ازدواج و آمادگي براي آن

چه كنم؟
حجاب كامل تعريف دارد. بايد با استناد به منابع اسلامی، مؤلفه هاي حجاب كامل را براي خود استخراج نمایید. بعد از شناخت نسبی از مولفه هاي حجاب كامل بايد ...

پسری هستم 25 ساله و مذهبی و می خواهم ازدواج كنم. ولی علی رغم جستجوی زیاد دختری كه حجاب را كاملا رعایت كند پیدا نمی كنم و زمان در حال گذر است. چه كنم؟

به عنوان دانش آموخته حوزه علميه و كارشناس ارشد روان شناسي توجه شما را به نكات ذيل جلب مي نمايم:

الف) حجاب كامل تعريف دارد. بايد با استناد به منابع اسلامی، مؤلفه هاي حجاب كامل را براي خود استخراج نمایید. بعد از شناخت نسبی از مولفه هاي حجاب كامل بايد به اين نكته توجه نماييد :حجاب كامل مانند ايمان كامل داراي مراتب است.  مقوله هاي مذهبی از صفر تا صد قابل درجه بندي مي باشند. در روايات اسلامي يه ايمان نگرش سفيد و سياه نداشته اند و آن را در طيف و پيوستار نگريسته اند، مثلا درجه ايمان حضرت ابوذر در حد نه بود. يك درجه از حضرت سلمان پايين تر بود. با اين وصف دختري كه حجابش در حد 99 يا 98 يا حتي 90 است ،مي توان دختري با حجاب اسلامي دانست و باقي مانده درجات را بعد از ازدواج به تدريج به او آموزش داد و يا حتي در حد مقدورات شرعي با آن كنار آمد. البته این مطلب منافاتي با ازدواج شما با صد كامل ندارد، ولي بحث جايي است كه از يك سو صد كامل پيدا نمي شود و از سوي ديگر ازدواج ضرورت پيدا كرده است.

ب) از نظر روانشناسي در برخي موارد اين رويكرد ايده آل نگرانه به انتخاب همسر بر خلاف ظاهر خداپسندانه اش باطني بس غير خداپسندانه دارد. كمال گرايي منفي يكي از ويژگي افراد مبتلا به وسواس فكري مي باشد. فرد كمال گراي منفي در بسياري از امور از جمله انتخاب همسر مته به خشخاش مي گذارد. همواره خواهان كمال هر چيزي مي باشد. چه بسا ملاك كمال گرايانه از ملاك اسلامي فراتر رفته و فرد بي توجه به غير عقلاني بودن ملاك ها آن  را صد درصد مطابق شرع بداند. شرع و عقل منافاتي با هم ندارند.اگر چيزي عقلا امكان وقوع نداشته باشد، قطعا شرع خواهان آن نمي گردد.

وسواس فكري همان طور كه از نامش پيداست، از وسوسه شيطان مي آيد . شيطان در قالب خير خواهي و خداخواهي فرد را روز به روز از  معتقدات مذهبي دورتر مي نمايد. قطعا اگر جستجوي شما طولاني گردد و حالت فرسايشي به  خود بگيرد، كم كم  نسبت به اصل آن،يعني نسبت به اصل دين بدبين مي گردید. همين نقطه شروع برخي سقوط ها مي گردد. شيطان با وسوسه  افكار وسواسي، فرد را در كوتاه مدت یا ميان مدت به زانو در مي آورد و ..

ج. فرض بگيريد به يك دختر با حجاب كامل دست يافتيد، قطعا مي دانيد كه اين ملاك به تنهايي كافي نيست . بايد به محك ساير ملاك هاي انتخاب همسر بپردازید. اگر در آن ها هم دچار كمال گرايي احتمالي گرديد،به سر خانه اول تان بازگشت مي كنيد. به احتمال زياد بايد دست از ملاك هاي كمال گرايانه تان برداريد يا اين كه بي خيال ازدواج گرديد.

در ميان مراجعان حضوري دختران با حجاب كاملي ديده ام كه حفظ حجاب شان نه در راستاي مراعات تعاليم شرع، بلكه در راستاي روحيات وسواس گونه و كمال گرايانه بوده است. زندگي با دختران با حجاب كامل، ولي بدون سلامت روان نسبي بسيار دشوار است.

بهتر است در همه ملاك هاي انتخاب همسر به دنبال تأمين نسبي آن ها از جانب دختر باشيد، مثلا اگر دختري به حجاب اعتقادي نسبتا كامل داشت و در عمل هم نزديك به صددرصد به آن ملتزم بود، دختر صلاحيت ازدواج را دارد. بعد از ازدواج نيز مي توان به مرور برخي نقصان هاي احتمالي را پوشش داد يا اين كه با امر به معروف روانشناسانه و جذاب باقي ماجرا را به خود او سپرد.

آیا در ازدواج قد، میزان تحصیلات، فامیل یا غریبه مطرح است؟
بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد...

آیا در ازدواج  قد ، میزان تحصیلات،  فامیل یا غریبه مطرح است؟

 در رابطه با سوالي كه داريد لازم است به نكات زير توجه كنيد:

الف) ميزان تحصيلات و ازدواج:

بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات  هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد. معمولا نوع نگرش، نحوه رفتار، سخن گفتن و معاشرت كسي كه داراي مقطع تحصيلي عالي است با كسي كه داراي تحصيلات بسيار كم است، فرق ميكند. همين تفاوتها ميتواند زمينه عدم تفاهم و اختلاف را فراهم كند.

البته لازم است تاكيد كنيم كه:

 1. هماهنگي در تحصيلات جزو ملاكهاي درجه دوم در ازدواج است يعني اگر زن و شوهر به لحاظ جهان بيني، فكري، ويِژگيهاي شخصيتي و خانوادگي هماهنگ باشند، اختلاف كم يا متوسط در ميزان تحصيلات مشكل جدي بوجود نميآورد.

 2. اگر اختلاف تحصيلي آن قدر زياد باشد كه در نوع جهانبيني،  نحوه رفتار ، سخن گفتن و  و يژگيهاي روحي طرفين تاثير بگذارد در آن صورت احتمال بروز اختلاف زياد است  مثلا اگر زن پزشك باشد و مرد داراي تحصيلات ابتدايي يا راهنمايي باشد معمولا زندگي زناشويي آنها دچار ناسازگاريهايي ميشود. ممكن است در چنين شرايطي بالا بودن تحصيلات زن موجب بوجود آمدن احساس حقارت در مرد شده و به حس اقتدار طلبي او لطمه وارد شود يا اينكه زن در مجالس و محافل از آداب معاشرت، از طرز صحبت و برخورد همسر كم سوادش و ... رنج ببرد. در نتيجه طبق اين شرايط امكان دارد تدريجا شعلههاي اختلاف نمايان شود.

 3. با توجه به فرهنگ ايراني احتمال اختلاف بيشتر در مواردي است كه زن تحصيلات عالي و مرد تحصيلات كم يا متوسط داشته باشد و الا اگر مرد تحصيلات عالي و زن تحصيلات متوسط داشته باشد احتمال اختلاف كم خواهد بود.

ب) قد:

تناسب در قد و ظاهري جسمي نيز جزو معيارهاي درجه دوم است.  در مورد كوتاهي يا بلندي قدي در ازدواج نميتوان حكم قطعي و كلي صادر كرد. اين مساله بيشتر به نظر طرفين بستگي دارد. طرفين بايد بررسي كنند كه كوتاهي يا بلندي قد همسرش چقدر براي او اهميت دارد؟ اگر كوتاهي يا بلندقدي همسر، براي فرد بسيار مهم باشد، بايد تلاش كند كه در انتخاب همسر علاوه بر ساير معيارها، قد طرف مقابل را نيز مورد توجه جدي قرار دهد. مثلا مردي را تصور كنيد كه  شديدا علاقه به داشتن همسري قد بلند دارد و اين مسئله بسيار براي او با اهميت است  اگر چنين مردي با زن كوتاه قد ازدواج كند، در آينده هنگام ديدن زنان بلند قد ممكن است فكرش مشغول شده و  دچار حسرت گردد و بالاخره  زنش را با آن ها مقايسه نمايد، چنين مسائلي زمينه ناراحتي و ناسازگاري را فراهم ميكند و ممكن است ناخواسته موجب اختلافاتي در زندگي زناشويي شود.

ج ) مسئله فاميل يا غريبه بودن :

در مورد فاميل يا غربيه بودن بايد گفت آنچه در اينجا مهم بوده و اصل است، هماهنگي دختر و پسر به لحاظ تعصبات فكري و همچنين هماهنگي خانوادگي طرفين به لحاظ فرهنگي و اقتصادي است. اگر طرفين در اين زمينهها هماهنگي بيشتري داشته باشند، براي ازدواج متناسبند و فرقي نميكند فاميل يا غريبه باشند.

بهتر است به اين نكته نيز توجه داشته باشيم كه هر چند در بين افراد فاميل احتمال هماهنگي فرهنگي بين خانواده ها زياد است ولي با اين وجود اگر احيانا خانواده دختر غير فاميل به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ باشند، بر خانواده دختر فاميلي كه به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ نيستند، ترجيح دارد و مناسب است با خانوادهاي وصلت صورت گيرد كه بين آن ها هماهنگي بيشتري باشد.

در ضمن در مورد ازدواج با افراد فاميل مخصوصا اگر فاميل خيلي نزديك باشد، مشاوره ژنتيك را فراموش نكنيد. زيرا در چنين ازدواجهاي فاميلي احتمال معلوليتهاي جسمي و ذهني در فرزندان  وجود دارد. لذا بهتر است با مشاوره ژنتيك از بروز بيماريهاي احتمالي پيشگيري شود.

آیا من می تونم خوشبخت بشم؟
به نظر می رسد قبل از این كه به خواستگارتان علاقه مند گردید و اندیشه ازدواج با او را در سر بپرورانید، باید چند مسئله را برای خود روشن كنید . تا آن مسائل روشن ...

بنده یك دختر بیست ساله هستم كه مدت دو سال هست خواستگاری دارم كه دارای همسر هست. ولی چون بچه دار نمی شوند قصد تجدید فراش داره. من هم در مدت این دو سال با خلق و خوی این آقا آشنایی پیدا كردم و بگید نگید بهش علاقه دارم. هر چند می دونم از لحاظ شرعی اشكالی نداره، ولی آیا به نظر شما این مرد قابل اعتماد هست؟ و آیا من می تونم خوشبخت بشم؟ استخاره هم كردم خوب بود. ولی وقتی خوب فكر می كنم باز هم مردد می شوم.تو رو خدا راهنماییم كنید؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. به نظر می رسد قبل از این كه به خواستگارتان علاقه مند گردید و اندیشه ازدواج با او را در سر بپرورانید، باید چند مسئله را برای خود روشن كنید . تا آن مسائل روشن نگردد ، مجاز به ازدواج با او نیستید. اولین مسئله، تكلیف همسر اول این آقا می باشد، به این صورت كه هنوز معلوم نیست كه وضعیت همسر او چگونه می شود ،یعنی این كه آیا او را طلاق خواهد داد و یا این كه او را نگه داشته و همسر دیگری در كنار او اختیار خواهد كرد.

2. اگر او بخواهد همسرش را نگه دارد و می خواهد شما را  كنار همسرش به عنوان همسر دوم اختیار كند، باید از آسیب های احتمالی زندگی با هوو و نیز نگاه اطرافیان و حرف و حدیث های آنان آشنا باشید . ببینید كه آیا می توانید با مشكلات آن كنار بیایید یا نه؟ خود را برای مقابله با مشكلات آماده گردانید. طبیعتاً اگر نتوانید با مشكلات زندگی با هوو كنار بیایید، در زندگی روی آرامش و خوشبختی را نخواهید دید . زندگی پر از استرس و تنش و درگیری با هوو و شوهرتان را تجربه خواهید كرد.

حال اگر ازدواج شما پنهانی و بدون اطلاع همسر اول صورت گرفته باشد ، مشكلات شما شدیدتر نیز خواهد شد و زندگی برای تان جهنم می گردد، چون این واقعه نمی تواند برای همیشه مخفی بماند . بالاخره روزی برملا  و آشكار خواهد شد و آرامش را از زندگی شما می ربایاند. از این رو توصیه می شود كه واقع بینانه به آسیب های این نوع ازدواج بنگرید . از تصمیم گیری عجولانه و احساسی در این مورد بپرهیزید.

3. اگر او همسرش را طلاق دهد، می تواند به صورت رسمی به خواستگاری شما بیاید . خانواده شما را در جریان قرار دهد . شما نیز در این صورت، می توانید او را به عنوان یك گزینه برای ازدواج و انتخاب همسر در نظر بگیرید . در باره او به تحقیق و بررسی دقیق بپردازید. در صورت برخورداری او از ملاك ها و معیارهای مناسب و موافقت خانواده تان، می توانید او را به همسری انتخاب كنید ،ولی قبل از آن باید مطمئن گردد كه او همسرش را كاملاً طلاق داده است و قصد رجوع مجدد ندارد . نیز با انجام آزمایشات پزشكی، مطمئن گردید كه توانایی بچه دار شدن را دارد ،چون احتمال عدم باروری در او وجود دارد .به همین خاطر نمی توان در این زمینه همه تقصیرها را به گردن همسر اول او انداخت ،مگر این كه دلیل متقن و قابل قبولی در كار باشد.

4. توجه داشته باشید كه تا وضعیت همسر او مشخص نگردد، مجاز به ارتباط پنهانی با آن آقا تحت هیچ شرایطی نیستید ، چرا كه معمولاً در روابط دختر و پسر، پیش از ازدواج آسیب های فراوانی نهفته است . مهم ترین آن ها ضعيف شدن حس اعتماد، وابستگی روانی(علاقه افراطی)، بدبینی و سؤظن، اتلاف عمر و وقت، انحراف اخلاقی، آبروریزی و... است . علاقمندی فعلی شما به او می تواند ناشی از آشنایی دو ساله شما باشد كه به هیچ وجه مطلوب نیست . ممكن است علاقه به وجود آمده، موجب كوري چشم و كري گوش شما گردد . واقعیت ها را آن گونه كه هست نبینید، چون تجربه نشان داده عشق و علاقه ناشي از احساسات و هيجانات، غالباً باعث می شود كه بسياري از عيوب، نقايص و ضعف ها طرف از ديد انسان، مخفي و پوشيده بماند . در نتيجه در كسب موفقيت در امر مهم و حياتي ازدواج، نقش منفي بازي كرده ، بلكه به جاي موفقيت، شكست را نصيب فرد می گرداند. طبيعي است پس از فروكش شدن شور و التهاب عشق، آرام آرام عقل خفته بيدار شده و به تدريج بيدادگريها آغاز ميگردد.

5. نكته دیگری كه در این جا با اهمیت است ،نظر خانواده شما و اطرافیان تان با این گونه ازدواج هاست ،چون در صورت مخالف آن ها، مشكلاتی برای شما ایجاد می شود، بنا بر این باید پیش از هر چیز، نظر آنان را جویا شوید . نیز مواظب باشید تا عشق و علاقه شما به خواستگارتان و آن آقا شدید نشود.

6. به نظر می رسد  استخاره ای كه  گرفته اید، صحیح نباشد، چون جایگاه و مورد استخاره، تنها بعد از تحقيق و بررسي و مشورت و  هنگام تحيّر و سرگردانی است.

وقتی انسان بعد از تحقیق، تأمل و مشورت نتوانست تصمیم بگیرد و همچنان حیران و سرگردان است،  جای استخاره است . بدون شك چنین استخاره‏ای می‏تواند مفید و راهگشا باشد. تا این حد استخاره خوب است. اما اینكه استخاره ملاك قضاوت قرار گیرد و در امر مهمی مثل ازدواج، بدون تحقیق و مشورت به استخاره تمسك شود، به طور قطع نمیتوان به آن اكتفا نمود . باید قبل از ازدواج، تحقیق و مشورت با افراد مورد اطمینان را مقدم بر استخاره كرد.

7.  ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است كه اجزای اصلی و اساسی آن، زن و مرد می باشند . هر قدر بین این اجزا و عناصر هماهنگی، تناسب و سنخیت بیش تری باشد. آن پیوند استوارتر، مستحكم تر، پرثمرتر و لذت بخش تر خواهد بود. علت اساسی بیش تر ناهنجاری ها و ناسازگاری های زندگی زناشویی، عدم تناسب و ناهماهنگی بین زن و شوهر است، بنا بر این شناخت اموری كه موجب هماهنگی و تناسب بین زوجین است ،ضروری و لازم می باشد. به هیچ وجه نباید این مسئله را به بعد از ازدواج موكول كرد، بنا بر این توصیه می شود قبل از اینكه فكر و ذهن خود را متوجه ازدواج با آن فرد نمایید، با مطالعه كتاب های ازدواج و انتخاب همسر، اطلاعات خود را در زمینه ملاك های انتخاب همسر مناسب، افزایش دهید . آن گاه هر موردی را كه برای ازدواج در نظر گرفتید، او را با معیارهای ازدواج مطابقت دهید . تنها در صورت تناسب و همخوانی لازم، قصد ازدواج نمایید.

چه راهی برای ازدواج سریع پیشنهاد می كنید؟
ظاهرا منظور شما از ازدواج سريع همان كاهش سن ازدواج و جلوگيري از تاخير افتادن آن است. در اين زمينه مي‌توان گفت كه براي كاهش سن ازدواج و در نتيجه ازدواج زودتر ...

چه راهی برای ازدواج سریع پیشنهاد می كنید؟

ظاهرا منظور شما از ازدواج سريع همان كاهش سن ازدواج و جلوگيري از تاخير افتادن آن است. در اين زمينه ميتوان گفت كه براي كاهش سن ازدواج و در نتيجه ازدواج زودتر جوانان، بهتر است علل افزايش سن ازدواج و تاخير جوانان دراين امر را شناسايي كرده و به فكر راه هايي جهت رفع آن ها باشيم تا بتوانيم سن ازدواج را كاهش داده  و زمينه ازدواج سريع جوانان را فراهم نماييم.

در ادامه با توجه به برخي عوامل افزايش سن ازدواج، راهبردها و عواملي جهت كاهش آن بيان مي گردد:

الف) راهبردهاي فرهنگي

تغيير نگرش ها و شناخت هاي افراد، كمك زيادي به تغيير رفتار آنان مي كند، و هر تغييري بدون داشتن زيرساخت هاي فكري محكم، دوامي نخواهد داشت. وظيفه مهم كه از كارهاي عمده در اين حوزه است، بر عهده متصديان امور فرهنگي مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سيما، مطبوعات، هنر و مانند آن است كه بايد در اين راستا برنامه ريزي جدي داشته باشند. كارهايي كه مي توان در راستاي اين هدف انجام داد، از قرار زير است:

1ـ ارزش دانستن تأهل

اگر تأهل و همسر داشتن به عنوان ارزش، و تجرد و مجرد ماندن، ضدارزش تلقي شود، همان طور كه در برخي روايات اهل بيت اشاره شده، كمك زيادي به تغيير نگرش افراد نسبت به سن ازدواج مي شود.

2ـ درجه بندي ملاك هاي انتخاب همسر

در فرهنگ ديني مهم ترين ملاك براي انتخاب همسر، ايمان و اخلاق است و ملاك هاي ديگر از اهميت كم تري برخوردار است. اين در حالي است كه در جامعه كنوني ما ملاك هايي چون مدرك، ثروت، پست و مقام و به طور كلي مظاهر مادي بيشترين اهميت را دارد. به همين خاطر تمام تلاش جوانان اين است كه از هر راهي، امتيازات فوق را به دست آورند و از اين طريق به مقبوليت اجتماعي كافي برسند. اما از آنجا كه رسيدن به اين ملاك ها زمان زيادي مي طلبد، به ناچار از ازدواج در ابتداي جواني محروم مي شوند و به اين طريق سن ازدواج افزايش مي يابد. اگر مسئولين فرهنگي كشور، ارزش هاي واقعي را كه ايمان و اخلاق در صدر آن است ترويج كنند، نه تنها سن ازدواج كاهش پيدا مي كند، بلكه بسياري از مشكلات ديگر نيز حل خواهد شد.

3ـ گسترش فرهنگ حجاب

در جامعهاي كه فرهنگ حجاب حاكم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازين شرعي باشد و از اختلاط هاي مضر و فسادانگيز بين پسر و دختر جلوگيري شود، زمينه اي براي ارضاء نامشروع نيازهاي جنسي يافت نمي شود و در نتيجه تمتعات جنسي منحصر به خانواده و ازدواج مي شود. همين امر باعث مي شود احساس نياز به ازدواج در جوانان افزايش يابد و آنان زودتر ازدواج كنند. اگر فرهنگ حجاب كم رنگ شود و پسران و دختران محدوديت زيادي در ارتباط با يكديگر نداشته باشند، انگيزه آنان براي ازدواج كاهش مي يابد و در نتيجه سن ازدواج بالا مي رود، هم چنان كه يكي از علل فرار جوانان غرب از ازدواج همين موضوع است، زيرا ازدواج را مانع آزادي بي حد و حصر خود مي بينند.

4ـ گسترش فرهنگ قناعت و ساده زيستي

اگر در جامعه، ساده زيستي و استفاده از حداقل امكانات مادي ارزش شود و يا حداقل اين كه ضدارزش نباشد، سن ازدواج كاهش پيدا مي كند؛ اما اگر داشتن خانه و اتومبيل مدل بالا و امكانات مادي، ارزش شود و چشم و هم چشمي هاي زيان آور گسترش يابد، جوان امروزي ما ناچار است در پي تهيه آن وسايل باشد و تا آن را تهيه نكرده ازدواج نكند. در نتيجه از داشتن خانواده در سن جواني، محروم ميماند.

5 ـ ازدواج در خلال تحصيل

يكي از عوامل افزايش پيدا كردن سن ازدواج، تحصيل است. اگر طوري برنامه ريزي شود كه دانشجويان قادر باشند در خلال تحصيل، ازدواج كنند، سن ازدواج در بين اين قشر كه مهم ترين و حساس ترين بخش جامعه هستند، كاهش پيدا ميكند.

اين امر مشروط بر اين است كه خانواده ها اولاً اهميت موضوع را درك كنند و متوجه اين موضوع باشند كه چه خطرهاي بزرگي فرزندان دانشجوي آن ها را تهديد مي كند و چه مشكلات روحي و رواني زيادي در اثر تاخير ازدواج براي آنان به وجود مي آيد و ثانياً با برنامه ريزي دقيق و با هماهنگي و كمك دانشگاه و ديگر نهادهاي مربوطه، ترتيباتي بدهند كه دانشجويان با حداقل امكانات بتوانند ازدواج كنند و در عين حال تحصيل خود را نيز ادامه دهند. جوان دانشجوي ما اگر امكان ازدواج داشته باشد، حتي به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدي قبل از عروسي، هم از بركات مادي و معنوي ازدواج محروم نشده و هم با انگيزه بيشتري تحصيل را دنبال مي كند. دانشجو اگر احساس كند آينده روشني دارد و مي تواند مسئوليت زندگي را كه با ازدواج بر عهده او گذاشته مي شود بر دوش بكشد، كم تر به دنبال فعاليت ها و برنامه هاي غيردرسي و حتي ضددرسي مي رود و بلكه تمام سعي و همت خود را صرف بهتر كردن زندگي و بالاتر بردن سطح آن مي كند.

ب) راهبرهاي اقتصادي

عوامل اقتصادي از عمده ترين دلايلي است كه جوانان براي تأخير ازدواج خود مطرح مي كنند. براي اين كه اين عامل مهم را كاهش دهيم بايد در دو جهت برنامه ريزي نمود:

 1ـ  كاهش هزينه ها

 2ـ فراهم كردن منابع اقتصادي و توليد ثروت. بنا بر اين راهبردهاي زير مي تواند ما را در عملي ساختن دو هدف فوق ياري دهد:

1ـ كاستن از هزينه هاي اضافي

بسياري از هزينه هايي كه در زندگي مي شود، اعم از هزينه هاي جشن عقد و عروسي، يا تهيه جهيزيه، مسكن و ساير لوازم زندگي، ضرورت زيادي ندارد و امكان حذف يا كاهش آن وجود دارد. اگر پسر و دختر و خانواده هايشان تصميم بگيرند تمام هزينه هاي غيرضروري را حذف كنند و به حداقل امكانات اكتفا كنند، امكان ازدواج براي اكثر جوانان ما عملي ميشود. اين كه جوانان ما يا خانواده هايشان اين تصور و ايده را داشته باشند كه در ابتداي زندگي بايد از همه يا اكثر امكانات مادي برخوردار باشند و در برگزاري مراسم عقد و عروسي، هزينه هاي سنگيني بر يكديگر تحميل كنند، نتيجه اي جز فرار جوانان از ازدواج نخواهد داشت.

2ـ همياري در هزينه هاي ازدواج

همان طور كه خداوند همه مردم جامعه را به ياري جوانان براي ازدواج و تشكيل زندگي دعوت مي كند، همه افراد، خصوصاً افراد متمول، وظيفه دارند در اين امر خير شركت كنند. همچنين اگر ترتيبي داده شود كه افراد نزديك به خانواده پسر و دختر، به صورت يك رسم و عادت نيكو، قسمتي از هزينه هاي ازدواج را بر عهده گيرند، كمك بزرگي به تحقق اين هدف مي شود. اين پيشنهاد گرچه ظاهر ساده اي دارد، ولي در عمل تأثير شگفت انگيزي در هموار ساختن مسير ازدواج جوانان دارد و چون اين مشكل عموميت دارد، و هر كسي خود را محتاج كمك مي بيند، همه مردم در اين امر خير شركت خواهند كرد.

3ـ پرداخت وام هاي قرض الحسنه براي ازدواج

قرض الحسنه كه يكي از سنت هاي خوب و گره گشاي اسلامي است و در آيات فراواني از قرآن به آن تشويق و تأكيد شده( ر.ك: بقره/245، مائده/ 12، حديد/ 11 و 18، تغابن/ 17 و مزمل/ 20)، تاثير فوق العاده اي در حل مشكلات اقتصادي جامعه دارد. اگر اين سنت حسنه كه امروز در گوشه و كنار جامعه تحت عنوان «وام ازدواج» وجود دارد، گسترش يابد و به اين طريق وام هاي طولاني مدت و كم بهره به جوانان براي ازدواج و تهيه وسايل زندگي داده شود، چنانكه از برنامه هاي مهم دولت جديد شمرده شده است، كمك زيادي به ازدواج جوانان و در نتيجه كاهش سن ازدواج، خواهد شد.

4ـ ايجاد شغل هاي پاره وقت در دوران تحصيل و مانند آن

امروز دغدغه اصلي جوانان و به ويژه دانش جويان، اشتغال است. متاسفانه آموزش و پرورش و آموزش عالي ما طوري برنامه ريزي نكرده كه همه فارغ التحصيلان خود را به ابزار و فنون شغلي مجهز كند. همان طور كه نيروي نظامي نتوانسته براي سربازان وظيفه كه خيل عظيمي از جوانان كشورند، در اين زمينه كاري كند و حداقل هر يك از آنان را در مدت سربازي به فن يا صنعتي مجهز كند. البته كارهايي در تحقق اين هدف انجام شده، ولي اصلاً كافي نيست. في المثل اگر دانشجوي جوان ما، بتواند در خلال تحصيل، شغل مناسبي داشته باشد، مي تواند بسياري از هزينه هاي زندگي خود را تأمين كند. لازمه اين كار اين است كه آموزش هاي كارداني و كاربردي در طول تحصيل گسترش يابد و تعداد واحدهاي نظري كاهش پيدا كند.

5ـ تشويق به زندگي در كنار خانواده يكي از زوجين

در زمان هاي گذشته اكثر جوانان، ابتداي زندگي خود را در كنار والدينشان آغاز مي كردند و به مرور زمان سعي مي كردند با پس انداز و امثال آن، از پدر و مادر خود مستقل شوند، اگر بتوان اين فرهنگ را دوباره زنده كرد و جوانان و خانواده هايشان را به پذيرش اين امر تشويق كرد، كمك زيادي به حل مشكل ازدواج مي شود.

ج) راهبردهاي اجتماعي

از آنجا كه اجتماع و جامعه، مجموعه اي متشكل از واحدهاي كوچك ترِ خانواده است، بهترين جايگاه كمك به ايجاد خانواده و فراهم ساختن ازدواج جوانان، خود جامعه است. از اين رو براي حل مشكل ازدواج جوانان و جلوگيري از افزايش سن ازدواج، چاره اي جز همكاري و همياري همه افراد و آحاد جامعه، وجود ندارد. راهبردهاي اجتماعي كه مي توان در اين زمينه ارائه دارد، از قرار زير است:

1ـ فراهم كردن شرايط ازدواج آسان

دولتمردان و متصديان اجتماع وظيفه دارند برنامه دقيقي براي حل اين مشكل ارائه دهند. همچنين با تشويق مردم، خصوصاً افراد متمول، جوانان را در اين امر ياري دهند. مسلماً اگر دولت و مسئولان امر قدمي در اين راه بگذارند، همه مردم به كمك آن ها مي شتابند، زيرا اين يك مشكل همگاني است و همه افراد به گونه اي با آن درگير هستند.

2ـ گسترش مراكز مشاوره ازدواج

يكي از دلايلي كه جوانان را از ازدواج دور كرده است، نداشتن اطلاعات صحيح از ازدواج و وجود بدبيني هاي بي مورد است. بسياري از جوانان نسبت به اصل ضرورت ازدواج بي اطلاعند و برخي هم از افكار ناصحيح و خرافي در اين مورد رنج مي برند. وجود مراكز مشاوره ازدواج، كمك شاياني به جوانان مي كند و دغدغه هاي بي مورد آنان را برطرف مي سازد.

3ـ كنترل مهاجرت روستاييان به شهرها

از بين تمام خسارت ها و ضررهايي كه در مهاجرت روستاييان به شهر وجود دارد، مشكل افزايش سن ازدواج، جايگاه ويژه اي دارد. اگر بتوان با افزايش امكانات زندگي در روستاها و ايجاد اشتغال براي آنان، از مهاجرت آن ها جلوگيري كرد و آنان را به ماندن در روستا و توليد محصولات كشاورزي و دامي و امثال آن تشويق نمود، علاوه بر حل بسياري از مشكلات اجتماعي، از افزايش سن ازدواج نيز جلوگيري خواهد شد.

4ـ جلوگيري از بي بند و باري و ابتذال و فساد اخلاقي

يكي از راه هاي پيشرفت در جامعه ما اجراي قانوني اساسي و جلوگيري از متخلفين و برهم زنندگان نظم و قانون است. اگر از فساد و ابتذال، خصوصاً در حوزه اخلاق و مسائل جنسي جلوگيري نشود و با افراد متخلف برخورد جدي صورت نگيرد و در مقابل تهاجم و شبيخون فرهنگي دشمن، سياست تسامح و تساهل اجرا شود، جامعه چنان دچار آشفتگي مي شود كه اولين ضرر آن متوجه نهاد مقدس خانواده مي شود و جايگاه آن را تضعيف مي كند. امروز كم نيستند. جوانان پاك و مؤمني كه شريك زندگي مناسبي براي خود نمي يابند. تأثير مخرب گسترش فساد و فحشا و ابتذال و مخصوصاً مواد مخدر بر تزلزل كانون خانواده و بدبيني جوانان به ازدواج، بر كسي پوشيده نيست. اگر متصديان اجتماع براي مبارزه با مفاسد اخلاقي كمر همت ببندند و اين دام هاي خطرناك را از جلوي جوانان بردارند، بركات زيادي نصيب جامعه خواهند كرد كه يكي از آن ها هموار شدن راه ازدواج جوانان است.

به اميد آن كه با همت تمام نيروها و ملت و دولت، به زودي شاهد آن باشيم كه جوانان عزيزمان، اين سرمايه هاي بي نظير كشور، در امر ازدواج مشكلي نداشته باشند و با نشاط و انگيزه و اميد، آينده اي روشن و موفق براي خود و ديگران بنا كنند.

راهنمايي كنيد كه چه گناهاني مانع اين امر مي شود؟
عدم موفقيت در آمدن خواستگار براي دختر، مي تواند به چند علت باشد. با بررسي علل احتمالي كه در ذيل بيان مي گردد، مي توان به حذف يا تعديل آنها پرداخته و به ياري ...

  دختري 28 ساله هستم كه هميشه سعي كردم بيشتر از هر چيز مسائل ديني را رعايت كنم و نماز و روزه هم ميگيرم و خانواده ي تقريبا مذهبي دارم،از لحاظ ظاهري و جسمي هم مشكلي ندارم و ليسانس هم دارم ولي با اين سن يك بار هم موقعيت ازدواج نداشتم و خواستگاري نداشتم و براي همين احساس گناه ميكنم و حس ميكنم گناهاني باعث شده موقعيت ازدواج فراهم نشه.لطفا منو راهنمايي كنيد كه چه گناهاني مانع اين امر مي شود؟

عدم موفقيت در آمدن خواستگار براي دختر، مي تواند به چند علت باشد. با بررسي علل احتمالي كه در ذيل بيان مي گردد، مي توان به حذف يا تعديل آنها پرداخته و به ياري خداوند و با انتخابي مناسب همسري شايسته برگزيد. البته اين نكات به صورت كلي بيان مي شود و ممكن است هيچيك از اين موارد در زندگي شما صدق نكند.

1. قصور يا تقصير خود دختر: ممكن است خداي نخواسته اشتباه يا خطايي از دختر سر زده باشد كه موجب سلب اعتماد از او شده باشد. در اين صورت، توبه به درگاه خداوند و سربه راهي، باعث مي شود خداوند به او توجه كرده و با قدرت بي پايان خود، ذهن مردم را نيز پاك كند. بايد دانست كه استغفار يكي از دعاهايي است كه همواره براي رفع مشكلات موجود بر سر راه انسانهاي مومن مفيد و سفارش شده است.

2. قصور يا تقصير اعضاي خانواده: اگر يكي از اعضاي خانواده خلافي كرده، بايد خود را براي تغيير سرنوشت دختر خانواده اصلاح كند.

3. نقص عضو يا مشكل جسمي دختر: براي جبران اين گونه نقص ها و حتي نقص جدي در زيبايي، دختر بايد استعدادها را شناسايي و شكوفا سازد. بروز توانمندي هاي دختر، اين نقص ها را جبران مي كند.

4. محله نامناسب براي زندگي: اگر خانواده دختر محترم است و در محله اي نامناسب (محله بدنام و جرم خيز) زندگي مي كنند، بايد هجرت كنند. هجرت، حركتي مقدس است كه شايد يكي از مصاديقش همين جا باشد.

5. انزوا جويي دختر: دختر به سبب كمرويي يا هر علت ديگر، انزواجويي مي كند كه درست نيست. او مي تواند با حفظ عفت و رعايت ضوبط اخلاقي و شرعي، در مجامع و محافل مناسب حضور يابد. تا زماني كه مادران نيازمند عروس يا واسطه ها دختر را نبينند و نشناسند، چگونه به خواستگاري او بروند؟ مجالس عمومي زنانه و مساجد محل مكان خوبي است كه زناني كه به عنوان واسطه در ازدواج شناخته مي شوند، در اين مكان ها دخترهاي دم بخت را به ديگران معرفي مي كنند.

6. نبودن همتا براي دختر: گاهي به عنوان مثال دختر تحصيل كرده، در محيطي كوچك زندگي مي كند كه خواستگار مناسب كه همشأن او باشد پيدا نمي شود. در اين حالت دو پيشنهاد وجود دارد.

 1. خانواده دختر مهاجرت كند.

 2. سطح توقع خود را پايين آورده و سطح تحصيلات خواستگاران را از شروط خود بردارد. البته به دلايل فرهنگي و اينكه بهتر است طرفين از لحاظ فرهنگي همتا باشند، توصيه ما به عدم مهاجرت است.

در پايان اين قسمت تاكيد مي كنيم؛ قطعا هر گناهي هم كه انجام داده باشيد خداوند بخشنده و مهربان است و شما را پس از استغفار خواهد بخشيد. از شما مي خواهيم با تفسيرهاي اشتباه از علل نيامدن خواستگار خود را دچار افسردگي نكنيد.

لطفا در ادامه به نكات ذيل توجه فرماييد:

1. افسردگي موجب مي شود افراد تنها نكات منفي را ببينند و موقتا قادر به ديدن جنبه هاي مثبت زندگي شان نيستند. در صورتي كه احساس غمي بزرگ همواره شما را در خودتان نگه داشته است، در اسرع وقت با مراجعه به يك روانشناس معتبر در شهر محل زندگي خود، مشكل خودرا با او در ميان بگذاريد.

2. از دوستان و خانواده كمك بگيريد. حمايت اجتماعي يكي از مهم ترين فاكتورها در كنار آمدن با فقدان است. از دوستان و افرادي كه به حرف هايتان گوش مي دهند و به شما براي رسيدن به كمالات انساني انگيزه مي دهند كمك بگيريد. گذراندن وقت با ديگران ممكن است كه در ابتداي كار برايتان دشوار باشد. اما كمكتان مي كند بفهميد كه كسان ديگري هم در زندگيتان هستند كه نگران شما هستند و حمايت تان مي كنند. در موقعيت فعلي، دوستان باايمان و همجنس بهترين گزينه است.

3. درست است كه واقعيت برطرف شدن اين نياز شماست. اما اين بدان معنا نيست كه اميد خود را از دست بدهيد. هر دختر مؤمني مثل شما داراي تقديري بس مثبت است. تقدير مثبت دير يا زود فرا خواهد رسيد. با تقويت روحيه مذهبي و توكل به خداوند، مانع بروز روحيه ياس و نااميدي شويد. ايجاد ياس از حربه هاي اصلي شيطان است كه البته با ايجاد توجيهات و تزيين زشتيها در صدد به انحراف كشيدن انسانهاست. همچنين بايد توجه داشت كه، كم بودن خواستگار مناسب براي بسياري از دختران (كه به امري رايج، نه در ميان دختران نازيبا يا كوتاه قد، بلكه در ميان عموم دختران زيبا و نازيبا مبدل شده است) دليل بر غير خواستني بودن نيست.

4. از تمركز بر اموري كه به نحوي از حيطه اختيار شما (نيامدن خواستگار)تا حدي خارج است، به شدت پرهيز كنيد. با دورانديشي بيش تر، تمركز خود را به ساير امور اختياري مثبت منتقل نماييد. دعا و پناه بردن به خداوند زمينه ساز شادابي و طراوت روحيست. از دعاي افسرده ساز كه از وساوس شيطان است بشدت پرهيز كنيد. بنابراين سعي كنيد اعمال ديني خود را با طراوت بجا آوريد.

نكته قابل توجه و مهم؛ طرز برخورد با مشكلات زندگي است. اگر برخورد انفعالي و از روي ضعف باشد، انسان به يأس كشيده مي شود، زيرا با اين كه توانمند است، خود را ضعيف مي پندارد و از خود انتظاراتي بيش از حد دارد و همه چيز را تيره و تار مي بيند. اما اگر برخورد و واكنش فعالي داشته باشد، توقع و انتظارات با واقعيات همخواني خواهد داشت، در نتيجه اميد به آينده كم فروغ نمي گردد.

در ضمن گاهي ميدانيم كه خدا چيزي را بيدليل نمي خواهد، اما هنوز به ايمان كامل و يقين دست نيافتهايم. با اين كه نمي دانيم رخداد واقعاً خواسته الهي است يا از سوء تدبير و سستي ما ناشي شده است. در اين حال بايد تفسير صحيح از حوادث داشت و نقش خود را در آنها بازخواني كنيم. يا صبر و تحمل خود را از دست داده و به نتايج زودرس چشم دوخته، كه اگر زود به خواسته و مطلوب خود دست نيابيم و نتيجه كارهايمان را زودتر نبينيم، به نااميدي دچار مي شويم .

توصيه هاي پاياني

1. در فعاليت هاي اجتماعي مثل مسجد، بسيج، كارهاي هنري دسته جمعي و مانند آن شركت كنيد و از اين طريق با افراد شاداب، فعال، متدين و در عين حال مثبت نگر معاشرت كنيد و براي خود دوستان زيادي به دست آوريد.

2. به سر و وضع و آراستگي ظاهري خود بيشتر برسيد واز شلختگي اجتناب كنيد. البته با رعايت حلال و حرام و اجتناب از خودآرايي در مقابل نامحرم.

3. ورزش را جزء ضروري ترين فعاليت هاي خود قرار دهيد. سعي كنيد ورزش را بصورت تخصصي انجام دهيد.

4. جلوگيري از افكار منفي به ذهن

5. فكر كردن به جنبه‏هاي مثبت زندگي

6. همنشيني با افراد خوش اخلاق، با نشاط

7. سفرهاي تفريحي و زيارتي

8. برنامه‏ريزي اوقات شبانه‏روزي و انجام به موقع كارها

9. كم كردن از فشار كاري يا ساير فشارهايي كه مي‏تواند در خستگي روحي مؤثر باشد.

واقعا نميدانم چكار كنم از شما كمك مي خواستم.
یكی از اموری كه منجر به چنین مشكلاتی می شود ابتلا پسر و یا دختر به «تمام خواهی» (perfectionism )است. پرفكشنسم بدین معنی است كه شخص همه چیز را به صورت تام و ...

دختري 26 ساله هستم داراي ظاهري خوب و از خانواده مذهبي و متدين . از 18 سالگي خواستگاران زيادي داشتم كه اكثرآنهامنو از هر لحاظ پسنديده بودند. ولي يك مشكلي كه هميشه وجود داشت اين بود كه همه اينها در آخرين لحظات به نوعي منصرف ميشوند و قدم جلو نميگذارند طوري كه اين مسئله من و خانواده ام رو به شدت نگران كرده چون سنم بالا ميره و يك خواهر كوچكتر از خودم هم دارم كه براي ازدواج او هم سد معبر شدم.من براي اين مشكلم خيلي فكر كردم آخر به اين نتيجه رسيدم كه شايد يه كاري، يه گناهي كردم كه اينطوري دارم تاوانشو پس ميدم چون شنيدم تاوان بعضي از گناهان رو در اين دنيا پس ميديم مثلا دل كسي رو شكستن و ... يا در كتابي كه شرح حال شيخ رجبعلي خياط اومده بود، نوشته بود كه كسي مدتي بود كه ميخواست باغش رو بفروشه، ولي هر مشتري كه ميومد بعد نظرش عوض ميشد و معامله انجام نمي شد تا اينكه شيخ به او ميگويد كه در بالاي يكي از درختان آن باغ استخوان مرده اي بي نماز وجود دارد كه كلاغي آورده و آنجا گذاشته و آن مانع معامله آن باغ مي شود كه بعد از برداشتن آن تكه استخوان،باغ او به فروش ميرسد. حالا من هم احساس مي كنم كه شايد مشكل من هم يه چيزي شبيه به اينها باشد ولي واقعا نميدانم چكار كنم از شما كمك مي خواستم.

شما باید در نامه خود:

 1- به چند مورد از مواردی كه تا بحال به خواستگاری شما آمده اند

 2- و طرز برخورد شما با آن ها و

 3- صحبت ها و

 4- شرط و شروطهایی كه میان شما و خانواده های شما ردوبدل شده

 5- نظر خودتان و پدر مادرتان در باره ی مشكل ایجاد شده

 6- شمه ای از وضعیت تحصیلی و احیانا اشتغال خود، را ذكر می كردید تا ما با تحلیل و بررسی آن ها، به ریشه ی مشكل دست می یافتیم  و می توانستیم راهكارهای مناسبی ارائه كنیم.

مثلا یكی از اموری كه منجر به چنین مشكلاتی می شود ابتلا پسر و یا دختر به «تمام خواهی» (perfectionism )است. پرفكشنسم بدین معنی است كه شخص همه چیز را به صورت تام و تمام می خواهد، و به كمتر از تمام و كامل آن چیز راضی نیست. مثلا اگر دختری این روحیه را داشته باشد همیشه منتظر است كه یك پسری به خواستگاری اش بیاید كه تام و تمام باشد؛ یعنی هم خوش تیپ باشد و هم پولدار باشد و هم قد بلند باشد و هم با جذبه باشد و هم با ادب باشد و هم ... و هم ... و هم .... وهم .....؛ و چون این خصوصیات هیچ گاه نمیتواند در عالم خارج از ذهن و واقعیت با هم یك جا در شخصی جمع شود، لذا این دختر در هر موردی كه خواستگار برایش می آید با خود می گوید: حالا این مورد هم برود شاید مورد بعدی مناسب تر بود! و با همین خیال  خام، عمر خور را روزها و ماه ها و سال ها در انتظار سپری می كند تا شاید آنچه را كه می خواهد از درب داخل شود! و وقتی چشم باز می كند می بیند كه سنش بالا رفته و دیگر افرادی با ویژگی های قبلی نیز به سراغ او نمی آیند. این مطلب در مورد پسران نیز صادق است، پسری كه مشكل تمام خواهی (perfectionism) دارد، هر دختری را كه می بیند با خود می گوید این آن چیزی نیست كه من می خواهم. شاید مورد بعدی مناسب باشد و همین طور عمر خود را در جستجوی بافته های ذهنی خود سپری می كند و آنگاه بعد از چندین سال جستجو، سنش چنان بالا می رود كه مواردی مثل موارد قبلی كه افتخار نمی داد با آن ها ازدواج كند! حتی درب را روی او باز نمی كنند. تا چه برسد به اینكه تن به ازدواج با او بدهند! مشكل دیگر سخت گیری های غیر اسلامی پدرها و مادرها ها هست؛  زیرا همانطور كه در مورد دختر و پسر گفته شد پدر و مادر نیز امكان دارد دچار مشكل پرفكشنیسم باشن.د لذا تا وقتی یك نیمرخ شفاف از خود و خانواده خود بما ندهید ما نی توانیم بصورتی كاربردی و شفاف یاریگر شما باشیم.

شما در فرازی از نامه خود فرموده اید: « من براي اين مشكلم خيلي فكر كردم آخر به اين نتيجه رسيدم كه شايد يه كاري، يه گناهي كردم كه اينطوري دارم تاوانشو پس ميدم چون شنيدم تاوان بعضي از گناهان رو در اين دنيا پس ميديم مثلا دل كسي رو شكستن و ...) در این خصوص باید عرض نمایم كه طبق فرموده ی خداوند كریم در قرآن عظیم تمامی گناهان بشرط توبه مورد پذیرش قرار می گیرد و تنها گناه غیر قابل پذیرش نا امیدی از رحمت پروردگار است كه چنین شخصی بی شك در آتش دوزخ جای خواهد گرفت، لذا اگر گناهی مرتكب شده اید چاره آن استغفار و توبه است و این را بدانید كه خداوند بسیار كریم تر از آن است كه گناهی را نبخشد و به خاطر آن شخص توبه كننده را در میان امواج متلاطم مشكلات به حال خود رها سازد.

    در مورد مطلبی كه از شرح حال مرحوم رجبعلی خیاط (ره) كه از اولیاء الهی بوده اند نقل كردید، باید عرض نمایم كه نمی توان روی آن قضاوتی داشت و یا  قضیه ی شما را مثل آن قضیه دانست،  و آن را حمل بر شما كرد،  زیرا چنین قضایایی تعمییم بردار نیستند و فقط در مورد آن شخص و با توجه به خصوصیات آن شخص و موقعیتی كه  آن شخص در آن قرار داشته اند صدق می كند، ما در روایاتی كه از معصومین علیهم السلام  صادر شده نیز چنین مواردی را داریم كه طبق نظر فقهاء عظام، به هیچ وجه قابل تعمیم به موارد دیگر نیستند.

 و اما در مورد احتمال این كه در زندگی دل كسی را شكسته باشید و به همین جهت در این مشكل افتاده باشید؛ باید عرض نمایم كه این سخن، سخن درستی است؛ زیرا گاهی اوقات شكستن دل مظلومی موجب می شود كه توفیق از انسان سلب شود و خداوند او را در رسیدن به اهدافش یاری نكند!!

 اما باید عرض نمایم كه اولا شكستن دل كسی، هیچ گاه اشتباه غیر قابل توبه و جبران برای شخص محسوب نمی شود. و شما می توانید با فكر كردن در این مورد، آن شخصی كه موجب شكستن دل او شده اید را بیابید و از او حلالیت بطلبید؛  ثانیا باید توجه داشته باشید كه رّد معقول و منطقی و شرعی تقاضای یك  شخصی به معنای شكستن دل آن شخص نیست؛ زیرا خود شرع اجازه آن را صادر كرده. پس دِینی از این جهت بر گردن رد كننده تقاضا نیست و این كار دل شكستن محسوب نمی شود.

      و اما یك راهكار اساسی كه در هر حال می تواند یاریگر ما در حل مشكلات فرا رویمان باشد، توسل به ائمه ی اطهار سلام الله علیهم اجمعین است، سعی نمایید كه دعای توسلی را كه در مفاتیح الجنان آمده است را در اوقاتی كه حال معنوی دارید، با توجه به معانی دقیق و بلند آن بخوانید و در آخر نیز تقاضای خود را مطرح نمایید، زیرا كه این پاكان آبرویی بسیار در نزد خدا دارند و به تجربه ثابت شده است كه متوسل به این نورهای پاك، دست خالی از دربشان باز نمی گردد.

راهكاری به من بدهید تا بدانم تكلیفم چیست؟
ازدواج شیرین ترین پیوند در روابط انسانهاست.یافتن همسر خوب و شایسته در زندگی، یكی از نعمت های بزرگ است كه خداوند به بندگان خود عنایت می كند. برای یافتن چنین ...

پسری 18 ساله هستم.از دختر خانومی كه با عقاید من هم خوانی دارد خوشم می آید ولی الان در شرایطی نیستم كه بتوانم اقدام كنم برای ازدواج و از طرفی هم می ترسم كه این دختر خانم از دستم برود.چون در این جامعه كمتر دختری پیدا می شود كه مسجدی و نماز خوان باشد. و یكی از دلایلی كه من از این دختر خوشم آمده همین است. حال از شما می خواستم كمك كنید و راهكاری به من بدهید تا بدانم تكلیفم چیست؟

با سلام و تشكر ارتباط شما با اين مركز

ازدواج شیرین ترین پیوند در روابط انسانهاست.یافتن همسر خوب و شایسته در زندگی، یكی از نعمت های بزرگ است كه خداوند به بندگان خود عنایت می كند. برای یافتن چنین نعمتی، سرلوحه قرار دادن تعالیم الهی و بهره مندی از یك مشاور خوب و دلسوز بهترین گزینه است. با امید به اینكه راهنمائی ما، در دوراندیشی هر چه بیشترشما مؤثر باشد به نكات ذیل توجه فرمایید:

1. نیازهای عاطفی و غرایز دیگر در ایام جوانی، انسان را به سوی دوست داشتن و عشق ورزیدن سوق می دهد. البته این یك امر طبیعی و غریزی است و كمتر می توان راهی برای گریز از آن پیدا كرد. آنچه اهمیت دارد، كنترل عقلایی بر احساسات و پرهیز از مخاطراتی است كه ممكن است فرد را به گرفتارهای مختلف روحی و جسمی دچار سازد.

2. با توجه به اینكه ازدواج مهمترین نقطه ثقل زندگی انسانهاست و خوشبختی و بدبختی هر فردی غالبا مرهون این مرحله حساس است؛ سعی كنید نیازهای واقعی خود را بهتر بشناسید تا مبادا دچار خطای شناختی شوید. مثلا ممكن است شما بخاطر بعضی از مشكلات درسی یا فشارهای زودگذر دوران تجرد و یا حتی مواجهه ناخواسته با تصویری تحریك كننده دچار احساس نیاز شده باشید. همه مواردی كه ذكر شد با برنامه های خودكنترلی و روش های كم كردن نیاز جنسی تا حدودی قابل حل است.

3.       قبل از هر اقدامی به این نكته توجه داشته باشید كه ازدواج در سنین پایین به جهت كم تجربگی ممكن است باعث ضعف تدبیر و مانع از مدیریت بحران شود. با توجه به اینكه شخص در سنین پایین، ثبات عاطفی ندارد، ممكن است در انتخاب خود عاقلانه تصمیم نگیرد و بعد پشیمان شود. به طور معمول وابستگی افراد در سنین پایین به والدین بیشتر است و در صورت ازدواج، ممكن است زمینه دخالتهای آنان بیشتر فراهم شود و مشكلاتی را پدید آورد.

4.       انجام خدمت نظام وظیفه، گذشته از این كه خدمتی مقدس به شمار می رود، اگر انجام نشود، مشكلاتی را ایجاد خواهد كرد؛ به گونه ای كه امكان استخدام در موسسه ها و اداره های دولتی و برخی موسسه ها و شركت های وابسته به دولت و نقل انتقال هرگونه سند رسمی را با مشكل مواجه می سازد. گذشته از این، ممكن است شخص را به جهت وابستگی به همسر، از انجام این خدمت باز دارد؛ بنابراین توصیه می شود در صورت آمادگی برای ازدواج ازجهات دیگر، دست كم بعد از گذراندن دوره آموزشی یا مدتی پس از آن ازدواج كنید. افرادی كه علاوه بر مشكل نظام وظیفه، در صدد ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر هم هستند، باید توجه كنند كه چون تا سال ها امكان اشتغال و كسب درآمد ندارند، توصیه به ازدواج نمی شود، مگر اینكه شرایط ازدواج را داشته باشد و از طرف خانواده خود از جهت مالی حمایت شود. پس اگر در مجموع به جمعبندی مثتبی دست یافتید، تردید در مسائل مادی را كنار بگذارید.

5.       توجه داشته باشید كه والدین شما با تجربه و سختی كشیده تر از هر فرد دیگری هستند. بنابراین از مشورت منطقی با آنها غافل نشوید و نظر آنها را در اولویت تصمیم گیری خود قرار دهید. سعی كنید دلائل منطقی آنها را خوب بشنوید و سنجیده عمل كنید. البته در صورت امكان شما می توانید با رایزنی های استراتژیك با خانواده گرامیتان، بر بعضی از مشكلات ازدواج مانند مشكلات مالی، در آمد، تهیه منزل و مراسم جشن عقد و عروسی كه امروزه تقریبا غیر قابل چشم پوشی است، تا حدودی فائق آیید.

6.       استفاده از همكاری و میانجی گری خیراندیشان و خویشاوندان نزدیك و صاحب نفوذ (افرادی مثل خاله یا عمه؛ عمو یا دائی) بر روی آنان گزینه مناسبی برای جلب رضایت خانواده جهت خواستگاری و در صورت مثبت بودن نظر دختر مورد نظر و خانواده ایشان؛ یك نامزدی ساده است.

7.       اگر در نهایت شرایط برای ازدواج مهیا نبود، سعی كنید از تمركز بر اموری كه به نحوی از حیطه اختیار شما تا حدی خارج است ، به شدت پرهیز نمایید . ذهن خود را صد در صد به امور مثبت دیگری غیر از ازدواج معطوف سازید و تا زمان فراهم شدن كامل شرایط صبر كنید.

8.       در پایان از شما دعوت می كنیم تا در مكاتبات بعدی با ما همراه باشید. توصیه همیشگی ما این است كه: اگر انديشه ازدواج را در سر مي‏پرورانيد، قبل از هر چیز، درباره معيارهاي ازدواج و شرايط همسر ايده‏آل شناخت كافي پيدا كنيد. بدين منظور مي‏توانيد از راهنمايي‏هاي افراد با تجربه و خبره و مشاوران مورد اعتمادتان و يا از كتاب‏هاي زير كمك بگيريد: جوانان و انتخاب همسر، علی اكبر مظاهری، انتشارات پارسیان- انتخاب همسر، ابراهیم امینی- مشاوره قبل از ازدواج، حسن ملكی- چرا ازدواج موفق، چرا ازدواج ناموفق، گاتمن.

لطفا قدری در مورد ازدواج دانشجویی و مزایا و معایب آن مرا راهنمایی كنید
اگر منظورتان از ازدواج دانشجویی به این معناست كه دختر و پسر دانشجویی كه در یك دانشگاه یا دانشكده مشغول به تحصیل هستند، یكدیگر را برای ازدواج بپسندند و با هم ...

ازدواج شرح : لطفا قدری در مورد ازدواج دانشجویی و مزایا و معایب آن مرا راهنمایی كنید.

با سلام و تشكر از ارتباط شما با مركز ملی پاسخگویی به سوالات دینی!

اگر منظورتان از ازدواج دانشجویی به این معناست كه دختر و پسر دانشجویی كه در یك دانشگاه یا دانشكده مشغول به تحصیل هستند، یكدیگر را برای ازدواج بپسندند و با هم ازدواج كنند؛ مطالبی در این خصوص بیان خواهیم كرد. اما این را در نظر داشته باشید كه ازدواج دانشجویی به این معنا با ازدواج در دوران دانشجویی تفاوت دارد بنابراین، نباید مزایا و معایب ازدواج در دوران دانشجویی را با مزایا و معایب ازدواج دانشجویی خَلط كرد. این را بدان جهت گفتیم كه برخی از دست اندركاران و مسئولینی كه در عرصه ازدواج دانشجویی فعالیت می كنند وقتی سخن از مزایا و معایب ازدواج دانشجویی می شود به گونه ای سخن می گویند و مزایا و معایب آن را می شمارند كه انسان احساس می كند كه آن مزایا و معایب بیشتر مخصوص ازدواج در دوران دانشجویی است نه صرف ازدواج دانشجویی به آن معنایی كه عرض شد.

به طور كلی، اگر دختر و پسر ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج را به درستی بشناسند و سعی كنند در انتخاب همسر و همسر گزینی خصوصاً در ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج بیشترین تناسب و همخوانی را با یكدیگر داشته باشد، میزان موفقیت ازدواج شان بیشتر خواهد بود چرا كه موفقیت و شادكامی ازدواج در میزان تناسب و مطابقت دختر و پسر در معیارها و ملاك های ازدواج است كه هر چه این تناسب و كفویت بیشتر باشد، سلامت ازدواج از تضمین بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توان به آینده ازدواج و موفقیت و پایداری آن امیدوار گشت. حالا دیگر فرقی نمی كند كه دو دانشجو و یا سایر اقشار جامعه با هم ازدواج كنند؛ مهم آن است كه دختر و پسر بر اساس بیشترین سنخیت و تناسبی كه باهم دارند با یكدیگرازدواج كنند.

 اگر چه براساس آمار ستاد ازدواج دانشجويي، ميزان طلاق در ازدواجهاي دانشجويي 1/5 درصد است كه این  تفاوت بسيار بالايي  با آمار طلاق در كل كشور و نسبت به سایر ارگان ها و سازمانهاي ديگر دارد، اما به نظر می رسد كه علت این تفاوت چشمگیر در این است كه چون دانشجویان از اقشار با فرهنگ، فرهیخته و تحصیل كرده جامعه هستند در همسر گزینی، بیشتر از سایر اقشار ملاك ها و معیارهای ازدواج را در نظر می گیرند. از طرف دیگر، چون امروزه در طول دوران تحصیل مهارت های مختلف انتخاب همسر و شیوه ارتباط با همسر را آموزش می بینند طبیعتاً هم در انتخاب همسر دقت می كنند و هم در طول زندگی مشترك، بیش از دیگران اصول همسرداری را رعایت می نمایند به همین جهت، آمار طلاق در ازدواج دانشجویی بسیار كمتر از سایر اقشار است.

در ادامه به برخی از مزایا و معایب ازدواج دانشجویی اشاره می كنیم:

مزایای ازدواج دانشجویی عبارتنداز:

1. از آنجا كه دانشجویان در ‏یك اجتماع كوچك به نام دانشگاه بیشتر و بهتر با یكدیگر آشنا میشوند، از شخصیت و منش و رفتار یكدیگر بهتر شناخت پیدا می كنند.

2. هم رشته بودن، تحصیلات همسان، همانندی های شخصیتی، تفاوت سنی پائین و شناخت ناشی از دوران تحصیل در ازدواج های دانشجویی بیشتر است و این در تفاهم آتی آنها می تواند مؤثر باشد.

3. به نظر می رسد با توجه به اشتراكات مختلف و تمایلات دختر و پسر دانشجو، امكان كاستن از بسیاری از توقعات مادی و شروع زندگی با حداقل ها میسر و امكان پذیرتر خواهد بود.

4. از آنجا كه دانشجویان از اقشار تحصیل كرده جامعه هستند، در حل تعارضات زندگی، تربیت فرزند و سایر موارد مسائل زندگی، می توانند موفق تر عمل كنند.

5. با توجه به این كه همسرگزینی به انتخاب پدر و مادر و یا دیگران و تحمیل آنها نیست بلكه انتخاب خود دختر و پسر در ازدواج های دانشجویی نقش ویژه ای دارد از این روی، چون دختر و پسر، خود رأساً اقدام به انتخاب كرده و سختی هایی را برای رسیدن به آن متحمل می شوند در نتیجه، تلاش بیش تری را برای حفظ، دوام، تداوم و استحكام هر چه بیش تر زندگی مشترك به كار خواهند بست.

معایب ازدواج دانشجویی عبارتند از:

1. از آنجا كه دانشجويان در یك محيط رسمي با هم برخورد ميكنند و در اين برخوردهاي رسمي، ممكن است آنها نتوانند به درك صحيحي از شخصيت طرف مقابل برسند و ممكن است در این زمینه دچار اشتباه گردند و همسر مناسب خود را انتخاب نكنند.

2. با توجه به این كه در محیط دانشگاه معمولاً دختر و پسر به صورت مختلط حضور پیدا می كنند، حال برای آن دسته از افرادی كه به یك باره با این وضعیت روبرو می شوند و عادت به تفكیك جنسیتی داشته اند، امكان تحت تأثير روابط عاطفي قرار گرفتن در اين مكان ها بسيار بالاست.

3. در صورت ازدواج دانشجویان با دانشجویانی از شهر یا استان های مختلف و بروز برخی تفاوت های فرهنگی، اختلافات غیر قابل پیش بینی در این نوع ازدواج ها به وجود می آورد. از مزیت های همشهری بودن این است كه می تواند تفاوت فرهنگی و تفاوت در نوع گویش و آداب و رسوم را به حداقل برساند و برخی اصطكاك ها و سوء برداشت های از این جهت را كاهش دهد و گاهی شناخت پیدا كردن از دو طرف و خانواده ها را تسهیل گرداند و همین طور در هزینه های زندگی مثل هزینه های رفت و آمد صرفه جویی به عمل آورد.

یكی از همكلاسی ها را ابتدای ترم 2 شناختم
به طور كلی، اگر دختر و پسر ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج را به درستی بشناسند و سعی كنند در انتخاب همسر و همسر گزینی خصوصاً در ملاك ها و معیارهای اساسی ...

در دوران دانشجویی همیشه سعی میكردم از رابطه احساسی با خانم ها دوری كنم و در حد دوستانه برخورد كنم میزان ارتباطاتم به حدی كم بود كه یكی از همكلاسی ها را ابتدای ترم 2 شناختم. و برای انجام كارهای دانشجویی با هم ارتباط داشتیم تا اینكه به اختلاف برخوردیم و حسابی از خجالت هم درآمدیم. ترم 3 هم با هم ارتباطی نداشتیم اواسط ترم آخر كه به دنبال همسر بودم بعد از كلی فكر متوجه شدم كه به لحاظ فكری و ایده آل های زندگی با هم اشتراك بالایی داریم فاصله سنی ما تنها 6 روز است پیشنهاد ازدواج دادم و در كمال ناباوری قبول كرد كه برای آشنایی بیشتر مدتی با هم ارتباط برقرار كنیم و بعد از گذشت یك ماه به این نتیجه رسیدیم كه برای زندگی آینده مشكلی نداریم در اولین حضورم در خانه آنها كه در شهری با فاصله 300 كیلومتری از ما هستند متوجه شدم كه از لحاظ نوع زندگی و سطح مالی بالاتر از ماهستند. در ضمن متوجه شدم كه در عین اعتقاد به مسائل مذهبی در مراسم های فامیلی دچار خود كم بینی است و نمیتواند حجاب داشته باشد. البته به گفته خودش سعی بر برطرف كردن این مشكل دارد. با توجه به اشتراكات فراوان و احساسی كه پس از گذشت 6 ماه ایجاد شده و قول هایی كه برای چشم پوشی از نیازها برای زندگی مشترك به من داده این ازدواج را چطور ارزیابی میكنید؟ درست است یا نادریست؟

از آنجا كه شما در عنوان پرسش، اصل درستی یا نادرستی ازدواج دانشجویی را مطرح كرده اید و در ادامه موضوع جزئی و عینی مربوط به خودتان را بیان داشته اید، در فرایند پاسخگویی به هر دو مطلب اشاره می كنیم.

به طور كلی، اگر دختر و پسر ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج را به درستی بشناسند و سعی كنند در انتخاب همسر و همسر گزینی خصوصاً در ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج بیشترین سنخیت، تناسب و همخوانی را با یكدیگر داشته باشد، میزان موفقیت ازدواج شان بیشتر خواهد بود چرا كه موفقیت و شادكامی ازدواج در میزان تناسب و مطابقت دختر و پسر در معیارها و ملاك های ازدواج است كه هر چه این تناسب و كفویت بیشتر باشد، سلامت ازدواج از تضمین بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توان به آینده ازدواج و موفقیت و پایداری آن امیدوار گشت. حالا دیگر فرقی نمی كند كه دو دانشجو و یا سایر اقشار جامعه با هم ازدواج كنند؛ مهم آن است كه دختر و پسر بر اساس بیشترین سنخیت و تناسبی كه باهم دارند با یكدیگرازدواج كنند.

در ادامه به برخی از مزایا و معایب ازدواج دانشجویی اشاره می كنیم تا به درستی و یا نادرستی آن پی ببرید:

مزایای ازدواج دانشجویی عبارتند از:

1. از آنجا كه دانشجویان در ‏یك اجتماع كوچك به نام دانشگاه بیشتر و بهتر با یكدیگر آشنا میشوند، از شخصیت و منش و رفتار یكدیگر بهتر شناخت پیدا می كنند.

2. هم رشته بودن، تحصیلات همسان، همانندی های شخصیتی، تفاوت سنی پائین و شناخت ناشی از دوران تحصیل در ازدواج های دانشجویی بیشتر است و این در تفاهم آتی آنها می تواند مؤثر باشد.

3. به نظر می رسد با توجه به اشتراكات مختلف و تمایلات دختر و پسر دانشجو، امكان كاستن از بسیاری از توقعات مادی و شروع زندگی با حداقل ها امكان پذیرتر و میسر خواهد بود.

4. از آنجا كه دانشجویان از اقشار تحصیل كرده جامعه هستند، در حل تعارضات زندگی، تربیت فرزند و سایر مسائل زندگی، می توانند موفق تر عمل كنند.

5. با توجه به این كه همسرگزینی به انتخاب پدر و مادر و یا دیگران و تحمیل آنها نیست. بلكه انتخاب خود دختر و پسر در ازدواج های دانشجویی نقش ویژه ای دارد از این روی، چون دختر و پسر، خود رأساً اقدام به انتخاب كرده و سختی هایی را برای رسیدن به آن متحمل می شوند در نتیجه، تلاش بیش تری را برای حفظ، دوام، تداوم و استحكام هر چه بیش تر زندگی مشترك به كار خواهند بست.

معایب ازدواج دانشجویی عبارتنداز:

1. از آنجا كه دانشجويان در یك محيط رسمي با هم برخورد ميكنند و در اين برخوردهاي رسمي، آنها ممكن است نتوانند به درك صحيحي از شخصيت طرف مقابل برسند و ممكن است در این زمینه دچار اشتباه گردند و همسر مناسب خود را انتخاب نكنند.

2. با توجه به این كه در محیط دانشگاه معمولاً دختر و پسر به صورت مختلط حضور پیدا می كنند، حال برای آن دسته از افرادی كه به یك باره با این وضعیت روبرو می شوند و عادت به تفكیك جنسیتی داشته اند، امكان تحت تأثير روابط عاطفي قرار گرفتن در اين مكان ها بسيار بالاست.

3. در صورت ازدواج دانشجویان با دانشجویانی از شهر یا استان های مختلف و بروز برخی تفاوت های فرهنگی، اختلافات غیر قابل پیش بینی در این نوع ازدواج ها به وجود می آورد. از مزیت های همشهری بودن این است كه می تواند تفاوت فرهنگی و تفاوت در نوع گویش و آداب و رسوم را به حداقل برساند و برخی اصطكاك ها و سوء برداشت های از این جهت را كاهش دهد و گاهی شناخت پیدا كردن از دو طرف و خانواده ها را تسهیل گرداند و همین طور در هزینه های زندگی مثل هزینه های رفت و آمد صرفه جویی به عمل آورد.

با توجه به این توضیحات و تفاوت هایی كه با دختر مورد نظر دارید، تشخیص سلامت ازدواج شما و درستی یا نادرستی آن نیاز به بررسی عالمانه و كارشناسانه دارد. بدین منظور توصیه می شود حضوراً از یك مشاور و روانشناس در زمینه ازدواج كمك بگیرید تا با بررسی روانشناختی و اجرای برخی آزمون های روان­ سنجی، سلامت ازدواج تان را بررسی كند و میزان تناسب شما را برای ازدواج مشخص نماید تا اگر مشكل خاصی وجود نداشت و تفاوت ها قابل اغماض بود، برای ازدواج اقدام كنید. البته با نگاه اجمالی به شرایط و معیارهای ازدواج شما می توان گفت: از آنجا كه شما لا اقل در زمینه باورها و پایبندی به اصول اعتقادی، خانوادگی، اقتصادی، سنی، فرهنگی، جغرافیایی با دختر مورد نظر تناسب كافی را ندارید؛ تفاوت های در این زمینه ها به نوبه خود می تواند برای ازدواج شما مشكل ایجاد كند بنابراین، درستی ازدواج تان از منظر ما با تردیدهایی روبروست و ازدواج تان بدون بررسی عالمانه و دقیق، قابل پیشنهاد و توصیه نمی باشد. ضمن این كه ارتباط شش ماه شما می تواند باعث ایجاد نوعی وابستگی و غلبه احساسات و عواطف بر تعقل و خردورزی گردیده باشد و هر گونه تصمیم گیری درباره ازدواج تان را با مشكل روبرو سازد پس بهتر است تا از سلامت ازدواج تان آگاه نگردیده اید و تأیید كارشناسان را جلب نكرده اید از هر گونه اقدامی خودداری كنید و ارتباطات را به حداقل ممكن برسانید تا دچار ازدواج های احساسی و بی ضابطه و یا آسیب های روابط دختر و پسر قبل از ازدواج نگردید.

ولی پدرم گفت تا زمانی كه سر كار نری حتی نباید نامزد كنی..........
از اينكه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در بيان گذاشتيد خرسنديم. صداقت در گفتار حاكي از ضمير و فطرت پاك شماست . نشان مي دهد نمي خواهيد مبتلا...

23 سال دارم،سربازیمو رفتم و الان دانشجو هستم. همیشه نمازمو خوندم و روزمو گرفتم. هرگز به ناموس دیگران نگاه بد نكرم و هرگز حرف لغوی بهشون نزدم. از همین كارایی كه الان تو خیابونا انجام می دن. تا اون جا كه تونستم به دستورات خدا عمل كردم. من 3 سال پیش به دختر خالم علاقه مند شدم.همه معیار هایی كه مد نظرم بود رو داشت. اون هم به من علاقه مند بود و من برای اون همون چیزی بودم كه می خواست.ما مدت ها با هم در ارتباط بودیم. ولی در حد شرع.در این مدت حتی یك بار هم دست اون رو لمس نكردم. برای اینكه این پنهانكاری ها گناه محسوب نشه دوتایی تصمیم گرفتیم كه با بزرگ تر هامون در میون بگزاریم.همین كار رو هم كردیم.ایشون به همه اعضای خوانوادش گفت.پدر،مادر،خواهر و برادرش.ولی من فقط به مادرم گفتم. بعد به خواهر و برادرام.راستش به خاطر انتظار عكس العملی كه از پدرم داشتم فعلا دست نگه داشتم.خانواده دختر خالم همگی قبول كردن.با رضایت كامل.شوهر خالم و خالم با مادرم صحبت كردن و قرار شد مدتی نامزد باشیم.من به پدرم هم گفتم.ولی پدرم گفت تا زمانی كه سر كار نری حتی نباید نامزد كنی..........

از اينكه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در بيان گذاشتيد خرسنديم. صداقت در گفتار حاكي از ضمير و فطرت پاك شماست . نشان مي دهد  نمي خواهيد مبتلا به آلودگي نفساني شويد . از آلوده شدن به گناه نگران هستيد. اين حالت علامت ايمان و اعتقاد قوي به ارزش هاي اللهي و انساني است . اميدواريم در اين برهه حساس زندگي بتوانيد ايمان خود را همچنان حفظ كنيد . از آلوده شدن به گناهان خود را حفظ كنید .البته بهتر بود باخویشتن داری و خودكنترلی تا زمانی كه تمام شرایط و موانع ازدواج تان فراهم نشده بود و  كاملا مطمئن نبودید كه دختر شما شریك قطعی زندگی شما خواهد شد ، سرمایه گذاری عاطفی و احساسی نمی كردید. با این حال در اين جا لازم مي دانيم به عنوان مشاوري امين و دلسوز نكاتي را خدمت شما دانشجوي گرامي عرض كنيم:

1. جوهر زندگي انسان، رويارويي با مشكلات و تلاش براي غلبه بر آن هاست. آنچه كه انسان و زندگي را مي‏سازد،  درگير شدن با مشكلات و تلاش براي رفع آن هاست. تحقيقاً نمي‏توانيد كسي را بيابيد كه مدعي باشد كه اساساً مشكلي ندارد. اگر چنين كسي را يافتيد، يا انسان نيست و يا آن كه راست نمي‏گويد، بدانيد كه استعدادهاي آدمي در عرصه  مشكلات است كه بروز مي‏كند. پس بايستي از مشكل استقبال كرد و با شادابي و طراوت به رفع آن اقدام نمود.

2. معمولاً پدر و مادر انسان، دلسوز فرزندان خود هستند . اگر مطلبی می گویند و یا مخالفتی ابراز می كنند، از سر دلسوزی و خیر خواهی است؛ گویا پدر شما خود به این نكته رسیده اند كه زندگی خرج دارد و بار مالی زندگی و خانواده را باید به عنوان پدر خانواده، بر دوش بكشد. به خاطر همین وقتی می نگرد كه پسر دلبندش شور و ذوق ازدواج در سر می پروراند، ولی به فكر شغل و كسب و درآمد نیست. در حال حاضر شغلی ندارد، آشفته می شود و برای ازدواج شما بدون داشتن شغل مناسب دل نگران است. به همین خاطر دوست دارد كه شما با جدیت در فكر شغل باشید. اما گویا در این زمینه دچار افراط گردیده است و تمام جوانب را در نظر نمی گیرد. از این روی نیاز است مقداری این نگرش دلسوزانه ایشان تعدیل شود.

3. در مورد ازدواج  بهتر بود حالا كه شما و دخترخاله تان همدیگر را پسندیده اید و با هم تناسب و همخوانی دارید و تنها مشكل تان این است كه فعلاً دانشجو هستید و شغل و درآمدی ندارید، با هم عقد می كردید . چند سالی را صبر می كردید و مراسم عروسی رسمی را با توافق خود و خانواده ها تا فراهم شدن شرایط لازم به تأخیر می انداختید، در این صورت هم روابط شما جنبه شرعی و حلال به خود می گرفت و هم با فراغت بال درستان را تمام می كردید و به دنبال شغل مناسب می رفتید . با فراهم نمودن مقدمات عروسی، بساط عروسی را راه می انداختید. ولی گویا پدرتان به این هم قانع نیست و اصرار دارد كه شما زودتر در پی شغل باشید . با این شیوه هم به مخالفت می ورزد؛ به نظر می رسد كه این تفكر پدرتان منطقی نیست.

4. اگرچه ازدواج حق شماست و در درجه اول این شما هستید كه باید در مورد سرنوشت خود تصمیم بگیرید ،ولی در نظر داشته باشید كه حمایت و پشتیبانی خانواده دختر و پسر، بنیان ازدواج را محكمتر نموده، در آسیبها و مشكلات احتمالی زندگی آینده، كمك كننده و پشتیبان خواهد بود. به همین خاطر توصیه می شود كه دختر و پسر در این گونه موارد تا جایی كه امكان دارد ،رضایت و موافقت خانواده ها را جلب كنند. بدون كسب رضایت آنان و برخورداری از حمایت آنان، ازدواج نكنند. در مورد شما هم مطلب همین طور است. باید تا جایی كه امكان دارد ،رضایت پدرتان را جلب كنید.

5. اوّلین گام برای حلّ اين مشكل، یك گفتگوی دوستانه با پدرتان است. فراموش نكنید كه زمانی گفتگو میتواند نتیجهبخش باشد كه در یك فضای آرام و خالی از هر گونه پیش زمینه ذهنی باشد.

پس سه نكته را فراموش نكنید:

 1. ذهن تان را از كدورتها پاك كنید.

 2.  او به شما علاقهمند و دلسوز شماست.

 3. به دنبالِ یافتن راه حل باشید، نه مقصّر جلوه دادن یكدیگر.

موفق و كامروا باشید.

صفحه‌ها