با سلام
1-هنگام سلام دادن چرا در سلام اخر دست بر روی سر میگزاریم؟
2-دست دادن با یکدیگر بعد از نماز ایا از خرافات است؟
3-ما اعتقاد داریم در ماه رمضان شیطان در غل و زنجیر است .پس چرا این همه گناه در این ماه وجود داره؟درسته میدونم که میخواید بگید شیطان خودش هزار تا شیطان در زمین پرورش داده و اونها باعث گناه میشند
اما سوال من شاید با این تکمیل بشه که این زنجیر بودن شیطان چه فایده و اثری داره اینک؟؟
ممنون از شما

پرسش 1:
در زنجير بودن شيطان شرح : 1-هنگام سلام دادن چرا در سلام آخر دست بر روي سر مي گذاريم؟
پاسخ:
با سلام و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز
دست بالاي سر گذاشتن و صلوات فرستادن در هنگامي که اسم امام زمان (ع) ذکر مي‏شود، در راستاي احترامي است که به ساحت مقدس امام زمان (ع) شکل مي‏گيرد. در برخي از روايات تصريح شده است که جهت احترام به ساحت مقدس امام زمان (ع) برخي معصومان اين کار را مي‏کردند.
همان گونه که هر گاه اسم حضرت حجت برده مي‏شد، قيام مي‏نمودند. (1)
مرحوم شيخ عباس قمي مي‏نويسد: روايت شده که دعبل خزاعي وقتي که قصيده تائيّه خود را براي حضرت امام رضا (ع) سرود چون به اين شعر رسيد:
خروج امام لا محاله خارج يقوم علي اسم اللَّه بالبرکات
امام رضا (ع) چون نام قائم را شنيد، برخاست و سر خود را به سوي زمين خم کرد، پس از آن کف دست راست خود را بر سر گذاشت و فرمود: «اللهم عجل فرجه و مخرجه و انصرنا به نصراً عزيزاً». (2)
اگر منظور از سوال چيز ديگري است روش تر سوال کنيد تا جواب داده شود.
در ارتباطهاي بعدي نام مرجع خود را ذکرکنيد.
پي‌نوشت‌ها:
1 . منتهي الامال، ج 2، ص 488 - 489.
2 . همان، ص 490.

پرسش 2:
2-دست دادن با يکديگر بعد از نماز از خرافات است؟
پاسخ:

دست دادن از خرافات نيست .
در خصوص دست دادن بعد از نماز روايت خاصي از اهل بيت ( عليهم السلام ) وارد نشده است اما به صورت کلي مصافحه ( دست دادن) بعد از سلام وفراغت از نماز اشکال ندارد . مصافحه مومنان با يکديگر در هر حالي مستحب مي باشد.(1)
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم.
پي نوشت :
1. آيه الله خامنه اي ، استفتائات ، س 730

پرسش 3:
3-ما اعتقاد داريم در ماه رمضان شيطان در غل و زنجير است .پس چرا اين همه گناه در اين ماه وجود داره؟
پاسخ:
به نظر مي رسد كه در خصوص فلسفه وجودي شيطان و ميزان توانمندي هاي او دچار اشتباه هستيد ؛ فارغ از بحث در غل و زنجير بودن شيطان در ماه رمضان بايد گفت حتي اگر شيطان به عنوان يک عامل انحراف در مسير زندگي انسان ها اصلا وجود نداشت، باز انسان به عنوان يک موجود صاحب اختيار مي توانست هر راهي را چه خير و سعادت و چه شر و شقاوت انتخاب کند و مبتلا به انواع گناهان و اشتباهات گردد . اين مساله از آيه 30 سوره بقره استفاده مي شود چرا كه وقتي خدا از اراده خود براي خلق انسان خبر مي دهد ،با توجه به قابليت هاي موجود در انسان ملائكه بحث فساد و خونريزي بشر را مطرح مي كنند و اين در حالي هست كه هنوز امر الهي به سجده بر انسان و شروع عداوت و دشمني شيطان (ابليس) صورت نگرفته است.
تنها عامل گرايش انسان به سمت بدي ها و انحرافات و گناه ،شيطان نيست ،بلکه شيطان در نقش محرک و تقويت کننده ميل ها و گرايش هاي نادرست دروني عمل کرده، انسان را به ورطة گناه و انحراف مي اندازد. در واقع شيطان يا همان ابليس تنها نقش تحريك و وسوسه انسان را دارد . وسوسه در فرضي شكل مي گيرد كه نوعي تمايل و گرايش دروني در انسان وجود داشته باشد .
قرآن كريم تصريح مي كندكه قلمرو نفوذ شيطان در انسان فقط در حد وسوسه و جلوه دادن و زينت دادن خيالي يك امر باطل است، كه با عناوين وسوسه، تزيين و تسويل بيان شده است .او هيچ‏ گونه اكراه و اجبارى برانسان ندارد. اين حقيقت را قرآن كريم در آيه 22 سوره «ابراهيم» از زبان شيطان چنين نقل مى‏كند:
«و ما كان لى عليكم من سلطان الاّ ان دعوتكم فاستجبتم لى فلا تلومونى ولوموا انفسكم؛ شيطان در قيامت خطاب به گمراهان مى‏گويد: در دنيا هيچ گونه قدرت و تسلطى بر شما نداشتم جز اينكه شما را به سوى باطل فرا خواندم و اجابت كرديد. پس مرا بر گمراهى خويش ملامت نكنيد، بلكه خود سزاوار سرزنش هستيد».
در تفسير «الميزان» در ذيل همين آيه آمده است: خداوند در اين آيه هر گونه سلطه ظاهرى و معنوى را از شيطان نفى كرده؛ يعنى، نه چنين قدرتى دارد كه در اراده انسان نفوذ كند و چيزى را بر او تحميل كند و بر كارى اجبار نمايد ؛نه دليل و برهانى دارد تا عقل و انديشه انسان را تحت تصرف خود قرار دهد و در نتيجه انسان را ناچار به پذيرش القائات خود بكند.
تنها نقشى كه او در زندگى انسان دارد، دعوت به سوى باطل است .دعوت شيطان از طريق نفس اماره وجود انسان صورت مي گيرد . در واقع نيروهاي اماره در وجود انسان در طول القائات شيطاني قرار دارد . شيطان بي واسطه آمادگي دروني انسان نمي توان کاري صورت دهد. پس شيطان هيچ تسلطي بر انسان ندارد.»
آنچه که انسان ها را به بدي وا مي دارد ، «نفس اماره» و هواها و هوس ها در وجود انسان است . اگر هم شيطان بخواهد انسان را فريب دهد ، از طريق نفس اماره است . تا آمادگي دروني در انسان به سوي گناه نباشد ، از شيطان کاري ساخته نيست. اين حقيقتي است كه در آيات متعدد قرآن به آن اشاره شده و منشا گناهان و انحرافات در انسان ها را نفس اماره و هواهاي نفساني آن ها برشمرده است .
در سوره يوسف آمده است‌: «وَ مَآ أُبَرِّئُ نَفْسِي‌َّ إِن‌َّ النَّفْس‌َ لاَ َمَّارَة‌ُ بِالسُّوَّءِ إِلآ مَا رَحِم‌َ رَبِّي‌َّ؛(1) هرگز نفس خويش را تبرئه نمي‌کنم‌؛ نفس‌، بسيار انسان را به بدي‌ها فرمان مي‌دهد، مگر اين که لطف و رحمتي از جانب خداوند، نصيب انسان گردد».
همچنين آياتي ديگر از پرستش هوا نهي مي‌کند:«وَ لاَ تَتَّبِع‌ِ الْهَوَي‌َ فَيضِلَّک؛(2) هرگز متابعت هوا مکن که تو را از راه خدا گمراه مي‌کند».
«وَأَمَّا مَن‌ْ خَاف‌َ مَقَام‌َ رَبِّه‌وَنَهَي النَّفْس‌َ عَن‌ِ الْهَوَي‌َ فَإِن‌َّ الْجَنَّة‌َ هِي‌َ الْمَأْوَي‌؛(3) اما کسي که بترسد از مقام پروردگار خويش‌، و باز دارد نفس را از پرستش هوا، بهشت‌، جايگاه او خواهد بود».
اصولا از ديدگاه قرآن بزرگ‌ترين خطري که انسان را تهديد مي‌کند، نفس اماره است‌، تا آن جا که ممکن است انسان آن را معبود و خداي خود قرار دهد. «أَفَرَءَيت‌َ مَن‌ِ اتَّخَذَ إِلَـَهَه‌ ُهَوَيه‌؛(4) آيا ديدي کسي که معبود خود را هوي و هوس خويش قرار داده بود».
امام علي (ع)‌ در اين باره فرمود: « نفس‌، بسيار انسان را به بدي فرمان مي‌دهد، پس کسي که به او اعتماد کند، به او خيانت مي‌کند، و کسي که به او اتکا کند، او را هلاک مي‌کند».(5)
خطر نفس اماره‌، به اندازه‌اي زياد است که حتي امامان معصوم از آن به خدا شکايت کرده‌اند. حضرت امام سجاد(ع) در مناجات به درگاه الهي عرض مي‌کند:
«إلهي إليک أشکو نَفْساً بالسوء أمّاره............؛(6) خدايا به سوي تو شکايت مي‌کنم از نفسي که به بدي بسيار امر مي‌کند، و به سوي خطاها و گناهان مبادرت مي‌ورزد، و براي معصيت و نافرماني نمودن تو حريص است‌؛ نفسي که لغزش‌هاي آن زياد، و آرزوهاي آن طولاني است‌».
البته نبايد فراموش كرد كه از مرحله وجود تمايلات دروني تا تحقق خارجي عمل فاصله بسياري است . نقش وسوسه و مقدمه چيني هاي شيطان در اين مسير بسيار جدي است . اين امر به عنوان بخش مهمي از علت بروز گناه و خطا مطرح است ؛ در نتيجه حذف اين وسوسه ها و ممانعت ازتلاش مستقيم شيطان در مسير رفتارهاي بشر در كاهش دادن گناهان و اشتباهات بشري بسيار موثر است ، امري كه در ماه رمضان به وضوح مشاهده مي شود . حجم گناهان در اين ماه به شدت كاهش مي يابد .چرا كه خداوند اين ماه را مبارك و نوراني قرار داده و اين مساله محدوده فعاليت تاريكي ها را كم مي كند.
تاثير وسوسه ها و مقدمه چيني هاي خارجي در آن حد نيست که اگر شيطان نبود ،انسان هيچ‌گاه ميل به گناه و خطا و انحراف پيدا نمي‌کرد و با فقدان وساوس شيطاني درماه رمضان يا هر وقت ديگر، ديگر ميل و زمينه گناه در انسان نباشد و انسان دست به گناه نزند .

پي‌نوشت‌ها:
1. يوسف‌ (13) آيه 53.
2. ص (38) آيه 26.
3. نازعات (79) آيه 40 ـ 41.
4. جاثيه‌ (45) آيه 23.
5. محمد محمدي ري‌شهري‌، ميزان الحکمه‌، ج 10، ص 130.
6. بحارالانوار، مجلسي‌، ج 94، ص 143.