مولي مجاز است مملوك مؤنث خود را بدون ازدواج و حتي بدون رضايت وي در اختيار مرد ديگري ولو يكى از غلامانش قرار دهد. در اين عمل كه به آن «تحليل» گفته مى‌شود، تعيين مدت و ذكر مهريه لازم نيست و تنها اذن در انتفاع است. با تحليل كليه استمتاعات جنسى مجاز است مگر اينكه موردى از سوى مولي استثنا شده باشد. (جواهر 30 / 307، العروه الوثقي 2 / 848، منهاج الصالحين 2 / 277)
علت اين حكم ظالمانه و خلاف عفت چيست چرا خداوند به مولي اجازه مي دهد ارزش كنيز خود را در حد يك كالاي جنسي و يك زن هرزه پايين آورد؟ آيا اين حكم با آيه 33 سوره نور كه خداوند مي فرمايد كنيزان خود را براي تحصيل مال زودگذر دنيا نفروشيد در تضاد نيست؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تحليل با هرزگي تفاوت دارد. هر چيزي که خدا اجازه داده باشد ، مجاز است. سفاح و زنا با ازدواج تفاوتش در اجازه خدا است و گر نه ظاهر هر دو عمل يکي است. کسي در جبهه اسلام مي جنگد ،با کسي که در جبهه کفر مي جنگد، هر دو در ظاهر مي کشند اما يکي به امر خدا مي کشد و ديگري به امر نفس و شيطان.
عبد، ملک و مال است . وقتي کسي در جنگ هجومي عليه اسلام شرکت کرده و در سرش اين بوده که اسلام و حکومت اسلام را سرنگون کند و مسلمانان را بکشد و بعد از پيروز شدن بقيه را به بردگي بگيرد و مالک شود، حالا خودش و گروهش شکست خورده و اسير شده، آيا به بردگي گرفتن او ظلم است؟ مگر اين فرد همين چاه را براي مسلمانان نکنده بود؟ چگونه حالا که خودش در چاهي که خودش کنده، افتاده است، ظلم حساب مي شود؟
هيچ عاقلي به بردگي گرفتن ظالمان متجاوز را ظلم نمي داند.
برده هم ملک و مال صاحبش است. حالا اگر اسلام اجازه داده کنيزي که برده و ملک و مال صاحبش است، با شرايط و مقرراتي به ديگري تحليل کند و اجازه بهره بردن جنسي به او بدهد، آيا فحشا و زنا است؟
فحشا و زنا روابط بدون قيد و شرط و بر خلاف امر خدا است، در حالي که تحليل هم به امر و اجازه خدا است و هم قيد و شرط دارد. کنيزي که تحليل مي شود، اگر صاحبش با او همبستري کرده ، بايد اول استبرا شود ، يعني يک بار عادت شده و پاک گردد تا بتوان او را به ديگري تحليل کرد . وقتي تحليل شد ، اگر مولي و صاحب کنيز اجازه آميزش داده و فرد با کنيز تحليل شده ، آميزش کرد، براي اين که دوباره صاحبش با کنيز بتواند ارتباط جنسي داشته باشد، بايد دوباره استبرا شود، يعني يک بار عادت شده و پاک گردد.
آيا ازدواج موقت يا طلاق و ازدواج با فرد ديگر خلاف عفت عمومي است؟
اسلام که اجازه تحليل مي دهد ، به مسلمانان امر مي کند که کنيزان خود را که مي خواهند پاک و پاکدامن باشند ، براي به دست آوردن پول بي ارزش دنيا، به هرزگي وادار نکنيد.(1)
کنيز از لحاظ معنوي ارزش انساني دارد، ولي از لحاظ ظاهري ملک صاحبش است . تا زماني که آزاد نشده، با او معامله ملک مي شود . البته اسلام راه هاي زيادي براي آزاد شدن بردگان قرار داده تا به اجبار و قهر يا با احسان و نيکي از جانب ديگران آزاد شوند ،ولي تا زماني که آزاد نشده اند ،ملک و مال صاحب خود به حساب مي آيند.
اسلام نه ايجاد کننده برده داري بوده و نه موافق تداوم آن ،ولي با توجه به جهاني بودن اين مساله و پذيرش عمومي آن در آن عصر، مبارزه اسلام با اين مساله از طريق تدريج و فرهنگ سازي و محدود کردم راه هاي برده شدن و ... بوده است . مبارزه از غير اين طريق قطعا با شکست مواجه مي شد.
پي نوشت :
1. نور(24)آيه33.