با سلام
سوالی داشتم وازتون خواهش می کنم جواب کاملی بدهید تا من هم به دانش آموزان کلاسمان جواب قابل فهمی بدهم
سوال:۱اینکه وقتی در شهریا کشوری یک بلای طبیعی مثل زلزله رخ می دهد آیا آن را می شود عذاب الهی تلقی کرد؟۲به طور کلی چه موقع عذاب الهی و چه موقع طبیعی است؟۳یعنی مثلا وقتی در جایی زلزله می آید می توانیم بگوییم مردمش گناه کرده اند وعذاب الهی است؟ ۴در این دوره زمانه که زلزله مصنوعی هم امکان داشته چی؟

پرسش: زلزله
شرح : با سلام! سؤالی داشتم و ازتون خواهش می کنم جواب کاملی بدهید تا من هم به دانش آموزان کلاسمان جواب قابل فهمی بدهم!
۱. اینکه وقتی در شهر یا کشوری یک بلای طبیعی، مثل زلزله رخ می دهد؛ آیا آن را می شود عذاب الهی تلقی کرد؟
پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با این مرکز.
عالمی که ما در آن زندگی می کنیم، عالمی مادی است که خدای آفریننده ی آن، ساختارش را بر اساس نظام علیت و معلولیت بنیان نهاده است؛ یعنی هر چیز بر اساس علت‌های معین و شناخته شده یا ناشناخته،‌ تحقق می یابد.
محال است معلولی بدون علت پدید آید؛ آتش می‌سوزاند، آب سرد می کند، ابر به بارش درمی‌آید، ویروس بیماری می‌آفریند و دارو درمان می‌کند؛ همه ی این حوادث بر اساس ضابطه ی معینی، نظام عالم را تشکیل می‌دهند.
بنابراین معلولات عالم بر اساس نظام علت و معلول است که بر تمام عالم هستی و از جمله زندگی انسان ها حکمفرما است.
علل حوادثی که در جهان طبیعت روی می‌دهد، چند گونه است‌:
ا‌لف) مصایب خود ساخته‌:
برخی بلاها به دست خود انسان ساخته می‌شود؛ این حوادث‌ِ دردناک از نوع طبیعی است که پرورده ی دست انسان‌هاست‌. اگر در شهری زلزله می‌آید و از بخش‌های مستضعف‌نشین‌، هزاران قربانی می‌گیرد، اگر بیماری فراگیر یا قحط سالی همه گیر، تنها از افراد بینوا و از پا افتاده قربانی می‌گیرد، بر اثر عملکرد انسان‌، تحت تأثیر عوامل اجتماعی از جمله: زورگویی ستمگران یا عمل نکردن به دستورهای دینی مبنی بر بهره‌گیری صحیح از طبیعت‌، نظم‌، تعهد و...، است‌.
اگر افراد محروم همچون ثروتمندان از خانه‌های مقاوم در برابر حوادث برخوردار بودند و خانه‌ها را طوری نمی‌ساختند که با مختصر حرکتی در هم فرو ریزد، چنین نمی‌شد.
در این‌گونه بلایا، کافر و مؤمن یکسان تلقی می‌شود؛ بنابراین‌، طبق نظام علت و معلول که بر عالم حاکم است‌، هر کس زمینه‌های لازم برای رویارویی با حوادث طبیعی (مثلاً زلزله برای کسانی که روی خط زلزله زندگی می‌کنند) را فراهم نکند، آسیب‌پذیر خواهد بود.
قرآن کریم می‌فرماید: «إِن‌َّ اللَّه‌َ لاَ یَظْـلِم‌ُ النَّاس‌َ شَیئا وَ لَـَکِن‌َّ النَّاس‌َ أَنفُسَهُم‌ْ یَظْـلِمُون‌َ ؛ (1) خداوند هیچ بر مردم ستم نمی‌کند؛ ولی این مردمند که بر خویشتن ستم می‌کنند».
ب‌) عاملی برای بیداری و بازگشت‌:
گاهی حوادث ناخوشایند و ناگوار در زندگی انسان‌ها رخ می‌دهد تا عاملی برای تنبه و بیداری و بازگشت انسان به اصل فطرت خویش باشد؛ بر این اساس، زلزله می تواند گذشته از سنت طبیعی، و بلای آسمانی برای بیداری غافلان و تنبیه فاسقان یا امتحان همگان باشدو این موضوع با طبیعی بودن و در کمربند زلزله قرار گرفتن یک شهر منافاتی ندارد، چرا که حکمت الهی تعلق گرفته که هر چیزی بر اساس علل و زمینه‏ها ضرورت پیدا کند و حتی معجزه از دایره ی قانون علیت خارج نیست.
پ) کفاره ی گناهان‌:
گاهی خدا برای از بین بردن آثار گناهان‌، برخی بلاها و مصیبت‌ها را متوجه انسان‌ها می‌کند تا به لطف و کرمش، بخشی از گناهان برخی گنه‌کاران را در دنیا بشوید تا پس از مرگ‌، گرفتار عذاب‌های دردناک نشوند.
ت) امتحان‌:
برخی بلاها برای آزمایش کردن مردم رخ می‌دهد؛ چرا که یکی از سنت‌های الهی است و به هیچ وجه تعطیل بردار نیست‌.
در قرآن کریم آمده است‌:
«وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَی‌ْءٍ مِّن‌َ الْخَوْف‌ِ وَ الْجُوع‌ِ وَ نَقْص‌ٍ مِّن‌َ الاْمْوَ َل‌ِ وَ الاْنفُس‌ِ وَ الثَّمَرَ َت‌ِ وَبَشِّرِ الصَّـَبِرِین؛‌َ (2) قطعاً شما را به چیزی از قبیل‌ ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جان‌ها و محصولات می‌آزماییم و مژده باد شکیبایان را.»
امتحان الهی شکل خاصی ندارد؛ گاهی در قالب فقر است و گاهی در پوشش غنا؛ گاهی به کثرت مال و اولاد است، گاهی به کاستن از آن ها.
و می‏فرماید:
«نبلوکم بالشر و الخیر فتنةً؛(3) به خوبی و بدی شما را می‏آزماییم»؛ گاهی به نیکی‏ها و بدی‏ها آزمایش می‏کند: «بلوناهم بالحسنات و السیئآت لعلهم یرجعون؛ ما آنان را با خوبی‏ها و بدی‏ها می‏آزماییم، شاید بازگردند»؛ (یعنی زمینه را برای بیداری و بازگشتشان فراهم می سازیم).
در جریان وقوع این حوادث، افزون بر اعلان خطر و بیدار باش همگانی به این مطلب که فاصله ی بین مرگ و زندگی بسیار کوتاه است و فواید دیگر، آزمون حس نوع دوستی و امتحان حرکت در مسیر انسانیت نیز به عمل می آید و در جریان این آزمایش، هر کسی هویت خودش را نشان می دهد؛ در عده ایی این حس تقویت می‏شود و یاری‏رسانی‏ها برای روز قیامت ذخیره می‏شود.
مضافاً بر این که ملت‏ها و حکومت‏ها اظهار همدردی کرده، دولت‏ها و ملت‏ها به هم نزدیک می‏شوند، و بسیاری از مستمندان منطقه ایی در صورت سالم ماندن، سامان گرفته و زندگی شرافتمندانه‏ایی پیدا می‏کنند و ده‏ها فواید دیگر اجتماعی و اقتصادی و روحی و معنوی که بر وجود این نوع حوادث غم بار مترتب است.
و یکی دیگر از مهم‏ترین فوائد این گونه حوادث، درس گرفتن جهت رعایت اصول مهندسی در ساخت و سازها و پیشگیری‏های لازم برای جلوگیری از تلفات و خسارات جبران‏ناپذیر آتی است.
ث) برخی بلاها بر اثر گناه و خلافکاری پیش می‌آید و آثار وضعی عمل خود انسان است‌! این نوع بلاها نیزبه گونه ایی زاییده ی اندیشه و عمل خود انسان است‌.
قرآن کریم می‌فرماید:
«وَلَوْ أَن‌َّ أَهْل‌َ الْقُرَی‌ََّ ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَـَت‌ٍ مِّن‌َ السَّمَآءِ وَالأَْ رْض‌ِ وَلَـَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَـَهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُون‌َ ؛ (4) اگر مردمی که در شهرها و آبادی‌ها زندگی می‌کنند، ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، درهای برکات آسمان و زمین را به روی آن‌ها می‌گشاییم، ولی آن‌ها آیات ما را تکذیب کردند، پس ما هم آن‌ها را به مجازات اعمالشان گرفتیم‌.»
پس: این گونه نیست که تمام حوادث، مثل‌: زلزله‌، سیل و...، که در جهان طبیعت روی می‌دهد، در اثر اعمال انسان باشد، بلکه می تواند علل دیگری نیز داشته باشد، در این که پاره‏ایی از این شرور تکان دهنده، برای غفلت زدایی و تأدیب است، تردیدی نداریم، چنان که بعضی از عذاب‏ها هم کیفر کردار و ثمره ی اعمال مردم می‏باشد.
امام صادق در خصوص یکی از حکمت‏های لرزش زمین ، می‏فرماید:
ای مفضل! عبرت بگیر از سرنوشت مردمی که به وسیله ی زلزله‏ها با کمی زمان آن (چند ثانیه) چگونه جمعی هلاک شدند و گروهی منازل خود را ترک کرده و فرار می‏کنند!!
اگر کسی بگوید: چرا زمین می‏لرزد؟ می‏گوییم: زلزله و نظائر آن موعظه و انذاری است برای مردم تا بترسند و تقوا را مراعات کرده و از معاصی کنده شوند.
سایر بلاهایی که بر ابدان و اموال نازل می‏شود، به خاطر مصالحی است؛ اگر مردم شایسته و صالح باشند، در عوض آن، ثواب هایی برای آخرتشان ذخیره می‏شود -که هیچ چیز در دنیا با آن برابری نمی‏کند- و گاهی این نوع بلاها سرعت می‏گیرد (در جوانی می‏رسد) که به خاطر مصلحت فردی و اجتماعی است.(5)
نتیجه:
اولا : همه پدیده ها ناشى از اراده مطلق خداوند هستند.
ثانیا: اراده خداوند مى تواند توسط اسباب طبیعى صورت گیرد و پدیده طبیعى مى تواند هم دلیل مادى داشته باشد و هم دلیل یا دلایل غیرمادى.
وقوع حوادثى مثل سیل زلزله هر چند حوادثى طبیعى و با علل و قوانین طبیعى هستند؛ اما تحت اراده مطلق خداوند بوده و مى توانند حاصل عذاب خداوند باشند.
در قرآن کریم مى خوانیم:
«پس چون صاعقه آنان را در گرفت ، موسى (ع) گفت: پروردگارا! اگر مى خواستى که همه آنان و مرا نیز هلاک کنى مى کردى؛ آیا ما را به فعل سفیهان ما هلاک خواهى کرد؟ این کار جز امتحان تو نیست و در این امتحان هر که را خواهى، گمراه و هر که را خواهى ،هدایت مى کنى؛ تو مولا و سرپرست مایى. پس بر ما ببخش و ترحم کن که تو بهترین آمرزندگانى». (6)
این آیه و نیز اشاره به نجات مؤمنان از عذاب الهى، در بسیارى از آیات دیگر قرآن کریم، مبین این واقعیت است که:
خداوند هر چند بر گنه کاران عذاب نازل کند ،مؤمنان را بدان گرفتار نخواهد کرد؛ بلکه آن واقعه آزمایش براى آن ها خواهد بود تا خداوند آن کس را که مى خواهد، گمراه و آن کس را كه مى خواهد هدایت فرماید؛ هدايت نمايد.
پی نوشت ها :
1. یونس‌ (10)، آیه ی: 44.
2. بقره‌ (2)؛ آیه ی: 155.
3. انبیاء (21)، آیه ی: 35.
4. اعراف‌ (7)، آیه ی: 96.
5. بحار، ج 3، ص 121، دارالاحیا لتراث العربیه، بیروت، 1403 ق.
6. اعراف (7)، آیه 155.

پرسش: به طور کلی چه موقع، عذاب، الهی و چه موقع، طبیعی است؟ یعنی مثلا وقتی در جایی زلزله می آید می توانیم بگوییم مردمش گناه کرده اند و عذاب الهی است؟ در این دوره زمانه که زلزله مصنوعی هم امکان داشته؛ چی؟
پاسخ:
پاسخ مبسوطی دراین رابطه در جواب قبلي بيان شد؛ ولی در این جا باید اشاره شود که گرچه به طور دقیق شاید نمي توان معین نمود که در کدام مورد، علت بلایای طبیعی، عذاب و در کدام مورد علت طبیعی است؛ ولی به کلی باید گفت که:
بر اساس تعالیم اسلامی برخی پدیده ها چون زلزله طوفان و سیل صاعقه و مانند آن بر اثر نافرمانى مردم از احکام دین خداوند و در نتیجه غضب و انتقام الهى بوده است. مثلا
حوادثى که بر اقوامي چون : قوم نوح (ع)، صالح (ع)، هود (ع)، لوط (ع) و قوم موسى (ع)، نازل گشته و در قرآن به آن ها اشاره شده است.(1) ولی نمی توان گفت که همه حوادث که در طول تاریخ به وقوع پیوسته و یا واقع خواهد شد ،بر اثر گناه بشر بوده است؛ اما در باره فراز پایانی سؤال، باید ديد مراد از زلزله های مصنوعی چیست؟ به فرض وجود چنین پدیده ای، بدیهی است که آنها هیچ گونه ارتباطی با گناه ندارد؛ بلکه بر اثر شیطنت های خود بشر است.
پي نوشت:
1. براى نمونه: سوره اعراف (7)، آیه 64 و آیه 78 و آیه 84 و آیه 78 .