نظریه اعواض را با توجه به این که بعضی از انسان ها دچار بدبختی یا نقص عضو می شوند توضیح دهید

با سلام و تشكر از ارتباط شما با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني
انسان وساير جانداران، به سختي هايي ‌دچار مي شوند كه خود در پيدايش آن نقشي ندارند؛ در اصطلاح متكلمان عدليه، از چنين رنج هايي به«آلام ابتدايي»،تعبير مي‌‌شود. از نظر عموم متكلمان عدليه تمام آلام ابتدايي منسوب به خداوند نيكوست. درباره علّت نيكويي آلام ابتدايي، دو نظريه مقابل وجود دارد الف)ديدگاه اكثر متكلمان عدليه است كه براي‌نيكو بودن آلام ابتدايي‌علاوه براعتبار(لطف ومصلحت)، «عوض» را ضروري مي‌دانند ب)ديدگاه برخي متكلمان عدليه است كه مصلحت موجود در الم ابتدايي را، براي نيكو بودن آن كافي مي‌دانند وديگر استحقاقي نيست تا عوض ضروري نمايد حال مطابق سوال، ديدگاه اول تببين و توضیح داده مي شود.
متكلمان ابتدا بلاها و شرور عالم را به سه دسته تقسيم مى‏كنند:
1.دردها و ناگواريهايى كه خود انسان مسئول به وجود آمدن آن است. مثلا شخصى با توجه كامل دست‏ خود را مى‏سوزاند يا جرح و ضررى به خود وارد مى‏كند. در اين قسم از شرور ظاهرا جاى مناقشه بين موافقان و مخالفان نيست و نقد و جرحى متوجه دين و آموزه‏هاى آن نمى‏شود تا متكلم دين در مقام دفع آن باشد.
2. دردها و ناملايمت هايى كه توسط انسانهايى كه مخلوق الهى هستند و با قدرت و تمكين او در حق ديگران انجام مى‏گيرد، مثلا ظالمى به انسان ديگر جراحات وارد مى‏كند يا اموال او را غصب مى‏كند. يا شخصى چون استالين و هيتلر عامل كشتار هزاران تن انسان مظلوم مى‏شود.در اين قسم از شرور و آلام، متكلمان معتقدند که درست است مسئول مستقيم اين همه المها و مصيبتها خود انسان است، اما چون اين جنايتها با تمكين و قدرت خداوند صورت گرفته است‏خواه ناخواه خداوند نيز مسئول شناخته مى‏شود، لذا مى‏بايست داد مظلوم را از ظالم بستاند و حق را به حقدار برساند. خداوند عادل نيز يا در همين دنيا از مظلوم حمايت مى‏كند و ظالم را به قهر خويش مبتلا مى‏كند يا اين كه هر دو را به روز رستاخيز حواله مى‏دهد كه از آن به اصل «انتصاف‏» تعبير مى‏شود.
3. بلا و مصيبتهايى كه پيامد قوانين طبيعت و مستند به خداوند است. مثلا كسى در اثر زمين لرزه يا دريا يا ... جان خود را از دست مى‏دهد يا دچار جراحات و آلامى مى‏شود يا اين كه خداوند متعال به طور مستقيم به خاطر عللى چون امتحان بلايا و مصيبتهايى بر انسانها وارد مى‏كند.
در اين قسم از شرور و آلام كه واسطه‏اى بين درد و خداوند نيست، متكلمان اسلامى به طريق اولى قائل به جبران هستند و معتقدند كه خداوند مى‏بايست در مقابل اين همه دردها و آلامى كه متوجه انسانها مى‏شود، در دنيا يا آخرت به اندازه‏اى جزا و پاداش اعطا كند تا آلام جبران گردد. و از اين اصل در اصطلاح كلامى به «عوض‏» يا «اعواض‏» تعبير مى‏شود(1).
البته در روايات نيز به اين مسئله اشاره شده است مثلا در روايتهاى متعدد، كسى كه به خاطر جان خود يا اهل خود و يا به خاطر مال و ثروت خود كشته شود اجر شهيد را دارد آنچنان که در حديثي از پيغمبر(ص) نقل شده است كه فرمود"من أريد ماله بغير حقّ فقاتل فقتل فهو شهيد"(2)كسى كه به ناحقّ آهنگ مال او كنند و به پيكار برخيزد و كشته شود، شهيد است.
و يا امام رضا (ع) در روايت ديگري در توجيه نقصهاى بدنى مانند نابينايى و ناشنوايى مى‏فرمايد"َ الْمَرَضُ لِلْمُؤْمِنِ تَطْهِيرٌ وَ رَحْمَةٌ وَ لِلْكَافِرِ تَعْذِيبٌ وَ لَعْنَةٌ وَ إِنَّ الْمَرَضَ لَا يَزَالُ بِالْمُؤْمِنِ حَتَّى لَا يَكُونَ عَلَيْهِ ذَنْب‏"(3) بيمارى براى مؤمن پاك شدن و رحمت، و براى كافر عذاب و لعنت است. همانا بيمارى از مؤمن زدوده نشود تا آنگاه كه همه گناهانش پاك شود و گناهى بر او باقى نماند"
البته احاديث فراوان ديگري وجود دارد كه براي رعايت اختصار از ذكر آنها خودداري مي كنيم
پي نوشت ها:
1. ر.ك علامه حلى(تعليقه سبحاني،جعفر)كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد قسم الالهيات‏،چ موسسه امام صادق(ع)،قم بي تا،ص 124.
2.خرمشاهى،بهاء الدين،انصارى،مسعود،پيام پيامبر،تهران 1376 ه ش،چ معاصر،ص 844.
3.شيخ صدوق،ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏،چ دار الرضى،قم،1406 ق‏،ص 193. ‏