سلام
اصولا گرفتن پول از مردم برای روحانیون کار صحیحی است؟ برای عده ای از روحانیون عزیز که وقت سر خاراندن ندارند و واقعا دغدغه ی دین دارند شخصا از جان و دل مایه می گذارم اما برای عده ای که فقط در وعده های نماز زحمت می کشند و وظیفه ی سنگین امام جماعت را برعهده دارند چرا باید حقوقی درنظر گرفته شود؟
آیا در حال حاضر روحانیون از نظام حقوق می گیرند؟ و اگر می گیرند چرا؟ مگر نباید از حکومت مستقل باشند تا محافظه کارانه با خطاها برخورد نکنند؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
درابتدا لازم است مختصرا درباره فلسفه ووظایف روحانیت اشاره شود :جامعه انسانی، -مخصوصاً جامعه مسلمان- مکلّف است گروهها تخصصی جهت خدمت به جامعه تشکیل دهد.تخصص در علوم دینی نیز از این قاعده مستثنا نیست. قرآن می گوید: "چرا از هر گروهی، طایفه ای نمی روند تا در دین (معارف اسلام) آگاهی پیدا کنند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود آنان را بیم نمایند تا (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند ". (1)
خداوند متعال، جامعه انسانی را برای آشنایی به احکام حلال و حرام و امور دینی، مکلّف کرده و دستور داده تا گروهی از آن جامعه جهت تخصص در علوم الهی همت بگمارند، لذا یاد گیری و یاد دادن احکام الهی سابقه طولانی دارد و حتی در صدر اسلام هم مطرح بوده است .به عبارت دیگر گرچه روحانیت به معنای امروز آن در صدر اسلام وجود نداشت، اما برخی افراد بودند که وظایف روحانی را انجام می‏دادند، یعنی از دین تبلیغ ومردم را هدایت می کردند. در صدر اسلام، پیامبر (ص) برخی را به عنوان مبلّغ و برخی را به عنوان قاری قرآن اعزام می‏نمود.
ائمه(ع) نیز شاگردان و دانش‏آموختگانی داشتند که وظایف روحانی را انجام می‏دادند. علی(ع) قثم بن عباس را به عنوان فرماندار مکه برگزید و فرمود: « برای پرسشگر فتوا را بیان کن و جاهل را تعلیم ده». (2) امام باقر (ع) به ابان بن تغلب فرمود: «در مسجد مدینه بشین و برای مردم فتوا بده، زیرا دوست دارم مانند تو میان شیعیان دیده شوند». (3)
روحانیت وظایف مهم را برعهده داردند، از جمله:
1. تبیین معارف قرآنی
یکی از وظایف مهم رسول خدا (ص)تیین و تفسیرآیات قرآن است:" قرآن را به سوی تو نازل کردیم تا آن را برای مردم توضیح دهی و بیان کنی". (4) بعد از نبی اکرم(ص) تفسیر قرآن بر عهده جانشینان آن حضرت؛ یعنی، ائمه اثنی عشر قرار گرفت. در زمان غیبت نیز بر عهده علما می‏باشد
2. تبیین و تفسیر معارف اسلامی و سنت
منبع دیگری در معارف اسلامی احادیث و سننی است که از نبی اکرم(ص) و ائمه هدی(ع) به یادگار مانده است. این روایات نیز نیازمند بیان و تفسیر است. عالمان دینی با تخصصی که درعلم الدرایه، علم الروایه و علم الحدیث، دارند به تبیین و تفسیر روایات می پردازند
3. اجتهاد واستنباط احکام
تطبیق احکام و موضوعات با منابع فقهی، نیاز به اجتهاد و تلاش دانشمندان متخصص این فن دارد که این نیز یکی از وظایف خطیر عالمان دین است. اتفاقا این عالمان دینی بودند که با تحمل زحمات طاقت فر سا احکام الهی را از منابع اجتهاد استنباط واستخراج نمودند، و نتیجه آن این بود که مردم با احکام ومعارف دین آشنا شدند. اگر زحمات عالمان دینی نبود، مردم بخش وسیع از احکام الهی را نمی دانیستند
4. هدایت و تزکیه و رسیدگی به مشکلات
یکی ازوظایف مهم روحانیت هدایت مردم ورسیدگی به مشکلات آنان می باشد .نیازهای انسانی، تنها در نیازهای جسمی خلاصه نمی شود.جامعه تنها به پزشک،مهندس و... (که مربوط به جسم و بدن و نیازهای آن هستند) نیاز ندارد، بلکه علاوه بر آن، انسانها از نیازهای روحی و معنوی نیز برخوردارند. این نیازها نیاز به پاسخگویی دارند. بخش عمده برآورده کردن این نیازها بر عهده روحانیون است. در واقع نقش روحانیون در جامعه مانند پزشک و طبیب می باشد. که نیاز های معنوی و روحی مردم را تامین می نمایند
5. تعلیم آموزه های دینی
آشنا کردن مردم با معارف اسلامی از وظایف مهم عالمان دین است. آنان به عنوان مرجع دینی به مسایل شرعی مردم پاسخ می دهند و به تعلیم و تربیت آنان می پردازند. این کار کار انبیا است که به همین جهت در روایات از عالمان به عنوان وار ث پیامبران یاد شده است. (5) یکی از مصادیق وارث بودن، انتقال فرهنگ اسلام به نسل های بعد و آشنا کردن آنان به دستورهای اسلام است.
روحانیت برای انجام این وظایف الهی نیاز به درآمد دارد، و درآمد آنان ازطرف دولت نیست، و روحانیت از دولت حقوق نمی گیرند ، بلکه از طریق کمک های حوزه ومردم امرار معاش می کنند، یعنی طلاب از وجوهات شرعيه، نظير خمس ، سهم و تبرعات که برای آموزش تعاليم اسلامي و تبليغ آن و تربيت مبلغان ديني اختصاص يافته است، تامین می شوند. همچنین مردم به آنها کمک می کنند، یعنی طلبه ها در ایام مختلف - به ویژه ایام محرم، صفر و محرم - به تبلیغ احکام الهی می پردازند و مردم نیز - به دلیل علاقه به روحانیت و تبلیغ اسلام توسط آن ها - به روحانیت کمک می کنند. البته برخی از طلاب در سازمان ها و نهاد های دیگر مشغول و حقوق می گیرند و برخی نیز از راه نوشتن کتاب و مقاله در آمد هائی دارند . امام جماعت ها تنها به جهت اقامه نماز پول نمی گیرند ، بلکه فعالیت های دیگر - مانند تبلغ اسلام و رسیدگی به مشکلات و پاسخ به مراجعات مردم از اهم کارهای انان است.
مردم نیز در ازای فعالیت و خدمات مهم آنان به امام جماعت ها کمک می کنند. در مجموع روحانیت از دولت حقوق نمی گیرند، اما در خصوص استقلال حوزه باید گفت:
استقلال حوزه موجب می شود که آنان در هدف و رسالت شان موفق­تر باشند؛ زیرا وابستگی، فکر و اعمال را در جهت خاصی حرکت می دهد و از انتقادهای سازنده باز می دارد. هر چه انتقاد سازنده در جامعه بیشتر باشد، رشد و شکوفایی نیز بیشتر و بالنده تراست. حوزه های علمیه شیعه در طول تاریخ برآن بوده اند که با وجود مشکلات فراوان دست نیازی به سوی دولت ها دراز نکنند. این امر موجب روح آزادی و حریت و ضامن استقلال حوزه ها از دخالت حکام بوده است. استاد مطهری در این زمینه می گوید: «روحانیت شیعه از ابتدا بر اساس بی نیازی از قدرتهای حاکم پایه گذاری شده و همیشه سلاطین و بزرگان مجبور بودند دستان آنها را ببوسند و پیشانی به درگاه آنها بسایند (6) »در زمان حاضر نیز هر چند نظام حاکم اسلامی برخاسته از حوزه های علمیه است، ولی همچنان این اصل باقی است.
حوزه همیشه تلاش کرده که حتی الامکان مشکلات خویش را با امکانات محدود داخل خود برطرف سازد و از امکانات دولتی که ممکن است سبب از بین رفتن استقلال و روح آزادگی حوزه ها گردد خودداری نموده است. از این رو امام راحل و مقام معظم رهبری بارها به استقلال حوزه تاکید نمودند. البته معنای استقلال حوزه آن نیست که حوزه از دولت حمایت نکند و حتماً در مقابل آن موضع گیرد؛ حوزه وظیفه دارد - ضمن نقد دولت - آن را در خط دهی و تغذیه فرهنگی حمایت کند، زیرا که حمایت دولت، وظیفه عمومی است.
پینوشت ها:
1. توبه، آیه 122.
2. فیض الاسلام، نهج البلاغه ، تهران، چاپ آفتاب، ص 1053-1054، نامه 67 .
3. محمد غروی حایری، جامع الرواة، قم ،از منشورات مکتبه آیت الله مر عشی نجفی، 1403 ه، ج 1، ص 9.
4. نحل، آیه 44.
5. کلینی ، الکافی، ج 1، اسلامیه، ص31 .
6. مرتضی مطهری ،پيرامون انقلاب اسلامي، انتشارات صدرا، 1374 ، ص 185.