در احادیث و قران از عذاب های دردناک و چندهزار ساله صحبت شده. آیا این درست است که فردی با انجام چند یا چندین گناه در زندگی چند ساله اش که با سالهای اخروی اصلا قابل قیاس نیست, چند هزار سال با عذاب های آنچنانی مجازات شود. پس عدل و مهربانی خدا چه میشود.

پرسشگر گرامي با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
نمي توان در خصوص كم و كيف برخورد با بندگان در قيامت تعيين تكليف نمود و گفت كه عذاب اين گناه چند هزار سال خواهد بود يا چند ثانيه ؛ اما برخي از گناهان به ظاهر كوچك عذاب هاي سخت و طاقت فرسايي را به دنبال دارند .
اما در مورد تناسب گناهان با «عذاب اخروی» کیفر سه گونه است:
1- مجازات قراردادی، همان کیفرها و مقرّرات جزیی است که در جوامع بشری قانون گذاران الهی یا غیر الهی وضع می‏کنند، مثل حدّ شرابخوار، دزد، قاتل و... .
در این گونه مجازات همه گفته‏اند باید بین جرم و کیفر تناسب وجود داشته باشد.
چنان که در اسلام چنین چیزی ملاحظه شده است . بین مجازات زناکاری که زن دارد و کسی که زن ندارد ، تفاوت وجود دارد. بین کسی که بار اول دزدی کرده یا چیزی را خارج از صندوق و انبار در بسته دزدیده و کسی که دزد حرفه‏ای است، یا با شکستن صندوق و انبار چیزی را دزدیده است، تفاوت وجود دارد و... .
2- مجازاتی که با عمل رابطه تکوینی یا علت و معلولی دارد، مثلاً بین خوردن سمّ و مسموم شدن رابطه تکوینی وجود دارد، چه شخص بداند و چه نداند، بچه باشد یا بزرگ، گناهکار باشد یا بی گناه،... فرقی نمی‏کند هر کسی بخورد ، مسموم می‏شود. در این جا تناسب وجود ندارد و احدی هم اعتراض نمی‏کند که این چه ظلمی است در حق بچه یا بی گناه و....
3- مجازاتی که تجسم و عینیّت یافتن جرم و گناه است، در قرآن آمده است: آنانی که اموال یتیمان را از راه ظلم و غیر شرعی می‏خورند ، آتش در شکم خود وارد می‏کنند.(1) یعنی مال یتیم به صورت آتش در می‏آید. سایر گناهان نيز چنین است.(2)
در این نوع از مجازات هم تناسب بین جرم و کیفر لازم نیست، چون در حقیقت کیفری از طرف خداوند وضع نشده است، بلکه عمل شخص تجسم پیدا می‏کند و به این شکل در می‏آید.
مولوی در مثنوی می‏گوید:
ای دریــده پوستیــن یوسـفــان ‏گرگ بر خیزی از این خواب گران‏
گشتـه گرگان یک به یک خوهای تو مـی‏درانند از غضب اعضــای تـو
ز انچـه می‏بافی، همـــه روزه بپـوش ‏زانچه می‏کاری، همه سالـه بپــوش‏
گـرز خاری خستـه‏ای ،خود کشته ای ‏ور حـریر و قز دری ،خود رشته ای‏
چـون ز دستت زخم بر مظلوم رست آن درختی گشت و زآن زقوم رست
این سخن های چــو مار و کژدمت مـار و کـژدم می‏شود ،گیـرد دمت

بنا به شهادت بسیارى از آیات و روایات , پاداش ها و کیفرهاى روز رستاخیز نـتـیـجـه اجتناب ناپذیر اعمال و کردارهاى دنیوى ماست ، یعنی نتیجه و پیامد تکوینی عمل گناه و کیفر آن عذاب دردناک است . در قرآن کریم فرمود: «لاتجزون الّا ما کنتم تعملون؛ جز اعمال خود شما جزایی برای شما نیست».(3) پس نتایج - خواه و ناخواه - دامنگیر ما مى گردد . هـمـان طـور کـه اعـمـال بـشـر در جـهان لوازم اجتناب ناپذیر دارد و از آن جدا نـمـى گـردد .
فرد مبتلا به مواد مخدر , باید با رنج و درد و بیمارى دست به گریبان باشد. فرد میگسار که مدت ها با شراب و الکل سر و کارداشته , باید باقی مانده عمر را با بـدن رنـجـور و کـبـد و قـلب بیمار به سر برد . کارهاى نیک و بد ما داراى آثار و لوازمى هـسـتند که در روز واپسین آشکار مى گردند و خود را نشان مى دهند ; بنابر این قسمت مهمى از پـاداش ها و کیفرها زاییده اعمال ما و اثر مستقیم کردارهاى ماست . هیچ نوع حق گله و اعتراض نـداریم . اگر زندگى خود را با برنامه صحیح و عالى شرع تنظیم مى نمودیم , هرگز دچار عـواقب بد و ناگوار نمى شدیم ; همان طور که نتایج اعمال ما در جهان با بی نیازى و رحمت خدا منافاتى ندارد , نتایج اعمال ما در رستاخیز نیز چنین است .
پاداش ها و کیفرهاى روز واپسین , ضامن اجراى دستورهاى آسمانى است و صد در صد جنبه تربیتى دارند . خداوند با وعده هاى قطعى و تخلف ناپذیر خود بندگانش را به کارهاى نیک دعوت نموده و آنان را از اعمال زشت باز مى دارد . این وعده درصورتى مى تواند نقش تشویقى و تهدیدى را ایفا کند که صد در صد قطعى و تخلف ناپذیر و در عين حال جدي و غير قابل اغماض و مهم باشد . اگر در آن احتمال تخلف باشد يا تا حد زيادي قابل تحمل و چشم پوشي و... , اثر تربیتى خـود را از دست خواهد داد .
در نتيجه با عذاب هاي سطحي و كوتاه و كم دیگر دلیل ندارد که یک نفر زیر بار سنگین وظایف و واجبات و اعمال نیک برود و یا از بسیارى هوس هاى سرکش چشم بپوشد . پاداش ها و کیفرهاى الهى در صورتى مى توانند ضامن اجراى احکام و دستورهاى آسمانى گردند که بـه صـورت وعـده قـطـعى و جدي و غير قابل اغماض درآیند . بنابراین وجود عذاب های اخروی از جهتی رحمت است برای انسان ها تا برای در امان ماندن از آن ها به کارهای نیک رو آورده و بهشت جاودان را نصیب خود کنند.

پی نوشت‏ها:
1. نساء (4) آیه 10.
2. شهيد مطهري ، مجموعه آثار ، انتشارات صدرا ، تهران 1374ش ، ج 1، ص 225.
3. یس(36) آیه 54.