هرچه سعی میکنم در نماز حضور قلب داشته باشم نمیشه نا خواسته ذهنم متوجه کسی میشه که به او علاقه مندم این وضعییت حسابی رنجم میده لطفا کمک کنید

پرسشگر گرامي ضمن تبريك به خاطر اينكه در پي نماز با حضور قلب و با معنويت بيشتري هستيدبه چند نكته توجه كنيد:
اول: اینکه مشکل اساسی همان علاقه ای است که ذکر کردید چرا که علاقه اگر خدایی باشد در نماز مانع از حضور قلب نخواهد بود. ولی اگر علاقه به فرد علاقه ای مشروع نباشد. یعنی مثلا به نامحرم علاقه وجود دارد این علاقه مانع از تمرکز و توجه به خدا خواهد بود و خدا هم در قرآن به این نکته اشاره می فرماید: :"ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه
خدای برای هیچ کس دو دل درونش نیافریده (1)
پس باید سعی کنید این علاقه را از دل بیرون کنید یا این علاقه را تبدیل به علاقه ای خداپسندانه کنید مثلا همان علاقه به نامحرم را اگر ممکن است با ازدواج خدایی کنید.
دوم: اما برای اینکه راه های تمرکز در نماز را بهتر بدانید،می گوییم که بزرگان برای به دست آوردن حضور قلب در نماز عواملی را ذکر کرده اند که مهم ترین آن ها عبارتند از:
1- اهمیت دادن به نماز:
کسانى که نماز را سرسرى مى گیرند و نسبت به آن بى توجه هستند و به اهمیت نماز توجهى ندارند، حضور قلب نخواهند داشت. بر عکس کسانى که به نماز اهمیت مى دهند و براى آن سرمایه گذارى مى کنند و آن را ستون دین مى دانند و وقت و فرصت بیش ترى را صرف نماز مى کنند، حضور قلب بیش ترى خواهند داشت.
2- شناخت و آگاهی:
هر مقدار معرفت انسان به حق تعالی بیش تر باشد، احساس او نیز بیش تر خواهد بود. در برابر پروردگار خاضع و خاشع خواهد بود. خداوند را ناظر و حاضر خواهد دید.
3- فهم معانی نماز:
در نماز باید مراقب کلمات بود. با تمرین بیش تر، کلمات بیش تری را با معانی آن ادا نمایید.
4- آمادگی قبل از نماز:
کسی که می خواهد در نماز حضور قلب داشته باشد، لازم است به مقدمات نماز توجه داشته باشد. وضو را به صورت کامل انجام دهد. قبل از نماز لحظاتی را با خدا خلوت کند. امام صادق (ع) می فرماید:
إِذَا اسْتَقْبَلْتَ الْقِبْلَةَ فَانْسَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا وَ الْخَلْقَ وَ مَا هُمْ فِيهِ (وَ اسْتَفْرِغْ قَلْبَكَ مِنْ كُلِّ شَاغِلٍ يَشْغَلُكَ عَنِ اللَّهِ) وَ عَايِنْ بِسِرِّكَ عَظَمَةَ اللَّهِ وَ اذْكُرْ وُقُوفَكَ بَيْنَ يَدَيْهِ يَوْمَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَا أَسْلَفَت
«هنگامی که به قصد نماز به جانب قبله ایستادی، دنیا و آن چه در آن است و مردم و احوال آن ها را فراموش کن. قلبت را از هر شاغلی که تو را از یاد خدا باز می دارد، فارغ ساز. با چشم باطن، عظمت و جلال خدا را مشاهده کن. به یاد آور توقف خودت را در برابر خدا، در روزی که هر انسانی اعمال از پیش فرستاده اش را آشکار می سازد ». (2)
5- رعایت مستحبات نماز:
از اسباب حضور قلب، رعایت احکام و آداب نماز است، مانند نگاه کردن به محل سجده در حال قیام، نگاه کردن بین دو پا در حال رکوع، نگاه کردن به دامن در حال تشهد و سلام و چسباندن دست ها به بدن در حال قیام و غیره.
از هنگام وضو ساختن، دل را به خدا بسپار . با گفتن اذان و اقامه و توجه به معانى و مفاهیم بلند آن، جان و روح و قلب را به آن خط نورى ملکوتى اتصال بده که از کعبه تا عرش و از آن جا تا حقیقت اسما و صفات و از آن فراتر تا «ذات احدیّت» امتداد دارد.
پس از اقامه گفتن و قبل از ورود به نماز، به ابراهیم خلیل تأسى کن و بگو:
«انّى وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض حنیفاً و ما انا من المشرکین»؛(3) روى خود را به سوى کسى کردم که آسمان‏ها و زمین را آفریده، من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم.
سپس با حضور قلب و توجه به معانى الفاظ بگو: «انّ صلوتى و نسکى و محیاى و مماتى للَّه ربّ العالمین»؛(4) نماز و تمام عبادات من، زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانیان است.
آن گاه که در آستانه تکبیر قرار گرفتى، گناهان خویش را به یاد آور و به عظمت خالق توجه نما و حقارت خویش را در نظر آور و بگو:
«یا محسن قد اتاک المسى و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسى انت المحسن و انا المسى بحق محمد و آل محمد صل على محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منّى؛
اى خداى نیکوکار! بنده گناهکارت به در خانه تو آمده، امر کرده‏اى که نیکوکار از گناهکار بگذرد. تو نیکوکارى و من گناهکارم. به حق محمد و آل محمد، رحمتت را بر محمد آل محمد بفرست و از کارهاى زشتى که مى‏دانى از من سر زده بگذر».
6- انتخاب مکان مخصوص و اختصاص وقت مناسب برای نماز.
7- فراغت قلب:
یکی از مهم ترین اسباب حضور قلب، فراغت قلب است.
تا بر نخیزی از سر دنیا و هر چه هست با یار خویشتن نتوانی دمی نشست
8- رفع موانع:
پرخوری، جلوگیری از ادرار، کسالت و خستگی، سر و صدا و نگاه به اطراف، مانع حضور قلب در نماز می شود. رفع این موانع در حضور قلب مؤثر است.
موانع تا نگردانى ز خود دور درون خانه دل نایدت نور
9ـ احساس و درک عظمت و بزرگى خدا.
درک عظمت و بزرگى هر کسى بستگى به مقدار شناخت و معرفت به او دارد. هر مقدار این شناخت بیش تر شود، ‌بزرگى و عظمت او بیش تر جلوه گر خواهد شد. اگر کسى به عظمت و بزرگى خدا پی ببرد، ‌طبعاً‌ خضوع و خشوع بیش ترى در پرستش و عبادت خواهد داشت.
امیرالمؤمنین(ع) در وصف عارفان و خدا پرستان واقعى فرمود: «عظم الخالق فى أنفسهم فصغر ما دونه فى أعینهم؛(5) آنان خدا را به عظمت و بزرگی شناخته اند. بنابراین هر چه غیر او است، در نظرشان کوچک جلوه می‌کند».
10ـ جلوگیرى از هرزگى قوه خیال:
یکى از بزرگ ترین عوامل حواس پرتى در نماز، ‌هرزگى و پراکندگى قوه خیال است. اگر قبل از نماز چند دقیقه اى به وسیله ذکر خدا و مناجات و خواندن نمازهاى مستحبى و تلاوت قرآن، خود را آماده نماز کنیم، ‌ذهن از حواس پرتى و پراکندگى و از توجه به کثرت، به سوى وحدت متوجه مى شود، ‌در نتیجه در نماز فکر انسان به این طرف و آن طرف متوجه نمی شود. کسى که قبل از نماز با دیگرى بگو مگو و بحث داشته یا خوشحال یا ناراحت شده، اگر فوراً وارد نماز شود، نمازش تحت تأثیر آن افکار خواهد بود و حضور قلب نخواهد داشت.
11ـ طول دادن و با تأنى خواندن نماز:
اگر کسى رکوع و سجود را مقدارى طولانى کند و با حال خوشی اذکار و سجود را بگوید، در حضور قلب مؤثر خواهد بود.
12ـ حالت خاصی در نماز که بیانگر خضوع است، در خشوع که حالت قلبى است، تأثیر مى گذارد.
13 -بعضى از آداب نماز مانند سر وقت خواندن و مواظبت بر وقت نماز و به حالت کسالت داخل نماز نشدن و. . . در نماز مؤثر است.
14 -دوری از غذاهای شبهه ناک و حرام و اموالی که از طریق غیر مشروع به دست می آید، در حضور قلب و ایجاد آمادگی درونی برای نماز و سخن گفتن با خدا بسیار موثر است.
15 -رعایت آدابی از قبیل مسواک زدن، ‌انگشتر به دست کردن، ‌عطر زدن و. . . که باعث آمادگی و تمیزی و پاکی انسان می شود. این کارها موجب بهره برداری هر چه بیش تر از برکات معنوی نماز می شود.
16 -ترک گناه:
کسى که به خیانت به مردم، کلاه برداری، رشوه خواری، اختلاس، ‌تهمت، غیبت و غیره فکر مى کند، براى او قلبى نمانده است تا در آن خدا جلوه کند. هر چه هست ،غیر خدا است.
دل ز دل بردار اگر بایست دلبر داشتن دلبر و دل داشتن نَبْوَد طریق عاشقان
گناه لذت مناجات را از انسان مى گیرد و با گرفتن لذت شیرینى عبادت، حضور قلب هم خواهد رفت.
سوم : شکر نعمت های خدا هم با نماز و توجه در نماز تحقق پیدا می کند و هم با زبان میسر است. ولی از همه مهمتر شکر عملی است و آن این است که از هر نعمت استفاده صحیح و به جا و مشروع بشود مثلا از نعمت استعداد بینایی و شنوایی و نعمت های دیگر د رحرام استفاده نشود. این تشکر عملی است که در کنار تشکر زبانی بسیار تاثیر گذار است.
پی نوشت ها :
1.حجرات(33)آیه 4.
2-مستدرك الوسائل، محدث النوري، 18 جلد، مؤسسة آل البيت (ع) - قم، 1408 ه. ق.جلد4،صفحه95
3. انعام (6)، آیه 79.
4. همان، آیه 162.
5. نهج البلاغه؛ انتشارات دار الهجره قم،خطبه 193معروف به متقین، صفحه : 303.