؟ به نظر ما این ادعاها لااقل در حد بالایی قابل قبول نیست .
از جانب دیگر در این مستند در برخی موارد کار به جایی می رسد که عملا انسان و تفکرات او همه چیز در تعیین سرنوشت عالم و کائنات معرفی می گردد و عملا انسان جلوه ای خداگونه می یابد که هرچه بخواهد رقم می زند و هرچه بپسندد به دست می آورد(اومانیسم یا انسان محوری بجای خدا محوری!) که این نکته از مهمترین انحرافات و نقاط منفی این تفکر به حساب می آید که باید کاملا از کشیده شدن تفکرات و عقاید خود به این سمت و سو پرهیز داشت .
نکته آخری که به آن اشاره می کنیم و جنبه مبنایی در معرفت اسلامی با نگاه معرفتی غربی دارد، این است :
در تفکر اسلامی دنیا همواره به عنوان محیط موقت و محل آزمون برای تعیین جایگاه و نوع زندگی حقیقی انسان در آخرت معرفی شده ، ارزش های آن مانند ثروت ، شهرت ، جایگاه اجتماعی و... تنها در صورتی در نگاه دینی هم ارزش شمرده می شوند که در روند رسیدن به سعادت اخروی به کار آمده ، ما را از آن حقیقت پیش رو باز ندارند .
تفکر مدام و مطالبه با تمام وجود در مورد این امور چنان که در این مستند همواره بر آن ها تاکید شده ، اگر به همین قصد یعنی صرف دارا شدن ثروت هنگفت و منزل رویایی و اتومبیل گران قیمت و لذت بردن از آن باشد ، جز دوری از حقایق عالم و غفلت از زندگی جاودانه ای که در انتظار ماست و خسارت بیش از حد تصور برای ما نتیجه ای نخواهد داشت ؛ در نتیجه اگر قانون جاذبه را با همین وسعت مورد ادعا هم بپذیریم ،می توان دریافت راز دستور اسلام بر توجه و یاد آوری مرگ و جهان آخرت و غافل نشدن از آن و فرو نرفتن در لذائذ زودگذر دنیا و توجه به مشکلات و دردهای دیگران و مبارزه با بسیاری از لذت های نفسانی و.... چیست .
با توجه به مجموعه آنچه بیان شد می توان از برخی نکات مثبت این مستند و کتاب بهره گرفت ، اما باید به نکات منفی و انحرافات فکری و عقیدتی که در آن تبیین می شود نیز توجه جدی داشت.
##########
اما در خصوص مستند ظهور چنان كه مي دانيد نمونه هايي از اين دست تلاش ها در گذشته نيز انجام پذيرفته و چه بسا در آينده هم انجام بپذيرد - برخي از اين نمونه ها در همين مستند اشاره شده است- و در هر حال ابهام و ترديد در خصوص سازندگان اصلي اين قبيل مستندها و مسائل مورد توجه آنان و دغدغه هاي خاص ايشان كار را در جمع بندي و نتيجه گيري دقيق و كامل در مورد اين قبيل تلاش ها دشوار مي سازد .
در هر صورت اگر فقط به خود اين مجموعه نگاهي از سر نقد بيندازيم، مي توانيم به چند نكته اشاره كنيم :
1- طرح مسائل و مباحثي كه اشاره به فعاليت هاي عظيم غول هاي رسانه اي و قدرت هاي بزرگ سياسي و اقتصادي و فرهنگي در جهت اهداف پليد و خطرناك شان صورت مي پذيرد و توجه دادن مخاطبان مستقيم اين محصولات به اين اهداف و جهت گيري ها امري بسيار ارزشمند و تا حدودي ضروري است كه نبايد تاثير ضمني اين تلاش ها مانند مستند ظهور در اين خصوص را ناديده گرفت .
2- به نظر مي رسد در بيان برخي از مسائل و موضوعات نوعي اغراق بي دليل صورت پذيرفته ،برخي امور غير واقعي و توهمي هم به اين موضوعات مسلم و قطعي افزوده شده ، در مجموع فضاي فكري مخاطب را از نوعي واقع انديشي به فضاي وهم آلود و غير واقعي سوق مي دهد . در نتيجه مخاطبان خود را به دو گروه كه يكي از اساس همه اين ادعاها را انكار كرده و ديگري همه اين امور را درست و واقعي پنداشته ، زين پس همه چيز را در مسير يك هدف و تلاش خاص مي بيند ، تبديل مي نمايد .
نكته منفي روشن اين كار آن است كه گروه اول همه اين ادعاها را كاملا مردود و بي منطق و بي معنا مي داند. حتي از خطر برخي از موارد مسلم و قطعي هم پرهيز نمي نمايد . گروه دوم همه چيز را در اين عرصه تصور كرده ، گرفتار نوعي ترس عميق از گروه هاي ضد ديني و رسانه اي مي شود . هيمنه اي به مراتب بزرگ تر براي اين گروه ها تصور مي كند ( كه اين نكته اخير يكي از اموري است كه درستي و حسن نيت سازندگان اين مجموعه ها را به نوعي زير سوال هم مي برد ) .
3- پرداختن به برخي نكات مورد توجه در اين مستند مانند مساله جن به نوعي غير منطقي و غير واقعي است . به نظر نمي رسد بتوان اين نوع نگاه را قابل طرح دانست . مصاحبه هاي مخفي از برخي افراد مانند راننده تاكسي و... در مورد كيفيت ارتباط با اجنه و ... با نوع نگاه واقع گرايانه شيعي و اسلامي فاصله بسياري دارد . ترويج و اشاعه اين نكات خاص لااقل مورد تاييد نيست .
4- اين قبيل مستند ها لااقل در كشور ما نوعي چاقوي دو لبه هستند كه هم برخي از حقايق را مورد توجه نسل جوان و مخاطبان عام قرار مي دهند و هم در عين حال نوعي فضاي تشويقي و ترغيبي براي كسب اطلاعات بيش تر در مورد اين موضوعات را به وجود مي آورند. ديده و شنيده شده كه برخي نوجوانان و جوانان كه در حالت عادي ترغيبي به جستجوي برخي از اين موضوعات و مسائل ضد ديني و غير اخلاقي نداشته اند ،با نوع بيان اين مستند به سمت پي گيري و جستجوي بيش تر در اين زمينه رفته اند كه اين امر خود نوعي اشاعه فحشا محسوب مي شود .
در واقع شايد بتوان گفت برخي از اين موضوعات در كشورهاي غربي براي توده مردم شناخته شده است . جمع بندي اين مسائل در اين قبيل مستندها تنها به انسجام و تحليل ذهني عميق تر مخاطبان و رسيدن به دركي درست تر در مورد اين فعاليت ها و ارتباط آن ها با هم مي انجامد ، اما در كشوري مانند كشور ما بسياري از افراد آگاهي چنداني در خصوص اين موضوعات انحرافي و حتي غير اخلاقي ندارند . ارائه برخي توضيحات مبسوط و روشن در اين زمينه اصلا نتايج مفيدي براي آنان نخواهد داشت .
5- فارغ از همه اين مطالب مجموعه اين مستند علاوه بر بسياري از نكات قابل توجه و جالب در برخي از قسمت ها حاوي فيلم ها و تصاويري غير اخلاقي است كه هر چند تا حدودي سانسور شده ، اما قبح و حرمت و اثرات منفي نگاه به برخي از آن ها را لااقل براي طيف وسيعي از مخاطبان برطرف نمي كند . بهمین خاطر نمي توان به بهانه هاي گوناگون و اهداف خاص فرهنگي اجازه توزيع و انتشار اين فيلم در سطح كشور را صادر نمود .
در پایان در خصوص اسرائیل هرچند سوالتان چندان روشن نبود ، اما همین اندازه را می توان مسلم دانست که در نظام اسرائیل و مدل حکومتی آن دین یهود مد نظر نبوده و منافع دیگری برای افرادی بی دین با تفکرات صهیونیستی مورد نظر و در حال اجرا است .
پینوشتها:
1. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام قم، 1409 ه ق ، ج 15، ص 195.
2. همان، ص 196.
3. عبدالواحد آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ه ش ، ج 1 ص 186 .
4. رعد (14) آیه 11.
5. اسراء (17) آیه 20.
6. ابراهیم (14) آیه 7.
7. علامه طباطبایی ، تفسير الميزان ، ترجمه موسوى همدانى ، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم ،1374 ش ،ج 19 ،ص 126.
8. همان.
9.همان ،ص 127.
10. علامه مجلسي ، بحار الانوار ، نشر موسسه الوفاء ،بيروت، 1404 ه . ق ، ج 5 ،ص 197.
11. صحيفه سجاديه دعاي سيزدهم .
12. وسایل الشیعه همان ،ج 17 ،ص 34.