قرآن

در پاسخ به سوال شما به دو حديث اشاره مي کنيم:

1- قال رسول اللَّه(ص): من علّم ولده القرآن فكأنّما حجّ البيت عشرة آلاف حجّة و اعتمر عشرة آلاف عمرة و أعتق عشرة آلاف رقبة من ولد إسماعيل(ع)؛ (1) رسول خدا (ص) فرمود: هر كس به فرزندش قرآن بياموزد گويا ده هزار حج و ده هزار عمره انجام داده و ده هزار بنده از نسل اسماعيل آزاد كرده است.‏

2- عن النبيّ(ص ): أنّه إذا قال المعلّم للصّبيّ:قل بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم فقال الصّبيّ: بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم كتب اللَّه براءة للصّبيّ و براءة لأبويه و براءة للمعلّم ؛ (2) از پيامبر (ص) نقل شده است: هر گاه معلّم به كودك گفت: بگو بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، و كودك گفت: بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، خداوند براى كودك و پدر و مادر او و براى معلّم برائتى (از آتش) خواهد نوشت.

پي نوشت:

1. مستدرك‏الوسائل ،ميرزا حسين نوري، ج4، ص 248، ح 4614،موسسه آل البيت قم 1404.

2. وسائل‏الشيعة، شيخ حر عاملي، ج6، ص 169، باب وجوب تعلم القرآن، موسسه آل البيت قم 1409 .

پرسش شما را می توان دردوزمینه پاسخ داد:

1-تقسيم بندي روز براي حفظ قرآن

2-روش هاي حفظ قرآن

پاسخ پرسش اول:

اين بستگي به فرصت كاري شما و به مشغله هاي ديگري كه داريد بر مي گردد و اين كه چه مقدار از قرآن را مي خواهيد حفظ كنيد و آيا تا بحال دست به حفظ قرآن زده ايد و سوره هايي را حفظ كرده ايد يا نه و....ولي بهترين فرصت در ايام روز براي حفظ كردن قرآن صبح دم بعد از نماز صبح و در طلوع آفتاب است و آن زماني از روز كه فكرتان مشغول نيست و احساس مي كنيد مي توانيد الان حفظ كنيد.

چنانكه رسول خدا (ص) مي فرمايد:« أغدوا في طلب العلم فإنّ الغدوّ بركة و نجاح»(1) رسول خدا (ص)مي فرمايد در هنگام «غُدُوّ »به دنبال علم برويد. چرا كه بركت و كاميابي در آن قرار داده شده است و منظور از «غُدُوّ »چنانكه در كتب لغت آمده از طلوع فجر(اذان صبح) تا طلوع خورشيد را مي‌گويند

پاسخ پرسش دوم:

براي حفظ قرآن، افراد مختلف داراي شرايط و ويژگي هاي متفاوت مي باشند, و هر كس با شناخت ظرفيت و استعدادخود مي تواند بهترين شيوه ها را برگزيند.

به سه شيوه مي توان آيات را حفظ كرد:

الف ) از طريق تكرار و تمرين;

ب ) با استفاده از نوارهاي ترتيل;

ج ) با نوشتن آيات.

از ميان سه شيوه، روش اول توصيه شده است .

براي حفظ شرايطي بايد لحاظ شود:

 1- با صوت و آهنگ متوسط حفظ را تمرين كند.

2- در مكان و جايي حفظ كند كه آرامش داشته باشد و از پراكندگي ذهن جلوگيري شود.

3- بهترين زمان را انتخاب كند كه معمولاً اول صبح و قبل از طلوع آفتاب را انتخاب مي كنند.

4- حافظ قرآن لازم است از اشتغال هاي فكري غير ضروري پرهيز نمايد.

5- در حفظ قرآن كريم نظم داشته باشد، چه از لحاظ زمان و مكان و چه از لحاظ مقدار حفظ و كيفيت حفظ.

6- از يك قرآن مشخص استفاده شود و تا آخر حفظ قرآن را عوض نكند. بهتر است از قرآن چاپ عثمان طه ياطاهر خوش نويس استفاده شود.

7- ابتدا اسم سوره ها حفظ شود و بعد از سوره هاي كوچك شروع به حفظ شود.

8- حافظ قرآن محفوظات قرآني خود را براي ديگران بخواند.

9- با گوش دادن به نوارهاي ترتيل تمرين كند.(2)

10- با فرد يا افرادي برنامه ريزي كنيد تا با همديگر حفظ كنيد و براي هم بخوانيد. اين برنامه بايد منظم باشد.

براي راهنمايي عملي و بيشتر مي توانيد به محل هايي كه براي حفظ قرآن مجيد آماده شده است مراجعه كنيد(مي توانيد به مدرسه هاي قرآني و دارالقرآن هاي شهرتان مراجعه نماييد).

پي نوشت ها: 

1. پاينده‏ ابو القاسم، نهج الفصاحة(مجموعه كلمات قصار حضرت رسول(ص))، ناشر دنياي دانش‏، تهران‏، 1382 ش‏، چاپ چهارم‏، ص226.

2. بهاءالدين خرمشاهي، دانشنامهء قرآن، ج 1، ص 942، ماده حفظ قرآن.

براي حفظ قرآن روش هاي گوناگوني ارائه شده كه هركدام در جاي خود، داراي ويژگي هايي است

براي حفظ قرآن روش هاي گوناگوني ارائه شده كه هركدام در جاي خود، داراي ويژگي هايي است . هركس نيز امكان دارد بر اساس استعداد، ذوق و سليقه، شرايط شخصي و تجربه عملي خويش، داراي روش خاص و شخصي در حفظ قرآن باشد .  بايد ابتدا ذوق و سليقه و استعداد خود را بشناسيد . سپس روش هاي ارائه شده در كتب را مطالعه نمائيد . متناسب با شرايط خود يك روش را انتخاب نمائيد.

 روش پيشنهادي ما در حفظ قرآن ، بر مبناي حفظ «تفكيكي» آيات، صفحات، سوره ها و جزءهاي قرآن و سپس بر مبناي حفظ «تركيبي» و تكرار آن ها بر اساس قسمت هاي «سه» تايي «سه» تايي است .

 اين روش بدين گونه است كه بايد هر صفحه از قرآن را، به صورت سه آيه - سه آيه،  هر سوره از قرآن را، سه صفحه - سه صفحه،  هر جزء از قرآن را، سه سوره - سه سوره، تقسيم كنيد. .

 اگر يك صفحه از قرآن، مانند صفحه 573 قرآن هايي كه با رسم الخط «عثمان طه» است، داراي 15 آيه، يعني آيه 14 تا 28 سوره «جن» است، بايد به پنج قسمت «3 آيه» اي، و چنانچه يك سوره از قرآن، مانند سوره «يس» داراي حدود 6 صفحه است، بايد به دو قسمت «3 صفحه» اي، و در صورتي كه يك جزء از قرآن، مانند جزء «بيست و هشتم» داراي 9 سوره است، بايد به سه قسمت «3 سوره» اي تقسيم نماييد .

سپس بايد آيه هاي هر قسمت را، يك بار به صورت جدا - جدا و يك آيه - يك آيه و با «تفكيك» از آيات قبلي و بعدي حفظ كنيد تا آيات الهي به صورت «تك به تك» و «جزء به جزء» به حافظه تان سپرده شوند. بار ديگر بايد آن ها را به صورت ارتباط و پيوند و «تركيب» با آيات قبلي و بعدي تكرار و حفظ نماييد تا آيات به صورت «مجموعه اي» و «كل به كل» نيز به حافظه تان سپرده شوند .

حفظ آيات را، با همين روش و به صورت سه آيه - سه آيه را آن قدر ادامه دهيد تا اينكه همه آيات يك صفحه از قرآن را حفظ نماييد . در پايان، دوباره، كل آيات اين صفحه را، از اول تا آخر، بخوانيد و تكرار كنيد تا آيات آن صفحه، به صورت مجموعه اي و تركيبي، حفظ تان شود .

پس از حفظ كامل و صحيح يك صفحه از قرآن، اينك به سراغ صفحه دوم قرآن برويد . آيات آن صفحه را نيز، همانند صفحه اول و به همان صورت تفكيكي و تركيبي كه گفته شد، حفظ كنيد .

پس از حفظ كامل و صحيح صفحه دوم به سراغ صفحه سوم قرآن برويد . آيات آن صفحه را نيز، همانند صفحه اول و دوم، حفظ نماييد . پس از حفظ كامل و صحيح صفحه سوم، دوباره، كل آيات صفحه اول تا سوم را با يكديگر و پشت سر هم و به صورت تركيبي، نيز بخوانيد و تكرار كنيد تا حدي كه مجموع هر سه صفحه، با هم، حفظ تان گردد .

حفظ آيات صفحات را، با همين روش و به صورت سه صفحه - سه صفحه آن قدر ادامه دهيد تا اينكه آيات همه صفحات يك سوره از قرآن را حفظ نماييد . در پايان، دوباره، كل آيات صفحات اين سوره را، از اول تا آخر، بخوانيد و تكرار كنيد تا آيات آن سوره، به صورت مجموعه اي و تركيبي، نيز حفظ تان شود .

پس از حفظ كامل، صحيح، روان و آسان يك سوره از قرآن، اينك به سراغ سوره هاي بعدي قرآن برويد . آيات آن سوره ها را نيز، همانند سوره اول و به همان صورت تفكيكي و تركيبي كه گفته شد و بر اساس سه سوره - سه سوره، حفظ كنيد . حفظ سوره ها را آن قدر ادامه دهيد تا اينكه همه آيات يك جزء از قرآن را حفظ نماييد . در پايان، دوباره، كل آيات اين جزء را، از اول تا آخر، بخوانيد و تكرار كنيد تا آيات آن جزء، به صورت مجموعه اي و تركيبي، نيز حفظ تان شود .

پس از حفظ كامل، صحيح، روان و آسان يك جزء از قرآن، اينك به سراغ جزءهاي بعدي قرآن برويد . آيات آن جزءها را نيز، همانند جزء اول و به همان صورت تفكيكي و تركيبي كه گفته شد و بر اساس سه جزء - سه جزء حفظ نماييد . حفظ جزءها را آن قدر ادامه دهيد تا اينكه همه آيات سي جزء قرآن را، به طور كامل و صحيح و روان و آسان، حفظ كنيد و با عنايات خداي سبحان و توجهات امام زمان (عج) «حافظ كل قرآن» شويد.(1)

كتاب هاي زير هم به عنوان كتبي كه در زمينه حفظ قرآن شما را راهنمايي مي كنند، معرفي مي گردد:

1- چگونه قرآن را حفظ كنيم؟ شهريار پرهيزكار، تهران، چاپ دوم: مؤسسه انتشارات نبوي، 1378 ، 72 ص، رقعي

2- چگونه حافظ قرآن تربيت كنيم؟ علي اصغر اشكبوس، چاپ اول: اصفهان، بوستان فدك، 1382 ش، 136 ص، رقعي.

3- حافظان نور: گلگشتي در زندگي نامه، خاطرات، روش حفظ و رمز موفقيت حافظان برجسته قرآن كريم، همراه تحليلي از بهترين روش حفظ داود قاسمي، چاپ اول: قم، انتشارات فكرت با همكاري انتشارات جامعة القرآن الكريم، 1378 ش، 208 ص، رقعي.

4- خاطراتي از دكتر هفت ساله. اصغر جدايي، چاپ دوم: قم، انتشارات جامعة القرآن الكريم، 1378 ش، 216 ص، رقعي.

5- اصول و روش هاي حفظ قرآن: همراه چهل حديث در فضيلت حفظ قرآن. يعقوب كريمي، چاپ اول: قم، نسيم حيات،1379ش، 128 ص، رقعي.

6- بهترين روش حفظ قرآن كريم مولفان: علاء بصيري مهر _ صفاء بصيري مهر، چاپ و صحافي : موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوي ، 73ص،  رقعي

همچنين از نرم افزار «معجزه حفظ» كه محصول مشترك مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي و مجمع قاريان و حافظان قرآن كريم استان كرمان مي باشد ، مي توانيد بهره مند شويد.

 

پي نوشت :

1. براي مطالعه تفصيلي اين روش و نكات قابل توجه آن، مي توانيد به پايگاه اطلاع رساني حوزه نت، مقاله «روش حفظ قرآن» نوشته «رحيم شميم» مراجعه نماييد.

 

 

حفظ آيات الاهي، از نخستين روزهاي نزول وحي آغاز شد. پيامبر اسلام ـ صلي اللّه عليه و آله ـ نخستين حافظ قرآن به شمار مي‌رفت .براي فرا گرفتن و حفظ آن بسيار مي‌كوشيد

حفظ آيات الاهي، از نخستين روزهاي نزول وحي آغاز شد. پيامبر اسلام ـ صلي اللّه عليه و آله ـ نخستين حافظ قرآن به شمار مي‌رفت .براي فرا گرفتن و حفظ آن بسيار مي‌كوشيد. آن حضرت همراه پيك وحي زبانش را حركت مي‌داد و شتاب مي‌كرد تا آنچه مي‌شنود فراموش نكند.

مرحوم طبرسي در شأن نزول آيه‌ «لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ؛(1)(اي رسول ما) در حال وحي، شتابان زبان به قرائت قرآن نگشاي كه ما خود آن را جمع كرده، (در سينه‌ات) نگاه مي‌داريم و بر تو مي‌خوانيم» از ابن عباس  نقل مي‌كند:

پيامبر اكرم ـ صلي اللّه عليه و آله ـ به سبب عشق شديدي كه به دريافت و حفظ قرآن داشت ، هنگامي كه پيك وحي آيات را بر او مي‌خواند، همراه وي زبانش را حركت مي‌داد و شتاب مي‌ورزيد تا آنچه مي‌شنود فراموش نكند. خداوند او را از اين كار بازداشت و فرمود:

 ما آن را برايت جمع مي‌كنيم.(2)

حضرت براي اطمينان كامل از محفوظات خويش آن‌ها را بر فرشته‌ وحي عرضه مي‌كرد. در روايات متعدد  مي‌خوانيم كه پيامبر  در ماه رمضان هر سال قرآن را، تا آن‌ جا كه نازل شده بود، با جبرئيل مقابله و تكرار مي‌كرد؛ در واپسين سال زندگي‌اش، برخلاف گذشته، اين مقابله و تكرار را دو بار به انجام رساند.(3)

اهتمام صحابه به حفظ قرآن

پيامبر  در نماز و هر فرصتي كه پيش مي‌آمد قرآن را با صداي بلند مي‌خواند . صحابه نيز همراه وي به فراگيري و حفظ آن مي‌پرداختند.

وقتي صحابه آيه‌ يا سوره‌ اي را از رسول خدا مي‌شنيدند، چندين بار به حضرت مراجعه كرده، آنچه به خاطر سپرده بودند ،بر وي عرضه مي‌داشتند تا كيفيت حفظ را تأييد و تقرير كند.(4)

به تدريج اهتمام برخي از صحابه در به خاطر سپردن آيات چنان فزوني يافت كه گروهي به حافظ و قاري قرآن شهرت يافتند.(5)سيوطي در اين زمينه مي‌نويسد:

چند تن از صحابه، كه به تعليم قرائت قرآن و حفظ آن شهرت داشتند، عبارتند از: علي ـ عليه السلام ـ ، عثمان، ابيّ بن كعب، زيد بن ثابت، ابوالدرداء، عبدالله بن مسعود و ابوموسي اشعري.(6)

در اين عصر، زنان نيز پا به پاي مردان در عرصه‌ قرائت و حفظ قرآن كريم مي‌كوشيدند؛ چنان كه نام‌هاي برخي زنان پيامبر  چون عائشه، ام‌سلمه و حفصه و نيز ام‌ورقه بنت عبدالله بن حارث(7) در ميان طبقات قاريان و حافظان به چشم مي‌خورد.

براي آگاهي بيش تر ر.ك: سيماي حافظان نور (همراه با روش حفظ قرآن ) سيد مجتبي حسيني.

پي نوشت ها:

1. قيامت (75)آيه 16 و 17.

2. تفسير مجمع البيان،الشيخ الطبرسي، ج 10، ص 197،سال چاپ : 1415 - 1995 مفناشر : مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت - لبنان

3. كان جبريل يعرض القرآن علي النبي كل عام مرة في رمضان فلما كان العام الذي توفي فيه عرض عليه مرتين. روايات در اين زمينه متعدد است. رجوع شود به الطبقات الكبري،محمد بن سعد، ج 2، ص 195،ناشر : دار صادر - بيروت.

4. مجمع البيان، ج 1، ص 43؛ تاريخ قرآن، ص 227.

5. در صدر اسلام به كساني كه به تعليم و قرائت و حفظ قرآن مي‌پرداختند، به فنون قرائت آشنا بودند يا قرآن از حفظ داشتند ،قاري مي‌گفتند. (ر.ك: الإتقان في علوم القرآن،السيوطي، ج 1، نوع ،20،ص192 ،سال چاپ : 1416 - 1996م،ناشر : دار الفكر.

6. الاتقان، ج 1، نوع 20، ص 197.

7. همان.

 

قرآن كتاب خداست كه تلاوت آن ، نظر كردن در آن، حفظ آن، تامل و تفكر در مفاهيم آن و عمل به دستوراتش همگي از اعمال صالح مورد نظر خداست.

شما اگر با عشق و با معرفت و براي انس با كتاب خدا و تلاوت و عمل به آن، اين كتاب را حفظ كنيد، پاداشي عظيم كه قابل گفتن نيست و عظمتش را فقط خدا مي داند، خواهيد داشت.

همين پاداش براي شما كافي است كه قرآن هميشه در قلب شما، انيس و همدمتان خواهد بود و با يادآوري آياتش در گرفتاري ها استحكام و صبر خواهيد يافت و در شاديها تعادل و متانت خود را حفظ خواهيد نمود و به غرور و سرمستي نمي رسيد و ...

بعضي روايات تشويق كننده در اين مورد به شرح زير اند:

رسول خدا فرمود:

من أعطاه الله حفظ كتابه فظن أن أحدا أعطي أفضل مما أعطي فقد غمط أفضل النعمة (1)

هر كس به عنايت خدا موفق به حفظ قرآن شده و گمان كند خدا به ديگري بهتر از او را عطا كرده، برترين نعمت را قدر نشناخته است.

إن الله تعالى لا يعذب قلبا وعى القرآن (2)

خدا قلبي را كه ظرف قرآن شده باشد(و قرآن بر آن قلب سلطه يافته باشد) را عذاب نمي كند.

امام صادق فرمود: الحافظ للقرآن العامل به مع السفرة الكرام البررة (3)

حافظ قرآني كه به آن عمل كند، با ملائكه با كرامت و نيكو است.

و ...

پي نوشت ها:

1. ري شهري، ميزان الحكمه، قم، دار الحديث، 1416ق، ج3، ص2522.

2. همان.

3. همان.

 

 

قرآن در ميان ما مهجور گشته است، چنان كه در قرآن كريم نيز از زبان رسول اكرم(ص) مي‏خوانيم: يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا

قرآن، كلام حق، اعجاز حضرت محمد مصطفي (ص) و سرمايه معنوي مسلمانان است، قرآن، بهترين وسيله شناخت خداوند است. قرآن، سخن آرامش بخش الهي در گستره هستي است. قرآن، منبع تمام دانش‏هاي بشري است. كتابي است كه انسان را از خاك به افلاك مي‏رساند و روح آدمي را به عالم قدس و ملكوت مي‏برد؛ ولي ما از اين وديعه الهي، به شايستگي استفاده نمي‏كنيم.

قرآن در ميان ما مهجور گشته است، چنان كه در قرآن كريم نيز از زبان رسول اكرم(ص) مي‏خوانيم: يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا(1) پروردگارا! قوم من قرآن را كنار گذاشتند و از آن دوري جستند.

روزها، ماه‏ها و سال‏ها مي‏گذرد و عده‏اي حتي آيه‏اي از قرآن را قرائت نمي‏كنند و كاربرد قرآن براي آنها منحصر است در زينت بخشي سفره عقد، بدرقه مسافر، ورود به خانه جديد، بوسيدن و استخاره كردن، سوگند خوردن و به سر گرفتن قرآن در شب‏هاي احياء.هركس خارج از وقت اذان، صداي تلاوت قرآن را بشنود، تصور مي ‌كند كسي از دنيا رفته و براي او مراسم ختم گرفته اند! در حقيقت خيلي از مواقع، خواندن قرآن در نزد عموم يادآور مرگ است، چرا كه وقتي مردم عزيزي از دست مي‌دهند، با تدارك حجله و گذاشتن نوار قرآن از طريق بلندگو، حزن و اندوه خود را ابراز مي‌ دارنداز سوي ديگر، بعضي افراد مقيد به قرائت قرآن هستند و از اين نظر، با قرآن در ارتباطند، ولي هيچ‏گاه در صدد درك مفاهيم آيات قرآن برنمي‏آيند. اينان كه هدف اصلي‏شان كسب ثواب است، پيوسته الفاظ قرآن را به زبان مي‏آورند، بدون آنكه معناي آنچه را مي‏خوانند بفهمند. عده‏اي نيز قر ان را مي‏خوانند و در فهم معاني آن مي‏كوشند، ولي در عمل به آيات قرآن، سست و بي‏توفيقند و در اين ميان، تنها اندكي از انسان‏ها هستند كه مفاهيم و معاني قرآن را درك و همواره آن را تلاوت مي‏كنند و با عمل به آيه‏هاي آن، سرنوشت سعادت باري را براي دنيا و آخرت خود رقم مي‏زنند.بعد از اين مقدمه كوتاه سؤال اينجاست كه چرا چنين كتاب محبوبي مهجور مانده و در زندگي ما كم رنگ شده ؟ و راه كار جلوگيري چيست؟ در ذيل به برخي عوامل آن اشاره مي كنيم :

1- نگرش تك بعدي به قرآن: برخي با نگرش تك بعدي به قرآن، گمان كرده‌اند كه قرآن مجموعه‌اي از احكام فردي و توصيه‌هاي اخلاقي است كه پيروانش را به يك سري توصيه‌هاي اخلاقي، عبادي و فردي دعوت نموده است. غافل از آن كه قرآن در زمينه‌هاي گوناگون از جمله مباحث اخلاقي، سياسي، اجتماعي، حكومتي، تربيتي، جامعه شناسي، فقهي، اقتصادي و ... دستور العمل هاي لازم را به پيروان خود ارائه نموده است و اين نگاه تك بعدي به قرآن، يكي از عوامل مهم مهجوريت آنست.

2- عدم آشنايي عمومي با معارف و آموزه هاي قرآني

3- آموزش نادرست يا ناكافي تعليمات قرآني

4- انحصار عملي در استفاده از قرآن در مراسمات ختم و مسابقات قرآني و ...

راههاي جلوگيري از مهجوريت قرآن:

1- آشنايي با معارف و آموزه هاي قرآني و ترويج صحيح آن:

  باور اين مطلب، اولين قدم در راه مهجوريت زدايي از اين تحفه آسماني است. براي رسيدن به چنين باوري هم لازم است كه معارف قرآني توسط قرآن پژوهان و حاملان و عاملان به آن، در سطح جامعه منتشر شود و عموم افراد را با فرهنگ و معارف قرآني آشناتر نمود، براي آشنايي اجمالي با مفاهيم آيات پيشنهاد مي شود تفسيري كه با متني ساده و روان، دست كم بخشي از معاني و مفاهيم قرآني را نگاشته است مطالعه شود.

2- اعتقاد و باور جامعه به الگو بودن قرآن در تمام ابعاد زندگي

3- تصحيح فرهنگ استفاده از قرآن:

    يك فرهنگ نامناسب كه در بين بيشتر افراد جامعه رايج است انحصار عملي استفاده از قرآن در مجالس ترحيم و فاتحه و مسابقات قرآني و سفره عقد و مانند آنست!بايد اين انحصار را بشكنيم و قرآن را از دل مقبره ها و مجالس ترحيم به بيرون سوق دهيم! به خانواده، به مدرسه، به دل فيلمها و كتابها و مجلات خواندني، به دنياي مجازي اينترنت و دنياي خيالي تصويرها ها و دنياي واقعي خودمان ...

 4- عمل كردن دست اندركاران قرآن به دستورات قرآن:

 5- تدبر و انديشه در قرآن:وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ؛(2)

و قطعاً قرآن را براي پند آموزي آسان كرده ايم؛ پس آيا پند گيرنده اي هست.

6- نگاه ويژه آموزش و پرورش به درس قرآن:

    يكي از نهادهايي كه مي تواند در راستاي مهجوريت زدايي از قرآن بسيار تاثير گذار باشد، آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش يك قشر عظيم نوجوان و جوان را در اختيار داردكه اين قشر از ويژگيهاي منحصر به فرد برخوردارند و مطابق كلام معروف امير مومنان حضرت علي(ع) كه فرمود: «العلم في الصغر كالنقش في الحجر»؛ (3) دانش آموختن در خردسالي همانند نقش بر روي سنگ، ماندگار و بادوام است.

چه بهتر كه در اين سنين روح و روان اين قشر با آيات كريمه قرآن پيوند بخورد و به تعبير امام جعفر صادق (ع) «من قرا القرآن و هو شاب مومن اختلط القرآن بلحمه و دمه؛(4) هر كس قرآن را بخواند در حالي كه جواني مومن است، قرآن با گوشت و خونش آميخته مي شود»؛

7- توجه خاص مراكز علمي فرهنگي به مباحث قرآني

8- محور قرار دادن قرآن در سخنراني ها

بنابر آنچه گفته شد، اگر جامعه بخواهد مشمول شكايت و گلايه پيامبر(ص) در رابطه با مهجوريت قرآن نشود و قرآن در زندگي پر رنگ تر شود ،بايد تعاليم انسان ساز آن را در تمام ابعاد زندگي فردي و اجتماعي پياده كند و تنها در اين صورت است كه بشريت به سعادت و كمال خواهد رسيد.

پي نوشت ها :

1. فرقان (25) آيه 30.

2. بقره(54) آيه 22.

3. علامه مجلسي، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج1، ص224.

4. ثقة الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه.ش، ج2، ص603.

در روايتي داريم امام سجاد (ع) وقتي سوره قدر را تلاوت مي كرد ، بعد از تلاوت " انا انزلناه في ليله القدر " مي فرمود: "صدق الله عز وجل أنزل الله القرآن في ليلة القدر " . (1)

و از امام صادق روايت شده كه هر كس سوره "و الشمس و ضحاها" را تلاوت و ختم كرد ، بگويد: "صدق الله و صدق رسوله". (2)

در اعمال ماه رجب و دعاي ام داوود هم آمده كه بعد از خواندن سوره هايي كه معين كرده اند ، بگويد:

"صدق الله العظيم الذي لا إله إلا هو الحي القيوم ذو الجلال والاكرام الرحمن الرحيم الحليم الكريم الذي ليس كمثله شئ وهو السميع العليم البصير الخبير ، شهد الله أنه لا إله إلا هو والملائكة وأولو العلم قائما بالقسط ، لا إله إلا هو العزيز الحكيم ، وبلغت رسله الكرام وأنا علي ذلك من الشاهدين". (3)

در روايتي عبد الله بن سلام يهودي از رسول خدا سؤال هاي فراواني مي پرسد از جمله از ابتدا و انتهاي قرآن مي پرسد و حضرت مي فرمايد: "ابْتِدَاؤُهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ خَتْمُهُ صَدَقَ اللَّهُ الْعَلِيُّ الْعَظِيم"؛ (4)

و علامه مجلسي در شرح اين عبارت گفته است: معناي كلام اين نيست كه: "صدق الله العلي العظيم" جزء قرآن است بلكه منظور اين است كه سزاوار مي باشد تلاوت قرآن با اين عبارت ختم شود. (5)

با توجه به اين روايات ، مسلمانان بعد از تلاوت قرآن مي گويند : صدق الله و صدق رسوله  و عباراتي شبيه اين عبارت از جمله عبارت "صدق الله العلي العظيم " و "صدق الله العظيم".

دو عبارت اخير مرسوم و مشهور شده اند و عبارت اول را بيشتر ، قاريان شيعه به كار مي برند و عبارت دوم را بيشتر ، قاريان سني . شايد علت اين كه قاريان سني وصف "العليّ" را نمي گويند از اين باب باشد كه به فكر خودشان دست شيعه كه "علي بن ابي طالب" را امام و خليفه بلافصل رسول خدا مي دانند ، بهانه نداده باشند در حالي كه گر چه نام امام از اين وصف خدا گرفته شده ولي در اينجا منظور نام خداست و به معناي "بلند مرتبه" مي باشد.

در هر حال گفتن هر دو عبارت خوب است و دليل روايي بر ترجيح يكي بر ديگري نيافتيم. اما بايد از اهل سنت پرسيد كه علت نگفتن آنها كلمه « العلي » را چيست؟ چرا اصرار دارند  اين كلمه را نگويند در حالي كه « العلي»  صفت خداي متعال است كه بارها در قرآن به اين نام و وصف ستوده شده است.

پي نوشت ها :

1. كليني ، كافي ، پنجم ، تهران ، دار الكتب الاسلاميه ، 1363 ش ، ج1 ، ص 248.

2. شيخ طوسي ، تهذيب ، چهارم ، تهران ، دار الكتب الاسلاميه ، 1365 ش ، ج2 ، ص 297.

3. شيخ طوسي ، مصباح المتهجد ، اول ، بيروت ، مؤسسه فقه الشيعه ، 1411 ق ، ص 807.

4. علامه مجلسي ، بحارالانوار ، هشتم ، بيروت ، الوفا ، دفتر انتشارات اسلامي ،  1374 ش ، ج 57 ، ص 243.

5. همان ، ص 262.

 

 

مشكل روخواني و روانخواني قرآن دو علّت مي تواند داشته باشد:

الف: عدم ممارست با قرآن:

برخي افراد دستورها و قواعد روخواني قرآن را مي دانند، ولي به علّت عدم كوشش در جهت تلاوت مداوم قرآن، آن را روان نمي خوانند.

ب  ندانستنن قواعد روخواني:

 برخي افراد يا اين قواعد را نمي دانند و يا به علت عدم تمرين ، فراموش نموده اند. بدين جهت ، هنگام تلاوت، وقتي با كلماتي كه داراي اين گونه قواعد هستند برخورد مي كنند دچار مشكل شده و نمي توانند سليس بخوانند.

درباره گروه اول بايد بگوييم كه توصيه ما به چنين دوستاني اين است كه سعي كنند ضمن برنامه اي منظم، حداقل روزي پانزده دقيقه از سوره هاي جزء سي ام قرآن تلاوت كنند و اين برنامه را تا جايي كه مشكل روان خواني آنان حل شود، ادامه دهند.

در اينجا استماع قرائت يكي از قاريان بسيار مفيد است و در ابتداي كار چندان تفاوت  نمي كند كه به قرائت چه كسي گوش دهيم. براي كسي كه با قواعد روخواني هنوز آشنايي ندارد هدف فقط استماع و رفع اشكال و صحت در قرائت است. اما با آشنايي قواعد روخواني قرآن كريم چند قاري سفارش شده از جمله استاد محمود خليل الحصري، استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد، استاد محمد صديق منشاوي.

براي گروه دوم نيز بايد به طور كلاسيك ، قواعد روخواني تدريس شود و با ارائه تمرين هاي زياد اين كاستي بر طرف شود.

كتاب هايي كه در زمينه آموزش روخواني و روانخواني تأليف شده اند در صدد كمك به افرادي هستند كه به علّت ندانستن قواعد روخواني قادر به روان خواندن قرآن نيستند.

براي اين امر مي توانيد به كتاب «روخواني و روانخواني» نوشته «علي قاسمي» يا «آموزش روخواني قرآن كريم» (سطح 1و 2) تأليف «علي حبيبي» مراجعه نمائيد.

 

تلاوت قرآن، در همه حال مستحب و داراي ثواب است و اختصاصي به زمان و مكاني ندارد؛ مگر در مواردي كه استثنا شده است؛ از جمله اين كه نبايد در هنگام تلاوت بي وضو جايي از بدن خود را به خطوط قرآن برساند و يا زماني كه انسان جنب باشد و سوره هايي را كه سجده دارند، تلاوت نمايد. ديگر اين كه در هنگام تلاوت كاري انجام دهد كه منافي با تلاوت باشد؛ به طوري كه به لحاظ عرف مردم، بي حرمتي و بي ادبي به قرآن تلقي گردد؛ مثل كسلي، خواب آلودگي، دراز كشيدن و امثال آن. در اين صورت، به جهت بي احترامي به قرآن، قرائت جايز نيست و بهتر است تلاوت قرآن نشود؛ وگرنه در غير اين صورت، تلاوت قرآن نه تنها اشكال ندارد، بلكه ثواب هم دارد. (1)

 

پي نوشت:

1. امام خميني، توضيح المسائل، قم، ص 67، احكام جنابت، مكتبه امير المؤمنين، سال 1373 ش.

قرآن كتاب وحي خدا براي فهميدن ، باور كردن ، عمل نمودن و بدان آراسته شدن است . دعوت به تلاوت و شنيدن و حفظ كردن و تدبر نمودن و ... همه مقدمه براي عمل است، يعني باور به معارف ، تخلق به اخلاق و عمل به دستوراتش.

با توجه به اين توضيح ، خواندن ترجمه قرآن و ختم آن و تدبر در معنا و مفهوم قرآن و ... نيز ثواب دارد و ارزشمند است اما با توجه به اين كه ترجمه هر چقدر هم قوي باشد ، انعكاس همه قرآن نيست ، تلاوت آيات و سوره ها موضوعيت دارد . علاوه بر خواندن ترجمه و دقت در آن ، مناسب و لازم است كه خود آيات و سوره ها را تلاوت كنيم كه اثرات مثبت فراوان دارد كه از غير تلاوت آيات و سوره ها نمي توان به آن رسيد.

اينكه توصيه به قرائت الفاظ قرآن توصيه شده ، مي‌تواند دلائل مختلفي داشته باشد كه به برخي اشاره مي‌كنيم:

1. جهت ايجاد زباني مشترك ميان همه پيروان اسلام و در واقع فراهم سازي وحدت و پيوند بين المللي ديني است.

2. روح و محتواي هر پيام و سخني در قالب زبان خاصي كه در آن ريخته شده، عميق تر درك مي‏ شود تا زماني كه به زبان‏هاي ديگر برگردانده شود. قرآن كه داراي مضامين بسيار بلند و عالي است، هرگز قابل ترجمه دقيق و كامل به زبان ديگري نيست. شايد بتوان گفت كه اكثر ترجمه‏ هاي قرآن نارسا و حتي در برخي موارد ، اشتباه مي‏ باشد. به عنوان مثال از سوره حمد نام مي‏ بريم كه هيچ ترجمه‏ اي كه بتواند تمام مفاهيم آن را به زبان ديگر بيان كند، نيست. حتي  كلمه الله، هيچ معادلي در زبان ديگر ندارد و كلمه خدا در زبان فارسي معادل معناي الله نمي‏ باشد.

3. زبان عربي، زباني است كه توان تحمل بار معاني قرآن را دارد.

 با توجه به موارد فوق ، خواندن ترجمه قرآن گر چه خوب و ارزشمند است و ثواب دارد ، ولي جاي تلاوت قرآن را نمي گيرد .

يكي از راه هايي كه شيطان براي دور كردن مؤمنان از قرآن به كار مي گيرد، وسوسه اي است كه در قلب آنان مي اندازد كه خواندن قرآن كه عربي است و ما مفهوم آيات را متوجه نمي شويم، چه فايده دارد. امام خميني در جواب اين تصور اشتباه مي گويد:

 ".فرزندم! با قرآن اين بزرگ كتاب معرفت آشنا شو، اگر چه با قرائت آن؛ و راهي از آن به سوي محبوب باز كن و تصوّر نكن كه قرائت بدون معرفت اثري ندارد كه اين وسوسه شيطان است. آخر، اين كتاب از طرف محبوب است براي تو و براي همه كس، و نامه محبوب ، محبوب است اگر چه عاشق و محبّ مفاد آن را نداند و با اين انگيزه حبّ محبوب كه كمال مطلوب است، به سراغت آيد و شايد دستت گيرد. ما اگر در تمام لحظات عمر به شكرانه اين كه قرآن كتاب ما است، به سجده رويم، از عهده برنيامده ‏ايم."(1)

اين بدان معنا نيست كه فقط به تلاوت بدون فهم اكتفا كني ،بلكه به ترجمه آيات هم مراجعه كن. مفهوم را هم درياب . در مفهوم تامل و تفكر كن . سعي كن زبان عربي را به حدي ياد بگيري كه با تلاوت قرآن، مضمون آن را هم حداقل در حد ترجمه دريابي.

 در خواندن و روخواني قرآن هم سعي كن كه درست خواندن را فرا بگيري.

 خلاصه هم به خواندن قرآن بها دهيم و هم به خواندن ترجمه و هم به يادگيري ترجمه و... هيچ كدام ما را از ديگري باز ندارد.

اگر هم ساعتي بخواهيم فقط با خواندن ترجمه، پيام هاي بيش تري از قرآن در يابيم و استفاده بيش تر ببريم، هيچ منعي ندارد. خواندن متن قرآن، ترجمه اش ، نگاه كردن به سطرهايش ، يادگيري تلاوت و ترجمه و تفسيرش و... همه عبادت و ارزشمند هستند.

البته فراموش نكنيم كه عربي كلام خدا و فارسي ترجمه ماست .پس يقينا آثار معنوي عربي بيش تر از فارسي است اما براي اينكه جمع كرده باشيم بين كسب بركات و متوجه شدن مفاهيم آن سعي كنيم هم عربي را و هم ترجمه و تفسير آن را بخوانيم

دين ما دعوت به كيفيت مي كند تا به كميت .از اين رو به جاي قرائت چندين صفحه از عربي و يا فارسي به تنهايي سعي كنيم مقدار كم تري بخوانيم اما همراه با ترجمه و يا تفسير .

پي نوشت :

1. صحيفه امام،ج16،ص211. 

صفحه‌ها