از دیدگاه قرآن یقین دارای چه مراتبی است؟

‏از دیدگاه قرآن یقین داراى مراتبى است: علم‏الیقین، عین‏الیقین و حق‏الیقین.
قرآن کریم علم‏الیقین را پلى براى عین‏الیقین قرار داده است.(1) اگر یقین از مرحله معرفت مفهومى و ذهنى به معرفت عینى و خارجى باریابد، انسان آنچه را که به آن معرفت مفهومى و ذهنى دارد، بالعیان مشاهده خواهد کرد. در آیات سوره تکاثر خداوندمى‏فرماید اگر آدمى به علم‏الیقین برسد مى‏تواند جهنم را ببیند؛ یعنى اگر به مرحله علم‏الیقین برسیم ره‏توشه‏اى داریم که ما را با عین‏الیقین آشنا مى‏سازد. بالاتر از آن «حق‏الیقین» است، حق‏الیقین آن است که انسان نه تنها شاهد حق باشد ، بلکه عین شهود قرار گیرد و فانى از غیر و باقى بالله شود. از خود چیزى نداشته باشد و در معرفت الهى غرق شود. ازدیدگاه قرآن «حق‏الیقین» یعنى یقین حقى که بالاتر از آن در بخش معرفت نمى‏توان فرض کرد. (2)
در باب یقین نگاه کنید به : مراحل اخلاق در قرآن، آیت‏الله‏عبدالله جوادى آملى، اسراء قم، 1377، ج 11 تفسیر موضوعى، صص 351 - 356.
به هر روى باید توجه داشت که یقین مفهومى و ذهنى و در واقع علم و جزم به ثبوت محمول براى موضوع و جزم به امتناع سلب محمول از موضوع و قابل زوال نبودن این دو جزم غیر ازیقین عینى و شهود حقیقت است.
من یقین دانم که عین حکمت است لیک مقصودم عیان و رؤیت است
آن یقین مى‏گویدم خاموش کن حرص رؤیت گویدم نه جوش کن(3)
- یقین به خداوند اقسامى دارد و براى رسیدن به هر یک، راهى ویژه را باید پیمود:
الف) یقین عقلى و نظرى (علم الیقین): این مرحله اولین مرتبه یقین و نیل به آن کمال عقل نظرى است. براى رسیدن به این مرتبه باید جهاد و خیزش علمى، کلامى و فلسفى نمود و با تحقیقات و کاوش‏هاى پردامنه، ادله گوناگون مربوط به وجود خدا و مباحث مربوط به صفات و اسما را بررسى و حجاب شبهات را یکى پس از دیگرى خرق نمود تا بتوان از پرتو خورشید تابان معرفت بهره گرفت. در این زمینه مطالعه کتاب‏هاى زیر سودمند است:
«بهترین راه شناخت خدا» ، محمدى رى شهرى ؛ «آفریدگار جهان» ، مکارم شیرازى ؛ «اثبات وجود خدا» ، چهل تن از دانشمندان «خدا در قرآن»، شهید بهشتى ؛ «اصول فلسفه و روش رئالیسم ، ج 5» ، علامه طباطبایى - شهید مطهرى ؛ «کلیات فلسفه» ، ترجمه دکتر مجتبوى ؛ «علل گرایش به مادیگرى» ، شهید مطهرى
ب ) یقین قلبى و شهودى: در این مرحله به جاى سیر با پاى چوبین استدلال، با بال تزکیه و تصفیه نفس از جمیع رذایل و خبائث؛ از جمله خودبینى و دنیا پرستى که ام الرذائل است و با آراستن دل به جمیع اوصاف محموده و عبادت و بندگى خالصانه، مى‏توان خدا را با تمام وجود یافت. به قول حافظ:
شرح مجموعه گل مرغ سحر داند و بس ورنه هر کو ورقى خواند معانى دانست
از این رهگذر به آن جا مى‏توان رسید که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «انى لم اعبد ربا لم اره؛ خدایى را که نبینم بندگى‏اش نمى‏کنم». این کشف شهودى و احساس باطنى نیز مراتبى دارد که اول آن «عین الیقین» و آخر آن «حق الیقین» است و هر یک از آن دو را نیز درجاتى است بى‏شمار. آن که به چنین جایگاه رفیعى رسید، دیگر جهان شگفت خلقت را دلیل و مقدمه بر اثبات وجود خدا قرار نمى‏دهد؛ بلکه به کشف لمى با رؤیت جمال و کمال حق، مخلوقات را که چیزى جز فعل او و درعین ربط و تعلق به او نیستند باز خواهد شناخت. چنان که ابا عبدالله(ع) در دعاى شریف عرفه به محضر حق عرضه داشت: «... کیف یستدل علیک بما هو فى وجوده مفتقر الیک، ایکون لغیرک من الظهور ما لیس لک حتى تکون الاثار هى التى توصل الیک، عمیت عین لاتراک علیها رقیبا ؛ چگونه بر تو به چیزى استدلال شود که در وجود به تو نیازمند است؟! آیا غیر تو ظهورى افزون بر تو دارد تا آشکار کننده تو باشد؟ راستى کى پنهان گشته‏اى تا نیازمند دلیل براى راهنمایى به سویت باشى؟ و کى دور گشتى تا آثار و نشانه‏ها، رساننده به سویت باشند؟ آه، چه نابیناست چشمى که تو را مراقب خود نبیند!»
قرآن مجید راه رسیدن به یقین را عبادت مى داند: " واعبد ربّک حتى یأتیک الیقین؛ پروردگارت را عبادت کن تا به یقین برسی".(4) بدون عبادت ممکن نیست کسى به یقین نائل آید. منظور از عبادت،‌ حرکات و سکنات ظاهرى نیست بلکه حقیقت عبادت و بندگى خدا است که در آن صورت غیر خدا در انسان جاى ندارد. از این رو از رسول خدا(ص) نقل است که :" اگر نبود شیاطینى که اطراف دل هاى بنى آدم را احاطه کرده اند، آن ها حقایق ملکوت آسمان ها و زمین را مشاهده مى نمودند(5) یعنى گناه و رذایل اخلاقى مانع رسیدن به مقامات معنوی،‌ از جمله یقین مى شود.
براى مطالعه و خودسازى در این زمینه نگاشته‏هاى زیر سودمند است: «چهل حدیث» ، امام خمینى(ره) ؛ «آداب الصلوه یا پرواز در ملکوت» ، امام خمینى (ره) ؛ «نامه حضرت امام» به مرحوم سید احمد خمینى و به فاطمه (عروسش) ؛ «اسرار عبادات» ، آیت الله جوادى آملى ؛ «کلیات اخلاق اسلامى» (ترجمه جامع السعادات) ، ترجمه دکتر مجتبوى؛ «نامه‏ها و برنامه‏ها» ، حسن زاده آملى؛ «ترجمه المراقبات»، میرزا جواد ملکى تبریزى.
--------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1. تکاثر أیه 5
2. الحاقه أیه 51
3. مثنوى، دفتر دوم، ابیات 1821 و 1822)
4. حجر (15) آیه 99.
5. معراج السعاده، ص 78.