آیا استغفار پیامبر و امامان(ع) با معصومیت آنان منافات دارد؟

استغفار پیامبر و امامان(ع) به معنای سرزدن گناه از آنان نیست، تا با مقام عصمت آنان از گناه منافات داشته باشد، بلکه به نظر می رسد پیامبران و امامان(ع) با توبه واستغفار خود چند هدف را دنبال می کرده اند:
1‌ـ تعلیم و تربیت: عده ای از بزرگان از جمله ملا مهدی نراقی معتقدند پیامبر و امام با توبه و استغفار، طریق بازگشت به خدا را به مردم آموخته اند.(1) یعنی ادب بندگی و روش توبه و آداب آن، موضوعی است که می توان از کلام و عمل معصومان فرا گرفت.
2ـ بازگشت به خدا: بعضی از بزرگان مانند مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی، توبه پیامبر و امامان را توبه از التفات به غیر خدا و اشتغال به امور دنیا دانسته اند.(2)
توضیح آن که: پیامبر و امام تنها برای آموزش دیگران توبه نمی کردند، بلکه واقعاً با توبه، به دنبال بازگشت به خدا بودند، اما نه بازگشت از گناه، بلکه آن بزرگواران چون توجه به امور مادی را (که لازمة زندگی مادی است) دور از شأن و بندگی و مقام عصمت خود و گناه تلقی می کردند، از این امور گریز ناپذیر توبه می نمودند. افعالی که برای دیگران مباح یا مکروه شمرده می شود، برای آنان گناه نامیده می شود و جمله معروف «حسنات الابرار سیئات المقرّبین؛ اعمال نیک خوبان، گناه مقربان خدا محسوب می شود» ناظر به همین حقیقت است.
بر این اساس امام سجاد(ع) در مناجات خود می گوید: «استغفرک من کلِّ لذّة بغیر ذکرک و من کلّ راحة بغیر اُِنسک و من کلّ سرور بغیر قربک و مِن کلّ شغل بغیر طاعتک؛ خدایا، آمرزش می خواهم از هر راحتی و آسودگی که جز از طریق انس با تو حاصل آید؛ از هر سرور و شادی که به جز از راه قرب به تو حاصل شود؛ از هر کاری به جز طاعت تو درخواست مغفرت می کنم».(3)
به بیان دیگر می توان گفت::
استغفار و توبه داراى مراتب و درجاتى متناسب با توبه کنندگان است. توبه گنه‏کاران از گناه است و توبه اهل سلوک ازپرداختن به غیر خدا و توجه به غیر حق. اولیاى الهى چون توجه به مقام ربوبى - که کمال مطلق است – دارند، وقتى به خود و اعمال خویش مى‏نگرند با تمام عظمت و بزرگى که آن اعمال دارند، آنها را در برابر عظمت بى نهایت الهى بسیار کوچک مى‏بینند. مانند کسی که مهم‏ترین دارایى‏اش مقدارى آب گل‏آلود بود و آن را براى سلطان هدیه برد و چون شکوه شاهى را دید، از آن چه آورده بود سخت شرمسار و سرافکنده گردید.
آرى على(ع) همان عبادتی را که برتر از عبادت جن و انس است در برابر جمال و جلال الهى، برگ سبز درویش مى‏بیند و سر به زیر مى‏افکند و این خود یکى از عالى‏ترین مراتب عبودیت مطلقه و فناى فى الله مى‏باشد.
امام راحل در کتاب «آداب الصلاة» فرمود: «براساس توحید ناب، تمام هستى، آینه و مرآت تجلى پروردگار است و ائمه هدى(ع) در همه هستى از جمله انسان‏ها خدا را مى‏دیده‏اند، ولی برخى از آن‌ها مانند ابوجهل‏ها و ابوسفیان‏ها مرآتی ] = آینه[ کدر وتیره‌اند و بر قلب پیامبر زنگار مى‏زدند. از این رو حضرتش براى زدودن این زنگار استغفار مى‏فرستد».
توجه به این نکته نیز لازم است که ائمه(ع) دارای حالات روحی مختلف و متفاوتی می باشند. گاهی توجه تمام و کاملی به حضرت معبود دارند و به اصطلاح فانی با همة وجود در حق و مستغرق دریای توجه و ظهور حق می باشند اما گاهی این توجه و استغراق وجود ندارد، چون به هر حال آنان نیز بشر می باشند و برای تدبیر امور بشری و تأمین نیازهای مادی خویش، متوجه بدن وجسم و جنبه خاکی و جسمانی می شوند و همین موجب می گردد استغراق کامل و همه جانبه برای آنها حاصل نگردد. در نگرش آنان نداشتن استغراق کامل و توجه تمام به ذات پاک ربوبی ، نوعی تقصیر در بندگی و انجام وظیفه عبودیت است. گریه و ناله و استغفار و توبه ای که آن بزرگواران در دعاها و مناجات خویش دارند گاهی مربوط به این نکته و مطلب است.
پی‌نوشت‌ها:
1. ملا محمد مهدی نراقی، جامع السعادات، ج 3، ص 81.
2. جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج 8، ص 228، با تلخیص.
3. مفاتیح الجنان، مناجات ذاکرین.