متن حديث
في نهي مولانا علي أولاده أن يخرجوا قبل المهدي‏]
( (الباب السادس و الثلاثون)) في نهي مولانا علي عليه السلام أولاده أن يخرج أحد منهم قبل المهدي و ان من خرج منهم قبله فإنما هو جزور قال حدثنا أبو سهل قال حدثنا محمد بن عبد المؤمن قال حدثنا أحمد بن محمد بن غالب قال أخبرنا هدية بن عبد الوهاب عن عبد الحميد عن عبد اللّه بن عبد العزيز قال: قال لي علي بن أبي طالب «ع» و خطب بالكوفة فقال أيها الناس الزموا الارض من بعدي و اياكم و الشذّاذ من آل محمد فإنه يخرج شذاذ آل محمد فلا يرون ما يحبون لعصيانهم أمري و نبذهم عهدي و تخرج راية من ولد الحسين تظهر بالكوفة بدعامة أمية و يشمل الناس البلاء و يبتلى اللّه خير الخلق حتى يميز الخبيث من الطيب و يتبرأ الناس بعضهم من بعض و يطول ذلك حتى يفرج اللّه عنهم برجل من آل محمد (ص) و من خرج من ولدي فعمل بغير عملي و سار بغير سيرتي فأنا منه برى‏ء و كل من خرج من ولدي قبل المهدي فانما هو جزور و ايام و الدجالين من ولد فاطمة فان من ولد فاطمة دجالين، و يخرج دجال من دجلة البصرة و ليس مني و هو مقدمة الدجالين كلهم.
أقول: هذا حديث صريح بنهي مولانا علي «ع» ولده أن يخرج أحد منهم قبل المهدي «ع

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
در باب 13 از "کتاب الجهاد" وسایل الشیعه (باب حکم الخروج بالسیف قبل قیام القائم) 17 روایت آورده که مضمون آن ها جایز نبودن قیام قبل از ظهور امام زمان (عج) می باشد، از جمله روایت زیر از امام علی (ع):
أنه قال في خطبه له : الزموا الأرض ، واصبروا على البلاء ، ولا تحركوا بأيديكم وسيوفكم في هوى ألسنتكم ، ولا تستعجلوا بما لم يعجل الله لكم ، فإنه من مات منكم على فراشه وهو على معرفة حق ربه وحق رسوله وأهل بيته مات شهیدا و ...
ملازم زمین باشید (قیام نکنید) و بر بلاها تحمل ورزید و دست به شمشیر نبرسد و در چیزی که خدا عجله مکرده ، عجله نکنید که هر کس از شما با معرفت کامل در بستر بمیرد ، شهید مرده و ...
این روایات که غالبا سند محکم دارند و در کتب معتبر ثبت شده اند دستاویز عده ای شده اند تا با استناد به این روایات ، هر گونه قیام به امر به معروف و نهی از منکر و برای تشکیل حکومت قبل از ظهور حضرت حجت را نامشروع بشمارند.
عالمان این روایات را نقل کرده و بررسی نموده ، منظور و مقصود این روایات را روشن کرده اند.يكي از مراجع در کتاب "دراسات فی ولایه الفقیه" همه این روایات را نقل کرده و بررسی نموده و جواب داده است.
ایشان بعد از نقل و بررسی همه روایات وارده در این زمینه ، در نتیجه گیری نهایی می گوید:
جهاد دفاعی برای دفاع از موجویت اسلام و مسلمانان و دفع هجوم دشمنان واجب است . اجازه امام معصوم یا فقیه واجد شرایط را لازم ندارد . برای دفاع، مسلمانان باید مقدمات لازم از اسلحه و آموزش نظامی و سازماندهی و تعیین امیر و فرمانده و... را انجام دهند تا به هرج و مرج نینجامد . اما روایاتی که ما را به سکوت قبل از قیام حضرت حجت فرا می خواند، بر فرض صحیح بودن سند همه آن ها :
1.یا اخبار از آینده و حاکم شدن دشمنان شیعه (مثل بنی امیه و بنی عباس) و شکست قیام های شیعیان است . در صدد نفی و تحریم قیام برای امر به معروف و نهی از منکر نیست .
2.یا در صدد این است که شیعیان را از همراهی با مدعیان امامت باز دارد .
3.یا در صدد این است که شیعه را از عجله در قیام قبل از تهیه مقدمات لازم و فراهم شدن شرایط نهی نماید.
4.یا در صدد این است که بفرماید قیامی که صد در صد موفقیت آمیز باشد، قبل از قیام قائم ، نخواهد بود و قیام های شیعه قبل از قائم یا شکست می خورد یا به مراحلی از موفقیت می رسد.(نه صد در صد )
یا...
این روایات به هیچ وجه وظیفه امر به معروف و نهی از منکر و قیام علیه ستم و برای تحقق عدل و داد را نفی نمی کند و نامشروع نمی شمارد.
در قبال این اخبار ، اخبار فراوان دیگری داریم که مسلمانان را به قیام برای امر به معروف و نهی از منکر و برای پیاده کردن حکومت اسلامی و اجرای قوانین در حد ممکن ، فرا می خواند . قیام و جهاد را ارزشمند شمرده و کشته شدن در این راه را شهادت می شمارد و... .
با توجه به معانی بالا و اخبار دعوت کننده به قیام برای امر به معروف و... نباید به این توهم بها داد که وظیفه مسلمان در دوران غیبت سکوت و تحمل است. (2)
اما در مورد روایت امام سجاد (ع) :
1. روایت مرفوعه است . البته چون از حماد نقل شده ، اجماع بر این است که او جز صحیح نقل نمی کند. پس از لحاظ سندی ایراد قابل اعتنایی ندارد.
2. به نظر می رسد روایت از ساخته های امویان و عباسیان در آن شرایط اختناق باشد تا بزرگان علوی را از فکر قیام منصرف کنند.
3. روایت در صدد بیان حکم شرعی و تحریم و منع و جواز نیست، بلکه اخبار غیبی است بر این که قیام کنندگان از ما ، به پیروزی نهایی نمی رسند ،گر چه قیام شان نتایج ارزشمندی داشته باشد.
4. ممکن است سخن امام فقط ناظر به امامان معصوم و جواب به انتظار شیعیان از آن ها بوده است. شیعیان از امامان به خصوص بعد از واقعه کربلا انتظار قیام علیه حکومت داشتند . بر این انتظار اصرار می ورزیدند . امام برای قانع کردن آن ها این امر غیبی را آشکار کرد که اگر امامان قیام کنند، به جهت نداشتن یاور کافی و امکانات لازم و نبودن شرایط ، به پیروزی نمی رسند و شکست می خورند و بازیچه دشمنان می شوند. (3)
پی نوشت ها:
1. حر عاملی ، وسایل الشیعه ،چ پنجم ،بیروت ،دار احیاء التراث العربی ، 1104 ق ، ج11 ،ص40-41.
2. منتظری ، دراسات فی ولایه الفقیه ، اول ، قم ، دفتر تبلیغات اسلامی ، 1408 ق ، ج1 ، ص255-257.
3. همان ، ص 222-223.