سلام
خسته نباشید
وقتی بدنم خون می آید و زخم میشود و آن را می شورم و تطهیر می کنم بعد از آن موادی محل زخم را می پوشاند که این خشکه ها و یا سله ای که روی زخم می زند را نمی توانم تشخیص دهم خون است یا نه و چون خیلی حساس شده ام همیشه بنا به خون بودن میگذارم و وقتی زخم کوچکی حتی در بدنم ظاهر می شود حتی به اندازه یک یا دو نقطه تا کامل بر طرف نشود نماز و غسل را ترک می کنم.
برای تشخیص این سله ها و خشکه ها من وقتی دستمال کاغذی تری را بروی آن می زنم و چند بار هم می زنم بعضی از آنها رنگ خون می گیرد که تشخیص می دهم خون است بعضی رنگ زرد یا زرد نسبتا چرک آلودی می گیرد که چون نمی دانم خون آست یا خونابه باز بنابر نجاست می گذارم و بعضی وقتها اصلا رنگی نمی دهد و یا با فشار خیلی زیاد رنگ مختصری می دهد که باز چون نمی دانم چه کار کنم می گویم خون است.
راه دوم که گفته شده این است که اگر با شسته شدن از بین رفت خون است و اگر نرفت خون نیست.من با این راه حل هم نمی توانم به نتیجه برسم.چون بازیها راحت باشستن و دست کشیدن معمولی می روند و بعضی ها به آسانی نمی روند با شستن و دست کشیدن نسبتا زیاد و یا ناخن کشیدن از بین می رود.و این که اکثر آنها از بین می روند ومن نمی توانم از این راه بفهمم آیا آن خشکه ها خون بوده یا نه و یا مخلوط با خون بوده ویا نه؟
ظاهر این خشکه متفاوت است بعضی خیلی شبیه خون است و بعضی رنگ تیره ای دارند و اکثرا از پوست ظاهری بدن ارتفاع بیشتری دارند یعنی با ناخن کشیدن کنده می شوند.
آِیا همه آنهایی که با ناخن کنده می شوند و ارتفاع بیشتری نسبت به پوست بدن پیدا کرده ومحل زخم را پر می کنند خون ویا مخلوط با خون هستند؟وبعضی از این محلها خیلی تیره به مشکی می زنند که اطرافش زرد است مثل وقتی ریشه ی دست کنده می شود ودر حال ترمیم است؟
لطفا مرا در این مسئله راهنمایی کنید و یک راه حل ساد به من نشان دهید بتوانم که اگر بدترین زخمها در بدنم بوجو آمد و در حال خوب شدن است بتوانم تشخیص دهم خون است
یا نه و نماز بخوانم چه رسد به زخمی به اندازه یکه نقطه و در ضمن من مقلد آیت الله سیستانی هستم.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
1. ظاهراً شما گرفتار وسواس شده اید. وسواس، یکی از مهم ترین گرفتاری های روحی است که وقت انسان را می گیرد و فکر آدمی را مشغول می کند و انسان از لذت عبادت دور می ماند. بنابراین، سعی کنید وسواس را از خود دور کنید و تا زمانی که یقین به خون پیدا نکرده اید، روی زخم را پاک بدانید. به آنچه در رساله توضیح المسائل مرجع تقلید شما نوشته شده است، عمل کنید و به شک خود توجه نکنید.
2. زردابه یا چرکی که روی زخم پیدا می شود، اگر معلوم نباشد که با خون مخلوط است، پاک است. همچنین سله ای که روی زخم بسته می شود، اگر یقین ندارید که با خون مخلوط است، پاک می باشد. (1)
همین مقداری که بعد از شستن زخم، خون دیده نشود، پاک است و لازم نیست با دستمال کاغذی روی آن را فشار دهید. ممکن است در اثر فشار دستمال کاغذی خون خارج شود و اگر فشار ندهید، خون نمی آید و پاک می باشد.
3. اگر چیزی را شک دارید که خون است یا نه، به شک خود توجه نکنید. بنا بگذارید خون نیست و پاک می باشد و تا زمانی که یقین به خون بودن پیدا نکنید، پاک است. (2)
4. همان طوری که اشاره کرده اید، اگر خون روی پوست بدن یا زخم باشد، با شستن برطرف می شود. چیزهایی که روی زخم می بنندد، هرچند ارتفاعی بالاتر از پوست بدن داشته باشد، درصورتی که یقین ندارید که خون باشد، پاک است و لا زم نیست روی زخم را با ناخن بکنید؛ بلکه بنا بگذارید که پاک است و اگر روی همان زخم وضو بگیرید، صحیح است. همچنین هر چیزی که با ناخن از روی زخم کنده شود، نشانه خون بودن نیست؛ بلکه سله هایی که روی زخم بسته می شود نیز ممکن است بعضی از موارد، نقطه های برجسته و کوچکی باشند که با ناخن کنده می شود.
5. غسل و نماز را به هیچ وجه ترک نکنید. اگر فرضا یقین به بودن خون روی زخم داشته باشید، با شستن برطرف می شود و می توانید غسل کنید. اگر شستن زخم ضرر داشته باشد، در هنگام غسل اطراف زخم را بشویید و روی زخم پارچه پاکی بگذارید و به نیت غسل، روی پارچه دست بکشید که غسل صحیح است و این نوع غسل کردن یا وضو گرفتن را غسل و وضوی "جبیره" می گویند. (3)
نماز خواندن نیز با وجود زخمی که خون داشته باشد، اشکال ندارد. خونی که در روی زخم و اطراف آن باشد و شستن آن ممکن نباشد، برای نماز اشکال ندارد. (4)

پی نوشت ها:
1. آیت الله سیستانی، توضیح المسائل، م 101.
2. همان، م 117.
3. همان، م 324 و 338.
4. همان، م 836.