سلام علیکم
می خواستم بدانم چرا دقیقاً سالروز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مشخص نشده است و آیا روایتی از قول معصومین علیهم السلام داریم که حضرت فرموده باشند ما می خواهیم مردد باشد تا شیعیان ما بیشتر به فکر مظلومیت مادرما باشند .
با تشکر از شما

پرسشگر گرامی با سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز
قبل از پاسخ به سئوال اول شما خیلی کوتاه به سئوال دوم شما جواب می دهیم که چنین روایتی وجود ندارد.
اما سئوال اول شما نیازمند پاسخ دقیق و مستند و مفصلی است که به خاطر اهمیت مطلب بدان اشاره می کنیم :
تاریخ دقیق شهادت حضرت زهرا (س) حتی تا اکنون، همانند مکان دفن او از مجهولات تاریخی است که نشانه اوج مظلومیت حضرت زهراء است.
کم ترین مدّت زندگی حضرت زهراء پس از رحلت پدر را چهل روز (1) و بیش ترین مدّت را هشت ماه ثبت کرده اند. (2)در این میان روایات دیگری همانند دو ماه، (3) هفتاد و پنج روز، (4) سه ماه، یکصد روز (5) و شش ماه نیز نقل شده است. (6)
قول مشهور بین شیعیان،‌ روایاتی است که تاریخ شهادت حضرت زهراء (س) را سوم جمادی الثانی یعنی نود و پنج روز می داند؛ از جمله: امام صادق (ع) فرمود: «شهادت حضرت فاطمه (ع) در روز سه شنبه سوم جمادی الاخر سال یازدهم هجرت واقع شد» . (7)
عواملی که ممکن است منشأ اختلافات بوده تا بطور دقیق سالروز شهادت ایشان مشخص نباشد از جمله:
1ـ نقل حوادث تاریخی در آن دوران همانند امروز نبود که به صورت نوشته و کتاب در آید و به نسل های بعدی منتقل شود، بلکه انتقال رویدادهای تاریخی به طور عمده شفاهی بود . از خاطر و ذهن افرادی چند به اذهان دیگران منتقل می شد. کسی نمی تواند ادّعا کند که همة ‌این ناقلان از اشتباه مصون بودند.
2ـ از سوی دیگر در آن روزها مسلمانان سرگرم جنگ بودند. در چنین شرایطی کم تر دغدغه داشتند که حوادث تاریخی را به طور دقیق ثبت نمایند.
3ـ اختلاف و دسته بندی های سیاسی که پس از رحلت رسول خدا (ص) پدید آمد و کسانی که روی کار آمدند و قدرت را در دست گرفتند، تا آن جا که توان داشته اند، تاریخ حادثه ها را دستکاری کرده اند و یا جعل نمایند . (8)
پراکندگی گفتار تاریخ نگاران در این موضوع گواهی روشن بر تحریف عمدی آنان در تاریخ شهادت حضرت زهرا (ع) است.
انتخاب صحیح ترین قول پس از بررسی روایات مختلف :
1ـ برخی از روایات گویای این مطلب بود که مدّت حیات آن بانوی یگانه پس از رحلت پدر چهل روز طول کشیده است. (9)
این گونه روایات:
اول: بی سند و مرفوع بوده و از اعتبار کافی برخوردار نیست؛
دوم : روایات دیگری می تواند مفسّر این گونه روایات باشد؛ از آن جمله: ابن فتال نیشابوری نقل کرده است: پس از ماجراهایی که میان دختر پیامبر (ص) و عمر پیش آمد و عمر قبالة فدک را از آن حضرت گرفت و پاره کرد، حضرت فاطمه(ع) به شدّت مریض شد . چهل روز آن مریضی به طول انجامید که سرانجام آن، شهادت حضرت بود. (10)
با قرار دادن این دو روایت در کنار یک دیگر می توان نتیجه گرفت که مدت مریضی حضرت پس از رحلت پدر، چهل روز بود ، نه مدّت حیات و زنده بودنش.
2ـ روایاتی که مدّت حیات و زندگی حضرت زهرا (ع) را پس از رحلت پدر دو ماه یا شش ماه و یا هشت ماه بیان کرده اند، چون سند درستی ندارند و یا از امام معصوم (ع) نقل نشده است، نمی تواند معتبر و قابل توجّه باشند.
3ـ بعضی از احادیث گویای این بود که حضرت پس از رحلت رسول خدا (ص) سه ماه یا یکصد روز در قید حیات بود، (11)
این گونه احادیث را ممکن است با حدیث مشهور طبری که شهادت حضرت زهرا (س)را سوم جمادی الثانیه می داند،(12) بدین طریق جمع کرد که: سه ماه و پنج روز کم تر از سوم جمادی الثانیه یعنی نود و پنج روز و یکصد روز، پنج روز بیش تر می شود و تفاوت چند روز قابل توجّه نیست؛ مرحوم مجلسی نیز به این مطلب اشاره دارد. (13)
پس تنها روایاتی که لازم است به تحلیل و بررسی آن ها برسیم، روایات هفتاد و پنج روز ( سیزدهم جمادی الاولی) و نود و پنج روز (سوم جمادی الثانیه) است.
تاریخ هفتاد و پنج روز ( سیزدهم جمادی الاولی) به دو طریق (ابوعبیدة حذّا (14) و هشام بن سالم (15)) از امام صادق (ع) نقل شده است.
و تاریخ نود و پنج روز (سوم جمادی الثانیه) در روایت ابو بصیر، نیز از امام صادق (ع) تصریح شده است. (16)
این دو تعبیر ( با توجّه به قول مشهور شیعه درباره رحلت پیامبر (ص) در بیست و هشتم ماه صفر) با هم تعارض دارد، چون که هفتاد و پنج روز پس از رحلت پیامبر (ص) موافق سیزدهم جمادی الأولی می شود، نه سوم جمادی الثانیه.
تعارض ما را ملزم می کند که یکی از دو کار را برای رفع تعارض داشته باشیم:
الف)‌ تصریح به سوم جمادی الثانیه در روایت ابو بصیر، کلام راوی است، نه کلام امام صادق (ع).
ب) تعبیر «خمسه و سبعین» اشتباه نسّاخ (اشتباه تاریخ نویسان یا راویان حدیث) باشد، به جهت شباهت واژه «سبعین» با «تسعین».
تصرّف نخست را به جهت اعتبار راوی یعنی ابو بصیر نمی توان پذیرفت. ابو بصیر شخصی نیست که چیزی را به کلام امام صادق (ع) بیفزاید. علاوه بر این آرای قدمای اصحاب شیعه بر یکی از سه محور: ثلاثه أشهر، سوم جمادی الثانیه و خمسه و تسعین (95) روز دور می زند.
پس تنها راه جمع بین این دو گروه از روایات تصرّف در لفظ سبعین است، در نتیجه قول نود تا صد روز که همان 95 روز است تقویت می گردد.
با توجه به مظلومیت حضرت زهراء و این که هیچ یک از این دو نقل به طور حتمی و دقیق نیست ، برای پاسداشت آن بانو دو دهه عزاداری برپا می کنند ، اگر چه در کشور ما عزای عمومی و تعطیلی تنها در یک روز و آن هم سوم جمادی الثانی اعلام شده است:
لذا ، در هر سال چند روز قبل و چند روز بعد از سیزدهم جمادی الاولی به عنوان ایام فاطمیة اوّل عزاداری می کنند .
و چند روز قبل و بعد از روز سوم جمادی الثانی به عنوان ایام فاطمیه دوم عزاداری می کنند.
پی نوشت:
1. علامة المجلسي ، بحار الأنوار، ج 43، ص 212،‌ ح 41، به نقل از عیون المعجزات، 1403 - 1983 م ، دار إحياء التراث العربي - بيروت .
2. همان، ‌ص 213، ح 44.
3. همان.
4. شيخ الكليني ، الكافي، تحقيق علي أكبر غفاري، چاپ چهارم، 1365ش، دار الكتب الإسلامية - تهران ، ج 1، ص 458، ح 1 و ج 3،‌ ص 228، ح 3 و ج 4، ص 561، ح 3.
5. علامه مجلسی ، بحارالانوار، موسسه الوفاء ، بیروت، نوبت4 ، سال 1404 ق، ص 213، ح 44.
6. همان، ص 200، ‌به نقل از مصباح الانوار، ص 214.
7. محمد بن جرير الطبري، دلائل الامامة، تحقيق قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة - قم، چاپ اول، 1413، مركز الطباعة و النشر في مؤسسة البعثة، ص 134 .
8. شهیدی، زندگانی فاطمة زهرا (ع)، نشر فرهنگ،چاپ مکرر ، - ، ص 154 - 155 .
9. علامه مجلسی ، بحارالانوار، موسسه الوفاء ، بیروت، نوبت4 ، سال 1404 ق ، ج 42، ص 212، ح 41.
10. الفتال النيسابوري، روضة الواعظين، تحقيق تقديم السيد محمد مهدي السيد حسن الخرسان، منشورات الشريف الرضي - قم ، ص 115 .
11. علامه مجلسی ، بحارالانوار، موسسه الوفاء ، بیروت، نوبت4 ، سال 1404 ق ، ص 213،‌ ح 44.
12. محمد بن جرير الطبري، دلائل الامامة، تحقيق قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة - قم، چاپ اول، 1413، مركز الطباعة و النشر في مؤسسة البعثة، ص 134 .
13. علامه مجلسی ، بحارالانوار ، موسسه الوفاء ، بیروت، نوبت4 ، سال 1404 ق، ص 216 - 215.
14. شیخ کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامی، تهران، تحقيق علي أكبر غفاري، چاپ چهارم، 1365ش، ج 1،‌ ص 458.
15. همان، ‌ج 3، ص 228، ح 3 و ج 4، ‌ص 561، ح3.
16. محمد بن جرير الطبري، دلائل الامامة، تحقيق قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة - قم، چاپ اول، 1413، مركز الطباعة و النشر في مؤسسة البعثة، ص134.