سلام من یک زن 18 ساله هستم.که 3 سال پیش ازدواج کردم. بعد از ازدواجم مرتکب گناه بزگی شدم و توبه کردم ولی مدتی پیش در کتابی در مورد عذابهای روز قیامت آن گناه خواندم و به شدت ترسیدم. میترسم که خدا توبه ام را قبول نکند. سوالم این است که اگر کسی هر چند گناه بسیار بسیار بزرگی مرتکب شده باشد باز هم خدا توبه او را میپزیرد؟؟؟ لطفا جوابم را بدهید.نگرانم...

به نام خدا
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني

گناهانی که أنجام می دهیم، نشان از بی مهری و کم توجهی ما نسبت به خدا است، ولی با تمام گستاخی ما، گناه هر چه باشد و هر اندازه که انجام شده باشد، قابل توبه است. توبه از گناه در درگاه الهی پذیرفته می شود، به شرط آن که توبه حقیقی باشد؛ یعنی انسان از عمق دل توبه کرده باشد.
مکتب تربیتی اسلام تمام آلودگان به گناه را دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از در توبه که در رحمت الهی است، وارد شوند و سعادت خود را باز یابند.
امام زین العابدین(ع) در مناجات زیبای خود می فرماید: "معبود من ! کسی هستی که به روی بندگانت دری به سوی عفو گشوده‏ و نامش را توبه نهاده‏ و فرموده‏ای: باز گردید به سوی خدا و توبه کنید، توبه خالص. حال که این در رحمت باز است، عذر کسانی که از آن غافل شوند و توبه نکنند چیست؟". (1)
توبه هرگاه واقعی باشد و از اعماق جان برخیزد و انسان از کرده خویش پشیمان شود، مقبول در گاه خدا می شود . آثار و برکات توبه نمایان می گردد. توبه کار واقعی خود را از مجالس گناه دور می دارد . از عواملی که گناه را وسوسه و تداعی می کند، برحذر می باشد. خود را در پیشگاه خدا شرمنده می بیند و همواره در صدد کسب رضای او می باشد.
خداوند نه تنها توبه را می پذیرد، بلکه توبه کار واقعی را دوست دارد.
انجام عمل خلاف شرع موجب تباهی انسان و باعث فنا و هلاکت او است. امام باقر(ع) فرمود: مَا مِنْ‏ نَكْبَةٍ تُصِيبُ‏ الْعَبْدَ إِلَّا بِذَنْبٍ‏ وَ مَا يَعْفُو اللَّهُ أَكْثَرُ؛ (2) هیچ نکبتی دامنگیر شخص نمی شود مگر به واسطه گناهی که مرتکب شده است.
خواهر گرامی!
در صورتی که گناه زنا و ارتباط با نامحرم است، به نکات زیر توجه و دقت فرمایید:
1.گناهانى که خداوند حد براى آن‏ها مقرر داشته مانند زنا، واجب نیست کسى براى جبران گناهش نزد حاکم شرع اقرار کند تا بر او حد جارى نماید، بلکه توبه زناکار، پشیمانى از گناه و عزم برترک آن در آینده و سعى دراستغفار مى‏باشد. در این جهت فرقى بین زنا و گناهان دیگر نیست. البته زنای محصنه بین گناهان از درجه ی سنگین تری برخوردار است.
در هر حال انسان باید سعی کند که فریفته نشود و در دام فریب کار نیفتد. در غیر این صورت او به اندازه غفلت مقصر خواهد بود، اما این ها هیچ کدام نباید موجب یأس و نا امیدی از رحمت خدا شود.
2.زنا و بی عفتی و بی بندوباری جنسی، فاسد کننده دنیا و آخرت است. قرآن کریم در مورد زنا می فرماید: لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ‏ كانَ‏ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلًا؛(3) نزدیک زنا نشوید که کار بسیار زشت و بد راهی است.
کسی که مرتکب چنین اعمالی شده، واجب و لازم است فوراً نادم شده و توبه کرده و به سوی خداوند باز گردد تا خود را از منجلاب بدبختی نجات دهد.
با توبه، خداوند گناه ایشان را می بخشد. گفتن به همسر نه تنها لازم نیست ،بلکه گناه دارد؛ بنابراین از کارش واقعاً توبه کند .تصمیم بگیرد که آن کارها را تکرار نکند . از خداوند طلب بخشش کند .خداوند توبه او را پذیرفته و وی را می بخشد. رد مظالم نیز لازم ندارد، چون حق الناس نیست، اما به طور کلی انجام کارهای خیر از نوع عبادت و نماز و روزه، یا کمک به دیگران و احسان و نیک رفتاری با دیگران، در بخشایش الهی تأثیر بسیار دارد.
3.در صورت گرفتار شدن به این مشکل بسیار زشت،اولا: تنها آن را با خدا در میان بگذارید . در پیشگاه خدا با آه و اشک ندامت و پشیمانی اعتراف و اقرار کنید. از حضرتش آمرزش و مغفرت طلب کنید . چشم به بخشش خدا داشته باشید.
ثانیاً: برای پذیرفته شدن توبه، نه تنها نیازی به اقرار و گفتن این مسئله نزد شوهر نیست، بلکه بیان و اعتراف آن، از چند جهت بار گناه شما را سنگین تر و زیادتر می کند. چه بسا پذیرش توبه را دچار مشکل سازد و یا آن را به تأخیر اندازد. توبه واقعی و قصد و تصمیم قطعی برای ترک همیشه آن و نزدیک نشدن به‌ آن، کفایت می کند. هرگز گناه خود را نزد کسی، جز خدا، اقرار و اعتراف نکن. بنابراین، کاری نکن که شوهرت بفهمد یا از ارتباطت با دیگران بویی ببرد. حتی اگر آن شخصی که طرف عمل نامشروع شما بوده، در جایی
راز را افشا کرد با قاطعیت تمام آن را انکار کن . آن را تهمت و دروغ بشمار. در چنین جاهایی برای کتمان گناه و به آشوب کشیده نشدن زندگی، می توان قسم خورد که فلان شخص دروغ می گوید. البته برای آن که از آفات دروغ صریح دور بمانید، بهتر است توریه کنید. توریه، به کلامی گفته می شود که گوینده کلامش را بدون قیود و شرایط و خصوصیاتی که در ذهنش تصور کرده، بگوید. از این رو، شنونده از آن چیزی را می فهمد که منظور گوینده نیست؛ مثلاً اگر آن فرد گفت: با فلانی عمل نامشروع را انجام دادیم. در ذهنت بیش از یک بار را تصور کن یا زمان و مکان خاصی که گناه در آن زمان و مکان انجام نگرفته ، در ذهنت تصور کن. سپس بدون آن که منظورت را بر زبان جاری کنی، با قاطعیت آن را منکر شو.
کلام آخر: گناه هر چقدر بزرگ باشد، به بزرگی رحمت و گذشت خدای مهربان نیست.
پی نوشت‏ها:
1.مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علي بن ابيطالب(ع)، ج 1، ص 218، چاپ دوم، سال1379ش.
2. الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج15ص301، مؤسسه آل البيت، قم، 1409 ه.ق .
3. کلینی،کافی ، ج3ص83، دارالحدیث، چاپ اول،قم،1429ق.