با عرض سلام وخدا قوت
چرا ما باید خدا را بپرستیم و معنای پرستش در چیست؟ و با پرستیدن می خواهیم به کجا برسیم؟ اصلا بپرستیم که چه بشود؟ این حس پرسیدن دقیقا چیست و از کجا نشات می گیرد؟ چگونه می توانیم آن را در خود ایجاد و تقویت کنیم. می خواهم راهنماییم کنید تا بتوانم خدا را بپرستم برای خودش نه برای حب ذات خودمان.مشکلی که من دارم این است که زندگی برایم شده مثل یک بازی کامپیوتری (البته آنچنان اهلش نیستم) ما در این بازی یکسری کار ها باید انجام بدیم امتیازمان بالا برود (اعمال نیک) و یکسری از کارها را هم نباید انجام بدیم (گناهان) چون ممکن است بسوزیم و در آخر به ضرر خودمان تمتم می شود. همچنین امتیازات کارهای نیک متفاوت است و هر کدام امتیاز خاصی دارد مثل خواندن نماز اول وقت یا کمک به والدین و غیره. من سعی می کنم در نماز حضور قلب داشته باشم چون می دانم میزان قبولی نماز به اندازه ی حضور قلب شخص است و اگر نماز فرد قبول شود بقیه اعمال وی هم پذیرفته می شود و اگر نه که هیچ. پس من سعی می کنم حضور قلب داشته باشم و نماز اول قت و شب بخوانم و به نامحرم نگاه نکنم و ... چون می دانم که انجام این اعمال نهایتا به نفع خودم تمام می شود و از آتش جهنم دور می شوم و گرفتار عذابی نشوم که خودم باعثش شدم پس در این وسط نقش خدا چیست؟ من در این راه هر کاری میکنم به خاطر دوست داشتن خودم است که به بهشت بروم و از آتش جهنم دور شوم البته خودم را نیز مستقل از خدا نمی دانم.امیدوارم راهنماییم کنید که بتوانم این اعمال را برای خدا انجام دهم.بتوانم خدا را را بشناسم ودر ذهنم بتوانم او را بشناسم تا عبادت کنم.
دقت نظر شما و این که دوست دارید خداوند را برای خود خدا عبادت کنید، ستودنی است؛ ولی باید بدانید طبق روایات بندگان به سه علت خدا را عبادت می کنند که دو موردش همین علتی هایی است که شما ذکر کردید: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام، قَالَ: «إِنَّ الْعِبَادَةَ ثَلَاثَةٌ: قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ- عَزَّ وَ جَلَّ- خَوْفاً، فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ؛ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ- تَبَارَكَ وَ تَعَالى- طَلَبَ الثَّوَابِ، فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ؛ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ- عَزَّ وَ جَلَّ- حُبّاً لَهُ، فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ، وَ هِيَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ؛ (1)
امام صادق - علیه السلام - فرمودند: عبادت، سه نوع است: 1. قومی خدا را عبادت می کنند برای ترس (از دوزخ). این عبادت بردگان است؛ 2. قومی خدا را عبادت می کنند برای به دست آوردن ثواب (رفتن به بهشت). این عبادت اجیرشدگان است؛ 3. قومی خدا را عبادت می کنند برای این که خدا را دوست دارند. این عبادت آزاده ها است و بالاترین عبادت ها از نظر فضیلت است».
پس، از این حدیث استفاده می کنیم این عبادتی که شما گفتید، اگر چه عبادت اکمل و افضل نیست، ولی عبادت است و دارای اجر و ثواب است و شما با همین عبادت از ترس جهنم و یا طلب بهشت، جزء بندگان خدا قرار گرفته اید و همین که فردی برای ترس از دوزخ و یا طلب رفتن به بهشت، از گناهان دوری کند و یا واجباتش را انجام دهد، قدم بسیار بزرگی است نباید فکر کنید این کار کم ارزش هست؛ نه، بندگان خدا می توانند این گونه باشند.
اما برای این که بتوانید برای خود خدا و محبت خدا به عبادت بپردازید، باید سعی کنید در نشانه ها و نعمت ها و الطاف خدا بیش تر فکر کنید و قلب خود را از محبت هایی که خدا دوست ندارد، خالی کنید و با کنترل اعمال تان و دوری از گناه و انجام واجبات تان، به تدریج از عبادت لذت بیش تری برده و با محبت بیش تر نسبت به خدا به عبادت بپردازید.
دقت داشته باشید که این مرحله از عبادت احتیاج به زمان دارد و یک شبه این حالت در انسان رسوخ نخواهد کرد و باید با تمرین و استقامت و ادامه این راه به آن دست پیدا کرد.
موفق باشید.
پی نوشت:
1. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - دارالحديث)، دار الحديث - قم، چاپ اول، 1429ق، ج 3، ص 214.