سرانجام طائفه بنی قریضه به کجا کشید؟

پرسش:اخیرا دریکی از کتابها در رابطه با طایفه بنی قریظه چیزهایی خوانده بودم كه ابتدا آنها را باور نكردم . ولی بعد از تحقیق در اینترنت پی بردم كه حقیقت دارد. این درست كه آنها خیانت كرده بودند و تسلیم هم نشدند اما آیا همه آنها مستحق گردن زدن بودند و زنانشان مسثحق فرخته شدن به عنوان برده؟
پاسخ:
برای روشن شدن موضوع ورفع ابهام باید به نکات زیر توجّه کرد:
1ـ میان پیامبر اسلام(ص) و بنی‌قریظه و دو طایفه دیگر بهود، پیمانی منعقد شده بود که براساس آن، تعهد کرده بودند که هرگز علیه پیامبر و یاران وی قدمی برندارند و با دست و زبان به آنان صدمه‌ای نرسانند، نیز اسلحه و مرکب در اختیار دشمنان حضرت قرار ندهند و اگر برخلاف این رفتار نمودند، پیامبر با آنان همانند دشمن رفتار نماید.
2ـ یهود بنی‌قریظه، در جریان جنگ احزاب، شهر مدینه را دچار ناامنی کردند و برای ترساندن مسلمانان به خانه‌های آنان ریختند. اگر مراقبت پیامبر نبود و گروهی را برای استقرار امنیت در شهر، از لشکرگاه به داخل شهر اعزام نمی‌کرد، چه بسا نقشه شوم بنی قریظه عملی می‌شد و شهر به دست آنان سقوط می‌کرد و مجاهدان مسلمان را می‌کشتند و اموالشان را به غنیمت می‌گرفتند و زنان و اولاد آنان را اسیر می‌کردند.(2)
3ـ حکم تورات درباره جنگ چنین است: «هنگامی که به قصد نبرد، آهنگ شهری نمودید، نخست آنان را به صلح دعوت نما، و اگر آنها از در جنگ وارد شدند، شهر را محاصره کن و چون بر شهر مسلط گشتی، همه مردان را از دم تیغ بگذران، ولی زن‌ها و کودکان و حیوانات و هر چه در شهر موجود است، همه را به عنوان غنیمت بردار».(3)
4ـ به روایت تاریخ مجازات یهودیان بنی‌قریظه، براساس داوری سعد معاذ، رئیس طایفه اوس انجام شد. سعد با بنی‌قریظه هم‌پیمان بود و بنی‌قریظه پذیرفتند به هر صورت که سعد داوری کند، بپذیرند. او داوری کرد مردان آنان که در توطئه شرکت داشتند، کشته شوند؛ زنان و کودکان اسیر گردند؛ اموالشان در اختیار مسلمانان قرار گیرد.(4)
5ـ پیامبر پذیرفته بود که یهود بنی قریظه با وجود خیانتی بزرگی که کرده بودند، می‌توانستند اسلام بیاورند، تا از جنایات آنان صرف نظر کند و آنان به زندگی خود ادامه دهند، ولی لجاجت کرده، بر دشمنی نسبت به اسلام پافشاری کردند!(5)
6ـ پیش از بنی‌قریظه، پیامبر(ص) یهودیان بنی‌قین قاع و بنی‌النضیر را بخشید اما آنان رفتند و کفار قریش را تحریک کردند، که جنگ بدر و احزاب را علیه مسلمانان راه انداختند و صدمات و خسارات زیادی به مسلمانان وارد شد! اگر مجدداً به یهودیان اجازه می‌دادند که از مدینه خارج شوند، باز علیه مسلمانان دست به توطئه و دشمنی می‌زدند.
7ـ گزارش‌ها درباره تعداد کسانی که کشته شدند، بسیار متفاوت است. حداکثر یک هزار تن و حداقل چهل تن ذکر شده است. ناهمگونی آمار، درستی گزارش‌ها را زیر سؤال می‌برد.(6)
موضوع دیگری که باید به آن توجه نمود، این است: آیا کسانی که کشته شدند، جنگجویان و توطئه‌گران بنی‌قریظه بودند، یا دیگران نیز بودند؟
8ـ یهودیان، در طول تاریخ سعی کرده‌اند که مظلوم نمایی کنند و آمار کشته‌های خود را که توسط مخالفان به قتل رسیده‌اند، همچنین چگونگی کشته شدن آنان را به صورتی جلوه دهند که نشانگر مظلومیت و مقاومت آنان در راه عقیده و ایمان باشد! بر همین اساس درباره کشته شدگان یهود در جنگ جهانی دوم، آمار بسیار متفاوت و اغراق آمیز است. برخی شش میلیون، بعضی هشت میلیون و حتی نه میلیون تن آمده،‌گروهی تعداد کشته‌ها را در اردوگاه «آشویتس» یک میلیون و 350 هزار تن نوشته‌اند! در اردوگاه‌های دیگر اختلاف نقل‌ها متجاوز از یک میلیون تن ذکر کرده‌اند.(7)
در اینکه تعدادی از جنایتکاران و توطئه‌گران یهودیان بنی‌قریظه کشته شده‌اند ، تردیدی نیست، ولی چند نفر و چه افرادی بودند، توسط چه کسانی و چگونه کشته شدند، جای بحث و تردید فراوانی است.
از روحیه پیامبر(ص) و عفو و بخشش حضرت، می‌توان برداشت کرد، سران یا جنگ جو‌یانشان (8) ( که تعدادشان محدود بود) کشته شده‌اند.
یادآوری این نکته ضروری است که همه جا، جای عفو و بخشش و ترحم نیست. پیامبر در موردی که آثار تربیتی و اخلاقی وجود داشت، نیز عفو و گذشت، سبب جرأت و جسارت دشمن نمی‌شد، نهایت عفو و گذشت را داشت اما در جایی که عفو و گذشت، موجب جرأت و توطئه چینی می‌شد، یا عواقب و آثار نامطلوب و غیر قابل جبرانی داشت، براساس جرم و جنایتی که انجام شده بود، حکم الهی را اجرا می‌کرد. جریان بنی‌قریظه از این گونه موارد بود.
پی‌نوشت‌ها:
1. جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج1، ص 466.
2. همان، ص 155.
3. تورات،‌ سفر تثنیم، فصل 20.
4. ارشاد مفید، ج1، ص 98 ـ 99.
5. همان، ص 103.
6. مصطفی صادقی، پیامبر(ص) و یهود و حجاز.
7. همان، ص 183.
8. جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة‌النبی الاعظم، ج12، ص 117.