پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني
بيش تر مورخان انگيزه ابي بكر در جمع آوري قرآن را چنین دانسته اند :
پس از جنگ يَمامه و كشته شدن قاريان قرآن (به قولي چهارصد و به قولي هفتصد نفر)، ابوبكر از پي زيد بن ثابت فرستاد. وقتي آمد، عمر هم آن جا بود. ابوبكر به زيد گفت: عمر پيش من آمده مي گويد: يمامه در كشتار قاريان بيداد كرده، مي ترسم كه جنگ ها قاريان را نابود سازد. رأي من آن است كه به فراهم ساختن قرآن و جمع آن فرمان دهي؛ به او گفته ام چگونه كاري را كه پيغمبر نكرده، من انجام دهم. عمر گفت: به خدا سوگند! اين كار، كار خوبي است. چندان به من اصرار نكرد تا خداوند سينه ام را به اين كار گشاده ساخت و با رأي عمر هماهنگ نمود.
آن گاه به زيد گفت: تو جواني خردمندي كه تهمتي بر تو نيست. كاتب وحي بوده اي، اكنون قرآن جستجو كن و فراهم ساز.
زيد گفت: به خدا قسم! اگر مرا به جا به جا كردن كوه ها تكليف مي كردند، از اين كار سنگين تر نبود.
به ابوبكر گفتم: چگونه كاري را كه پيغمبر نكرده! شما دو تن انجام مي دهيد؟
ابوبكر گفت: به خدا قسم! اين كار، كار خوبي است. چندان به من اصرار كرد تا خداوند سينه مرا به آنچه سينه ابوبكر و عمر شده بود ،گشاده ساخت. پس اوراق قرآن را جستجو كردم و از ميان شاخه هاي نخل و تخته پاره هاي پالان شتر و سينه مردم فراهم ساختم . آيه هاي آخر سوره توبه را نزد «ابي خُزَيمه» انصاري يافتم، قوله تعالي: «لَقَدْ جَائَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ...» (1)
از اين گزارش گمان مي رود ابوبكر مانند سايرين از جمع قرآن بيم ناك بوده است.
چون‌ همگي بر جمع‌ و تدوين‌ قرآن‌ متّفق‌ شدند، عمر در ميان‌ مردم‌ برخاست‌ و گفت‌: هر كس‌ مقداري‌ از قرآن‌ را از پيغمبر تلقّي‌ كرده‌ است‌ بياورد.
أبوبكر به‌ عمر و زيد گفت‌: در مسجد بنشينيد، هر كس‌ با دو شاهد چيزي‌ از قرآن‌ آورد بنويسيد.
عادت‌ عمر اين‌ بود كه‌ حديثي‌ را كه‌ از رسول‌ خدا روايت‌ مي كردند نمي‌پذيرفت‌ مگر آن كه‌ دو شاهد گواهي‌ دهند كه‌ ما از پيامبر تلقّي‌ نموده‌ايم‌. آنان‌ به‌ بلال‌ سفارش‌ كردند تا در اطراف‌ مدينه‌ ندا دهد: هر كس‌ نزد او مقداري‌ از كتاب‌ خدا هست‌، آن را بياورد به‌ مسجد و به‌ كاتبان‌ تسليم‌ كند.
روش كار زيد در جمع آوري قرآن:
الف :محفوظات خود
چون از کاتبان وحی بود و به دستور پیامبر، آیات قرآنی را می‌نوشت ، از مایه‌هایی که اندوخته بود، استفاده کرد.
ب: مردم
پس از اعلان عمومی مبنی بر جمع آوری قرآن، مردم قرآنی را که حفظ داشتند یا نوشته بودند، با دو نفر شاهد برای زیدبن ثابت می‌آورند.
ج: مصحف موجود در خانه پیامبر(ص)
کاتبان وحی وقتی که آیات نازل شده را می‌نوشتند ،ملزم شده بودند تا یک صفحه از آن را به خانه پیامبر تسیلم کنند.طبق نظر برخی از محققان، زید بن ثابت در جمع آوری قرآن از این نسخه‌ها بهره‌های زیادی برد.
نام گذاري قرآن به مصحف:
پس از آن كه تصميم گرفتند نامی برای قرآن تعيين كنند، برخی آن را «سفر» ناميدند كه اين نام‌ها مناسب نبود و نام مصحف پيشنهاد شد و مورد پذيرش قرار گرفت.
«ابن مسعود» از مفسران مشهور قرن اول هجری درباره نامگذاري قرآن به مصحف می‌گويد: «كتابی را در حبشه يافتم كه آن را «مصحف» می‌خوانند. بر همين اساس نام مصحف را بر قرآن نهادم».(2)
ترتيب آيات و سور به چه كيفيت بوده ؟
چند نظریّه وجود دارد:
الف :ترتیب موجود، اجتهادى است؛ یعنى ترتیب موجود توسط صحابه و طبق ذوق و رأى آن‌ها، پس از رحلت نبى (ص) به وجود آمد.
ب : توقیفى بودن ترتیب موجود می‌باشد. به این معنا که آیات و سوره ها به گونه اى که در دست ما است، در عهد رسول خدا مرتب گشته و توسط حضرت یا به دستور او صورت گرفته است.
ج: ترتیب موجود آیات در بخش عمده اى از سوره ها توقیفى است، و ترتیب بخشى اندک از سوره ها طبق رأى و اجتهاد صحابه انجام گرفته ، به این معنا که ترتیب همة سوره ها مانند ترتیب آیات قرآن توقیفى نبوده، بلکه در ترتیب بعضى از سوره ها احتمالاً رأى و نظر صحابه دخیل بوده است.(3)
در ضمن ترتیب سوره ها غالبا از سوره های بزرگ آغاز می شود و سوره های کوتاه در پایان آمده است.
آنچه صحيح به نظر مي رسد، نظر دوم است، زيرا با توجه به قرائن و شواهد، پيامبر خود آغازگر گرد آوري قرآن بوده و دستور ترتيب آيات و سور را صادر كرده است.
از منابع اهل سنت استفاده مي شود كه كار ابي بكر مورد تاييد امام علي بوده ودر اين راستا رواياتي وجود دارد. (4)
رك: محمد باقر حجتی ، تاریخ قرآن کریم
پی‌نوشت‌ها :
1. صحيح بخاري فضائل القرآن الكريم، باب سوم و چهارم
2.الاتقان، ج 1، ص 107، به نقل از محمد باقر حجّتی، تاریخ قرآن کریم، ص88-89؛ المنجد فى الّلغه، ص 275، کلمة الرّقعه، ‌چاپ جدید.
3. بهاءالدین خرمشاهی، دانشنامة قرآن، ص 1233 - 1235؛ تاریخ قرآن کریم، ص 83 ـ 92، با اقتباس و تلخیص.
4. الاتقان، ج 1، ص 99.