سلام.
چرا به امام خمینی(ره) ولی امر مسلمین جهان گفته میشد؟ و اکنون نیز به رهبر معظم انقلاب گفته می شود؟
آیا هر فردی رهبر ایران باشد چنین لقبی متعلق به ایشان است؟ و اصولا به چه معنی است و چه نقشی دارد؟
لطفا توضیح و راهنمایی بفرمایید.
با تشکر.
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
ولايت بر مردم از شؤون ربوبيت الهي است .تنها با نصب و اذن خدا، مشروعيت مييابد . چنان كه معتقديم اين قدرت قانوني به پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع داده شده است. در زمان غيبت بر اساس ادله عقلي متعدد و روايات زيادي كه از امامان معصوم(ع) وارد شده، فقيه جامعالشرايط عهدهدار منصب ولايت و رهبري جامعه اسلامي ميباشد . از طرف امام زمان(عج) به صورت عام منصوب ميباشد.
بنابراين نام ولي امر مسلمين جهان، يكي از القاب واقعي براي مجتهد جامعالشرايطي است كه در زمان غيبت امام معصوم براي رهبري و اداره امور سياسي، اقتصادي، اجتماعي و... جامعه، از سوي امامان معصوم منصوب گرديده است . بر اين مطلب دلايل عقلي و نقلي متعددي دلالت دارد. مانند: توقيع شريف امام زمان كه ميفرمايند:
« و اما الحوادث الواقعه فارجعوا الي رواه احاديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجه الله عليهم » در توقيع از فقها باعنوان حجت ياد شده ، يعني فقيه بر همگان حجت است . معنايش اين است که فقيه بر همه مسلمانان ولايت دارد.
پس چنين نيست كه لقب ولايت و جانشيني از امامان معصوم(ع) را وليفقيه براي خود برگزيده باشد. بلكه از طرف امامان معصوم داراي چنين مسؤوليتي ميباشد. اما اين كه چگونه وليفقيه شيعه اثنيعشري بر ديگر مسلمانان حتي غيرشيعه اثنيعشري ولايت دارد، به دليل ادله متعدد عقلي و نقلي است كه وليفقيه را جانشين پيامبر و ائمه اطهار ميداند . همان گونه كه اين بزرگواران بر همه مردم حتي كساني كه ولايت ايشان را قبول نداشتند ،حق ولايت داشتند، وليفقيه جامعالشرايط هم داراي تمام اين شؤون ميباشد،(1) همانگونه كه اقليم جغرافيايي، فتواي مجتهد و مرجع تقليد را شرعا محدود نميكند. قلمرو ولايتفقيه را نيز شرعا محدود نميسازد.
وليفقيه شرعا ميتواند همه جوامع اسلامي روي زمين را اداره كند. ذاتا محدوديتي ندارد مگر مانع طبيعي يا سياسي در بين باشد، كه در اين صورت هر فقيهي كه داراي شرايط رهبري ولايت بود ، در منطقه خود كشور را اداره ميكند. اما اگر مانع سياسي نباشد، مليت ملاك نميباشد، بلكه هر فقيهي كه در ساير شرايط رهبري اعلم باشد، ولايت دارد . ساير فقها فقط به وسيله نصب از طرف وليفقيه اعلم (و آن هم در صورتي كه شرايط موجود بينالمللي اجازه دهد و موانع سياسي در كار نباشد )ميتوانند رهبري منطقه خويش را داشته باشند.
نكته لازم در اين زمينه ، تابعيت از نظر اسلام ميباشد: از ديدگاه اسلام مرزهاي جغرافيايي جداكننده ملتها و كشورها نيست. آنچه كه اهميت دارد مرز عقيدتي است . كره زمين به دو قسمت دارالاسلام و دارالكفر تقسيم ميشود .
به عقيده شيعيان سراسر دارالاسلام بايد تحت قيادت و امامت امام معصوم واحدي اداره شود . حاكمان هر منطقه از طرف او نصب و به كار گمارده شوند . همه آنان مجريان قانون اسلام و فرمانهاي امام معصوم خواهند بود، هر چند ممكن است در حوزه حكومت خويش اختياراتي از طرف امام معصوم به ايشان واگذار شود . نيز مقررات ويژهاي را در چارچوب قوانين اسلامي و با رعايت مصالح مسلمانان و به اقتضاي شرايط خاص زماني و مكاني به اجرا گذارند. (2 )
پي نوشت ها:
1 . مرجعيت، سيد هدايت اللّه طالقاني، ص49 .
2 . آيتاللّهجوادي آملي، ولايتفقيه ،ص 400 و 478 ؛
فصلنامه حكومت اسلامي، سال اول، شماره اول،آيتاللّهمصباح يزدي، اختيارات وليفقيه در خارج از مرزها، ص 81.