با وجود قطع ارتباط امام زمان با نواب اربعه چگونه برخی ادعای ملاقات با امام زمان را می کنند؟

براى امام زمان(ع) دو غیبت وجود دارد: زمان غیبت صغری و غیبت کبری.
در زمان غیبت صغرى که از سال 260 و یا 255 ه.ق آغاز شد و در سال 329 پایان یافت مردم پرسش هاى عقیدتی، اجتماعى و مشکلات خویش را به وسیلة نواب خاص با امام زمان(ع) در میان می گذاشتند و آن حضرت مسائل و پرسش هاى مردم را پاسخ مى گفت. گاهى گروهى از مردم به وسیلة نواب خاص امام زمان(ع) به دیدار امام دوازدهم(ع) مى رفتند؛ از این رو در این مدت امام هم غایب بود و هم نبود.
نواب خاص وظایفی مهمی را بر دوش داشتند از جمله
الف) پنهان داشتن نام و مکان امام : گرچه امکان رؤیت امام زمان(ع) در غیبت صغرى براى مردم و نواب خاص وجود داشت، ولى به دلیل مشکلات سیاسی، هر یک از نواب موظف بودند که نام و مکان امام را افشا نکنند؛ زیرا امام از سوى حکومت تهدید مى شد. البته این پنهان کارى به دستور امام زمان(ع) صورت گرفته بود. ارتباط شیعیان نیز بدون این که مکان امام را بدانند بر قرار مى شد.
ب) پاسخ گویى به سؤالات فقهى و مشکلات عقیدتی : نواب خاص علاوه بر وظیفة فوق وظیفة پاسخگویى به سؤالات فقهى و مشکلات عقیدتى را نیز بر عهده داشتند. آنان سؤالات فقهى و شرعى شیعیان را به عرض امام می رساندند و پاسخ ها را دریافت مى کردند و به مردم ابلاغ مى نمودند.
ج) اخذ و توزیع اموال متعلق به امام زمان(ع) : نواب خاص اموال متعلق به امام (مانند بیت المال و سهم امام) را از شیعیان گرفته به هر طریقى به امام زمان(ع) مى رساندند.
اما زمان غیبت کبرى :
دراین دوره نحوه ارتباط با امام زمان ممکن است با طرق زیر امکان پذیر باشد:
1- ملاقات حضوری: در خصوص امکان و عدم امکان ملاقات حضورى با امام زمان(ع) اختلاف است. برخى عقیده دارند که ملاقات حضورى امکان دارد و انسان با رعایت تقوا و ایجاد شایستگی، مى تواند به حضور امام زمان(ع) برسد. چنان که شخصیت هایى مانند مقدس اردبیلی،(1) علامة‌ حلی(2) و علامة بحرالعلوم(3) به حضور حضرت رسید ند. سید مرتضی،(4) شیخ طوسى و ... از طرفداران این نگرش هستند. شیخ طوسى مى نویسد: «ما قطع نداریم که حضرت از تمام اولیاى خود، پنهان باشد، بلکه جایز است که براى بیشتر آنان ظاهر گردد».
برخى دیگر عقیده دارند که ملاقات حضورى با امام زمان(ع) امکان ندارد. محمد بن ابراهیم،‌ معروف به نعمانی،(5) فیض کاشانی،(6) و کاشف الغطا،(7)و از طرفداران این نگرش هستند. اینان به برخى از روایات تمسک نموده اند که هر گونه ارتباط حضورى با امام زمان(ع) را منع کرده است.(8) امام زمان(ع) در توقیع شریف خطاب به آخرین نایب خاص خود، یعنى على بن محمد سمرى فرمود: «به زودى از شیعیان من کسانى خواهند آمد که ادعاى دیدن مرا مى کنند. آگاه باشید، هر کس قبل از خروج سفیانی، و صیحة آسمانی، ادعا کند که مرا دیده دروغگوى افترا زننده است».(9)
واقعیت آن است که با تقوا و معنویت و قابلیت مى توان به حضور آن امام همام رسید، چنان که برخى از بزرگان به حضور او رسیده اند. به نظر مى رسد روایاتى که دلالت بر منع ملاقات دارند، ناظر بر این است که جلوى هر گونه سوء استفاده از ادعاى دیدن امام زمان گرفته شودو هر کس ادعاى رؤیت امام زمان (ع) را نکند.
2- ارتباط معنوی:
بى تردید مى توان با امام زمان(ع) ارتباط معنوى بر قرار کرد. البته این ارتباط با بهره گیرى از تقوا، دعا خواندن و توسل به ائمه(ع)، به ویژه به ساحت مقدس امام زمان(ع) امکان پذیر است. شاید بر همین اساس باشد که یکى از وظایف شیعیان در زمان غیبت، دعا کردن براى امام زمان(ع) و توسلات بیان شده است.(10) ارتباط معنوى بدان معنا نیست که انسان امام زمان(ع) را ملاقات حضورى کند، بلکه باید با آن امام ارتباط برقرار کند و همیشه به یاد او بوده و او را در تمام اعمال ناظر بداند. هرگاه چنین لیاقت و شایستگى اى حاصل شد حضرت به انسان عنایت نموده و به رفع مشکلات انسان مى پردازد؛ از این رو امام زمان(ع) در توقیعى که براى شیخ مفید صادر نمود فرمود:« ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده نمى ماند».(11)
باز حضرت درهمان توقیع فرمود: «ما در رسیدگى و سرپرستى شما کوتاهى نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم. اگر جز این بود، دشوارى ها و مصیبت ها بر شما فرود مى آمد و دشمنان، شما را ریشته کن مى کردند».(12)
ارتباط معنوى انسان با امام زمان(ع) سبب مى شود که حضرت میان مردم حضور پیدا کند، اگر چه مردم او را نشناسند. امام علی(ع) فرمود: «سوگند به خدا ، حجت خدا میان آنان هست و در کوچه و بازار گام بر مى دارد و بر خانه هاى آنان وارد مى شود و در شرق و غرب جهان به سیاحت مى پردازد و گفتار مردمان را مى شنود و بر اجتماعات آنان وارد شده سلام مى دهد. او مردمان را مى بیند».(13)
در دعاى ندبه مى خوانیم: «جانم فدایت! تو آن غایبى هستى که از میان ما بیرون نیستی. جانم فدایت! تو آن دور شده از وطن هستى که از ما دور نیستی».(14)
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1- منتهى الآمال، ج2، ص 470؛ مهدى موعود، ص 934.
2- تنکابنی، قصص العلما، ص 259.
3- بحارالانوار، ج 52، ص 174.
4- تنزیه الانبیاء، ص 182، به نقل از مجلة حوزه، ویژه نامة امام زمان، ص 99.
5- کتاب الغیبه، ص 99.
6- وافی، ج 2، ص 414.
7- حق المبین، ص 87.
8- شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 395.
9- شیخ صدوق، کمال الدین، ص 516.
10- منتهى الآمال، ص 559و 562.
11- احتجاج طبرسی، ج 2، ص 596.
12- همان.
13- جباری، عاشورى و حکیم، تاریخ عصر غیبت، ص 426، به نقل از الغیبه نعمانی، ص 72.
14- مفاتیح الجنان، دعاى ندبه.