سلام من یک مدرس دانشگاه هستم که چند سال پیش در طی یک سال 3 بار با خواهرم ملاعبه و معاشقه داشته ام و از روی لباس و به طور غیرمستقیم ضمن بازی کردن با هم تماس جسمی داشته ایم. بعد چند سال هنگامی که با اس ام اس در مورد این اتفاق با خواهرم صحبت می کردم همسرم به طور تصادفی اس ام اس ها را دید و حالا خودم را در نهایت پستی و حقارت می بینم و نمی توانم یک دقیقه کنار همسرم بنشینم یا در چشمان او نگاه کنم. نمی دانم چه کار کنم. لطفا کمکم کنید.

پرسشگر گرامی در ابتدا باید عرض نمایم که گناه بودن یک عمل بخاطر اینست که این عمل تکوینا موجب خواری و ذلت نفس می گردد و مانع ارتقاء و تکامل آن بسوی اوج قله های انسانیت می گردد، لذا بعد از این از اعمال خود مراقبت بیشتری بعمل آورید تا موجبات خفت و خواری نفس والا و عزیزتان فراهم نیاید و شیطان از این عمل خرسند نگردد. اما خدای مهربان هیچگاه درب های انسان شدن و عروج به قله های بلند معنویت را برای کسانی که در زندگی دچار لغزش می شوند و بخاطر وسوسه های شیطان مرتکب گناه می شوند، نبسته است. بلکه درب توبه را باز گذاشته و این گونه افراد را با مهربانی بسوی خود می خواند و هر گناهی را قابل بخشش می داند. مگر یک گناه را که آن ناامیدی از مغفرت و بخشش الهی است. پیامبر گرامی اسلام می فرماید هر برای هر درد و بیماری ای دارویی است و داروی در گناه، طلب بخشش از خداست. دوست گرامی ما در قبال اعمال خود فقط و فقط در مقابل خدا وند مسئولیم و وقتی از عملی توبه ی نصوح و بی بازگشت می کنیم خدا ما را طبق فرموده ی خودش می بخشد، و باید خیال ما راحت باشد که بخشوده شده ایم. بعد از این مرحله یعنی بخشودگی توسط خدای مهربان، نگرانی از نوع نگاه مردم بیهوده است، البته اگر شما واقعا توبه نمایید و اعمال خود را بر اساس راه و روشی که خداوند فرموده منطبق نمایید تدریجا قلبها هم بسوی شما جلب می شود و آن ذهنیت قبلی مردم با ذهنیت جدید ی که از شما پیدا کرده اند عوض می شود و این یکی از معانی تبدیل حسنات به سیئات توسط خداوند است. حال اگر همسرتان ببیند که شما متحول شده اید و سبک زندگی تان کاملا عوض شده است کم کم ذهنیت منفی او به شما تغییر خواهد کرد. مهم توبه نصوح و عوض کردن سبک زندگی قبلی به سبکی الهی است. ما در طول تاریخ چهره های بسیاری داشته ایم که علی رغم انجام گناهان بسیار بزرگتر و زشت تر از گناهی که شما مرتکب شده اید. به عنوان یکی از اولیاء الهی از دنیا رفته اند و مردم برخلاف ذهنیت قبلی شان با بزرگی و عظمت از آنها یاد کرده اند.
اگر این فکر بصورت مداوم و آزار دهنده ای در ذهن شما تکرار می شود و به اصطلاح نشخوار فکر ی پیدا کرده اید تکنیکهای زیر می تواند یاری گر شما در رهایی از مشکل فوق باشد:
و امّا با توجه به اشاراتی که شما در پرسش خود داشتید، وسواس شما محتوای نجاست و طهارت دارد که برای رهایی از آن چند چیز به شما پیشنهاد می شود.
1- اولین راهکار پیشنهادی ما در خصوص مشکلتان استفاده از تکنیک انحراف فکر است، این تکنیک به این صورت انجام می پذیرد که یک کش دور مچ خود بیندازید و وقتی چنین فکری به ذهنتان آمد این کش را گرفته و رها کنید بطوری که سوزش آن را احساس کنید، و سپس یک عدد پیچیده مثل 958354 را در ذهن خود مجسم کنید و هفت تا هفت تا از آن کم کنید تا به کوچکترین عدد غیر قابل تقسیم برسید. اجرای این تکنیک باعث می شود که شما کم کم قادر گردیداین افکارمزاحم را پشت درب ذهن خود نگه دارید و به آنها اجازه ورود به ذهن را ندهید، از طرفی اگر کشیدن و رها کردن کش بطرز شدید صورت گیرد ذهن شما نیز تدریجا از ورود این افکار بذهنتان جلو گیری خواهد کرد تا از آن درد پیشگیری نماید.
2- پیشنهاد دیگر ما استفاده از تکنیک تاخیر فکر است یعنی شما برای آمدن اینگونه فکرها بذهنتان وقتی تعیین کنید و وقتی این افکار خواستند به ذهنتان وارد شودند به آنها بگویید که بروند و در فلان ساعتی که به آنها اختصاص داده اید بیایند و تدریجا با گذشت ایام این ساعات را محدود تر کنید. فلسفه ی این تکنیک بر اینست که شما سازنده ی افکارتان هستید و بنابراین ارباب و صاحب اختیار انها محسوب می شوید و در واقع آنها نوکر شما هستند و شما صاحب اختیار آنها می باشید. ولی در نشخوارفکری آنها تبدیل به ارباب می شوند و جای شما را می گیرند و شما به نوکری آنها در می آیید و آنها به راحتی به شما امر و نهی می کنند که این امری بسیار منفی و مشمئز کننده و به دور از عزت و غیرت انسانی است! و لذا ما با این تکنیک می خواهیم شما را به جایگاه اصلی خویش برگرانیم و دوباره شما را اختیار دار و رییس افکارتان کنیم تا آنها طبق اراده و میل شما و با اجازه ی شما بیایند و بروند نه اینکه هر وقت دلشان خواست بیایند و هر وقت دلشان خواست بروند. هدف اصلی ما آموزش مدیریت افکار تان به شما است. تا با قاطعیت تمام به مدیریت آنها بپردازید و به آنها بگویید که ذهن من طویله نیست که سرتان را بیاندازید پایین و بدون اجازه بیایید و بروید بل ذهن من ستاد فرماندهی است که همه چیز آن روی نظم و نظام است و حتی پشه هم برای پریدن در آن باید از من مجوز بگیرد!
3- سومین پیشنهاد ما در این خصوص استفاده از تکنیک توقف فکر است. یعنی وقتی شما قدرت کافی در کنترل و مدیریت افکار خود پیدا کردید می توانید براحتی دستور توقف به آنها بدهید و با ضرب مهر ورود ممنوع بر روی آنها، برای هیشه آنها را از ورود به ذهنتان محروم سازید.
4- تکنیک دیگر تبدیل فکر است یعنی وقتی این افکار به ذهنتان می آید به یک قدم قبل از آمدن این فکر به ذهنتان فکر کنید به این معنی که به این فکر کنید که به چه چیزی فکر می کردید که این فکر به ذهنتان آمد و وقتی آن را پیدا کردید دو باره به این فکر کنید که چه چیزی این فکر را به ذهنتان آورد و همین طور سلسله وار عمل نمایید و در مورد فکری قبل از فکر دیگر فکر کنید؛ تا به سرچشمه نهایی برسید، بزودی خواهید دید که استفاده از این روش قدرت مدیریتی زیادی به شما برای کنترل افکارتان می دهد..
5- از جمله کارهایی که شما می توانید برای رهایی از وسواس‌تان به آن متوسل شوید مشغول کردن خودتان به کارهای اجتماعی و ورزش و تفریحات جمعی است، تا آنجا که می‌توانید از تنهایی بپرهیزید و خود را به کارهای مختلف مشغول کنید تا افکار مزاحم فرصت پیدا نکنند که به ذهن شما وارد شوند.
7- با کارهای مختلف به تقویت اراده خود بپردازید تا بتوانید به برخی از کارهایی که به صورت اجباری انجام می دهید یک نه بزرگ بگویید.
9- و همیشه این ذکر را با توجه به معنی آن بر زبان و قلب خود جاری کنید که:«بِسم الله و بِالله، تَوکَلتُ علی الله، اعوذُ بِالله السمیعُ العلیم مِن الشیطانِ الرجیم.
به هر حال اگر با توجه به آنچه که گفته شد ناراحتی تان تقلیل نیافت؛ می توانید به یک خانواده درمانگر مراجعه نمایید تا ایشان طی یک مصاحبه تشخیصی حضوری دقیق و اطلاع از زوایای مختلف مشکل راهکارهایی را برای برون رفت، به شما ارائه نماید. بیاد داشته باشید که مشاوران و خانواده درمانگران همانند پزشکان امین و راز دار مراجعین خود هستند و هیچ سوگیری ای و یا قضاوتی در رابطه با بدی و یا خوبی اعمال ندارند و کارشان فقط درمان است، لذا بدون هیچ ابایی مشکل خود را با آنها در میان گذارید. اگر در تهران زندگی می کنید من شماره تلفن کلینیک یکی از متخصصین خانواده درمانی را به شما می دهم، دکتر یونسی02144015879