بخیل را تعریف کنید. چه اشخاصی را بخیل می‌گویند؟

بخل‌ عبارت‌ است‌ از: امساک‌ کردن‌ و خود داری‌ نمودن‌ از بذل‌ و بخشش‌ چیزی‌ در جایی‌ که‌ بر حسب‌ دستور شرع‌ یا عرف‌ و عادت‌ مردم‌ باید بذل‌ شود. به‌ بیان‌ روشن‌تر: بخیل‌ کسی‌ است‌ که‌ حاضر نیست‌ از مال‌، علم‌ و سایر نعمت‌هایی که‌ خدا به‌ او عطا کرده‌، در جایی‌ که‌ عقل‌ و شرع‌ آن‌ را مطلوب‌ می‌داند، انفاق‌ کند و دیگران‌ را از آن‌ نعمت‌ بهره‌مند سازد. آن‌ چه‌ که‌ مطلوب‌ عقل‌ و شرع‌ است‌، امری‌ واجب‌ باشد یا مستحب‌، مثل‌ پرداخت‌ مالیات‌های‌ شرعی‌ همانند خمس‌، زکات،‌ صدقات‌ و دستگیری‌ از فقرا و همسایگان‌ و اقوام‌ یا حل‌ مشکلات‌ و گرفتاری‌های‌ مؤمنان‌، پاسخ‌ به‌ پرسش‌های‌ علمی‌ و دینی‌ و هدایت‌ و تبلیغ‌ مردم‌. حضرت‌ ابا عبدالله‌ الحسین‌ (ع‌) می‌فرماید: «بخیل‌ کسی‌ است‌ که‌ از سلام‌ کردن‌ بخل‌ بورزد»(1) یعنی‌ جایی‌ که‌ وظیفه‌اش‌ تواضع‌ است‌، تواضع‌ نکند. امام‌ صادق‌ (ع‌) می‌فرماید «بخیل‌ کسی‌ است‌ که‌ مالی‌ را از راه‌ غیر حلال‌ کسب‌ کند و در راه‌ غیر حلال‌ و در جایی‌ که‌ حق‌ تعالی‌ جایز ندانسته، هزینه‌ کند».(2)
از امام‌ حسن‌ مجتبی‌ (ع‌) سئوال‌ شد که‌ معنای‌ بخل‌ چیست‌؟ حضرت‌ فرمود: «بخل‌ آن‌ است‌ که‌ انسان‌ خیال‌ کند آن‌ چه‌ را (که‌ در راه‌ خدا، و جلب‌ محبت‌ دیگران‌) انفاق‌ کرده‌ و بخشیده‌، تلف‌ شده‌ است‌، و آن‌ چه‌ را که‌ به‌ دست‌ آورده‌ و خود نگه‌ می‌دارد و فقط‌ خود از آن‌ بهره‌مند می‌شود (و دیگران‌ را از آن‌ بهره‌مند نمی‌سازد) شرف‌ و بزرگی‌ (وزرنگی‌) بپندارد».(3)
بیامبر اکرم‌ (ص‌) می‌فرماید: « اَبُخَلُ الناس‌ مَنْ بَخِل‌ بما افترضَ اللّه‌ علیه‌ ؛ بخیل‌ترین‌ مردم‌ کسی‌ است‌ که‌ نسبت‌ به‌ آن‌ چه‌ خداوند، واجب‌ نموده‌، بخل‌ ورزد».(4)
روایاتی‌ از این‌ دست‌، که‌ هر یک‌ بیانگر گوشه‌ای‌ از مفهوم‌ بخل‌، و در حقیقت‌ تعیین‌ مصادیق‌ مختلف‌ آن‌ است‌، نشان‌ دهندة‌ مفهوم‌ وسیع‌ و مصادیق‌ فراوان‌ بخل‌ است‌.
نسبیت‌ بخل‌ و مصادیق‌ مختلف‌ آن‌
انفاق‌ یا هدیه‌ کردن‌ مال‌ و هر بخش‌ نزد مردم‌ پسندیده‌ یا لازم‌ است‌ و ترک‌ آن‌ نشانة‌ بخل‌ است‌ و عملی‌ ناپسند شمرده‌ می‌شود، نسبت‌ به‌ اشخاص‌ و اوضاع‌ زمان‌ها متفاوت‌ است‌. بعضی‌ رفتارها یا بخشش‌های‌ اندک‌ از فقرا و کودکان‌، مطلوب‌ و عدم‌ بذل‌ و بخشش‌ آنان‌ نیز بخل‌ به‌ حساب‌ نمی‌آید. اما ممکن‌ است‌ همان‌ رفتار یا امساک‌ از بذل‌ مال‌ یا بذل‌ اندک‌، از افراد دیگری‌ بر بخل‌ و خسّت‌ نفس‌ آنان‌ دلالت‌ کند. چنان‌ که‌ ممکن‌ است‌ با توجه‌ به‌ نوع‌ متفاوت‌ رفتار‌ها و تعارفات‌ و معاشرت‌ها در شهرها و محیط‌های‌ اجتماعی‌، مصادیق‌ بخل‌ متمایز و متفاوت‌ باشد. عقل‌ و شرع‌، بذل‌ و بخشش‌ را در کاری‌ که‌ حرام‌ نیست‌، پسندیده‌ می‌داند، کریمان‌ اهل‌ سخاوت‌، که‌ محبوبیت‌ ویژه‌ای‌ نزد خدا دارند، با زحمت‌ و تلاش‌ مال‌ به‌ دست‌ می‌آورند اما کرامت‌ نفسانی‌ آنان‌ موجب‌ می‌شود که‌ اهل‌ بذل‌ و بخشش‌ باشند و از مال‌ خود انفاق‌ کنند. عالم‌ ربانی‌ ملا احمد نراقی‌ می‌نویسد: «هرگاه‌ کسی‌ مال‌ بسیاری‌ داشته‌ باشد و آن‌ چه‌ به‌ حسب‌ شرع‌ و تعارف‌ و مروت‌ لازم‌ باشد، بجا آورد و لیکن‌ از قدر لازم‌ تجاوز نکند. بلکه‌ مال‌ خود را به‌ جهت‌ روز بینوایی‌ و حوادث‌ روزگار محافظت‌ کند، چنین‌ کسی‌ اگر چه‌ در نزد عوام‌ بخیل‌ نباشد، لیکن‌ در نظر خواص‌ از صفت‌ بخل‌ خالی‌ نیست‌».(5)
از نشانه های بخل، آوردن عذرهای گوناگون، برای خودداری از کمک به دیگران است. امام علی(ع) می‌فرماید: «شخص بخیل متوسل به عذر های واهی می‌شود».(6)‌
از نشانه های دیگر، پوشان نعمت‌ها است. آنان سعی دارند نعمت های الهی را از دید مردم دور نگه دارند، مبادا کسی از آن‌ها تقاضایی کند.
نشانه دیگر بخل آن است که هرگاه در راه خدا چیزی را انفاق کند، سخت ناراحت می‌شود، رسول خدا(ص) می‌فرماید: « افراد چهار دسته اند، بعضی سخی(بخشنده) و بعضی کریم و بعضی بخیل و بعضی لئیم‌اند. سخی کسی است که از اموالش استفاده می‌کند و به دیگران هم می‌بخشد.
کریم کسی است که خودش نمی خورد و به دیگران می بخشد. بخیل کسی است که خودش مصرف می‌کند ما به دیگران نمی بخشد. لئیم کسی است که نه خود می خورد و نه به دیگران می‌بخشد.(7)
پی‌نوشت‌ها:
1. تحف‌ العقول‌، ما روی‌ عن‌ الحسین‌ (ع‌)، حکمه‌ و مواعظه‌، حدیث‌ شماره‌ 18.
2. بحار، ج‌75، ص‌256.
3. همان‌، ص‌113.
4. سفینه‌ البحار، ماده‌ بخل‌.
5. معراج‌ السعادة‌، صفحه‌ 316، انتشارات‌ رشیدی‌.
6. غرر الحکم، ج 1، ص 336.
7. بحار الانوار، ج 65، ص 356.