جوارحي

چگونه رابطه ام را با پدر و مادرم خوب كنم؟
«وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني صَغيراً براي ايشان از روي مهرباني جنبه فروتني و افتادگي پيش ...

چگونه رابطه ام را با پدر و مادرم خوب كنم؟

نيكي و احسان به پدر و مادر برترين وسيله قرب به خداوند و شريف ترين سعادت هاست، و از اين رو آيات و اخبار بسيار در ترغيب به آن وارد شده است. خداي سبحان مي‏فرمايد:

 «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني صَغيراً ؛ (1) براي ايشان از روي مهرباني جنبه فروتني و افتادگي پيش آر و بگو پروردگارا پدر و مادر مرا رحمت كن چنانكه مرا در كودكي پروردند».

و مي‏فرمايد:

 «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً ؛ (2) خدا را بپرستيد و چيزي را شريك او مسازيد و به پدر و مادر احسان و نيكي كنيد».

و رسول خدا صلي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «برّ الوالدين أفضل من الصّلاة و الصّوم و الحجّ و العمرة و الجهاد في سبيل اللّه؛ (3) نيكي به پدر و مادر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خدا برتر است».

و فرمود: «من أصبح مرضيّا لأبويه، أصبح له بابان مفتوحان إلي الجنّة ؛ هر كه روز آغازد و پدر و مادرش از او راضي باشند، دو در از بهشت بر او گشوده باشد».

 از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: «مردي نزد رسول خدا صلي اللّه عليه و آله و سلّم آمد و از نيكي به پدر و مادر پرسيد. سه بار فرمود: با مادر خود نيكوئي كن و سه بار فرمود: با پدر خود نيكوئي كن، و مادر را قبل از پدر ذكر كرد».

از امام صادق علیه السلام سؤال شد «چه اعمالي بهتر است؟ فرمود: نماز در وقت، و نيكوئي با پدر و مادر، و جهاد در راه خدا». (4)

پرسیده اید :" چگونه رابطه ام را با پدر و مادرم خوب كنم ؟" در پاسخ به چند نكته اشاره می كنیم :

1- با احترام و نیكی با آنها رفتار نمائید.

2- از اوامرشان اطاعت نمائید! اگر به هر دلیل برخورد غیر صحیحی ازپدر و مادر دیدید لازم است سكوت كنید یا از روبرو شدن با ایشان خوددداری كرده و آن جا را ترك كنید به شرط آن كه مقصر نباشید وگرنه می بایست عذر خواهی كنید. البته سخت است و تعدیل رفتار در زمان كوتاه به دست نمی آید، بلكه تغییر هر حالتی در انسان خصوصاً اگر همراه با عادت باشد، بسیار مشكل و حتی طاقت فرسا می نماید. پس لازم است به طور مداوم با خود تلقین كرده و از قبل خود را برای هر برخوردی آماده كنید تا بتوانید از این ره آورد با توجه به تجربیات كسب شده رفتارتان را تعدیل كنید. این موضوع را همواره جلو چشمانتان در نظر بگیرید كه مادر دوست و آشنا و یا رفیق نیست. او همه چیز انسان و سرمایه آدمی است.

البته در مواردی كه اختلاف نظر با ایشان دارید، سعی كنید با آرامش و متانت برخورد كنید و به فواید یا  زیان های انجام كارتان فكر كنید بعد تصمیم بگیرید تا رفع مشكل بشود.

3- از كارها و رفتاری كه موجب آزارشان می شود دوری اجتناب كنید؛در جایی كه اطاعت نكردن  موجب آزارشان  شود، اطاعت شان لازم و واجب می گردد مگر این كه اطاعت شان باعث ترك واجب یا فعل حرام با شد مثلا  بگویند نماز نخوان ، در این صورت اطاعت شان حرام است.

قرآن می فرماید: «وَ إِنْ جاهَداكَ عَلي‏ أَنْ تُشْرِكَ بي‏ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبيلَ مَنْ أَنابَ إِلَيَّ ؛ (5) و هرگاه آن دو، تلاش كنند كه تو چيزي را همتاي من قرار دهي، كه از آن آگاهي نداري (بلكه مي‏داني باطل است)، از ايشان اطاعت مكن، ولي با آن دو، در دنيا به طرز شايسته‏اي رفتار كن؛ و از راه كساني پيروي كن كه توبه‏كنان به سوي من آمده‏اند».

4- با انجام بعضی امور  مثل بوسیدن دست، بلند شدن جلوی پایشان، با محبت نگاه كردن و ... نیز خشنودیشان را جلب كنید.

موفق باشید.

 

پی نوشت ها :

1. الاسرا (17) آیه 24 .

2. النساء (4) آیه 36 .

3. سيد جلال الدين مجتبوي‏، علم اخلاق اسلامي ( ترجمه جامع السعادات)، انتشارات حكمت‏، تهران‏، چاپ چهارم‏،1377 ش، ‏ج2، ص353 .

4. همان، ص 355 .

5. لقمان (31) آیه 15.

اگر زني بی دليل از انجام وظايف زناشويي خود استنكاف كند وظيفه مرد چیست؟
در اسلام زن و شوهر در حقوق و تكاليفي كه خداوند در اين پيمان متقابل بر آنان واجب فرموده هردو مطيع خداوند هستند.

اگر زني بدون دليل موجه از انجام وظايف زناشويي خود استنكاف كند وظيفه مرد چيست؟

در اسلام زن و شوهر در حقوق و تكاليفي كه خداوند در اين پيمان متقابل بر آنان واجب فرموده هردو مطيع خداوند هستند.

در ازدواج براي زن و شوهر اهداف مشتركي هست كه ازدواج بر اساس آن شكل مي گيرد و اين اهداف حقوق و تكاليف مشترك و اختصاصي را بين زن و مرد ايجاد مي نمايد كه بر اساس نقش هاي جنسيتي هر يك از زوجين وضع شده است.

- تعريف نشوز:

نشوز در زن بدين صورت است كه زن اطاعت شوهر – در ارتباط با تمكين جنسي – خارج شود و همچنين امور نفرتآوري كه با كاميابي جنسي از زن منافات دارد را از خود دور نكند. حتي اگر به تميزي و نظافت خود اهميت ندهد و با خواست شوهر از آرايش و زينت خويش خودداري كند نيز، نشوز تحقق مييابد و همچنين اگر بدون اجازة شوهر از منزل خارج شود و مانند اين امور. ولي در اموري كه بر زن اطاعتش از مرد واجب نيست، اگر فرمان نبرد، نشوز تحقق نمييابد. بنابراين، اگر زن از انجام كارهاي منزل و نيازهايي كه مربوط به استمتاع مرد نيست سرباز زند، مثل: جارو كردن، خياطي، پخت غذا و حتي آوردن آب و آمادهسازي بستر خواب، ناشزه نميباشد».(1)

- نشوز زنان و وظيفۀ مردان در قبال آن:

مرد با توجه به حق مديريت و سرپرستي بر زن و پرداخت مهر و نفقه بايد در محدودۀ امور زناشويي به زن دسترسي داشته باشد و زن بايد فروتنانه خود را در اختيار شوهر قرار دهد. بنابراين، اگر زن از انجام اين وظيفة مهم سرباز زد، مرد ميتواند به نحور تدريجي كه هر كدام بر ديگري ترتب دارد و از ضعف رو به شدت مينهد، با زن «ناشزه» برخورد كند.

قرآن كريم سه راه حل را ارائه ميدهد:

الف- موعظه و اندرز به زن؛ كه هم راه پيشگيري از تحقق نشوز به هنگام ترس از آن و آشكار شدن علائم نشوز در زن ميباشد و هم در صورت تحقق نشوز، اولين قدم در راه درمان آن است.

گفتگو و اندرز و توجه دادن زن، به آثار زيانبار نافرماني او -چه دنيوي و چه اخروي- و باز گفتن احكام الهي و دستورات نبوي در اين زمينه، ميتواند تأثيرگذار باشد.

ب- در صورت عدم تأثير شيوة اوّل و ادامة نشوز زن، مرحله دوري گزيني از زن فرا ميرسد. در اين مرحله، مرد به عنوان قهر و هجر از زن، در بستر از وي كناره ميگيرد؛ مثلاً به هنگام خواب، پشت به زن كرده، عدم رضايت خود را از رفتار وي آشكار ميسازد؛ به آن اميد كه همين واكنش خفيف سبب تنبيه و توجه زن گردد.

در اختيار داشتن قلب مرد و جلب توجه عاطفي او، مهمترين خواسته يك زن است. او در آغوش مرد بودن را -بيش از ارضاي تمايلات جنسي- دليلي بر نفوذش در قلب مرد ميداند. از اين رو، بسترگريزي مرد بسيار از زنان را متنبّه ميسازد.

ج- در صورتي كه موعظه و هجر سودي نبخشيد، مرد ميتواند زن را تنبيه كند.

تعبير به «واضربوهن» صريح در اذن قرآن جهت تنبيه زنان ناشزه توسط شوهران است. البته همانطور كه در روايات و كلمات فقها آمده است، بايد اين تنبيه خفيف و ملايم باشد كه به كبودي و شكستگي و يا خوني شدن اندام نرسد.(2) البته با رفتاري كه سابقاً با همسر داشته ايد، نشان مي دهد كه اگر درست عمل كرده باشيد، با ناراحتي تان اذيت شده و سريعاً در روحيه اش تأثير مي گذارد. تا آنجايي كه مي شود اين مرحله توصيه نمي شود و غالباً هم جواب نمي دهد؛ آنچه كه ماندگاري دارد و در اين گونه مسايل مؤثر است، تنبيه عاطفي است نه تنبيه بدني! اين واكنش، در واقع نشانگر نهايت نارضايتي شوهر از نافرماني همسر است و اگر زني به زندگي زناشويي علاقمند باشد و به ادامۀ زندگي در كنار شوهر دلبسته باشد، متنبه ميشود و به خواست شوهر تن ميدهد.

- نكاتي كه توجه به آنها ضروري است:

1- مرد هرگز حق ندارد به بهانۀ اعمال اين امور، بر زن تعدي كند. هدف از انجام اين امور اطاعت پذيري زن است. بنابراين، وقتي زن از نافرماني و نشوز دست كشيد، در هر يك از اين مراحل سه گانه كه باشد، مرد حق تعدي و ستم و انتقال به مراحل شديدتر را ندارد. بدين معنا كه براي انتقام از آنچه زن انجام داده است و به آزار و ستم بر او نپردازيد و از ادامة تنبيه او دست برداريد.

2- يكي از ويژگيهاي زنان شايسته اين است كه زنان در امور زناشويي همواره در برابر شوهر مطيع و فروتنباشند. اين امر باعث تحكيم روابط خانواده مي شود. نشاط خانه كه به نوعي اجتماع كوچك محسوب مي شود، پيروزي و سربلندي اجتماع و جامعه را در بر دارد. البته بر شما لازم است انگيزههاي زن از نشوز را مورد بررسي قرار دهيد تا ريشه اي تر به مسأله نگاه كرده باشيد.

3- در پايان بحث ذكر اين نكته ضروري است كه شالودۀ زندگي زناشويي بايد بر عشق و عاطفه و وفاداري استوار باشد. اخلاق، نقش اساسي در زندگي زناشويي دارد و صرف عمل به قوانين و بدون گذشت و محبت و مدارا، روابط زوجين را به دو شريك تجاري كه هر يك از ديگري ميترسد و با گرفتن چك و سفته و ضمانت هاي كتبي و مانند آن مراقب يكديگرند، تبديل خواهد كرد.

مردان بايد از موقعيت خويش در خانواده سوء استفاده نكنند و با احسان و نيكوكاري در حق زنان و پرواي الهي در تصميمگيريها، از پاداش الهي بهرهمند شوند.

پينوشتها:

1. ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج4، ص150، انتشارات دارالكتب اسلاميه، 1368ش.

2. سيد محمّدحسين طباطبائى، الميزان، ج4، ص 345، قم، اسماعيليان، 1371ش.

وظايف همسر در قبال شوهر وبالعكس را از نظر اسلام لطفا توضيح دهيد؟
زندگي زناشويي قوام، تحكيم و استمرارش به محبت، دوستي، تفاهم، احترام متقابل و به رسميت شناختن و رعايت حقوق همديگر است. دين اسلام براي آن كه محيط و اجتماع كوچك ...

وظايف همسر در قبال شوهر وبالعكس را از نظر اسلام لطفا  توضيح دهيد؟

زندگي زناشويي قوام، تحكيم و استمرارش به محبت، دوستي، تفاهم، احترام متقابل و به رسميت شناختن و رعايت حقوق همديگر است. دين اسلام براي آن كه محيط و اجتماع كوچك خانواده قوام پيدا كند و تداوم يابد، براي هر يك از زن و شوهر حقوقي در نظر گرفته و در مقابل اين حقوق وظايفي را نيز براي آنان تعيين كرده است؛ چرا كه خداوند هر جا حقي در نظر گرفته، تكليفي را هم مقرر نموده است.

- وظايف زن و شوهر نسبت به يكديگر از ديدگاه اسلام:

الف) وظايف مشترك بين زن و شوهر:

اين وظايف، آنهايي هستند كه انسجام عاطفي و معنوي بيشتري در خانواده ايجاد مي كنند. عمده ترين اين وظايف عبارت است از:

1- مهر ورزي دو همسر نسبت به يكديگر: زن و شوهر بايد نسبت به هم مهر و محبت داشته باشند و به ويژه اين احساس را به يكديگر ابراز كنند.

2- احترام و تكريم يكديگر: همسران بايستي خود را عادت دهند در هر شرايطي، رفتارشان از چارچوب احترام و حفظ حرمت طرف مقابل خود خارج نشود.

3- بردباري و شكيبايي در برابر ناملايمات: زندگي خانوادگي، به ويژه در اوايل آن همراه با مشكلات و مسائل بسياري است. براي مقابله با اين مشكلات، زوجين بايستي تدابير لازم را بينديشند و به كار ببرند. يكي از اقدامات اساسي كه در برابر همه مشكلات لازم است، برخورداري از روحيه بردباري و صبر در مقابل محروميت ها و سختي هاست.

4- احترام به وابستگان همسر.

ب) وظايف اخلاقي شوهر نسبت به زن:

1- محبت ابتدايي نسبت به همسر: محبت بين زن و مرد در صورتي مطلوب و كامل است كه ابتدا توسط شوهر اظهار شود. در مقابل اين اظهار محبت، معمولاً عكس العمل زن، يك ارتباط متقابل توأم با محبت فراوان و گسترده است. اگر شوهري انتظار داشته باشد كه همسرش نسبت به او ابراز محبت و علاقه بكند، بدون آنكه خود او در اين كار پيش قدم شود، در ايجاد يك زندگي مطلوب و توأم با صميميت عاطفي موفق نخواهدبود.

2- احترام به همسر: مرد بايستي به همسر خود، بخصوص در حضور ديگران احترام بگذارد. اين احترام بايد توأم با صميميت و مهرباني باشد. زن نيازمند دريافت محبت و احترام از شوهر است، به ويژه هنگامي كه در حضور دوستان و آشنايان قرار داشته باشد. اين امر باعث مي شود كه زن از داشتن شوهر احساس افتخار و سربلندي كند و اين احساس، شوق او را به زندگي زناشويي، و آمادگي وي را براي گذشت و بردباري در برابر محروميت ها و سختي هاي احتمالي بيشترمي كند.

3- خوشرويي و خوش خلقي: مرد چون از قدرت جسمي و فيزيكي بيشتري نسبت به زن برخوردار است بايد مراقبت كند در مواقع ناراحتي و خشم، تندي ها و سخت گيري هاي بيجا نداشته باشد. بر عكس،او بايد در ايجاد يك فضاي آرام، صميمي و اطمينان بخش در محيط خانواده خود بكوشد. بدخلقي شوهر در خانواده باعث دلزدگي همسر و ديگر اعضاي خانواده خواهد شد. اين امر كاهش نفوذ گفته ها و دستورهاي مرد بر روي آنان را به همراه دارد و در روند شكل گيري خصوصيات رواني و تربيتي كه از وظايف بسيار مهم خانواده است، ايجاد اختلال و مشكل مي كند.

4- ايجاد آسايش و توجه به نيازهاي خانواده ـ از وظايف مهم شوهر آن است كه نسبت به وسع و توان خود براي اعضاي خانواده گشايش ايجاد كند. شوهر بايستي روحيه توجه به نيازهاي زن و فرزندان را در محيط خانه داشته باشد و در بين كارهاي خود براي رسيدگي به امور مختلف خانه برنامه ريزي كند . توجه به امور خانه از قبيل تهيه مايحتاج و خواسته هاي احتمالي همسر يا فرزندان از خصوصياتي است كه هم حكايت از توجه شوهر به كانون خانواده دارد و هم در همسر اطميناني نسبت به شوهر به وجود مي آورد كه حتي در مواقع تنگدستي و مشكلات مالي او وظيفه خود مي داند مراعات حال شوهر را بكند، چون از اين نكته آگاه است كه اگر چيزي در دسترس شوهر باشد از خانه و خانواده دريغ نخواهد كرد.

5- احساس غيرت نسبت به همسر: مرد بايد همچون حصاري زن را در حمايت و مراقبت قرار دهد. اين حالت، هم بايد در مراقبت نسبت به عفاف و پاكدامني زن باشد و هم در توجه به نيازهاي عاطفي او. توجه مرد به عفاف همسر خويش شرط اوليه حفظ حريم خانواده و حفظ سلامت اخلاقي آن است. حالت غيرت و حميت مرد اثر ديگري نيز در روحيه و رفتار زن دارد، به اين صورت كه در او احساس امنيت و اعتماد در پناه شوهر به وجود مي آورد كه يك احساس لذت بخش و مطلوب براي اوست و در افزايش عشق و محبت وي به شوهر مؤثر است.

6- از اشتباهها و لغزشهاي زن صرف نظر كند: او را مورد عفو قرار دهد؛ زن را احترام و تجليل كند؛ در كارهاي خانه به وي كمك نمايد و هرگز او را مورد اذيت و آزار قرار ندهد، قرآن در اينباره ميفرمايد: «فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلاَ  تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا»(1) يا به نيكي و خوشي آنان را نگهداريد و يا به نيكي رها كنيد و روا نيست كه آنان را آزار دهيد.

ج) وظايف اخلاقي زن نسبت به شوهر:

1- اطاعت از شوهر: اطاعت از شوهر و خود داري از نافرماني او، از وظايف اوليۀ زن است. شكي نيست كه غرض از اطاعت زن، فرمانبرداري او از شوهر است در اموري كه مخالف احكام الهي نباشد، زيرا در همه حال حكم خداوند متعال بر حكم بشر مقدم است. پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند: «زني نمي تواند حق خدا را ادا كند مگر اين كه حق شوهرش را ادا كند.»(2)

2- خوب شوهر داري: زن اگر به فن خوب شوهرداري آشنا باشد، مي تواند با انجام وظايفي كه خداوند بر عهدۀ او مقرر فرموده، خانه را به صورت «بهشت برين» درآورد و از شوهر و فرزندان خود، افرادي لايق، پويا، خلّاق و آبرومند بسازد و خانه را محل آسايش و فضيلت و خوشبختي قرار دهد.

شوهرداري در اسلام اهميت بسيار زيادي دارد و در همين رابطه امام علي(ع) مي فرمايند: «جهاد زن خوب شوهرداري است.»(3)

3- خوش اخلاقي: زن خوش اخلاق، در زندگي مشترك با همسر خود، زيبايي كلام و جذابيت بيان، زبان تشويق و ترغيب و تأييد و تكريم را سرمايۀ ارزشمند زندگي خويش مي داند و هيچ فرصتي را براي «ابلاغ پيام» و «ابراز محبت» به شوهر از دست نمي دهد و لذا در تاريكي هم با همسر خويش با زباني لين و آرام، شيرين و پرمعنا، گيرا و آرام بخش و به دور از اضطراب و تنش سخن مي گويد.

پيامبر اسلام(ص) مي فرمايند: «هر زني كه شوهرش را با زبانش بيازارد، خداوند هيچ كار واجب و مستحبي را از او نمي پذيرد و هيچ كار نيكش را قبول نمي كند تا وقتي كه شوهرش را راضي كند.» اگر چه روزها روزه بگيرد و شب ها به عبادت مشغول شود.»(4)

4-احترام به شوهر: زن آگاه و مهربان به خوبي مي داند كه همۀ انسان ها ذاتاً محبت پذير و قهرستيزند، همۀ انسان ها تكريم پذير و تنبيه گريزند. هر كس به شخصيت خويش علاقه مند است و دوست دارد ديگران به او احترام بگذارند و هر كس كه شخصيت او را محترم بشمارد محبوبش واقع مي شود.

5-اظهار عشق و علاقه نسبت به شوهر: اگر شوهر بداند كه محبوب واقعي زنش نيست، احساس بي كسي، تنهايي و غربت مي كند و هميشه پژمرده، غمگين و ناراحت و مضطرب است. ليكن زن نيك انديش و مهربان، محبت و دوستي خود را نسبت به شوهرش به زبان آورده و عشق و علاقه ي خود را در قالب واژه هاي طيب و زيبا و پر مفهوم عينيت مي بخشد.

6-استقبال گرم از شوهر: يكي از سنت هاي بسيار نيكوي مسلمانان اين است كه هرگاه به يكديگر مي رسند، «سلام» مي كنند، زيرا سلام كردن ايجاد انس، الفت و محبت مي كند، كينه ها و كدورت ها را مي زدايد. بنابراين دو زوجي كه نياز به صداقت و صميميت بيشتري دارند، اين دستور الهي را بيشتر بايد رعايت نمايند.

7-تهيۀ غذاي مناسب: امام صادق(ع) مي فرمايند: «بهترين زنان شما(مسلمين) زني است كه خوشبو و خوش دستپخت باشد.»(5)

8- زينت و آرايش براي شوهر.

پي نوشت ها:

1. بقر(2) آيۀ 231.

2. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، مؤسسة آل البيت، قم، 1408 ه.ق. ج2، ص552.

3. محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه.ق. ج3، ص252.

4. همان، ج103، ص244، ح 15.

5. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسايل الشيعه، دار التراث العربي، بيروت، 1391 ق. ج14، ص15.

آیا كار كردن برای زنان در بیرون از منزل ارجحیت دارد؟
از منظر اسلام و معارف دینی منعی برای كار كردن خانم ها در بیرون از منزل نیست. اما از آن جایی كه وظیفه اصلی زنان، فروزان ساختن مشعل پر مهر و صفا و صمیمیت ...

آیا كار كردن برای زنان در بیرون از منزل ارجحیت دارد یا اینكه خانه داری برای او بهتر می باشد؟

از منظر اسلام و معارف دینی منعی برای كار كردن خانم ها در بیرون از منزل نیست. اما از آن جایی كه وظیفه اصلی زنان، فروزان ساختن مشعل پر مهر و صفا و صمیمیت خانواده و حفظ اساسی و بنیان این كانون هدایت است، نباید بهانه حضور در عرصه فعالیت های علمی و اجتماعی و كاری باعث انحطاط شأن و منزلت انسانی زنان و وظایف مادری ایشان گردد. زیرا این امر زمینۀ از هم گسیختگی نظام خانواده و فرو پاشی آن را فراهم می كند و بی بندوباری و فساد اخلاقی را دامن می زند.

آنچه اسلام بدان توصیه كرده، در راستای حفظ عفّت زن است.خروج زن از منزل و حضور او در صحنه اجتماع و عرصه های علمی و .... با رعایت موازین و حدود شرعی مانعی ندارد، به ویژه گاهی  ضرورت حكم  می كند كه زن در برخی موارد حضوری فعّال داشته باشد، مثلا وجود پزشك زن برای بیماری های مخصوص زنان - كه نوعا با لمس و نگاه به نقاط مختلف بدن همراه است - برای جامعه اسلامی یك ضرورت اجتماعی در همه دوران هاست. نیز دارا بودن معلم و استاد  زن برای دختران  ضرورت است و ضرورت آن روشن است. لذا كار كردن برای رفع نیاز های جامعه اسلامی از این جهت منعی ندارد. اما باید مراقب بود كه به فروزان ساختن مشعل پر مهر و صفا و صمیمیت خانواده و حفظ اساسی و بنیان این كانون آسیبی نرسد. البته تشخیص این مساله به خود فرد و شرایط جامعه  واگذار شده است.

موفق باشید

تا چه حد مورد احكام و اشاره دین مبین اسلام و فرمایشات ائمه هدی است؟
زندگی مشترك یك ارتباط دو سویه بین دو نفر است كه در تمامی ابعاد جسمانی و روانی شریك یكدیگرند. اگر چه « وظایف » محدوده عمل آدم ها را مشخص می كند ...

رفتار با همسر و تبعیت از شوهر تا چه حد مورد احكام و اشاره دین مبین اسلام و فرمایشات ائمه هدی است؟

زندگی مشترك یك ارتباط دو سویه بین دو نفر است كه در تمامی ابعاد جسمانی و روانی شریك یكدیگرند. اگر چه « وظایف » محدوده عمل آدم ها را مشخص می كند، ولی یك زندگی گوارا و دلنشین را نمی توان تنها بر حسب تذكر وظایف افراد، شكل داد. وظایف برای پیشگیری از تخطی افراد است، نه شكل دهنده یك زندگی زیبا و دلچسب. یك زندگی مشترك مناسب، مهر و ارادت می طلبد، ایثار و گذشت دارد، احترام گذاشتن به احساسات و عواطف همسر دارد، خوش رویی و خوش گویی می خواهد، آغوش و نوازش و شور و مهر و عشق نیاز دارد. گذشتن از خواسته های خود در مسیر رضایت و رفاه و راحتی شریك زندگی خود را به همراه دارد و .....

اگر زن و شوهر، با تفاهم كامل و دوستي و صميميت ، محيطي با صفا در خانه ايجاد كنند، آنها نه تنها با اين كار، فرزنداني شايسته و با ادب پر استعداد پرورش مي دهند، بلكه خودشان نيز از اين محيط سالم نيرو مي گيرند و زندگي آنها همواره پر فروغ و با نشاط خواهد بود.

لذا محيط سالم خانواده، فضاي بسيار مناسبي است براي شكوفا شدن استعدادهاي فكري و روحي و جسمي فرزندان، تا بتوانند، به سعادت خود و اجتماع كمك كنند.

پيامبر گرامي اسلام فرمود: مابني بناء في اسلام احب الي الله عزوجل من التزويج؛ هيچ بنايي در اسلام، نزد خداوند عزوجل، محبوبتر از (كانون ) ازدواج نيست.(1)

در ادامه به برخی از آداب شوهرداری یا همان نحوه رفتار با شوهر اشاره می شود:

1- آرامش بخشيدن

قرآن می فرماید: «و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها»؛(2)از نشانه هاي پروردگار اين است كه همسري از خودتان آفريد تا نزد او آرام گيريد.

نظام خانواده به تناسب روحيات و توان زن و مرد، برنامه ريزي مي شود، يكي از وظائف مهم بانوان، تعديل عواطف و مهيا كردن فضاي آرام و با صفا در ميان خانه است، بانوان به لحاظ لطافت و حساسيت روح ، مسئول تنظيم آرامش و صفاي خانواده مي باشند.

اگر مردي بر اثر ضعف نفس، و يا برخورد با مشكلات و سختي روح و يا به هر دليل موجه يا ناموجه، عصباني شد، بر يك بانوي فهميده لازم است، بيش از آنكه خود را رقيب حساب كند، همانند يك پرستار دلسوز، به فكر آرام كردن روح و روان شوهر و اهل خانه باشد و اين كار اگر چه از دو طرف لازم است ولي مسئوليت بيشتر به عهده زن است لذا قرآن از زن ها بعنوان آرامش دهنده ياد نموده است.

پس همواره درمنزل هم چون گل شكفته، در گلستان خانواده شادي آفرين باشيد. گره از ابرو باز كنيد. سنگ صبور خانواده باشید.

2- به شوهر خود در امور دين و دنيا كمك كنيد

امام صادق (ع) می فرماید: ثلاثه للمؤمن فيها راحة ... و امراة صالحة تعينه علي امر دنيا و الاخرة  (3) سه چيز براي مؤ من راحتي است، از جمله: زن شايسته اي كه كمك كار او در دنيا و آخرت باشد.

يك بانوي فهميده علاوه بر انجام مسئوليت خانه و امور تربيتي فرزندان، و وظائف ديني خود، به شوهر خويش در راه انجام كارهاي نيك پسنديده نيز كمك كند، زن مي تواند بهترين تشويق كننده مرد در انجام واجبات و ترك محرمات، و بالاتر از آن ، انجام مستحبات و ترك مكروهات باشد.

پذيرا شدن ميهمان با روي باز از طرف زن و يا توصيه به صله رحم و يا انفاق به نيازمندان، دقت و مراقبت در انجام امور ديني مثل نماز و روزه و خمس و مانند اينها همراه با قناعت و ايجاد فرصت كار خير، مي تواند كمك مهمي به شوهر باشد.

بعد از عروسي حضرت فاطمه و حضرت علي پيامبر اكرم از حضرت علي عليه السلام پرسيدند خانواده خود را چگونه يافتي ؟ ايشان جواب داد: (نعم العون علي طاعة الله)فاطمه را بهترين كمك در راه فرمانبرداري خدا يافتم.(4)

3- امانت داري

زن بايد نسبت به اموال و اسرار شوهر امين باشد.

پيامبر اكرم (ص ) از خداوند عزوجل نقل مي كند كه فرمود: وقتي بخواهم خير دنيا و آخرت را براي مسلماني گرد آورم چهار چيز به او مي دهم...زوجه مؤمنة تسره اذا نظر اليها و تحفظه اذا غاب عنها في نفسها و ماله (5) یكی از آنها  زن با ايماني است كه در نبودن شوهر عفيف و در اموال شوهرش امين باشد.

يكي از صفات مهم كه بانوان بايد آن را به شدت رعايت كنند امانت داري است ، طبيعت و صميميت زندگي مشترك ايجاب مي كند كه زن و مرد، نسبت به برخي اسرار يكديگر آگاه شوند و مي بايست، تا آخر عمر آن را در سينه نگاه دارند.

حفظ عفت براي زن در وقتي شوهر غايب است و دوري از نامحرم و با ديگران سخنان تحريك آميز نگفتن، مقتضاي امانت و عفت است .

اسرار خانوادگي همانند كمبودهاي اقتصادي ، يا روحي و اخلاقي و يا نواقص جسمي ، همه و همه بايد مثل يك امانت نگه داري شود، زن يا مرد كه نتوانند زبان خود را كنترل كنند و نسبت به آبروي خود و همسر خود و يا خانواده بي اعتنا باشند، زندگي موفقي نخواهد داشت.

هر چه در خانه مي گذرد و يا گفته مي شود، مخصوصامسائل زناشويي قابل بازگو كردن نيست ، هر چند طرف شما پدر يا مادر و مانند اينها باشد.

4- كم خرج بودن

 پيامبر اكرم (ص ) فرمود:المراة الصالحة احد الكاسبين .(6) همسر شايسته يكي از دو كاسب است .

يكي از وظائف مهم زن، تعديل خواسته هاي خويش نسبت به در آمد زندگي مي باشد، زن نبايد تنها به خواسته هاي خود و يا فرزندان و يا مخارج زندگي نظر كند، و امكانات و مخارج مرد را ناديده بگيرد، و با ناراحتي و خشم و بهانه گيري را تلخ و سخت نمايد.

آري طبق آن حديث شريف، هرگاه زن با عقل و سليقه خود خوشبختي خانواده را تاءمين كند، اثر كار او كمتر از كسب و كار شوهر نيست، زيرا حفظ درآمد همانند تلاش براي درآمد ارزشمند است و در روايتي حضرت فاطمه به حضرت علي (ع) فرمود:

5- اطاعت 

امام صادق(ع) فرمود: زن وقتي از شوهرش نيز اطاعت كند از هر دري از درهاي بهشت كه خواست ـ می تواند ـ وارد شود.(7)

اطاعت و فرمانبرداري ، لازمه مديريت مرد در خانه و لازمه صفا و صميميت محيط خانواده است، اين اطاعت، نسبت به مسائل جنسي و اموري كه مربوط به مسائل زناشوئي و كاميابي، و هر چه مربوط به اين مسئله است جنبه واجب دارد، هم چنان كه در خروج از خانه نيز واجب است زن از مرد اجازه بگيرد.

بر این اساس در اوامر و نواهي الهي (یعني آنچه شرعا بر زن واجب یا حرام است مثل نماز یا ترك گناه ) امر و نهي و رضایت و عدم رضایت واذن و عدم اذن شوهر اثري ندارد، بلكه بر زن واجب است مطیع شرع مقدس باشد نه دستور شوهر ، اما در مورد خروج از منزل و پوشیدن لباس و انجام مستحبات باید مطیع شوهر باشد، مگر این كه شوهر از او بخواهد كه بدون رعایت حجاب و یا با لباس مهیج یا با آرایش از خانه بیرون رود كه در این صورت اطاعت لازم نیست. بنابراین حد اطاعت از شوهر تا آنجا است كه مخالف دستور الهی نباشد.

اما در امور ديگر جنبه توصيه و لازمه نظم و سعادت خانواده و موجب صفاي بيشتر خواهد بود، البته مساله اطاعت در بسياري از موارد جنبه متقابل دارد، و تا آنجا كه شرع و عقل مجاز مي دانند و مسائل ضد اخلاقي در بر نداشته باشد، توجه به خواسته هاي به جاي همسر فهميده مانعي ندارد، و چه بسا موجب افزايش محبت است. البته سخن در اطاعت جائز است، وگرنه اگر زن يا مرد، درخواست نامشروع و حرامي داشته باشند، چه در امور جنسي و چه در امور ديگر قابل پذيرش نيست، و هيچ بانویي حق ندارد، بخاطر شوهر خود را به حرام آلوده كند، حجاب و عفت او نيز از واجبات است، و اگر شوهري در اثر بي غيرتي، همسر خود را وادار به بي حجابي و يا بد حجابي و يا وارد شدن در مجالس حرام و غنا و اينگونه امور كند، بر زن حرام است كه از او اطاعت كند، بلكه مي بايد شوهر خود را از حرام باز دارد.

 برای آگاهی بیش تر، ر.ك :

- نقش دین در خانواده ،نوشته صادق احسان بخش

- آیین همسرداری , ابراهیم امینی , انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی

- جوانان و انتخاب همسر, علی اكبر مظاهری , انتشارات پارسایان

- اخلاق در خانواده، نوشته حسین مظاهری

- بهشت خانواده، مصطفوی

- تا ساحل آرامش اثر آقای عباسی

- گلبرگ زندگی اثرحسین دهنوی ، انتشارات خادم الرضا

- صمیمانه با عروس و داماد اثر محمود اكبری ، انتشارات نور الزهراء

پی نوشت ها :

1. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 ه.ق، ج3، ص383.

2. روم (30) آیه 21.

3.ثقة الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجري شمسی، ج 5، ص 327.

4. علامه مجلسي، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق ، ج43، ص 117.

5. ثقة الاسلام كليني، الكافي، ج5، ص 327.

6. علامه مجلسي، بحار الأنوار، ج73، ص 60.

7. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج3، ص 441 .

میخواهم تا بیشتر در مورد حقوق همسر و مادر آگاهی یابم تا ...
اولا باید تلاش شود كه رفتار و اخلاق و برخورد خود را به گونه ای مدیریت كنیم كه رضایت هر دو را جلب كنیم یا لااقل رضایت یكی را جلب می كنیم باعث ناراحتی و خشم ...

میخواهم تا بیشتر در مورد حقوق همسر و مادر آگاهی یابم تا بتوانم مشكلاتی را كه بین مادر و همسرم وجود دارد از بین ببرم؟

اولا باید تلاش شود كه رفتار و اخلاق و برخورد خود را به گونه ای مدیریت كنیم كه رضایت هر دو را جلب كنیم یا لااقل رضایت یكی را جلب  می كنیم  باعث ناراحتی و خشم دیگری نشود.

مهم ترین چیزهایی كه به عنوان وظایف فرزندان یا حقوق والدین در آیات وروایات آمده، به شرح زیر است:

 احسان ونیكی به والدین، تعظیم و احترام والدین در گفتار و رفتار، نهایت تواضع وخشوع در برابر آنان، دعا و استغفار در حق آنان، شكر و سپاس خدا به خاطر نعمت وجود والدین، نرنجاندن آنان.

افزون برحقوقی كه در آیات برای والدین شمرده شده، وظایفی نیز در روایات برای فرزندان در مورد پدر و مادر بیان شده كه مهم ترین عبارتند از:

شناخت حقوق آن ها و دقت در ادای آن، معرفت به جایگاه والدین در نظام آفرینش و نزد خدا، آنان را اصل و ریشه و خود را فرع و شاخه و نیازمند دعا و استغفار آنان دانستن، همان گونه كه جهت احترام نباید پیامبر را به اسم صدا كرد، پدر و مادر را نیز نباید به اسم صدا كرد، برفرزند لازم است هنگام راه رفتن جلو و پیشاپیش والدین راه نرود، موقع نشستن مواظب باشد جلوی آنان ننشیند و به پدر و مادر پشت نكند، موقع حرف زدن صدای خود را بلندتر از صدای آنان نكند. خوشخویی و گشاده‏رویی در برابر آنان، تلاش برای تأمین نیازهای آنان پیش از درخواست.

برادر گرامی!

سوال شما بسیار كلی است . ایجاد رابطه خوب بین مادر وهمسرتان، بیش تر به نحوه برخورد و رفتار شما و ایشان بستگی دارد . در فرض وجود مشكل برای راهنمایی و حل مشكل نیاز به توضیحات دارد. كه در صورت تمایل در مكاتبات بعدی بنویسید تا پاسخ دهیم.

اما بیان حقوق والدین و همسر نیز از فرصت پاسخگویی به سوال خارج است و بیش تر باید با مطالعه كتاب های مفید در این زمینه اطلاعات خود را بالا ببرید. البته ما در بالا به تعدادی از حقوق والدین اشاره كردیم كه می توانید در خصوص آن ها در آیات و روایات به تحقیق پرداخته و یا در صورت تمایل در مكاتبات بعدی توضیحات بخواهید تا راهنمایی كنیم. با این همه، ما در این زمینه تنها به دو نكته اشاره كرده و در پایان كتاب هایی را دراین زمینه معرفی می كنیم:

1- خداوند متعال نعمت هاي فراواني به ما ارزاني داشته؛ پدر و مادر جزو نعمت هایی است كه  به انسان عنایت فرموده است . قدردانی و سپاس از این نعمت خداوندی مانند سایر نعمت ها بر هر انسانی لازم و واجب است.

بهترین احترام و قدرشناسی از والدین ، محبت و اطاعت از آن‏ ها است.بر اساس آیات و روایات فراوانی كه بر ضرورت نیكی به پدر و مادر و بدون خشونت سخن گفتن با ایشان تأكید دارد، بی توجهی و بی احترامی به پدر و مادر و نافرمانی از والدین، از گناهان كبیره محسوب می‏شود. این مسئله به قدری مهم است كه پیامبر اكرم (ص) فرمود: "خشنودی خداوند در گرو خشنودی والدین و خشم او در گرو خشم والدین است". (1)

بنابراین جلب رضایت والدین و اطاعت از پدر و مادر تا آن جا كه موجب ترك واجب یا انجام معصیت نشود ،لازم است.

2- احترام به خواسته همسرتان را نیز فراموش نكنید. همراهی او نقش موثری در موفقیت های شما در كار و فعالیت های اجتماعی دارد. زیرا زندگی مشترك بین زن و شوهر، یك ارتباط دو سویه بین دو نفر است كه در تمامی ابعاد جسمانی و روانی شریك یكدیگرند. بدیهی است یك زندگی مشترك مناسب، مهر و ارادت می طلبد، ایثار و گذشت دارد، احترام گذاشتن به احساسات و عواطف همسر دارد، خوشرویی و خوشگویی می خواهد، آغوش و نوازش و شور و مهر و عشق نیاز دارد. گذشتن از خواسته های خود در مسیر رضایت و رفاه و راحتی شریك زندگی خود را به همراه دارد و ... اگر چه « وظایف » محدوده عمل آدم ها را مشخص می كند، ولی یك زندگی گوارا و دلنشین را نمی توان تنها بر حسب تذكر وظایف افراد، شكل داد. وظایف برای پیشگیری از تخطی افراد است،نه شكل دهنده یك زندگی زیبا و دل چسب.

بنا بر این نقش همسرتان را در كمك به شما در حل این مساله دست كم نگیرید.

در هر حال دو مسئله وجود دارد:

یكی احترام به پدر و مادر كه همیشه باید باشد.

دوم اطاعت از آن ها كه همیشگی نیست و مشروط به آن است كه سبب گناه یا ترك واجب و یا ظلم به دیگران مثل همسر و فرزندان نشود. اگر خواست و دستور والدین موجب گناه یا آزار و تضییع حق دیگران نشود و اختلال در زندگی و تربیت فرزند و مانند آن ایجاد نكند، اطاعت از آنان واجب است.

برای آگاهی بیش تر مطالعه كتاب های زیر مفید است:

- آیین همسرداری , ابراهیم امینی , انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی

- جوانان و انتخاب همسر, علی اكبر مظاهری , انتشارات پارسایان

- اخلاق در خانواده، نوشته حسین مظاهری

- بهشت خانواده، مصطفوی

 

پی نوشت :

1. بحار الأنوار، علامة مجلسي، مؤسسة الوفاء، بيروت ، 1404 ه ق، ج 71، ص 80.

در اسلام در این باره چه گفته شده است؟
جامعه با قانون اداره مي شود. ولي خانواده با صفا و صميميت و همكاري و همدلي. از اين رو احترام متقابل زن و شوهر نسبت به هم حكم عقل و شرع و شرط دوام و بقاء ...

اگر زنی با همسرش بد اخلاقی كند، فحش دهد و بی احترامی كند در اسلام در این باره چه گفته شده است؟

جامعه با قانون اداره مي شود. ولي خانواده با صفا و صميميت و همكاري و همدلي. از اين رو احترام  متقابل زن و شوهر نسبت به هم  حكم عقل و شرع و  شرط دوام و بقاء شيرازه زندگي و صفا و محبت بين آن ها است. تخلف هر يك از زن يا شوهر از اين اصل اساسي وِزر و وبال سنگين و گناه عظيمي را در پِي دارد. بر اساس آيات قرآن (1) و روايات وارده از معصومين عليهم السلام (2) بي حرمتي  نسبت به هر مؤمني - همسر باشد يا غير همسر - و فحش دادن به آنان  حرام و از گناهان كبيره است. و اگر آن فرد همسر يا ذوي الارحام يا ذوي الحقوق باشد گناهش بيشتر است.

برادر گرامی! زن و شوهر داراي حقوق متقابل هستند . همان گونه كه  اذيت كردن، فحش دادن و بي احترامي كردن به شوهرگناه بزرگي است و سبب باطل شدن حسنات و عبادت هاي زن مي شود، اگر شوهر نيز همين اقدام را بكند و يا زمينه ها و مقدمات نا سازگاري همسرش را فراهم كند. اولين كسي خواهد بود كه وارد جهنم مي شود. چنان كه پيامبر اكرم (ص)  مي فرمايد : مَنْ كَانَ لَهُ امْرَأَةٌ تُؤْذِيهِ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ صَلَاتَهَا وَ لَا حَسَنَةً مِنْ عَمَلِهَا حَتَّي تُعِينَهُ وَ تُرْضِيَهُ وَ إِنْ صَامَتِ الدَّهْرَ وَ قَامَتْ وَ أَعْتَقَتِ الرِّقَابَ وَ أَنْفَقَتِ الْأَمْوَالَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ كَانَتْ أَوَّلَ مَنْ تَرِدُ النَّارَ ثُمَّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلَي الرَّجُلِ مِثْلُ ذَلِكَ الْوِزْرِ وَ الْعَذَابِ إِذَا كَانَ لَهَا مُؤْذِياً ظَالِماً (3) يعني هر زن يا مردي  همسرش را اذيت كند نه نماز هاي او قبول مي شود و نه ساير عبادات  و كارهاي خوبي كه انجام مي دهد . چنين زن يا مردي اولين كسي است كه وارد جهنم مي شود اگر چه در تمام عمرش روزها روزه و شب ها تا صبح عبادت كرده باشد و هر روز بنده اي را در راه خدا آزاد كرده باشد و و اموال و دارايي خود را در راه خدا انفاق كرده باشد .

 سپس فرمود :  وَ مَنْ صَبَرَ عَلَي سُوءِ خُلُقِ امْرَأَتِهِ وَ احْتَسَبَهُ أَعْطَاهُ اللَّهُ (بِكُلِّ مَرَّةٍ) يَصْبِرُ عَلَيْهَا مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا أَعْطَي أَيُّوبَ عَلَي بَلَائِهِ وَ كَانَ عَلَيْهَا مِنَ الْوِزْرِ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ مِثْلُ رَمْلِ عَالِجٍ (4) يعني   اگر زني بد اخلاق باشد  و شوهرش به خاطر خدا بد اخلاقي او را تحمل كند و با صبر و بردباري با او سازگاري داشته باشد، خداوند ثواب صابران در راه خدا را به او مي دهد . ثوابي همانند ثواب حضرت ايوب پيامبر (ع) كه بر آن همه بلاها صبر كرد و براي آن زن به خاطر  بد اخلاقي اش گناهي خواهد بود به اندازه ريگ بيابان ها. اين گناهان تا زماني است كه زن يا شوهر رضايت همسرش را جلب نكرده باشد. اما وقتي رضايتش را  جلب كرد  خداوند همه گناهان وي را مي آمرزد.

قدس عزيز!  خدمتگزار شما از باب دلسوزي مي خواهد يك نكته مهم را به شما يادآوري كند تا با رعايت آن از بسياري از مشكلات و ناراحتي ها راحت شويد .و در پايان چند كتاب نيز جهت مطالعه پيشنهاد مي شود.

نكته خدمتگزار: همسر داري نوعي جهاد و آزمون عظيم الهي است. سعي كنيم و از خداوند عاجزانه التماس كنيم تا ما را در اين جهاد بزرگ و آزمون عظيم موفق و سر فراز كند. اداره خانواده مانند اداره كردن هر نهاد و سازماني نيازمند مديريت صحيح است .مديري موفق است كه اولا ريزه گير نباشد، ثانيا اصل اساسي تغافل را رعايت كند. امير المؤمنين (ع) مي فرمايد: «أشرف أخلاق الكريم تغافله عمّا يعلم؛(5) شريفترين و ارزندهترين اخلاق انسانهاي بزرگوار تغافل از چيزهايي است كه ميداند». يعني عيب و خطا و اشتباهي كه از همسر، فرزند، و يا شاگرد و زير دستت مي بيني يا مي شنوي طوري وانمود كن كه او خيال كند شماچيزي نديدي و نشنيدي. زيرا وقتي ريزه گير شدي و به هر چيز ريز و درشتي گير دادي و يا اصل تغافل را رعايت نكردي براي هر عيب و خطايي زبان سرزنش و ملامت داشتي و يا خواستي دلسوزانه جهت تذكر امر و نهي كني ، طرف مقابل لجاجت و مقاومت و مخالفت خواهد كرد. چنان كه حضرت علي (ع)مي فرمايد:«الافراط في الملامة يشب اللجاجة؛(6) زياد ايراد و اشكال كردن، ملامت و سرزنش نمودن به خاطر كارهاي خلاف، سبب شعلهور شدن آتش لجاجت ميگردد».

از اين رو آن حضرت ميفرمايد:

«عاقل آن نيست كه هر كار خلافي را از كسي ديده، به رخ آن طرف بكشد، تذكر دهد و يا ملامت نمايد، بلكه عاقل كسي است كه نصف عيبها و ايرادها را نديده و نشنيده بگيرد و آن را ندانسته به شمار آورد».(7)

كتابهای زیر را تهیه و با دقت و حوصله مطالعه كنید و راهكارهای آن را به كار بنديد.

1ـ آیین همسرداری، نوشته ابراهیم امینی؛

2ـ آیین مهرورزی، نوشته محمدرضا كاشفی؛

3ـ همسران برتر، نوشته دكتر افروز

پينوشتها:

1. به تفسير آيات 11 سوره حجرات و 67 و 212 بقره و آيه 1 سوره الهمزه رجوع شود.

2. به وسايل الشيعه، ج9، ص42 و الكافي ج2 ، ص 325 رجوع شود.

3. وسايل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج 20، ص 163، چاپ مؤسسه آل البيت، قم، سال انتشار 1409ق.

4. همان

5. معجم الفاظ غرر الحكم و دررالكلم، عبد الواحد بن محمد تميمي آمدي، ص 823، انتشارات دفتر تبليغات، قم، 1366 ش

6. همان، ص 854.

7. همان، ص 823.

در چه مواردی اجازه زن برای انجام كار شوهر لازمه؟
قوامیت مردان بر زنان به صورت عام و در روابط بین همسران به صورت خاص، كه به ولایت مرد بر زن می انجامد و در آیه ای از قرآن: "الرجال قوامون علی النساء" ...

در اسلام روایته كه زن بدون اجازه شوهر نمی تونه مثلا به بیرون بره یا برای انجام بعضی از كارها اجازه شوهر واجبه، من سوالم برعكسه این موضوعه. در چه مواردی اجازه زن برای انجام كار شوهر لازمه؟ این سوال خاص من رو هم بی زحمت جواب بدین: مثلا برای كشیدن قلیان اگر زن بگوید من راضی نیستم كه قلیان بكشی، مرد بدون اجازه او می تواند این كار را بكند؟ اگر این كار را بكند( تا حد كم) آیا باید بترسد كه این كار یه بلایی در دنیا یا آخرت به او وارد می كند؟

قوامیت مردان بر زنان به صورت عام و در روابط بین همسران به صورت خاص، كه به ولایت مرد بر زن می انجامد و در آیه ای از قرآن: "الرجال قوامون علی النساء"(1) بدان اشاره شده است، به معنای سلطه، زورگویی و اجحاف مردان نسبت به زنان نیست، بلكه همان گونه كه لغت شناسان و به تبع آنان بیشتر مفسران گفته اند، واژه ی "قوام" به معنای سرپرستی، كارپردازی و نگهبانی است و در حقیقت مرد برای زن و خانوادۀ خود حكم تكیه گاه و مأمن و رفع كنندۀ نگرانی ها را دارد.

از آن جا كه خانواده یك واحد كوچك اجتماعی است، طبیعی است كه - مانند یك اجتماع بزرگ - رهبری و سرپرستی واحدی را می طلبد. بنابراین، این مسئولیت به جهاتی و به لحاظ خصوصیاتی كه در مردان وجود دارد، نظیر:

1. غلبه ی قدرت تفكر مرد بر نیروی عاطفه و احساسات او.

2. داشتن بنیه و نیروی جسمی بیشتر در جهت دفاع از حریم خانواده.

3. تعهد مالی در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداخت هزینه های زندگی، به عهده ی مرد گذاشته شده است.

قرآن كریم، قوامیت و برتری را تنها در دایره ی عدالت و رضای خدا مجاز می داند و در پیشگاه خدای متعال، تنها ملاك و معیار برتری تقواست، نه جنسیت. در فرهنگ قرآن، قوامیت مرد، كوچك ترین زمینه ای را برای تسلط، استبداد و تعدی باقی نمی گذارد. این توهم كه آیه ی فوق زمینه ی تعدی و تسلط مردان بر زنان را باعث می شود، شاید به جهت عدم تبیین معنای قوام در تحقیقات و پژوهش های قرآنی باشد.

شرع اسلام زن و مرد را ملزم به رعایت این حقوق نموده است به طوریكه هركدام به وظایفشان عمل نكنند از نظر شرع ناشز و ناشزه شناخته می شوند ؛ بنابراین هر كدام از زوجین اگر بخواهند خلاف قانون و حقی كه شرع مشخص نموده رفتار نمایید موظف است رضایت طرف مقابل را جلب نماید و اصطلاحا با اجازه همسر آن كار را انجام دهد.

زن نیز برای انجام كارهای غیر واجب كه به نوعی با حقوق مرد در ارتباط است نیازمند كسب رضایت و یا اجازه همسرش می باشد؛ همانند خروج زن از منزل. چه بسا خروج زن بدون رضایت شوهر از منزل، مفاسدی داشته باشد و مشكلاتی ایجاد نماید و یا حقی از شوهر ضایع شود و به استمرار و بقای زندگی خانوادگی آسیب رساند. ازاین‏رو برای جلوگیری از این گونه آسیب‏ها به زندگی مشترك، چنین حكمی قرار داده شده است و روشن است كه این حكم به معنای مردسالاری نیست، زیرا از نظر اسلام، مرد نیز اجازه ندارد به میل و هوی و هوس و تمایلات خودش زندگی كند تا چه رسد به این كه زن و فرزند تابع محض و بی چون و چرای او باشند؛ بلكه نظام خانواده در اسلام براساس حقوق و وظایف متقابل پایه‏ ریزی شده و در آن هم تسلط مرد بر زن و هم تسلط زن بر مرد غلط است و آنچه صحیح است، اطاعت از فرامین الهی است.

نكات پایانی:

1. بحث حقوق زن و مرد، بسیار ظریف و دقیق است و زیبنده است كه مباحث مختلف آن با دقت مطرح شود و تمام جوانب آن، همانگونه اسلام به آن بها داده است، سنجیده شود تا دقت و اهتمام اسلام به كانون خانواده واستحكام آن بر همه روشن شود.

2. بنابر آنچه گذشت معلوم می شود كه: مشورت در امور منزل كه مدیریتش تحت اختیار زنان است، باعث استحكام خانواده خواهد بود، ولی اموری كه مربوط به خارج از منزل بوده یا مسایلی كه مدیریت كلان می طلبد، به عهدۀ مردان است.

3. فقط در مواردی همچون ازدواج با برادر زاده یا خواهر زاده همسر نیاز به اجازه زن دارد و بدون اجازه عقد باطل است.(2) اموری همانند قلیان كشیدن مردان، با توجه به ضررهایی كه برای سلامت انسان دارد، خوب است با اخلاق و محبت زیاد ضررهایش را گوشزد كنید و در غیر این صورت خیلی حساس نباشید.

پی نوشت ها:

1. نساء(4) آیه 34.

2. امام خمینی (ره)، تحریر الوسیله ج2، ص 279 .

چطور میشه این بیماری رو درمان كرد؟
انسان هایی كه دارای مبانی اعتقادی محكمی نسبت به مقدسات دینی چون قرآن و اهل بیت هستند،هنگام عصبانیت خود را كنترل كرده ،هرگز حاضر نخواهند شد به آن توهین كنند ...

می خواستم بدونم اهانت به قرآن و اهل بیت در مواقع عصبانیت چه حكمی داره؟ چطور میشه این بیماری رو درمان كرد؟

انسان هایی كه دارای مبانی اعتقادی محكمی نسبت به مقدسات دینی چون قرآن و اهل بیت هستند،هنگام عصبانیت خود را كنترل كرده ،هرگز حاضر نخواهند شد به آن  توهین كنند . نیز اگر در حالت عصبانیت از كنترل خارج شوند، سمت و سوی آن را به طرف مقدسات نشانه نخواهند گرفت.

اما گاهی دیده می شود بعضی از انسان ها از فرط عصبانیت دیواری كوتاه تر از دیوار خدا و یا مقدسات  پیدا نكرده و جملات ناخوشایندی را بر زبان می آورند . البته بدون درنگ پشیمان شده و  پشیمانی، قرار گرفتن در مسیر بازگشت و كاری مثبت است. به هر حال انسان باید به خود ریاضت دهد . با توجه به این كه اگر  این مسئله به شكل عادت در آمده و تكرار شود ،به عواقب ناخوشایندی دچار خواهد شد،  سعی كند عصبانیت خودش را كنترل كند،

اگر نتوانست كنترل كند، سمت و سوی آن را از مقدسات دور كند.

  كنترل و درمان هیجانات عصبی خصوصا وقتی به چنین حالی منجر می شود، بر عهده روانشناس یا روان پزشك متدین و متعهد  بوده ؛ گاهی لازم است با مصرف بعضی از داروها، این عارضه ناپسند درمان شود. 

در پایان مناسب است به یكی دو مورد پرسش و پاسخ از بعضی از مراجع در این زمینه توجه كنیم:

سوال:در بعضي از مناطق دور افتاده چون سطح آگاهي مذهبي مردم پايين است، هنگام عصباني شدن (حتّي روي كوچك ترين مسائل و مناقشات)  به خدا و پيامبران و امامان عليهم السّلام و امامزادگان ناسزا ميگويند، آيا  دشنام دادن و ناسزا گفتن، باعث ارتداد ميشود؟

جواب: مجرّد ناسزا گفتن موجب ارتداد نميشود.(1)

سؤال 94: آيا با توهين و فحاشي به قرآن  مسلمان مرتد ميشود و تكليف كساني كه ميبينند مكرّر توهين ميكند چيست؟

جواب: اگر توهين و فحاشي از روي عصبانيت باشد و عصبانيت به حدي بوده كه از خود بيخود شده ،بايد توبه كند.(2)

پی نوشت ها:

1.امام خمینی، استفتاآت، قم،انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،چاپ اول، 1381 ،جلد سوم، ص 589.

2. آیه الله فاضل لنكرانی ،جامع المسایل(استفتاآت) قم، انتشارات امیر العلم،چاپ دهم،  1380 ،جلد اول، ص 42 ، سوال 94.

 

 منشأ پیدایش غضب چیست؟

دوست عزیز! عاملی كه موجب می شود انسان از نور "انسانیت" خارج گردد(1) و به ظلمت عصبانیت وارد شود، "جهل و حماقت" است. گاهی برخی جاهلان دست به كاری خشن و نادرست می زنند، پرخاشگری می كنند . كار خود را نوعی شجاعت و شهامت و كمال می دانند.برای نشان دادن خود دست به هر كار نامعقولی می زنند.از انجام كارهای سخیف و زننده، حتی توهین به قرآن و اهل بیت (ع)- كه صرفا برای هدایت و خدمت به بشر آفریده شده اند و در مظلومیت آن ها همین بس كه هیچ شناختی از آن ها نداریم - هیچ ابائی ندارند. اینان از خود تعریف و توصیف ها می كنند، در حالی كه عصبانیت و خشم جاهلان، ناشی از "ضعف نفس" سستی ایمان، سالم نبودن روح و روان آنان و خوف از دست رفتن لذّت ها و موقعیت های آنان است".(2)پس در ابتدای راه باید آن ها را متوجه اهمیت و قداست قرآن و اهل بیت(ع)كه برای خدمت به بشر و خروج از گمراهی خلق شده اند،كرد.

 چون فرد خشم آلود غالباً خود را در موضع قدرت و برتری و سلطه می بیند، باید با عواملی كه باعث شعلهور شدن غضب می شود، پنجه درافكند. با عامل آن ها كه "حبّ نفس" (خویشتن خواهی) می باشد و یا عدم شناخت صحیح معارف و اهل بیت(ع) یا مال دوستی و جاه طلبی و شهرت خواهی و تكبّر و ... مبارزه كند. روحیه و میانه روی به نفس ببخشد تا "حبّ نفس" وسیلة انسان گردد و او را در جاده "كرامت و عزّت" راه ببرد، نه این كه بر آدمی چیره گردد و او را در لجنزار "غرور و خودپسندی" فرو ببرد و راه رسیدن به مقصود را به مراتب سخت و دشوار كند.

"غضب و عصبانیت" در وجود انسان مانند سگ شكاری است كه نیازمند آموزش دادن است، تا حركات و سكناتش با اشاره صاحبش صورت گیرد، نه با میل خودش. (3)

عامل بعدی؛ كار زیاد، خستگی، گرسنگی و تشنگی و درگیربودن با مشكلات زندگی و سختی های روزگار و برخورد نادرست متدینان كه منتسب به قرآن و اهل بیت(ع)می باشد، موجب شعله ور شدن عصبانیت می گردد. هر كس كه اسم اسلام و قرآن را به یدك می كشد،تمام سخنان قرآن و اهل بیت(ع)را در زندگی به اجرا نمی گذارند؛ برخورد نادرست آن ها را نباید به پای اسلام گذاشت.توصیه اهل بیت(ع)به مومنان این است كه:كونوا زینا و لاتكونوا شینا؛برای ما موجب افتخار باشید،نه باعث سرافكندگی.(4)

...... درمان عصبانیت:

الف) انسان از راه مراقبت و مواظبت بر احوال خویش نباید بگذارد تنور آتش غضب و عصبانیت روشن گردد مبادا دست به كارهای توهین آمیز بزند و خودرا در مقابل قرآن و اهل بیت(ع) قرار دهد.

هر كسی از وضع و حالات خویش آگاه است-الانسان علی نفسه بصیره-(5) و می داند از چه حرف ها، كارها و برخوردهایی ناراحت و عصبانی می شود. سعی كند در چنین صحنه هایی وارد نشود.

ب) اگر وارد محیط تحریك كننده شد، به مجرد روشن شدن كبریت خشم وعصبانیت، از آن محل خارج شود.

پ) اگر نمی تواند از آن محل خارج شود، تغییر وضع دهد، مثلاً اگر نشسته است، بایستد یا بخوابد. اگر ایستاده است بنشیند، یا خود را به كاری مشغول نماید. شستن سر و صورت با آب سرد موجب فرو نشستن خشم می گردد.

...... راههای تقویت اراده برای دفع عصبانیت:

برای تقویت بردباری باید طبق برنامه‏ای جدی به تقویت اراده خود بپردازید . همواره سعی كنید برخود مسلط باشید. در این‌‌باره راه های مختلفی وجود دارد، ولی مهم آن است كه در راه درمان آن كاملاً جدی باشید و آنچه را پیشنهاد می‏شود، بدون كم ترین كاستی به اجرا گذارید:

1. كاملاً به خود مطمئن باشید كه می‏توانید روحیه خود را تغییر دهید، ولی برای نتیجه گیری عجول نباشید، بلكه با خود فكر كنید باید حداقل یك سال بر رفتارهای خود كار كنید. اگر چنین نمودید ،حتماً پس از آن، دگرگونی رفتاری خواهید داشت.

2. از حساسیت بیش از حد در هر زمینه بپرهیزید.زندگی را ساده تر از آن چیزی كه تصور می كنید بدانید.

3. با خود شرط كنید كه هیچ گاه و در هیچ وضعی برخوردوگفتار تند نداشته باشید . اگر ناگهان از شما برخوردویاگفتار تندی سر زد، خود را جریمه كنید؛ مثلاً تصمیم بگیرید -یا در صورت امكان نذر كنید - كه مثلاً اگر بر سر كسی فریاد زدید و به كسی توهین كردید، فلان مبلغ صدقه بدهید. كارآیی این روش، بسیار بالا است . بسیاری از علمای بزرگ بدین سان تمرین عملی و خودسازی كرده‏اند.

4. از تفریحات سالم و تقویت كننده اراده؛ مانند كوهنوردی، شنا، دو و پیاده‏روی و گردش در طبیعت و... نیز استفاده كنیدتا هیجانات و مشكلات زندگی از شما دور شود و با روحیه عالی و مستحكم وارد زندگی شوید.

5. بیش تر با افراد خوش اخلاق ودانا معاشرت كنیدتانیم نگاهی به معارف قرآن و مسایل اعتقادی داشته باشید.

6. از موقعیت‏ها و مسایلی كه زمینه تندخویی و فحاشی در آن فراوان است، دوری كنید. در موقعیت‏هایی حضور یابید كه مایه آرامش شماست .رفتار پرخاشگرانه و توهین آمیز در آن جا دیده نمی‏شود

7. پیش از هر عملی، در مورد پیامد آن، تفكّر و اندیشه كنید . آن گاه اقدام نمایید و ببینید در چه فضای نادرستی قدم برمی دارید. با تمرین این راهكار و به كارگیری آن در مورد تمام رفتارها، اندك اندك كنترل خویش را بر تمام رفتارها توسعه بخشید.

8. سطح شناخت خود را با مطالعه و تفكر از زشتی، ناپسند بودن، غیرقابل جبران بودن اعمال پرخاشگرانه - مخصوصا امورناپسندی همانند توهین به قرآن و اهل بیت(ع)كه از اهمیت بسزایی برخورداراست_  بالا ببرید. آیات ، روایات و داستان‏هایی را كه در مورد این نوع رفتارها و آثار آن‏ها نوشته شده است، مطالعه كنید. بعد در مورد آن ها فكر نمایید، حتی در برخی موارد به آثار رفتار تندی كه مرتكب آن شده‏اید،توجه نمایید . آن عمل و زشتی آن را در ذهن خود مرور و بزرگ معرفی كنید، به گونه‏ای كه به خود هشداری از درون دست یابید. آثار فردی و اجتماعی و پیامدهای حیثیتی عمل زشت را در ذهن خود مرور كنید. زشتی آن را برای خود بزرگ جلوه دهید تا از درون از آن عمل متنفّر شوید.

 

 

پی نوشت ها:

1. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج15،ص358،  مؤسسه آل البيت، قم، 1409 ه.ق پیامبراكرم(ص)فرمود:الغضب یفسد الایمان كما یفسد الخل العسل."غضب ایمان را فاسد می كند،همان طور كه سركه عسل را.

2.امام خمینی (ره)، چهل حدیث، ص 142، چاپ12،تابستان1376، موسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی(ره).تهران.

3. سید عبدالله شبر،كتاب الاخلاق، ترجمه محمد رضا جباران،ص33،موسسه انتشارات هجرت ،قم،چاپ4،زمستان1378 .

4. ثقه الاسلام كليني، الكافي،ج2ص77،  دار الكتب الاسلاميه، طهران، 1365 ه.ش .

5. العلامه المجلسي، بحار الانوار، ج68،ص366، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه.ق .

يك مدت اثر تخريبي داره، ولي كم كم عادي ميشه
اگر چه ناكامي، بخصوص ناكامي جنسي، عوارض وخيم و ناگواري دارد و مبارزه با اقتضاي غرايز در حدودي كه مورد نياز طبيعت است، غلط است، ولي برداشتن قيود اجتماعي مشكل...

مي خوام بدونم آزاد كردن حجاب كار بديه؟ (براي من سوال شده يك مدت اثر تخريبي داره، ولي كم كم عادي ميشه اين بهتر نيست)

برادر گرامي! در روان شناسي جديد روي محروميت ها و ناكامي ها بسيار تكيه شده است؛ و مي‏گويند كه ناكامي ها معلول قيود اجتماعي است و پيشنهاد مي‏كند كه تا ممكن است بايد غريزه را آزاد گذاشت‏ تا ناكامي و عوارض ناشي از آن پيش نيايد و خيلي ها با استناد به اين موضوع مي گويند حجاب باعث ناكامي و مشكلات روحي مي شود، اما اينطور نيست.

پاسخ اين ايراد اين است كه اگر چه ناكامي، بخصوص ناكامي جنسي، عوارض وخيم و ناگواري دارد و مبارزه با اقتضاي غرايز در حدودي كه مورد نياز طبيعت است، غلط است، ولي برداشتن قيود اجتماعي مشكل را حل نمي‏كند، بلكه بر آن مي‏افزايد.

ميان آنچه عشق ناميده مي‏شود و به قول ابن سينا «عشق عفيف» و آنچه به صورت هوس و حرص و آز و حس تملك در مي‏آيد با اينكه هر دو روحي و پايان ناپذير است، تفاوت بسيار است.

در مورد غريزه جنسي و برخي غرايز ديگر، برداشتن قيود، عشق به مفهوم‏ واقعي را مي‏ميراند، ولي طبيعت را هرزه و بي‏بند و بار مي‏كند؛ در اين مورد هر چه بيشتر عرضه شود، هوس و ميل به تنوع افزايش مي‏يابد.

راسل در اين باره مي‏گويد:«اگر پخش عكس هاي منافي عفت مجاز بشود، پس از مدتي مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند كرد، درباره يك عكس‏ بالخصوص و يك نوع بي عفتي بالخصوص صادق است، ولي در مورد مطلق بي‏ عفتي‏ها صادق نيست يعني از يك نوع خاص بي عفتي خستگي پيدا مي‏شود ولي نه‏ بدين معني كه تمايل به عفاف جانشين آن شود، بلكه بدين معني كه آتش و عطش روحي زبانه مي‏كشد و نوعي ديگر را تقاضا مي‏كند و اين تقاضاها هرگز تمام شدني نيست.

عشق، عميق و متمركز كننده نيروها و يگانه پرست است و اما هوس، سطحي و پخش كننده نيرو و متمايل به تنوع و هرزه صفت است. اين نوع از عطش كه هوس ناميده مي‏شود ارضا شدني نيست. اگر مردي در اين مجرا بيفتد، فرضاً حرمسرايي نظير حرمسراي هارون الرشيد و خسرو پرويز داشته باشد پر از زيبا رويان كه سالي يك بار به هر يك نوبت نرسد، باز اگر بشنود كه در اقصي نقاط جهان يك زيباروي ديگر هست، طالب آن‏ خواهد شد. نمي‏گويد بس است ديگر سير شده‏ام و به طور كلي در طبيعت انساني از نظر خواسته‏هاي روحي، محدوديت در كار نيست. انسان روحاً طالب بي نهايت آفريده شده است: «خلف الانسان هلوعاً»(1) انسان سيري ناپذير خلق شده است. وقتي هم كه‏ خواسته‏هاي روحي در مسير ماديات قرار گرفت به هيچ حدي متوقف نمي‏شود، رسيدن به هر مرحله‏اي ميل و طلب مرحله ديگر را در او به وجود مي‏آورد. اشتباه كرده‏اند كساني كه طغيان نفس اماره و احساسات شهواني را تنها معلول محروميت ها و عقده‏هاي ناشي از محروميت ها دانسته‏اند.

همانطور كه‏ محروميت ها سبب طغيان و شعله‏ور شدن شهوات مي‏گردد، پيروي و اطاعت و تسليم مطلق نيز سبب طغيان و شعله‏ور شدن آتش شهوات مي‏گردد. امثال‏ فرويد آن طرف سكه را خوانده‏اند و از اين طرف سكه غافل مانده‏اند.

اشتباه فرويد و امثال او در اينست كه پنداشته‏اند تنها راه آرام كردن‏ غرايز، ارضاء و اشباع بي حد و حصر آنها است. اينها فقط متوجه‏ محدوديت ها و ممنوعيت ها و عواقب سوء آنها شده‏اند و مدعي هستند كه قيد و ممنوعيت، غريزه را عاصي و منحرف و سركش و نا آرام مي‏سازد.(2)

طرح شان‏ اينست كه براي ايجاد آرامش اين غريزه، بايد به آن آزادي مطلق داد آن‏ هم بدين معني كه به زن اجازه هر جلوه‏گري و به مرد اجازه هر تماسي داده شود. اما به نظر استاد مطهري براي آرامش غريزه دو چيز لازم است: يكي ارضاي غريزه در حد حاجت طبيعي، و ديگر جلوگيري از تهييج و تحريك آن.(3)

- نتيجه گيري:

1- ما انكار نمي‏كنيم كه دسترسي نداشتن به رفع غريزه موجب انحراف مي‏شود و بايد شرايط ازدواج قانوني را سهل كرد، ولي بدون شك آن مقدار كه تبرج و خودنمايي زن در اجتماع و معاشرت هاي آزاد سبب انحراف جنسي مي‏شود به‏ مراتب بيشتر از آن است كه محروميت سبب مي‏گردد. پس اين جمله ي مخالفان حجاب كه پوشش زنان باعث حرص مردان مي شود صحيح نبوده و حفظ پاكدامني كمك مي كند تا مردان نيز آرامش روحي بيشتري داشته باشند.

2- "فرويد" كه طرفدار سرسخت آزادي غريزة جنسي بود، متوجه شد خطا رفته است، از اين رو پيشنهاد كرد بايد آن را از راه خاص خودش به مسير ديگري منحرف كرد. "راسل" نيز كه به آزادي جنسي معتقد است، اعتراف كرده كه عطش روحي در مسائل جنسي غير از حرارت جسمي است. آن چه با ارضا تسكين مي يابد، حرارت جسمي است، نه عطش روحي. يعني روح انسان سيري ناپذير است و اگر چه شايد از نظر حرارت جسمي در زماني ارضا شود، اما چون انسان روح سيري ناپذير دارد، به آن حد قناعت نمي كند و مي خواهد از آن هم بالاتر رود. پس بايد گفت: آزادي در روابط زن و مرد و يا بي توجهي به حجاب، از حرص و ولع نسبت به شهوت، پيشگيري نمي كند، بلكه سبب شعله ور شدن شهوات مي گردد. آمار موجود در جهان گوياي اين واقعيت است. ره آورد آزادي جنسي در عصر حاضر، رفتارهاي خشونت آميز در روابط جنسي و استفاده قهر آميز از زنان و آزار جنسي در محل كار و بيماري هاي مقاربتي از جمله ايدز است. در انگلستان از هر ده زن، هفت زن در دورة زندگي شغلي خود به مدت طولاني دچار آزار جنسي مي گردند. در مورد تجاوز جنسي نيز بررسي ها در لندن آشكار ساخت كه از هر شش تن يك تن مورد تجاوز قرار گرفته بود.(4) بر اين اطلاعات بايد آمار همجنس بازي ها و كشانده شدن به راه هاي ديگر را اضافه كنيم كه همه نشان از آن دارد كه عطش روحي هيچ گاه سيري پذيري نيست. اگر آزادي جنسي و روابط آزاد زن و مرد، حرص و ولع را كاهش مي دهد، پس اتفاقات در غرب ناشي از چيست؟ بهتر است بگوييم آن قدر پيامدهاي بد زياد است كه نسبت به آن بي اهميت شده اند، نه آن كه ديگر تجاوزات و راه هاي انحراف مانند همجنس بازي ديگر وجود ندارد. مانند اين كه كسي به خانه اي وارد مي شود و مي بيند بچه هاي خانه ديوار را خراب كرده، فرش ها را پاره كرده و ظرف ها را شكسته، آن وقت مي بيند مادر خانه اصلاً ناراحت نيست يا توجه نمي كند. عدم توجه مادر، نشان آن نيست كه وضع خانه به هم ريخته و خراب نيست، بلكه ناشي از بي توجهي مادر به وضعيت است. اسلام نه به صورت مطلق، غريزة جنسي را محدود و سركوب كرده و نه آن را به طور مطلق آزاد گذارده است. به نظر مي رسد راه ميانه اي را مطرح كرده است و آن عبارت است از: ارضاي غريزة جنسي به صورت طبيعي و قانونمند با حفظ كرامت انساني و امنيت رواني جامعه؛ پرهيز از تحريك و تهييج غريزة جنسي و تأكيد بر آسان گيري در ازدواج.

فلسفة اصلي پوشش، حيا و عفت است كه خصلت بشري است و تمامي انسان ها آن را پذيرفته اند. البته نتايج ديگري نيز بر پوشش مترتّب است، مانند سلامت جامعه و حفظ اصالت خانواده.

پي نوشت ها:

1. معارج(70) آيۀ 19.

2. مطهري، مرتضي، مسئله حجاب، قم، اتشارات صدرا. ص 130 ـ 140.

3. همان، ص 104.

4. مجلّه كتاب نقد، ش 17، ص 275.

صفحه‌ها