با سلام.می خوام اقای ماندگاری منو راهنمایی کنن.برادرم 26ساله است.حدود 4 ساله که نماز خوندنو جدی نمی گیره نه به دلیل بی ایمانی بیشتر به خاطر وسواس.شاید در هر ماه یکی دو روز نماز بخونه ولی توی همین یکی دو روز اونقدر به خاطر وسواسش اذیت میشه که دوباره دست از نماز خوندن می کشه.خیلی تندخو شده حتی احترام مادرم هم نگه نمی داره.خواهش می کنم منو راهنمایی کنین

پرسش: مشکل نماز نخواندن برادرم
شرح : برادرم 26ساله است.حدود 4 ساله که نماز خوندنو جدی نمی گیره ،نه به دلیل بی ایمانی بیش تر به خاطر وسواس.شاید در هر ماه یکی دو روز نماز بخونه ،ولی توی همین یکی دو روز اون قدر به خاطر وسواسش اذیت می شه که دوباره دست از نماز خوندن می کشه.خیلی تندخو شده حتی احترام مادرم هم نگه نمی داره.خواهش می کنم منو راهنمایی کنین.
پاسخ: پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط تان با این مرکز
خوب بود که شغل و میزان تحصیلات برادرت را می نوشتید تا با توجه به این دو پاسخ داده می شد. مشکل برادرتان سه چیز است: وسواس عملی، ترک نماز و تند خویی.
تند خویی وی ممکن است بازتاب وسواسی شدن باشد. امید است اگر بیماری وسواس او درمان شود، اخلاقش هم نیکو گردد. اما در مورد نماز اگرچه ممکن است ریشه ترک نماز وسواسی بودن باشد، ولی ترک نماز عامل دیگری نیز می تواند داشته باشد. از این رو در پاسخ به دو موضوع وسواسی و ترک نماز پرداخته می شود.
( تذکر: مخاطب ما در بحث وسواس برادر شما است )
عزیز گرامی! شما تنها فردی نیستید که از این گونه افکار مزاحم و تکراری رنج می‏برید، بلکه افراد زیادی هستند که دچار این گونه افکار یا مشابه آن هستند.
شرط اساسی کنترل و درمان این گونه افکار مزاحم، همکاری صمیمانه و نزدیک شماست؛ بنابراین باید با تمام قدرت و توان و انجام دستور عمل های ارائه شده تدریجا بر آن مسلط شوید و از نفوذ آن افکار جلوگیری کنید. نباید گمان کرد که با اولین قدم و بدون پی‏گیری مستمر، می‏توان یک شبه، همه‏ آن افکار را از ذهن خود دور کرد.
الف- وسواس
منشا و ریشه وسواس چیست؟
گام اول ریشه یابی درد است، سپس باید به درمان آن پرداخت. ریشه و زیر بنای وسواس، اضطراب است. اضطراب ممکن است عوامل مختلفی داشته باشد، از جمله وراثت و مسئله ژنتیک. اضطراب و وسواسی بودن اطرافیان زمینه را برای اضطراب و وسواسی شدن کوچک تر ها فراهم می سازد. سخت گیری های والدین در امور مذهبی، عدم اعتماد به نفس، نشناختن و باور نداشتن استعدادها و توانایی های خود، بزرگ و موفق دیدن دیگران و احساس ضعف، کهتری و خود کم بینی در مقایسه خویش با دیگران، خجول و کم رو بودن و. . .
پس باید با دقت، گذشته خود و حالات درونی خویش را مرور کرده، عاملی را که نقطه آغاز این احساسات و رفتارهای وسواس گونه بود، پیدا کنید. تلاش خود را برای ریشه کنی آن عامل متمرکز نمایید.
وسواس یک نوع بیماری است. این بیمارى در سایه تلقینات شیطانى ایجاد شده، برخى از عوامل دیگر نیز آن را تشدید نموده، ذهن و فکر شخص را در تسخیر خود قرار داده، مفهوم غلطى از نماز و طهارت و عبادات در ذهن ایجاد می کند. انسان وسواسى قبل از آن که پیرو خدا و عقل باشد، تابع شیطان و هواى نفس خود است. به جاى آن که از حکم خدا و پیامبر تبعیت کند، از هواى نفس خود پیروى مى‏کند؛ زیرا خداوند در قرآن مى‏فرماید:
«یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر؛ خداوند خواسته است که بر شما آسان بگیرد و نمى‏خواهد به کسى سخت بگیرد». همان گونه که در روایات آمده، اسلام دین سهله و سمحه است، معنایش این است که احکام الهى، راحت و آسان است. خداوند هیچ گاه بر انسان‏ها سخت نمى‏گیرد، به همین جهت در هیچ حکمى سخت‏گیرى نکرده است. اگر روزه گرفتن براى انسان مشقت دارد، نباید روزه بگیرد.
امام صادق (ع) فرمود:«شیطان با وسوسه تنها نمى‏تواند علیه آدمى اقدامى کند، مگر آن که نخست آدمى را از یاد خدا غافل می گرداند. در این صورت شخص به جای گردن ننهادن به فرمان خدا، به فرمان نفس خویش گردن می نهد. خواسته های دل خویش را عمل می کند ». (1) ترک نماز به خاطر وسواس در واقع تن دادن به خواسته های شیطان است

راهکارهای درمانی
1- شناسایی منشا اضطراب و زمان شروع وسواس و ریشه کنی آن.
2- به این اصل مهم درست و با دقّت توجه کنید. همه می دانیم که نماز، روزه، وضو، غسل و مانند آن باید به قصد قربه الی الله و به همان شکل و شیوه ای که خدا دستور داده است، باشد. از طرفی توقع و بلکه آرزوی ما این است عملی را که انجام داده ایم، خدا از ما بپذیرد و ما را مورد لطف و محبت خود قرار دهد. چه کسی می تواند بگوید عملی را که انجام داده و نمازی را که خوانده، صحیح یا باطل است؟ روشن است که این تنها خدا است که می تواند بگوید عمل و عبادتی را که انجام داده اید، مورد قبول من هست یا نیست.
از چه راهی می توانیم بفهمیم عبادت و عمل انجام شده را خدا قبول کرده یا نکرده است؟ آیا پیامبران و امامان مفسران دین خدا و بیان کنندگان خواست و نظر خدا نیستند؟ آیا در زمان غیبت امام زمان علیه السلام به دستور پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السلام، فقها و مراجع تقلید بازگو کننده حکم و دستور خدا نیستند؟ قطعا به عنوان یک مسلمان شیعه و پیرو اهل البیت پاسخ هر دو سؤال اخیر مثبت است.
آیا هیچ می دانید که امامان ما از جمله امام صادق (ع) به شما و همه کسانی که گرفتار وسواس هستند می فرمایند: به شک و تردید خود اعتنا نکن. وضو و غسلی که کردی درست است، آب به محل غسل یا وضو رسیده در آن شک نکن. نمازی که خواندی مورد قبول خدا است . حروف مربوط به کلمات نماز را درست گفتی، بقیه را ادامه بده.
پس آن چه خدا به شما می گوید: این است که این شک و تردید ها از جانب شیطان است. شیطان دشمن خدا و بندگان مؤمن و اهل نماز است. از این رو خدا به شما می گوید: به حرف ها و شک و وسواس های دشمن من و تو بی توجه باش. از شما می خواهد که به آن اعتنا نکنید.
بنا براین همیشه با خود به جای اینکه بگویید ( نکنه فلان چیز نجس باشد یا نکنه فلان حرف از نماز را درست ادا نکردم و یا قسمتی از نماز را درست نخواندم؛ و نکنه و. . . ) باید بگویید « به حکم دین و فتوای همه علما و مراجع تقلید و بنا به دستور امام صادق علیه السلام انسانی پاک هستم. وظیفه من این است که با همین لباس- اگر چه به گمان و اعتقادم نجس است، نماز بخوانم یا نماز را همین جوری که بار اول گفتم و خواندم، درست است، خدا از من همین را می خواهد، اگر چه به نظرم باطل و ناصحیح باشد.
3- توجه کردن به مفهوم واقعی وسواسی عمل کردن.
عزیز گرامی !
عمل وسواس یک نوع مخالفت با خدا و رسول است. این که فردى مى گوید: به دلم نمى چسبد، گرفتار وسوسة شیطان شده است. نباید خواستة دل را بر دستورات دین مقدم کرد. بیمارى وسواسى به تدریج حلاوت ایمان را در سایة تکرار این گناه از بین مى برد. فرد را به جایى مى رساند که مرتکب گناهان بزرگ مى شود حتى به ذات اقدس خداوند متعال بد بین می شود. زیرا ورد زبان و حال درون وسواسی این است که این نماز و طهارت به من نمى‏چسبید، یعنی عملى را که خدا صحیح دانسته است، او صحیح نمى‏داند! این کار (دلچسب بودن )پيروي از شیطان و هواى نفس و روى گردانى از خدا و حکم الهى است.
4- تقویت احتمالات مثبت در هنگام بروز شک:
هنگام شک در طهارت و یا به جای آوردن قسمتی از وضو یا غسل، و یا موقع شک در رکعات یا اذکار و افعال نماز، وقتی که می خواهید برگردید دوباره آن عمل را انجام دهید، یا بخوانید، با خود بگویید: آیا من می توانم صد در صد بگویم و قسم بخورم که مثلا وضو یا غسلم درست نیست و یا نمازم باطل است و یا فلان کلمه را درست نگفته ام؟! نه، قطعا نمی توانم صد در صد بگویم و جرئت ندارم قسم بخورم که حتما انجام نداده ام. پس شک دارم و احتمال می دهم. خوب وقتی یقین ندارم، چرا طرف احتمال مثبت را نگیرم؟ چرا نگویم من نجس نیستم. چرا رکعتی را شک دارم خوانده ام، جانب مثبت و کامل آن را نمی گیرم؟!
5- آدم وسواس باید جهت دور نمودن شیطان از خود، با نیت نماز باطل، نمازش را به پایان برساند. اگر در وضو و غسل شک مى‏کند، بگوید مى‏خواهم با وضو و غسل باطل نماز بخوانم.
اگر در طهارت و نجاست بدن یا لباس وسواس دارد، بگوید مى‏خواهم با بدن نجس نماز بخوانم، به این ترتیب بعد از مدتی شیطان از او مأیوس شده و دور مى‏گردد.
6 - دور شدن از وسواسى‏ها:
چون مصاحبت فرد وسواسى با وسواسى دیگر، سبب مى‏شود عملش را عادى بداند و حتى در مقایسه با عمل او بر آید، لازم است افراد وسواسى به طور جدى خود را از وسواسى‏ها دور نگه دارند. هیچ گونه تماس و ارتباطى با آنان نداشته باشند. در صورت ناچارى به مقدار ضرورت اکتفا گردد.
7- وظیفه شما فقط انجام واجبات و ترک محرمات و گناهان است. پس در شرایط فعلی از اعمال مستحبی بپرهیزید، تا شیطان از نفوذ در شما مأیوس و نا امید شود.
8- ورزش و کار های عملی که باعث فعالیت وسوخت و ساز در بدن می شود.
با این کار و یاد گرفتن فنون آسودگی ذهن باعث کاهش تنیدگی و تنش در بدن خود شده اید و زمینه برای ترک عملی وسواس خواهید شد.
9- وسواس عملی مانند شستشو و طهارت و یا به جا آوردن نماز را ابتدا ببیند که چقدر وقت می برد. به یکى از دوستان و نزدیکان که از بیمارى شما آگاهى دارد و بیش تر اوقات با شما است، بگویید که در مواقع وسواسى عمل کردن و تکرار عمل به شما تذکر دهد و شما را از تکرار بازدارد.
با کوک کردن ساعت جهت یاد آوری به تدریج زمان انجام عمل را کم کنید . اگر دستشویی رفتن یا نماز شما یک ساعت طول می کشد، از این هفته با کمک دیگران یا کوک کردن ساعت به 45 دقیقه تبدیل کنید. بعد از هر بار موفقیت با تلقین و تکرار کردن این کلمات که من می توانم بر نفسم و بر شیطان وسوسه گر مسلط شوم، به خودتان پاداش و مژده خود اتکایی و تواستنن بدهید و به خود بگویید « دیدی تونستم 1ساعت را به 45 دقیقه تبدیل کنم». شرط کنید که در صورت ترک تدریجی برای خود پاداشی در نظر بگیرید.
10- به خود احترام گذاشته و اعتماد کنید. همیشه و در هر حال خوش بین باشید. قسمت مثبت تمام امور را برای خود پر رنگ کنید. انتظار نداشته باشید که با یک هفته انجام دادن این دستورها خوب شوید. با صبر و حوصله، مرتب این رفتارها را انجام داده و به خود تلقین مثبت داشته باشید.
11- با استفاده از اذکار« لاحول و لا قوه الا با الله العلی العظیم » و ذکر «لا اله الا الله » وسوسه های شیطانی را از خود دور کنید.
12- از مطالعه کتاب هاى مفید برای درمان وسواس و تقویت ارداه بهره ببرید، مانند کتاب های زیر:
1- «وسواس»، آقاى مصطفى زمانى.
2- تقویت و تمرکز فکر، دکتر ژوزف مورنی، ترجمه هوشیار - رزم آرا
3- توان بی پایان و رمز و راز موفقیت در زندگی، آنتونی رابینز، ترجمه محمد رضا آل یاسین
4- معجزه اراده، نورمن وینست پیل، ترجمه وجیهه آزرمی.

ب- نماز
بی نمازی یا سبک شمردن آن توسط برخی افراد همیشه به معنای بی اعتقادی و عصیان و نافرمانی نیست، بلکه علل و عوامل دیگری می تواند داشته باشد که باید روی آن عوامل کار کرد و آن را از بین برد. در ذیل به دو نمونه از آن ها اشاره می شود.
1- ضعف بنیه اعتقادى:
گاهی ضعف بنیه اعتقادی و پایین بودن سطح آگاهی و اطلاعات دینی و نداشتن توجیه و دلیل کافی برای انجام برخی عبادت ها باعث ترک برخی عبادت ها و اجرای احکام و مقررات دینی می شود. در چنین مواردی باید با دلسوزی و اظهار محبت، مشکل شان را با آشنا کردن آن ها با معارف دینی حل نمود. برادرت را باید از یک سو با فتوای مراجع تقلید در مورد بی اعتنایی به وسواس و توضیحاتی که در مورد وسواس داده شد، آشنا کرد. از سویی دیگر، زیر بناهای فکری او را در مورد خدا، قیامت و بهشت و جهنم اصلاح و تقویت کرد.
2- عدم آشنایى با فلسفه احکام:
بعضى چون با فلسفه نماز یا سایر احکام آشنایى ندارند، در انجام آن سستى مى ورزند.
پس سعی و تلاش شما این باشد که برادرتان را با علت و فلسفه نماز خواندن و از آثار و فواید نماز خواندن، هم چنین از عواقب ترک نماز و این که نماز چه آثاری در جسم و روح و روان نمازگزار و در سر نوشت او در دنیا و آخرت دارد، آشنا کنید. آن موقع خودش به تدریج اهل نماز می شود، و آن را هیچ وقت ترک نمی کند.
در این جا فقط به یک روایت معروف در مورد ترک نماز یا سبک شمردن آن که جامعیّت دارد اشاره مى کنیم:
حضرت رسول(ص) مى فرماید: «هر کس نماز را سبک بشمارد، دچار پانزده بلا مى شود: شش بلا در دنیا، سه بلا در هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلا در هنگامى که از قبر بیرون مى آید.
شش بلای دنیوی:
1- خداوند برکت را از عمر او بر مى دارد.
2- خداوند برکت را از روزى اش بر مى دارد.
3- چهره خوبان از او گرفته مى شود.
- کار نیک وى پاداش نخواهد داشت.
5- دعایش به اجابت نمى رسد.
6- از دعاى خوبان بهره‏اى نخواهد برد.
امّا آن چه در هنگام مرگ به آن دچار مى شود:
1- با ذلت و خوارى مى میرد.
2- گرسنه از دنیا مى رود.
3- تشنه مى میرد.
امّا آن چه در قبر گریبانش را مى گیرد:
1- خداوند ملکى را در قبر وى مى گمارد تا او را شکنجه دهد.
2- قبر بر وى تنگ خواهد گرفت.
3- درون قبر وى تاریک خواهد بود.
آن چه در قیامت هنگام برخاستن از قبر به آن دچار مى شود:
1- خداوند فرشته‏اى بر او مى گمارد تا وى را با صورت بر زمین بکشد.
2- با وى محاسبه سختى خواهد داشت.
3- هرگز خداوند به وى نظر رحمت نمى افکند». (2)
امام صادق (ع )فرمود که رسول الله (ص )فرمود: «لیس منی من استخف بالصلوه لایرد علی الحوض لا والله؛(3) به خدا قسم !از من نیست کسی که نماز را سبک بشمارد و کنار حوض کوثر بر من وارد نمی شود».
در پایان کتاب های زیر را جهت مطالعه پیشنهاد می کنیم:
1- آیین نیایش، ابراهیم غفاری.
2- نماز عارفانه، جواد محدثی.
3 - پرورش در پرتو نیایش، حسنعلی نوری ها.
4 - نماز زیباترین الگوی پرستش، غلامعلی نعیم‌آبادی.
5 - نماز از دیدگاه قرآن و حدیث، موسوی لاهیجی.
6- نماز، حسین انصاریان.
7 -عبادت عاشقانه، استاد کریم محمود حقیقی.
پى‌نوشت‏ها:
1. بحارالانوار، ج 72، ص 124، ح 2.
2. اصول کافى، ج 1، ص 12، ح 10.
3. مستدرک الوسائل، ج 1، ص 172 و 171.
سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ماده صلاه.