به نام خدا
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني
پرسش 1:
اطاعت از پدر و مادر
شرح : باسمه تعالي با عرض سلام و احترام خدمت اعضاي مركز ملي پاسخگويي خواهشمند است حكم شرعي و فقهي سوالات ذيل را بيان فرماييد سوال اول)در قرآن كريم و روايات، آياتي با مضمون نيكي به والدين (و بالوالدين احسانا) وجود دارد. آيا طبق اين آيات اطاعت از پدر و مادر واجب است؟
پاسخ:

احترام و نيکي به پدر و مادر در منطق اسلام جزء وظايف مهم انساني و الهي و ديني است، گر چه عواطف انسانى و مساله حق‏شناسى به تنهايى براى رعايت احترام در برابر والدين كافى است، ولى از آنجا كه اسلام حتى در مسائلى كه هم عقل در آن استقلال كامل دارد، و هم عاطفه آن را به وضوح درمى‏يابد، سكوت روا نمى‏دارد، بلكه به عنوان تاكيد در اين گونه موارد دستورات لازم را صادر مى‏كند،در مورد احترام والدين آن قدر تاكيد كرده است كه در كمتر مساله‏اى ديده مى‏شود.
به عنوان نمونه به چند قسمت از آيات و روايات اشاره مى‏كنيم که همه آنها گوياي اين مساله والا است که احترام و نيکي به پدر و مادر چه قدر مهم است:
1- حداقل در چهار سوره از قرآن مجيد نيكى به والدين بلا فاصله بعد از مساله توحيد قرار گرفته اين هم رديف بودن دو مساله، بيانگر اين است كه اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام قائل است و نسبت به اهميت آن چه قدر تاکيد دارد:
-« لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً:(1 )جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد و به پدر و مادر نيكى كنيد »
-«و اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً؛(2 )و خدا را بپرستيد! و هيچ چيز را همتاى او قرار ندهيد! و به پدر و مادر، نيكى كنيد»
-«أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً؛ (3 )هيچ چيز را همتاى او قرار ندهيد! و به پدر و مادر، نيكى كنيد »
-«وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً؛ ( 4)و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد!»
2 - امامان معصوم حتى كمترين بى احترامى را در برابر پدر و مادر اجازه نداده اند و اين نشانه وجوب اطاعت بري از والدين است .در حديثى از امام صادق (ع) مى‏خوانيم كه فرمود:
«عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ يَحْيَى بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ شَيْئاً أَدْنَى مِنْ أُفٍّ لَنَهَى عَنْهُ- وَ هُوَ مِنْ أَدْنَى‏ الْعُقُوقِ‏- وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى وَالِدَيْهِ- فَيُحِدَّ النَّظَرَ إِلَيْهِمَا ؛ (5 )" اگر چيزى كمتر از" اف" وجود داشت خدا از آن نهى مى‏كرد (اف كمترين اظهار ناراحتى است) و اين حداقل مخالفت و بى احترامى نسبت به پدر و مادر است، و از اين جمله نظر تند و غضب‏آلود به پدر و مادر كردن مى‏باشد".»
در پايان نظر فقهاي عظام معاصر را خدمت شما عرض مي کنيم:
جلب رضايت والدين ونيز اطاعت از والدين در همه جا واجب نيست. البته بسيار خوب و پسنديده است و بهتر است که انسان در تمام کار ها رضايت آن هارا تحصيل کند. ولي اذيت و آزار والدين حرام است. و در جايي که اطاعت نکردن از والدين موجب آزار والدين شود اطاعتشان لازم و واجب مي گردد. مگر اين که اطاعتشان باعث ترک واجب يا فعل حرام باشد مثلا خداي نکرده بگويند نماز نخوان، وشراب بخور,در اين صورت اطاعت شان حرام است.(6)
پي نوشت:
1. بقره( 2) آيه 83 .
2. نساء(4 ) آيه 36.
3. انعام(6) آيه 151.
4.اسراء (17)آيات 23و 24 .
5.صافى محمودبن عبد الرحيم،الجدول فى اعراب القرآن،ناشر دار الرشيد مؤسسة الإيمان،دمشق بيروت،سال 1418ق،نوبت چهارم، ج‏15، ص 32.
6.آيت الله مکارم، استفتاآت ،ج1، س1604؛ آيت الله بهجت،استفتاآت،ج4،س5041و5038 و5033 ،آيت الله تبريزي استفتا آت س2240؛ امام خميني توضيح المسائل مسائل متفرقه س85.(مطابق با نظر آيت الله خامنه اي) ؛ سوالات تلفني از دفتر آيت الله سيستاني و آيت الله صافي و آيت الله شبيري زنجاني و آيت الله وحيد خراساني.

پرسش 2:
سوال دوم)آيا پدر و مادر به حكم آيه شريفه مذكور حق كسب اطلاع از امور شخصي زندگي فرزند خود ، كه داراي همسر و فرزند مي باشد و زندگي مستقلي دارد را دارند يا خير و اگر در اين خصوص از ما سوال كردند آيا بر ما واجب است كه تمامي جزييات و كليات زندگي خود را به اطلاع آنها برسانيم و يا مي توان- البته با اجتناب از دروغ - از ارائه پاسخ امتناع كرد؟
پاسخ:

پدر و مادر حق كسب اطلاع از امور شخصي زندگي فرزند خود، كه داراي همسر و فرزند مي باشد و زندگي مستقلي دارد را دارند. ولي بر فرزند لازم نيست تمامي جزييات و كليات زندگي خود را به اطلاع آنها برساند. بلکه مي تواند بدون آن که آن هارا ناراحت کرده باشد و دروغي گفته باشد از اطلاع رساني خود داري کند.
بايد توجه داشت که معمولا والدين خيرخواه فرزندان هستند و اگر بفهمند که فرزندشان از دخالت درزندگي او ناراحت مي شود از دخالت و کسب اطلاع خودداري مي کنند.بنابراين اگر فرزند با زبان خوش والدينش را توجيه کند شايد موثر باشد که ديگر کسب اطلاع نکنند.
پرسش 3:
سوال سوم)آيا اگر پدر و مادر در خصوص امور مالي فرزند عاقل و بالغ خود از قبيل خريد و فروش ملك ،واگذاري ملك به غير،ميزان مخارج،بردن هديه ويا دريافت قرض ، امر و يا نهي خاصي داشتند اين امر و نهي ، لازم الاطاعه است يا خير و اگر به خاطر اجتناب از وقوع بحثها و اختلافات خانوادگي آنها را در جريان اين امور قرار ندهيم آيا پدر و مادر به حكم آيه شريفه(و بالوالدين احسانا) مجاز به تجسس از ساير اعضاي فاميل و همسايگان و آشنايان جهت كشف موضوع هستند يا خير؟
پاسخ:

اموال فرزند در ملکيت خود اوست و تصميم گيري در مورد آنها نيز با خودش است. اما از آنجا که پدر و مادر ضرر فرزند خود را نمي خواهند و احترام آنها واجب است. نبايد به آنها بي حرمتي شود و يا موجبات آزار و اذيت آنها فراهم آيد.(1)
تجسس در امور ديگران جايز نيست حتي فرزند.
پي نوشت:
1. سؤال تلفني از دفتر آيت الله صافي(7479-0251).

پرسش 4:
سوال چهارم)آيا فرزند و همسر فرزند انسان نيز به حكم آيه (و قولوا للناس حسنا) جزيي از كلمه ناس تلقي مي شوند و احتراز از غيبت و ظن و گمان در خصوص آنان نيز واجب است و يا در صورت دلسوزي ،پدر و مادر مي توانند در خصوص ايشان غيبت يا ظن و گمان داشته باشند؟
پاسخ:

اين دستور قرآن عمومي است و هيچ آيه و روايتي نداريم که غيبت زن و فرزند را استثنا کرده و مجاز شمرده باشد. از لحاظ فقهي و اصولي اين خطاب و آيه سخن گفتن نيکو را با همه مردم (ناس) لازم شمرده و غيبت را به طور عام و مطلق جز در موارد استثنايي و محدود که در جاي خود ذکر شده و دليل خاص دارد (که در آن موارد انگيزه و اثر مثبت هست)منع کرده و تا زماني که دليل بر استثناي موارد ديگر نداشته باشيم ، منع بر عموميت خود باقي و موارد ممنوع مي باشند و تا به حال دليلي بر استثناي زن و فرزند ارائه نشده است.
ما نبايد عيب پنهان هيچ مؤمني را نزد ديگران آشکار کرده و او را تحقير و بي آبرو سازيم ؛ همچنين بايد به همه انسان هاي مؤمن تا ممکن است خوش گمان باشيم و کار آنان را بر وجه صحيح حمل کنيم و در اين وظيفه فرقي نيست که طرف مقابل همسر ، فرزند ما يا ديگري باشد.
وقتي کسي دلسوز ديگري است در حفظ آبروي او تلاش بيشتر دارد و تذکر عيب فرد به خود فرد در تنهايي براي اصلاح او، اصلا غيبت نيست تا بگوييم اين غيبت نسبت به فرزندان جايز است. چنين تذکري نسبت به همه لازم است و اختصاص به زن و فرزند ندارد و ناشي از دلسوزي و تعهد ايماني است و کرامت و شخصيت فرد هم لکه دار نمي شود.
غيبت ، افشاي عيب پنهاني فرد نزد ديگران براي بي آبرو کردن و تحقير نمودن اوست نه تذکر به فرد در تنهايي و دور از چشم ديگران و يا در صورت لزوم نزد ديگران تا اصلاح شود. تذکر دلسوزانه و دور از چشم ديگران و در صورت لزوم جلوي چشم ديگران ، نسبت به همه افراد پسنديده و مصداق امر به معروف و نهي از منکر است .
پرسش 5:
آيا آيه و لا تجسسوا شامل فرزند انسان نيز مي شود و يا كشف مسائل شخصي زندگي فرزند انسان از طرق مختلف، مشمول نهي اين آيه نمي باشد و آيا اين نهي ، معني حرمت دارد يا خير؟
پاسخ:

تجسس ممنوع و حرام در اين آيه تلاش براي يافتن رازهاي شخصي و خصوصي است که فرد پنهان کرده و مربوط به خود او و خداست و نمي خواهد ديگران بر آن اطلاع يابند و براي کشف عيبهاي پنهان فرد است تا افشا کند و او را بشکند و به زمين بزند.
پس اين تجسس يک عمل شيطاني و ناشي از ضعف تقواي فرد است و نسبت به همه افراد ممنوع است حتي اگر زن و فرزند فرد باشد. زيرا حفظ حرمت و احترام و آبرو و شخصيت فرزند و زن هم واجب است. بلکه واجب تر است و همان طور که در مورد غيبت گفتيم، عموميت نهي از تجسس معتبر است و همه موارد را در بر مي گيرد مگر اين که دليل خاص بر جايز بودن تجسس در موارد خاص داشته باشيم که با توجه به آن دليل، آن مورد خاص ذکر شده در دليل جايز مي گردد و ما روايت و دليلي بر جواز تجسس در زندگي زن و فرزند براي يافتن عيوب و افشاي آنها نداريم.
اما تجسس پدر در زندگي فرزند، براي کشف عيوب پنهان او براي زمين زدنش نيست تا مصداق تجسس ممنوع باشد براي براي کشف نقايص اخلاقي ، ايماني و رفتاري اوست تا با برنامه ريزي صحيح در جهت اصلاح آنها اقدام کند و زمينه هاي نقص و عيب و افول را در او از بين ببرد.
اين پدر چه بسا اصلا اين نقص و عيب يافته در فرزندش را به او يادآور نشود. زيرا در يادآوري لزوم و فايده اي اصلاحي نبيند و فقط در برنامه ريزي آموزشي و تربيتي او آن را لحاظ مي کند و او نسبت به فرزندش تعهد بيشتري دارد و موظف است نهايت تلاش خود را براي تربيت صحيح او به کار بگيرد و براي انجام صحيح وظيفه اش به اطلاعات دقيق و کامل نيازمند است و تجسس او براي يافتن اطلاعات لازم براي برنامه ريزي صحيح و جامع است نه براي شکستن و به زمين زدن و تحقير کردن زن و فرزند. پس تجسس او اصلا موردي از تجسس ممنوع نيست تا بخواهيم قايل به استثنا بودن آن گرديم.
پرسش 6:
آيا اگر پدر و مادر اصرار كنند كه موضوعي را برايشان فاش سازيم و به دلايلي اين امر از نظر ما منطقي يا عقلاني نباشد و پدر و مادر تهديد كنند كه در صورت عدم افشاي موضوع ، دل ما مي شكند و عواقب سختي براي فرزند در پي دارد تكليف چيست؟
پاسخ:

در جواب شما بايد بگوييم که اين امر بستگي به موضوعي دارد که مي خواهد فاش شود
اگر آن موضوع راجع به گناه و يا اشتباه فاحشي بوده که خود فرد انجام داده است و يا راجع به گناه فرد ديگري بوده است و يا راجع به سر و راز فرد ديگري است که در صورت گفتن آبروي آن فرد مي رود، يا آن فرد راضي به افشاي آن نيست، فرزند اصلا مجاز نيست اين موضوعات را فاش کند. چون هيچ کس حق ندارد. گناهان خود يا ديگري را فاش سازد و اعتراف کند و ابروي خود و ديگران را ببرد، و اذلال نفس و اذلال ديگران و خار کردن خود و ديگران حرام است و در اين موارد که پاي گناه به ميان مي آيد و والدين از ما درخواست دارند گناه کنيم لازم نيست از حرف آنها اطاعت کنيم. ولي در عين حال نبايد با آنها به درشتي سخن گفت و يا برخورد و حرکت بدي انجام داد، فقط آن موضوع را فاش نسازختن کافي است.
اما اگر افشاي آن موضوع باعث آبروريزي و يا خارشدن خود و ديگران نمي شود. بلکه امري جزيي و يا شخصي است و ممکن است حتي بتوانند در اين زمينه به فرزند کمک کنند در اين جا بايد به حرف ان ها عمل کرد و آن موضوع را به آنها گفت.
موفق باشيد.

پرسش 7:
در رساله هاي توضيح المسايل آمده كه شخص نابالغ و شخص سفيه نمي توانند در اموال خود تصرف كنند و شرايط بلوغ را ذكر كرده اند. اما براي عقل معياري ارائه نشده، آيا پدر و مادر اگر فرزند خود را ساده لوح بپندارند مي توانند از طريق تجسس در جهت كمك و دلسوزي ، نسبت به كشف ابعاد زندگي شخصي وي اقدام نمايند؟ با تشكر از شما

پاسخ:

منظور از سفاهت حالتي در شخص سفيه است که نمي تواند مال خود را حفظ کند و مالش را در غير محلش مصرف مي کند و همچنين در معاملاتش مغبون واقع مي شود که در اينصورت پدر و جدش بر او ولايت داشته و بايد در اموالش به صلاح فرزند خود تصرف کنند.(1)
اما در هر صورت توجه داشته باشيد پدر و مادر نگران فرزند خود هستند حتي اگر فرزندشان مستقل شود. مي خواهند به نحوي به او کمک نمايند. اين جمله معروف است که فرزند هر چه بزرگ هم باشد، اما براي پدر و مادر يک بچه است.
آنچه فرزند دخالت بيجا مي نامد، از نگاه آنان کمک و ياري به فرزند است. حس کمک و ياري براي فرزند ضروري و مورد نياز است. نبايد آن را از بين ببرد، اما مي تواند آن را در جهت صحيح تغيير دهد.
بنابراين فرزند نبايد سعي کند در مقابل هر نوع دخالتي از طرف آنها موضع منفي بگيرد.
پي نوشت:
1. آيت الله صافى گلپايگانى، هداية العباد (للصافي)، جلد 2، القول في السفه،ص: 118.