با سلام و خسته نباشيد خدمت شما و همكاران گراميتان.ايا شيطان از عاقبت كار انسان با خبر است؟مثلا شيطان ميداند مومني كه مشغول عبادت است و هميشه به ياد خدا است ميتواند ان مومن را گمراه كند؟يا از گمراه شدن و نشدن انسان اگاه نيست و فقط سعي در گمراه كردن انسان دارد؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط تان با این مرکز
تنها در مورد این که شیطان علم داشت به مخلصین دسترسی ندارد، آمده :
قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَ لأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ*إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ؛
گفت: پروردگارا! به سبب آن كه مرا گمراه ساختى ،من [هم گناهان شان را] در زمين براي شان مى‏آرايم و همه را گمراه خواهم ساخت ،مگر بندگان خالص تو از ميان آنان را. (1)
از این آیه به دست می آید که شیطان دسترسی به مخلصان ندارد . ولی در موارد افراد دیگر دلیلی صریح در دست نیست، گر چه مدعی گمراه کردن همه انسان ها به استثنای مخلصین شده است، (2) ولی در مجموع می توان گفت که شیطان از عاقبت کار آدمیان آگاهی ندارد .شاید از همین روست فرشتگان که ابلیس هم در جمع آنان بود، در وقت خلقت آدم گفتند:
لا علم لنا الا ما علمتنا؛ (3) جز آن چه به ما تعلیم دادی نمی دانیم .
هم چنین ابلیس که از نوع جنیان است ، تا به این اندازه که از عاقبت کار انسان ها با خبر باشند، علم و احاطه بر امور آدمیان ندارند . نیز عدم علم شیطان را به عاقبت کار انسان اثبات می کند . چون از عاقبت او آگاهی ندارد ، پیوسته تلاش می کند که او را وسوسه نماید. شاید بتواند گمراه سازد .اگر علم به آینده او داشت، آن اندازه و همواره نمی کوشید ، زیرا در این فرض می دانست که گمراه می شود و یا می دانست که گمراه نمی شود. پس همانند نا آگاهان برای گمراه کردن آدمیان تلاش پیوسته نمی کرد ،در حالی که عملا چنین نیست .شیطان همانند نا آگاهان در پی گمراه نمودن افراد است .چه بسا موفق هم نمی شود. این نشان می دهد نسبت به عاقبت انسان ها علم ندارد .
شیطان (ابلیس) از نوع جنیان است. جن موجود لطیفی است که به دلیل وضع جسمی خود،‌از سرعت و حرکت خاصی برخوردار است . می‌تواند به آسانی در مدت کوتاهی از حوادث و رخدادهایی که در دورترین نقطه به وجود آمده است، خبردار شود.
در این ارتباط حرف‌های زیادی بین مردم نقل می‌شود . برخی از آن ها صحت دارد . مبانی علمی و دینی آن را تأیید می‌کند اما بسیاری خرافاتی بیش نیست.اما این که از اسرار درون آدمی و نیت و قصد او خبردار باشد که مثلاً فردا چه کاری قصد دارد انجام دهد، هرگز چنین علم و احاطة علمی ندارد. در هیچ جایی چنین ادعایی نشده به خصوص این که این گونه امور از مصادیق علم غیب است . علم غیب را غیر از خدا و برخی بندگان پاک او (انبیا و اولیا) که از خداوند دریافت نموده‌اند، کسی دیگر نمی‌داند. از این رو شیطان هرگز چنین قدرت و صلاحیتی ندارد که از آن گونه امور و عاقبت کار و اسرار باطنی انسان خبردار شود.
از قرآن کریم استفاده مى‏شود قلمرو نفوذ شیطان در انسان فقط در حد وسوسه و جلوه و زینت دادن خیالی یک امر باطل است، که با عناوین وسوسه، تزیین و تسویل بیان شده است . او هیچ‏گونه اطلاع از موفقیت خود در گمراه کردن انسان و عاقبت کار او ندارد ،چه اینکه شیطان هیچ گونه سلطه و اکراه و اجبارى بر انسان ندارد. قرآن کریم از زبان شیطان نقل مى‏کند:
«و ما کان لى علیکم من سلطان الاّ ان دعوتکم فاستجبتم لى فلا تلومونى و لوموا انفسکم؛(4)
شیطان در قیامت خطاب به گمراهان مى‏گوید: در دنیا هیچ گونه قدرت و تسلطى بر شما نداشتم ، جز اینکه شما را به سوى باطل فرا خواندم و اجابت کردید. پس مرا بر گمراهى خویش ملامت نکنید، بلکه خود سزاوار سرزنش هستید».
در این آیه از هر گونه سلطه ظاهرى و معنوى و شاید آگاهی از عاقبت کار و نتیجه موفقیت شیطان نفى شده ؛ یعنى، نه چنین قدرتى دارد که در اراده انسان نفوذ و چیزى را بر او تحمیل کند و بر کارى اجبار نماید ؛نه دلیل و برهانى دارد تا عقل و اندیشه انسان را تحت تصرف خود قرار دهد . در نتیجه انسان ناچار به پذیرش القائات او بشود .
تنها نقشى که شیطان در زندگى انسان دارد، دعوت به سوى باطل است .دعوت شیطان از طریق نفس اماره انسان صورت می گیرد . در واقع نیروهای اماره در وجود انسان در طول القائات شیطانی قرار دارند . شیطان بدون آمادگی درونی انسان نمی تواند کاری صورت دهد. پس شیطان هیچ تسلطی بر انسان ندارد.
در قرآن بعد از آن که هر گونه تسلط و نفوذ ابتدایى از شیطان سلب شده، یک نوع چیرگی و نفوذ ثانوى براى او نسبت به برخى افراد پذیرفته شده است . این حقیقت را در سوره نحل بیان مى‏فرماید:
« انه لیس له سلطان على الذین امنوا و على ربهم یتوکلون و انّما سلطانه على الذین یتولونه و هم به مشرکون؛(5) همانا شیطان بر مردمى که به خدا ایمان آورده و بر پروردگار خویش اتکا و اعتماد کرده‏اند، هیچ گونه تسلط و نفوذى ندارد .تنها تسلط او منحصر به اشخاصى است که خودشان ولایت و سرپرستى او را پذیرفته و دست ارادت و دوستى به او داده‏اند».(6)
بنا بر این کار شیطان فقط وسوسه کردن است. ولی در این راه از هر گونه تلاشی برای گمراه کردن و گمراه نگاه داشتند انسان فرو گذار نمی کند .بنا بر این شیطان هیچ قدرتى ندارد و فقط وسوسه‏گرى مى‏کند.

پی نوشت ها:
1 .حجر(15) آیه 40 .
2.همان، آیه 39 .
3.بقره(2) آیه 30 .
4. ابراهیم(14) آیه 22 .
5. نحل(16) آیه 99.
6. محمد حسین طباطبایی،المیزان، ج12 ،ص66 ،نشر جامعه مدرسین قم ،با ترجمه سید محمد باقر موسوی.