جوانی که در خواندن نماز کاهلی می کند ، چکار انجام دهد تا بتواند نمازهایش را مرتب بخواند؟

بی‌میلی‌ و بی‌رغبتی‌ و عدم‌ توجه‌ در نماز معلول‌ عوامل‌ متعددی‌ است‌ از جمله‌:
الف‌) نشناختن‌ نماز و اهمیت‌ وسر نهفته‌ در آن‌.
ب‌) عدم‌ شناخت‌ و توجه‌ کافی‌ نسبت‌ به‌ معبود؛ یعنی‌ همو که‌ در نماز با او سخن‌ می‌گوییم‌.
ج‌)اشتغال‌ذهن‌ و فکر و اندیشه‌ و تعلق‌ قلب‌ به‌ دنیا و مسائل‌ مادی‌.

براى تداوم نماز عوامل متعددى وجود دارد که جهت رعایت اختصار به برخى از آن ها اشاره مى شود:

1ـ شناخت اهمیت نماز.
واقعیت آن است که نماز از منظر اسلام اهمیت ویژه اى دارد؛ تا آن جا که از آن به عنوان ستون دین[1] و نور چشم پیامبر(ص) یاد شده است. [2]
از سوى دیگر ترک نماز از گناهان کبیره به حساب آمده است.[3]
پیامبر فرمود: " از ما نیست کسى که نماز را خوار شمارد ".[4]

نماز است شمع شبستان دل دل بى نماز است بدتر ز گِل

نماز است معراج ما خاکیان بر او غبطه ورزند افلاکیان

نماز است آرامش زندگى چه آزادگى بهتر از بندگی؟

پسر چنین کرد این نغمه ساز مرا نور چشم است اندر نماز

نماز است سرخط آزادگی دواى غم و درد دل مردگی [5]
نماز عامل مهدمى در تزکیهء روح و درون انسان است و اهمیّت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنایى به حقیقت آن و احساس نیاز نکردن نسبت به آن , از عوامل ترک نماز و سستى در آن به شمار مى آید. انسان بر اساس فطرت خود,همواره به سوى چیزى که برایش اهمیت دارد, توجه و اهتمام مى کند. اگر براى انسان , امرى مهم و ضرورى جلوه کند, آن را به هر صورت ممکن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقیقت نماز و این که نماز جزء نیاز ما است , جزءزندگى حیات ما است و فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلّى مى کند, باعث مى شود انسان با شوق بیشترى به اقامهء نماز بپردازد و از سستى در نماز و یا ترک آن خوددارى نماید.
کسى که نماز را سربار خود و صرفاً یک تکلیف طاقت فرسا بداند, به حقیقت آن پى نبرده و اهمتى به آن نمى دهد.
نماز مهم‌ترین فریضه از فرایض الهى است، اقامه آن مایه سعادت و ترک آن باعث شقاوت می‌باشد امام‌صادق(ع) فرمود: "‌محبوب‌ترین اعمال پیش خداوند عزوجل نمازاست، و آخرین وصیت پیامبران الهى نماز‌است"(6) آن حضرت در حدیث دیگر فرمود: "‌تارک الصلاهْْ حظى از اسلام نبرده است"(7) اگر انسان به درستى فکر‌کند که خداوند چرا دستور داده که بندگانش نماز بخوانند هیچ‌گاه نماز را ترک نمی‌کند و چنان چه به هر علتی‌نمازش ترک شود فوراً جبران نموده و قضا می‌کند.قرآن می‌فرماید: "‌یا ایها الناس انتم الفقراء الى ا‌لله و ا‌لله هو الغنی‌الحمید؛ ‌اى مردم شما همگى نیازمند خدایید، تنها خداوند است که بى نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش‌است"(8) وقتى خداى متعال از عبادت ماسودى نمی‌برد و از طرفى نماز و سایر عبادت‌ها را واجب نموده است‌معلوم می‌شود این دستورات برای خوش بختى و سعادت خود ما است. هنگامى که از عمق جان درک کردیم که‌نماز در تأمین خوش بختى و سعادت ما نقش اساسى و تعیین کننده دارد با عشق و علاقه نماز می‌خوانیم چرا که‌نماز محور قبولى سایر اعمال است و در قیامت اولین سوال از نماز می‌باشد. امام باقر(ع) فرمود: "‌ان اول ما یحاسب‌به العبد الصلاهْْ فان قبلت قبل ما سواها؛ ‌اولین محاسبه بنده در مورد نماز انجام می‌گیرد، اگر نماز مورد قبول واقع‌شد بقیه اعمال هم مقبول می‌افتد"(9). نماز از واجباتى است که خداوند در هیچ حالتى حتى در هنگام بیماری،‌راضى به ترک آن نیست. تارک نماز بیشترین ظلم را نسبت به خود دوامى دارد و خود را از شفاعت پیامبر(ص)‌محروم می‌کند. آن حضرت فرمود: "‌هر که نماز را عمداً ترک کند از پناه خدا و پناه پیغمبرش بیزارى جسته‌است"(10). پس انسانى که معتقد به خدا و قیامت است و می‌داند هر چه از خوب و بد انجام بدهد نتیجه‌اش به‌خودش باز می‌گردد عاشقانه به سوى نماز می‌شتابد و آن را در اول وقت می‌خواند. نبى گرامى اسلام(ص) ‌فرمود:"‌فضیلت اول وقت نماز بر آخر وقت مانند فضیلت آخرت بر دنیا است"(11).
2ـ شناخت پیامدهاى ترک نماز.
یکی از عوامل و راهکار مهم دوباره نماز خواندن شناخت پیامدهاى منفى ترک نماز است. در قرآن بر ترک نماز وعدة عذاب داده شده است: " بهشتیان از دوزخیان مى پرسند: چه چیز شما را به دوزخ کشانید، جهنمیان در پاسخ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم ". [12]
رسول خدا (ص) مى فرماید: "کسى که نماز خود را سبک گیرد و در به جا آوردنش سستى نماید، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مى کند؛ شش بلا در دنیا و سه تا در موقع مردنش و سه در قبر و سه در قیامت و هنگامى که از قبر بیرون مى آید.
اما شش بلاى دنیوی:
1ـ خداوند برکت را از عمرش کم مى کند.
2ـ برکت را از روزیش بر مى دارد.
3ـ از صورتش نشانة نیکوکاران را بر مى دارد.
4ـ هر کار خیرى کند، پذیرفته نمى شود و براى آن اجرى ندارد.
5ـ دعایش مستجاب نمى شود.
6ـ از دعاى نیکوکاران بهره اى ندارد".[13]

3ـ رفع موانع.
ترک نماز مبتنى بر عواملى است که باید از آن ها پرهیز شود. انسان بالفطره گرایش به عبارت دارد. معصیت ، دنیاگرایی، ندادن زکات، تکبر، حرام خوردن، آشامیدن شراب، حسد و ... از عوامل و موانع تأثیر گذار ترک نماز به حساب آمده است.

4ـ شناخت آثار نماز.
یکی از راه هاى تداوم نماز ، شناخت آثار معنوی، سیاسى و اجتماعى نماز است. اگر انسان با فلسفه و علل تشریع نماز اشنایى داشته باشد، نماز را ترک نمى کند.
اى نماز! اى ارتباط متصل اى عروجستان آب و خاک و گِل
اى نماز اى بهترین آوازها ا ى معمّایى ترین پروازها [14]
5ـ توبه.

بی تردید ترک نماز گناهى است که نیاز به گناه زدایى دارد. یکى از عومل مهم تأثیرگذار گناه زدایی، توبه است. توبه که نوعى بازگشت و دگرگونى است، سبب مى شود که قلب انسان صفا گرفته و بار دیگر معنویت در آن تجلى نموده و از گناه جلوگیرى شود. امام علی(ع) فرمود: " جز این نیست که پشیمانى بر گناه سبب ترک آن مى شود".[15]

کسى روز محشر نگردد خجل که شب ها به درگه بَرَد سوز دل
اگر هوشمندى ، ز داور بخواه شب توبه تقصیر روز گناه
اگر بنده اى ، دست حاجت برار وگر شرمسار، اب حسرت ببار
نیامد بدین در کسى عذر خواه که سیل ندامت نشستن گناه [16]
6ـ استعانت از خداوند:
واقعیت آن است که انجام عبادت، به ویژه نماز خواندن توفیق عبارت را مى طلبد. عبادت و ارتباط با خدا بر قرار نمودن مى طلبد که از خدا خواسته شود توفیق عبادت دهد. شاید بر همین اساس معصومان (ع) و بزرگان دین از خدا مى خواستند که به آنان توفیق عبارت دهد. در دعاى حضرت مهدى (عج) آمده است : "اللّهم ارزقنا توفیق الطاعهْْ ..."[17] که یکی از مصادیق بارز طاعت، عبادت است.
از دیگر موجبات سستى در نماز و عدم اهتمام به آن , عادت به عبادت است ; به این معنا که انسان , اصل نماز وافعال و اذکار آن را از روى عادت به جا آورد, به طورى که به حقیقت و روح نماز توجه نداشته باشد. عمل بر اثرعادت , عبادت را از حالت آگاهانه خارج مى نماید و تبدیل به یک عمل غیر آگاهانه مى کند, به طورى که روح اعمال فراموش شده و تنها ظاهر اعمال هدف قرار مى گیرد.
مذموم بودن عادت به این معنا نیست که استمرار, مداومت و کثرت اعمال اشتباه است , بلکه ملاک ارزش , مقدارتوجه و آگاهى در عمل است . مردان الهى در عین کثرت عبادت و دعا, به مقدار توجه و آگاهى خود در اعمال مى افزایند و از عبادت لذت بیشترى مى برند.

پی نوشت ها:
[1] من لا یحضره الفقیه، ج 1، ح 639.
[2] مکارم الاخلاق ، ج 2، ص 461.
[3] عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره ، ج 2، ص 183.
[4] فروع کافی، ج 3، ص269.
[5] نماز از دیدگاه قرآن و حدیث ، ص 77 - 78.
[6]. محمد محمدی‌ری‌شهری، میزان الحکمهْْ ‌، ماده صلاهْْ ‌، شماره 10534.
[7]. بحارالانوار، ج 79، ص 232.
[8]. فاطر (35) آیه 15.
[9]. محمد محمدی‌ری‌شهری، میزان الحکمهْْ ماده صلاهْْ ‌، شماره 10570.
[10]. صادق احسانبخش، آثار الصادقین، ج 1، ص 133، حدیث 15796 - ح 2.
[11]. همان، ص 110، حدیث 15708، ح 2.
[12] مدثر (74) آیات 40 ـ 41.
[13] گناهان کبیره، ج 2، ص 187 ـ 188.
[14] احمد احمدى بیرجندی، 18.
[15] وسائل الشیعه، ج 11، ص 349.
[16] عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، ج 2، ص 408.
[17] مفاتیح الجنان، دعاى حضرت مهدى (عج) .