منظورم اینه که هدف از آفرینش انسان چی بوده؟ چرا یه روز میایم دنیا و روز دیگه میریم؟

زندگي در دنيا به هيچ وجه هدف و مقصد آفرینش انسان محسوب نمي شود. اين حيات دنيايي، همانند حضور يك انسان در سر جلسه امتحان و به هدف برگزاري يك آزمون مهم است كه سرنوشت و آينده فرد را رقم مي زند. بر اساس اين تعريف استقرار و بقاء دائم در این مکان معنا ندارد وباید روزی در آن حاضر شده و روز دیگر از آن برویم .
اگر دنیا را بدون توجه به آخرت و بدون توجه به این که مقدمه است، بنگریم، یعنی هدف به دنیا آمدن و مقصد را در نظر نگیریم و نگاهمان را به دوران محدود دنیا بدوزیم، به طور طبیعی خواهیم گفت: چرا خداوند ما را گرفتار دنیا و زندگي تكراري و مملو از مشكلاتش کرد که حتی نوش آن هم بی نیش نیست.
اما حقيقت زندگي انسان و هدف از خلقت او، محدود در همين دنيا نيست. از دیدگاه اسلام، دنیا براى آخرت آفریده شده است. آمدن انسان به دنیا، براى کسب آمادگى براى زندگى جاوید اخروى است. دنیا محل تجارت (1)، زراعت آخرت (2) و محل آزمایش است (3). خداوند انسان را در دنیا آفرید تا او بتواند به کمال شایسته خود دست یابد.
رسیدن به کمالات شایسته انسانى به گونه‏اى است که جز با اختیار آدمی حاصل نمى‏شود؛ یعنى این‌گونه نیست که چنین کمالى را بتوان بدون طى مسیر و انجام افعال اختیارى به انسان اعطا کرد؛ زیرا مرتبه وجودى این کمال، پس از افعال اختیارى و آزمایش فراوان است. پس خداوند متعال محلى را براى کسب چنین کمالى براى انسان فراهم ساخت.
انسان نيز داراى گرایش‏ها و تمایلات و نیازهاى متفاوت است. حضرت امیر (ع) انسان را در مقایسه با حیوان و ملائکه چنین معرفى مى‏کند:
«خداوند ملائکه را از عقل آفرید و در آنان شهوت قرار نداد، و حیوانات را از شهوت آفرید و در آنان عقل قرار نداد، و بنى آدم را از عقل و شهوت آفرید. پس هر کس عقلش بر شهوتش پیروز شود، از ملائکه برتر خواهد بود، و هر کس شهوتش بر عقلش غلبه کند، از حیوانات پست‏تر خواهد بود». (4)
اگر عقل انسان بر شهواتش غلبه کند، به همه این نیازها پاسخ مناسب مى‏دهد. انسان با عقل و فطرت خود، بخشى از این پاسخ‏هاى صحیح و راه‏هاى اعتدال ارضاى تمایلات خود را مى‏شناسد؛ اما هیچ گاه بى‏نیاز از هدایت الهى نبوده است.
به يقين، تكامل روحي انسان و رسيدن او به وضعيت ايده آل و مطلوب، از توانايي هايش تنها در محيطي خاص و محدود و با ظرفيت پايين امكان پذير است. محيط آزمون و امتحان كه ظرفيت ها و توانايي هاي فرد را رقم مي زند، بايد وضعيتي جدي و مهم و نيازمند تلاش و تحمل مرارت و سختي را دارا باشد و همین فلسفه زندگی در دنیا برای انسان حتی در بدترین شرائط و در هنگام بروز سخت ترین آزمایشات محسوب می شود .

پی نوشت ها:
1. نهج‏البلاغه، کلمات قصار، 131.
2. علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 73، ص 148: «الدنیا مزرعة الآخرة»، نشر اسلاميه، تهران، بي تا.
3. نهج‏البلاغه، نامه 55: «فانّ الله سبحانه قد جعل الدنیا لما بعدها و ابتلى فیها اهلها لیعلم الیهم احسن عملاً».
4. شيخ صدوق‏، علل الشرائع‏، ج 1، ص 4، انتشارات داورى‏، چاپ اول.