مشاوره

فوايد و مضرات جدا كردن كلاس ها و دانشگاهها و تك جنسيتي شدن چيست؟
از زماني كه نظام آموزشي مختلط در نظام هاي آموزشي كشورهاي جهان مطرح شد، بسياري از دانشمندان و صاحب نظران در علوم گوناگون ...

فوايد و مضرات جدا كردن كلاس ها و دانشگاهها و تك جنسيتي شدن چيست؟

برادر عزيز؛ از زماني كه نظام آموزشي مختلط در نظام هاي آموزشي كشورهاي جهان مطرح شد، بسياري از دانشمندان و صاحب نظران در علوم گوناگون، به خصوص علوم تربيتي و علوم اجتماعي، درباره آن به بحث و بررسي هاي گسترده اي پرداخته اند. عده اي از آنها از آن حمايت كرده و آن را شيوه مطلوبي براي تحصيل كودكان، اعم از دختر و پسر، دانسته اند. در مقابل عده بيشتري از آنان ضمن مخالفت با آن، به بيان مضرات و آثار سوء آن پرداخته و آن را يك نظام آموزشي مضر و غير مطلوب دانسته اند. در هر صورت قبل از هر گونه پيش داوري در اين باره، ابتدا برخي از اين نظريات موافق و مخالف نقل مي شود و در نهايت قضاوت به عهده خواننده محترم گذاشته مي شود.

نظر موافقان:

1. تعليم و تربيت مختلط از نوع غيرمختلط آن اقتصادي تر است.

2. غالبا گفته مي شود جو اخلاقي موسسات آموزشي مختلط بهتر از موسسات غيرمختلط است و به تعبير دكتر هريس، در مدارسي كه داراي فضاي باز جنسي است و در آن، دختر و پسر با هم اند، هيچ مشكل جنسي و گرايش هاي جنسي به طرف مقابل وجود ندارد، ولي در مدارس مجزا و  غير مختلط افراد با تمايلات و گرايش هاي جنسي رشد مي كنند.

3. تعليم و تربيت مختلط با عدالت و انصاف سازگارتر است و سبب مي شود همه دانش آموزان اعم از دختر و پسر دركنار هم از همه فرصت هاي تحصيلي و امكانات آموزشي استفاده كنند.

4. تجربه تحصيل و آموزش دختران و پسران جوان در مدارس مختلط براي كارهاي گروهي آنها در آينده مفيدتر است.

5. مردان و زناني كه در موسسات آموزشي با فضاي باز و بدون قيد و بند جنسيتي تحصيل و كار مي كنند براي كارهاي مشترك در آينده در ساختن جهاني بهتر، آمادگي بيشتري خواهند داشت.

نظر مخالفان:

بيشتر دانشمندان و صاحب نظران علوم تربيتي و علوم اجتماعي با تعليم و تربيت به شيوه مختلط به مخالفت پرداخته و آن را مخالف علايق و خصوصيات و نيازهاي جنسي هر يك از دو جنس و نيز مخالف علايق و ويژگي هاي فرهنگي در جوامع گوناگون دانسته اند.

1. بيشترين مخالفت ها به تفاوت هاي زيستي و رواني دو جنس زن و مرد و در نتيجه تفاوت آنان در نيازهاي آموزشي اشاره دارد. به نظر بعضي از محققان نيازهاي آموزشي آنها به دليل تفاوت هاي موجود، آن قدر متفاوت است كه آموزش يكسان براي هر دو جنس ناممكن مي نمايد و برنامه ريزي آموزشي واحد براي هر دو گروه بسيار مشكل و به سختي قابل اجرا است.چنين برنامه هايي با ويژگي ها و نيازهاي هيچ يك از دو جنس موافق نيست و مطابق با پايين ترين استانداردهاي علمي در جهان است.

2. به دليل تفاوت هاي موجود، به خصوص اختلاف دختران و پسران در زمينه بلوغ، رقابت ها در مدارس مختلط نابرابر مي گردد و اين موضوع معمولا عامل دلسردي پسران و افت تحصيلي آنان و گاه ناراحتي هاي روحي آنها مي شود.

3. تعليم و تربيت مختلط مانع رشد بيشتر توانايي هاي ويژه و نامحسوس زنانه در دختران جوان و توانايي هاي ويژه و نامحسوس مردانه در پسران جوان مي شود.

4. هر يك از دانش آموزان دختر و پسر در صورتي مي توانند با كيفيت بهتر و مطلوب تري به تحصيل ادامه دهند كه با هم جنس هاي خود در يك كلاس تحصيل كنند و حتي داراي كارمندان اداري هم جنس خود باشند. به گفته آستين (Astin)، وقتي هم دانشجويان و هم اعضاي هيئت علمي يك آموزشكده عمدتا از يك جنس باشند، تحصيل دانشجويان در آن موسسه آموزشي تاثيرات مثبت بسياري در پي خواهد داشت. در تحقيقات ديگري نيز ثابت شده است كه مهم ترين عامل تبيين الگوهاي شغلي موفق براي زنان، تحصيل آنها در موسسات آموزشي زنانه است، نه مختلط.

5. تحصيل دانش آموزان دختر و پسر در موسسات آموزشي مختلط سلامت جسمي و روحي آنان، به ويژه دختران را به مخاطره مي اندازد.

6. دلبستگي ها و جذابيت هاي هر يك از دو جنس زن و مرد براي ديگري به خصوص در دوران جواني و نوجواني (كه البته طبيعي است) در آموزشگاه هاي مختلط، افزون بر افت تحصيلي، ناكامي ها و بي بندوباري هاي اجتماعي و اخلاقي را به دنبال دارد كه مديران اين نوع موسسات را با مشكلات بسياري مواجه مي كند.

7. اختلاط هاي اجباري بين دختران و پسران جوان، به ويژه در مدارس متوسطه، آنان  را به ازدواج هاي زودرس و بدون توجه به مسائل لازم و ضروري آن مي كشاند. البته لازم به گفتن نيست كه منشا بسياري از طلاق ها و جدايي ها و در نتيجه فسادها و بي بندو باري هاي اخلاقي زنان و مردان بيوه و مجرد، همين ازدواج هاست.

8. تعليم و تربيت مختلط با حفظ دقيق تمام تفاوت هاي اجتماعي، عقلاني و فيزيكي دو دجنس و در نظر گرفتن همه نيازهاي زيستي و رواني و تحصيلي و همچنين گرايش هاي تحصيلي و شغلي آنان ناممكن است. به عبارت ديگر، ملاحظه اين تفاوت ها و نيازها و گرايش ها و سپس برنامه ريزي بر اساس آنها و آن گاه اجراي آنها بر اساس اين موارد، تنها در تعليم و تربيت غير مختلط ميسر است، نه مختلط.

اين 8 مورد تنها گوشه اي از توجيهات و دليل هاي كساني است كه با تحصيل زنان و مردان و دختران و پسران در مدارس مختلط و دركنار هم مخالف اند و با توجه به همين مسائل است كه هنوز هم بسياري از انديشه وران در عرصه تعليم و تربيت و صاحب نظران در علوم انساني با آن به مقابله برمي خيزند و هر روز اين مخالفت ها ابعاد گسترده تري مي يابد.

دلم رو درس نمیره، لطفا منو راهنمایی کنید
در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم: ...

دختری هستم ۱۶ سال دارم من هر كاری میكنم بتونم درس بخونم نمی تونم دلم رو درس نمیره مامانم هم از این وضع من خیلیناراحت لطفا منو راهنمای كنید؟

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. گاهی وقت ها ممكن است این حالت شما نشان از برخی آشفتگی های روانی شما باشد به این صورت كه گاهی بي انگيزه گي و بي حوصله گي  بیانگر افسردگی می تواند باشد و یا این كه ممكن است شما هنوز معنی و مفهم زندگی و هدف آن را به درستی نمی شناسید و برای زندگی و تحصیلتان هدفی مشخص ننموده اید و یا این كه شخصیت تنبل و اهمالكاری دارید كه تن به مشقت و سختی نمی دهید و دائماً در پی راحتی و آسایش بدون زحمت هستید و یا این كه از اختلالات یادگیری رنج می برید و برخی احتمالات دیگر كه برای تشخیص صحیح لازم است حضوراً به یك روانشناس با تجربه مراجعه كنید و یا با سامانه «09640» تماس بگیرید و با مشاوران این مركز گفتگو كنید تا علت و یا عوامل این حالت شما شناسایی گردد.

2. نگران وضعیت تحصیلی فرزندان بودن، برای والدین امری طبیعی است. هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش در امر تحصیل موفق باشد؛ زیرا آن را نشانه­ای از رشد و پیشرفت فرزند خود می داند. پیشرفت تحصیلی فرزندان، نه تنها خود یك موفقیت است، بلكه نشان دهنده تلاش، انگیزه و پشتكار فرزند است؛ عزت نفس و اعتماد به نفس او را افزایش می دهد، نیاز روانی او به محبت را برطرف می كند، احساس مسؤولیت پذیری را در او ایجاد می كند و تضمین كننده آینده روشن اوست. از این جهت، والدین همیشه دوست دارند، فرزندانشان در امر تحصیل كوشا باشند.

3. شما برای این كه این نگرانی مادرتان را بر طرف كنید و در امر تحصیل و درس خواندن به موفقیت­هایی برسید، ابتدا باید بدانید كه زندگي و سرمايه عمر براي انسان نعمتي بي بديل و فرصتي بي نظير است كه اگر بی جهت از دست برود هرگز قابل بازگشت نيست. ما بايد براي ثانيه هاي عمرمان حساس باشيم و آن را رايگان از دست ندهيم. بخش هايي از اين سرمايه ارزشمند و خدادادي، مثل نوجواني و جوانی، اهميت بيشتري دارد. زيرا آمادگي و فراغت انسان براي بهره برداري مناسب و سودمند بيش از مواقع ديگر است.

4. اگر ميل به رشد و بالندگي داريد اگر می خواهید در زندگی موفقیت­هایی داشته باشید و قله­های پیشرفت و ترقی را یكی پس از دیگری بپیمایید و پيش همه عزيز و سر بلند گردید، بايد درس بخوانيد و كسب معلومات نماييد، علم آموزی مقدمه كمال و پیشرفت است تا درس نخوانید و باسواد نگردید نمی توانید جایگاهی در اجتماع داشته باشید.

5. موفقيت در تحصیل و درس خواندن و علمآموزي مستلزم داشتن يك برنامه و طرح خوب براي آن و شناخت مهارت مطالعه بهتر و برتر و بكارگیری آن است، كه بايد با توجه به شرايط هر فرد طراحی شود، اما از آنجا كه ما از شرایط شما بی اطلاعیم، تنها چند پيشنهاد مطرح می كنیم كه اميدواريم براي شما سودمند باشد:

1- خود و زمانتان را مديريت كنيد و براي كارهاي­تان برنامه زماني طراحي كنيد. به منظور داشتن يك برنامه منظم، لازم است جدولي تهيه نماييد و ساعات شبانه روز و ايام هفته را (به ترتيب در ستون افقي و عمودي) يادداشت كرده و براي هر ساعتي در هر روز از ايام هفته، كار و برنامه مناسب را در آن يادداشت نماييد. ساعات درس، كلاس، مطالعه، استراحت، نظافت و... را دقيقاً در جدول بنويسيد و خود را موظف كنيد طبق جدول تهيه شده كه متناسب با توانايي‏هاي خودتان است عمل نماييد.

2- به برنامه خود تنوع بدهيد و به گونهاي برنامه ريزي كنيد كه درسخواندن براي شما از هر كار ديگر لذت بخش تر باشد.

3- هرگز به مغز خود پيام منفي ندهيد؛ «نميتواننم»، «مستعد نيستم»، «من براي اين چيزها ساخته نشدهام» و جملاتي مانند آن، ويروسهاي ويرانگري هستند كه مانع پيشرفت شما ميگردند.

4- بر اساس آموزههاي ديني، علم آموزي عبادتي بزرگ و پر ارج است، بر اين اساس مطالعه و تلاش علمي، شما را به خداوند نزديك تر ميسازد.

5- براي رسيدن به قلههاي سبز موفقيت نيازمند دوستان و همراهاني كوشا و موفق هستيد؛ از اين رو در گزينش آنان بسيار دقت كنيد. نشاط علمي خود را با ميانهروي و درست كار كردن براي سالهاي طولاني با خود همراه كنيد.

6- به نيازهاي جسمي و عاطفيتان توجه كنيد و براي آنها برنامه داشته باشيد.

7- هر از گاهی با گسترش دامنه مطالعات غير درسي خود، سطح آگاهي تان را افزايش داده و از آموخته هاي جديد لذت ببريد.

8- به جاي حفظ كردن، بكوشيد به عمق مطلب وارد شده و زواياي بيشتري از آن را كشف كنيد.

9- پرسشهاي خود را بيپاسخ نگذاريد.

10- ورزش و تحرك، نياز اساسي دوره نوجواني است و خستگي ناشي از فعاليتهاي درسي را از دوش شما بر مي دارد و خستگي پنهان شما را برطرف مي سازد.

11- اوقات فراغت را به اندازه اوقات تحصیل خود جدي بگيريد. اين امر به شما كمك ميكند مرتب وبا اراده فعاليت كنيد.

12- گاهی وقت­ها لازم است عواملی كه باعث عدم تمركز شما در موقع درس خواندن می شود را شناسایی كنید و آنها را از بین ببرید تا ضریب یادگیری شما افزایش بیابد و از درس خواندن خود لذت ببرید.

13- سر و صداي محيط، شلوغ بودن اتاق و ميز مطالعه از عوامل بيروني اختلال تمركز ميباشند. سعي كنيد حتيالامكان در محيط آرام و ساكت مطالعه نموده و ميز و محل مطالعه خود را تميز و مرتب كنيد. كتابخانه محله ميتواند بهترين و مناسبترين مكان براي مطالعه شما باشد.

14- به هنگام مطالعه و درس خواندن، خود را آموزش دهيد كه نسبت به محركهاي بيروني بي تفاوت باشيد.

15- يادتان باشد درست مطالعه كردن بهتر از زياد مطالعه كردن است و نتايج خوب، حاصل تلاش خردمندانه شماست.

برای قوی شدن حافظه و افزایش همت و اراده چه می فرمایید؟
در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم: ...

برای قوی شدن حافظه و افزایش همت و اراده چه می فرمایید؟

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. برای تقویت حافظه و تقویت اراده مباحث بسیار زیادی وجود دارد از تكنیك های عملی گرفته تا دارودرمانی و استفاده از خواص برخی گیاهان و خوراكی ها و نیز دعا و انجام برخی امور معنوی، كه برای افزایش حافظه و تقویت اراده استفاده می گردد و شما می توانید به تناسب حال خود از همه آنها به تناوب استفاده كنید تا به نتیجه شگرف آن نائل آیید.

2. عوامل مؤثر در تقويت حافظه يعني يادگيري بهتر عبارتند از:

1 - درك صحيح موضوع و خوشايندي آن: شناخت درست موضوع و علاقه‏مند بودن به آن باعث مي‏شود مطالب راحت‏تر به خاطر سپرده شود.

2 - تكرار، كاربرد و نقل آموخته‏ها: تكرار يا مرور ذهني آموخته‏ها و به كار بستن آن‏ها موجبات تقويت حافظه را فراهم مي‏آورد. تكرار به چند صورت ممكن است:

الف) تكرار ذهني،

ب) تكرار لفظي،

پ) تكرار نوشتاري،

ت) تكرار تدريسي،

ث) تكرار شنيده‏اي كه گفته‏اند درس يك بار، ولي تكرار هزار بار.

3 - تمركز و دقت به هنگام مطالعه: اگر هنگام به خاطر سپاري، توجه كافي نداشته باشيم، مطالب به صورت ناقص ضبط مي‏شود، در نتيجه هنگام بازيابي دچار مشكل خواهيم شد.

البته تمركز و دقت زماني است كه انسان سرحال و آماده و مشتاق براي مطالعه باشد.

شخص خواب آلود و كسل نمي‏تواند از تمركز برخوردار باشد.

4 - معنادار كردن مطالب: يكي از بهترين راه‏ها براي حفظ مطالب، معنا دار كردن آن‏ها است، چون هر چيزي كه درك شود، بهتر حفظ مي‏شود. پس قبل از فهميدن مطلبي، نبايد آن را حفظ كنيم.

5 - شاخه بندي كردن مطالب و به تصوير درآوردن آن. اگر مطالب را به صورت اصولي سازمان دهي كنيم، راحت حفظ مي‏كنيم و آسان بازيابي مي‏نماييم.

6 - برخورداري از آرامش خاطر: هر اندازه شخص از آرامش خاطر بيش‏تري برخوردار باشد، ميزان يادگيري و قدرت فراگيري ذهني او افزايش مي‏يابد.

7 - پرهيز از حفظ مطالب طولاني بدون استراحت: زماني كه مطالب حفظي خيلي طولاني و خسته كننده باشد، از ميزان دقت و تمركز ذهني فرد كاسته مي‏شود. از اين رو پيشنهاد مي‏شود بعد از هر 45 دقيقه مطالعه، ده الي پانزده دقيقه استراحت به عمل آيد.

8 - ياد خدا و توكل بر او: توجه به مسائل معنوي، نقش مهمي در آرامش رواني انسان دارد. در حالت آرامش هم بهتر مي‏توان آموخت و هم آسانتر مي‏توان به ياد آورد.

9 - تغذيه مناسب

10 - ورزش و تفريح سالم،

11 - رعايت بهداشت مطالعه مانند نور كافي، رعايت فاصله چشم و كتاب كه سي سانتي متر باشد، مطالعه بدون حركت و غيره‏

12 - انتخاب زمان مناسب: در نشاط صبح گاهي بايد كتاب‏هاي مشكل‏تر را كه احتياج به دقت و آمادگي ذهني بيش‏تر دارد، خواند و كتاب‏هاي سطحي و ساده را به اوقات خستگي و آخر شب گذاشت.

13 - انتخاب مكان مناسب: اگر مكان مطالعه، شلوغ و پر سر و صدا باشد يا خيلي سرد يا گرم باشد، نمي‏توان تمركز پيدا كرد.

14 - عدم تداخل مطالب: تداخل بين آموخته‏هاي قبلي، فعلي و بعدي، از عوامل مؤثر در كاهش حافظه است. يادگيري بعدي در يادگيري قبلي اثر گذاشته، از يادگيري آن جلوگيري مي‏كند. تداخل زماني بيش‏تر وقتي مشهود مي‏شود كه دو فعاليت شباهت زيادي به يكديگر داشته باشند.

15 - استمرار در مطالعه: اگر در سير مطالعاتي، بريدگي و فاصله طولاني حاصل شود، گذشت زمان همراه با به كار نبردن آموخته‏هاي قبلي، عامل مهم در كاهش حافظه و فراموشي است. پس براي جلوگيري از آن بايد مطالعه مستمر و مداوم باشد. (1)

3. يكي از عوامل مهم تقويت اراده، تلقين كردن است. انسان بايد اين گونه باور داشته باشد كه "من مي‏توانم بر مشكلات پيروز شوم. من مي‏توانم در امتحان موفق شوم. من اراده قوي و پولادين دارم".

در اين خصوص سخني از ناپلئون شنيدني است: "بايد كلمه "نمي‏شود" از قاموس زندگي و از لغت محو گردد و از شنيدن واژه‏هاي "نمي‏شود، نمي‏توانم و نمي‏دانستم" (نبايد استفاده كرد)...".

البته در كنار تلقین مثبت باید از تلاش و كوشش مستمر برای رسیدن به موفقیت، غافل نگشت؛ زندگي مردان موفق شهادت مي دهد كه موفقيت نوابغ و دانشمندان مرهون كار و تلاش مستمر آن ها بوده است. نيوتن مي گويد: اگر من به جايي رسيده ام بر اثر كار و كوشش بوده است

بزرگمهر ميگويد: بايد لب فرو بست، بازو گشود و كار كرد و دم نزد و يقين نمود كه كليد طلايي كاميابي، كار و كوشش است.

گاهی عدم آگاهی از كارهایی كه انجام می دهیم سبب تضعیف ارارده می شود، از این روی گفته شده است كه عدم داشتن آگاهي، انسان را بي اراده مي كند و بي ارادگي به كم رويي ، غم، افسردگي و ... مي انجامد.

به همين دليل، توجه داشته باشيد كه از اين به بعد در وقت تشنگي بلافاصله آب ننوشيد، بلكه ليوان آب را در دست بگيريد و به خود بگوييد: تشنه هستي، ولي من تا 3 دقيقه ديگر به تو آب خواهم داد. پس از 3 دقيقه آب بنوشيد يا غذا بخوريد. خودتان را مجبور كنيد، حتي براي لحظاتي هم كه شده، بر خلاف ميلتان رفتار كنيد. به زودي خواهيد ديد كه اراده شما كاملاً هشيار شده و شما در انجام هر كاري يا تبديل هر نوع حالتي از خود تواناييد.

برای تقویت ارداده كتاب های زیر معرفی می گردد:

1. معجزه اراده. پدیدآورنده: نورمن وینسنت پیل، وجیهه آزرمی (مترجم). ناشر: انجمن اولیاء و مربیان 1387

2. چگونه می توان پیروز شد، راز موفقیت، قدرت اراده و اعتماد به نفس - تقویت حافظه - موفقیت در كنكور. پدیدآورنده: علی نقی اقدسی. ناشر: سبزان 1382

3. قدرت اراده (دنیای خود را چگونه خلق كنیم). پدیدآورنده: وین دایر، علی علی پناهی (مترجم) ناشر: آسیم 1387

4. قدرت اراده (2): 365 روز زندگی با قدرت اراده. پدیدآورنده: وین دبلیو دایر، علی علی پناهی (مترجم)، بهاره فیروزه (ویراستار) ناشر: آسیم 1387

5. راز موفقيت مردان بزرگ. پدیدآورنده: جعفر سبحاني

 

پي نوشت‏ها:

1. غلامعلي افروز، چكيده‏اي از روان‏شناسي تربيتي.

برای رسیدن به هدفم می خواهم از راهنمایی های شما استفاده کنم
1. پيش خواني2 . سؤال كردن 3. خواندن تفصيلي 4. تفكر 5. از حفظ گفتن 6. مرور كردن ...

 امسال دارم برای كنكور می خونم .می خواستم برای رسیدن به هدفم و موفقیت در كنكور از راهنمایی های شما در مورد نحوه  مطالعه ،زمان خواب،برنامه ریزی استفاده كنم..

در پاسخ به مسائلی كه مطرح كرده اید، مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم حضورتان می كنیم:

الف) از آن جا كه دين مقدس اسلام، بر اساس فطرت و خلقت و مصلحت زندگي انسانهاست و خداوند كه بهتر از هر كس ساختمان فطري انسان را ميشناسد، از روي محبت و به خاطر خود ما احكامی را وضع نموده كه با فطرت و خلقت ما تناسب و هماهنگی دارد، مسلماً اگر جایی مطلبی را بیان كند حتی اگر علم امروز نتواند فلسفه و حكمت آن را مشخص كند، آن مطلب درست بوده و بهتر است اجرا گردد ، ولی چون شیوه دین بیان كلیات بوده و بنا نداشته كه به همه جزئیات اشاره كند و در بسیاری موارد، دستیابی به جزئیات را بر عهده خود بشر قرار داده است، انسان ها باید به دنبال كسب دانش و تجربه باشند تا زندگی بهتری را برای خود رقم بزنند.

ب)  بسیاری از یافته های علمی و روانشناسی بر اساس تحقیقات و آزمایش و تجربه به دست آمده است . این طور نیست كه كاملاً اشتباه و به درد نخور باشند، بلكه ممكن است چون انسان به همه رموز آفرینش و علوم اشراف ندارد، در پاره ای از تحقیقات اشتباه كند، ولی این ارزش علوم كسب شده را زیر سؤال نمی برد. 

ج)  برای كسب اطلاعات بیش تر، راهبرد و روش مطالعه مؤثر را در زیر بیان می كنیم:

يكي از دانشمندان مي¬گويد: آنچه را ميتوان بعد از بيست سال تجربه آموخت، مطالعه صحيح در يك ساعت به ما مي آموزد. مونتسكيو ميگويد: كتاب، عمر دوباره است كه مي توان با مقداري پول تجربه تمام عمر بزرگ ترين عقلاي عالم را تصرف كرد.

همیشه قبل از مطالعه اين دعا را بخوانيد:

اللّهم اخرجني من ظلمات الوهم و اكرمني بنور الفهم. اللّهم افتح علينا ابواب رحمتك و انشر علينا خزائن علومك. برحمتك يا ارحم الرّاحمين.

يكي از روش هاي موفق بهبود مطالعه و يادگيري روش پس ختام است. پس ختام از حروف اول شش مرحله آن تشكيل يافته است:

1. پيش خواني2 . سؤال كردن 3. خواندن تفصيلي 4. تفكر 5. از حفظ گفتن 6. مرور كردن                              

در زير مراحل را توضيح مي دهيم:

1. پيش خواني:

اگر مي خواهيد مطالب كتابي را ياد بگيريد، نخست تمام آن كتاب را يك بار از رو بخوانيد تا يك برداشت كلي از موضوع ها و قسمت هاي مهم آن كسب نماييد. خواندن اجمالي يا پيشخواني مي تواند شما را در سازمان دهي به مطالب، مثلاً ايجاد نوعي ساخت سلسله مراتبي براي آن ها، كمك نمايد. مطالبي كه لازم است در پيش خواني فصل هاي يك كتاب مورد توجه قرار گيرند، عبارتند از مقدمه يا توضيحات مقدماتي، هدف-ها، تيترهاي اصلي و فرعي، خلاصه، و جملات مقدماتي يا جملات موضوعي پاراگراف ها.

2. سؤال كردن:

براي هر قسمت يا فصل از كتاب كه مي خوانيد ،در رابطه با هدفي كه از مطالعه داريد، سؤال هايي را طرح نماييد. يكي از راه هاي انجام اين كار اين است كه عناوين را به سؤال تبديل كنيد. سؤال هاي خود را با كلمات چگونه، چه كسي، چرا، چه چيزي بسازيد.

3. خواندن تفصيلي:

در اين مرحله، مطلب يا موضوع را مفصل بخوانيد. به هنگام مطالعه سعي كنيد سؤال هايي را كه مطرح كرده ايد جواب دهيد. توجه خود را به انديشه هاي اصلي، جزئيات مؤيد انديشه هاي اصلي، ساير اطلاعاتي كه به هدف هاي خواندن شما مربوط اند معطوف سازيد. در صورت لزوم، سرعت خواندن خود را متناسب با سهولت و پيچيدگي متن تغيير دهيد.

4. تفكر:

سعي كنيد با تفكر درباره مطالبي كه مي خوانيد آن ها را بفهميد و به آن ها معني دهيد. براي اين منظور مي توانيد كارهاي زير را انجام دهيد:

•        آنچه را كه مي خوانيد ،با مطالبي كه از قبل ياد گرفته ايد ربط دهيد.

•        نكات فرعي را به مطالب اصلي پيوند دهيد.

•        بكوشيد تا تناقضات موجود را حل نماييد.

•        با استفاده از اطلاعاتي كه مي خوانيد مسائل طرح شده را جواب دهيد.

5.  از حفظ گفتن:

پس از خواندن هر قسمت، سعي كنيد مطالب مهم آن را به ياد آوريد و براي خود بازگو كنيد. ضمن اين كار به سؤال¬هايي كه طرح كرده¬ايد پاسخ دهيد. از حفظ گفتن به شما كمك مي¬كند تا بر درك خود نظارت كنيد . از اين طريق به شما معلوم مي¬گردد كه چه قسمت هايي را خوب ياد نگرفته ايد و بايد آن ها را از نو بخوانيد.

6.  مرور كردن:

وقتي كه خواندن تمام كتاب يا كل مطلب را به پايان رسانيديد، آن را مرور يا بازبيني كنيد. بهترين راه مرور كردن اين است كه بكوشيد تا، بدون مراجعه به متن، سؤال هاي مهم را جواب دهيد. قسمت هايي را كه نتوانستيد به سؤال هاي آن ها جواب دهيد ، دوباره بخوانيد. دوباره خواندن نوعي مرور كردن است. اما اين كار براي همه كتاب ضروري نيست، سعي در جواب دادن به سؤال هاي اساسي بهترين راه مرور كردن است. راهبرد از حفظ گفتن را براي فصل¬هاي كتاب و راهبرد مرور كردن را براي كل كتاب به كار بنديد.

به 3 شيوه مي¬توانيد به مرور مطالب بپردازيد:

 اول آن كه خلاصه اي از نكات كليدي را در 4-3 جمله بنويسيد.

 راه ديگر، از حفظ گفتن نكات اساسي هر عنوان يا بخش بدون نگاه كردن به متن است. مرور، همچنين مي تواند از طريق پاسخگويي به سؤالاتي كه در پايان فصل آمده است يا شما، آن ها را طرح كرده ايد، انجام شود. بنابراين:

مرور، روخواني دوباره مطالب نيست، بلكه پس دادن درس، بدون كمك گرفتن از كتاب است. یادگیری در مرحله اول و دوم صورت می¬گیرد . مرحله مرور در چندین نوبت صورت می¬گیرد. اهمیت آن در افزایش زمان پایداری مطالب در حافظه است. در دو مرحله یادگیری 100 % مطالب فراگرفته شده در حافظه كوتاه مدت قرار می گیرد، اما برای ثبت و پایداری دایمی مطالب در حافظه، نیاز به انتقال آن ها از حافظه كوتاه مدت به حافظه بلند مدت است كه این امر از راه « مرور» انجام می گیرد.

 در چند نوبت مي توان اين مرور را انجام داد كه عبارتند از: مرور اول، یك روز پس از مطالعه مرور دوم، ده روز پس از مرور اول مرور سوم، یك ماه پس از مرور دوم.

 

د)  بهترین زمان برای خواب

هميشه از قديم شنيدهايم كه بايد شبها زود خوابيد و صبح زود بيدار شد. حتي در تعليمات مذهبي نيز به خواب شب توصيه شده است. مثلاً خداوند در قرآن ميفرمايد كه شب را براي استراحت شما قرار دادم يا حتي به حضرت محمد(ص) ميفرمايد: «قسمتي از شب را بخواب و قسمتي از آن را بيدار باش.»

راستي چرا كساني كه شبها بيدار ميمانند، از نظر عصبي به هم ريخته هستند و زود رنج و كمطاقت ميشوند؟ چرا دير خوابيدن در شب باعث بياشتهايي و كاهش رشد بدن ميشود؟ چرا وقتي ساعتهاي زيادي در روز ميخوابيم به جاي سرحال شدن و شادابي بعد از بيدار شدن احساس خستگي و بيماري ميكنيم؟

از نظر علمي پاسخ اين سؤالها به شرح زير است:

 در بدن ما از غده هيپوفيز، هورمونهاي مختلفي براي رشد قسمتهاي مختلف بدن ترشح ميشود كه هورمون (GH) يكي از آنها است . براي رشد تمامي سلولهاي بدن به خصوص رشد استخوانها موثر است.

پس اين هورمون در سن نوجواني باعث افزايش قد ميشود . چون روي بقيه سلولهاي بدن نيز موثر است به فعاليتآنها كمك ميكند.

طبق بررسيهاي انجام شده، ميزان ترشح هورمون رشد طي خواب عميق شبانه افزايش مييابد. پس حدود نيم ساعت تا يك ساعت بعد از شروع خواب ترشح هورمون رشد شروع به افزايش خواهد داشت كه حدود دو ساعت اين افزايش ترشح ادامه مييابد و بعداً كاهش مييابد.

پس اگر فردي ساعت9 يا10 شب بخوابد، وقت كافي براي خواب عميق شبانه دارد كه هورمون رشد به افزايش ترشح خود برسد، ولي اگر ساعت يك يا 2 نيمه شب بخوابد، خواب شبانه كاهش مييابد و هورمون رشد به اندازه كافي ترشح نميشود، بنابراين در طول روز احساس خستگي ميكند حتي اگر در سن نوجواني باشد، روي رشد قد او نيز اثر كاهنده خواهد داشت.

جالب توجه است كه ترشح هورمون كورتيزول كه به هورمون جنگ و ستيز نيز معروف است. با طلوع خورشيد افزايش مييابد و با افزايش آن ترشح هورمون رشد كاهش مييابد، بنابراين وقتي فردي روز ميخوابد، مقدار ترشح هورمون كورتيزول در بدنش افزايش و ترشح هورمون رشد كاهش مييابد.

بدن آماده فعاليت است . چون اين هورمون اجازه افزايش به ترشح هورمون رشد را نميدهد، فرد از خواب روز احساس خستگي و حتي سردرد ميكند.

ـ پس شبها زودتر بخوابيد تا رشد بدني و عصبي خوبي داشته باشيد و احساس خستگی نكنید.

خواب به اندازه غذا، هوا و آب برای انسان ضروری می باشد. یعنی به همان اندازه كه اگر غذا به بدن انسان نرسد مشكلاتی را برای او فراهم می آورد، خواب هم در صورتی كه به اندازه و با كیفیت نباشد، مشكلاتی را برای فرد به وجود خواهد آورد. اگر بدن در شرایط بهینه و بدون استرس باشد ، در سنین جوانی و میانسالی حدوداً 6 الی 7 ساعت نیازمند خواب می باشد. هر چه این كیفیت خواب بیش تر باشد ، كسلی و خستگی فرد در روز بعد، كم تر خواهد بود.

بنابراین بهتر است خواب شب بین 10 تا 2 شب باشد تا مغز خوب استراحت كند؛ گفتنی است كه حدود 85 درصد خواب، باید در شب باشد . فقط 15 درصد آن در روز؛ زیرا خواب روز هرگز نمی تواند كیفیت خواب در شب را داشته باشد . همان طور كه خواب قیلوله هم در اسلام آمده است، در طول روز هم در حدود30 تا 45 دقیقه بخوابید.

خواب نيمروز، باعث بهبود هوشياري تا 10 ساعت مي شود . سرعت حافظه را تقويت می كند. نتايج تحقيقي انجام شده در دانشگاه هاروارد نشان داد كه چرت زدن به مدت 45 دقيقه در روز توانايي يادگيري و به خاطر سپردن را افزايش ميدهد . فشارهاي روحي را كم ميكند. خطر حمله قلبي و سكته، ديابت و افزايش وزن را كاهش ميدهد . باعث ميشود تا منطقي تر، سالم تر و ايمن تر باشيد.

 بهترين خواب نيمروز :

اگر تمايل داريد تا صبح زود مانند ساعت 6 از خواب برخيزيد و حوالي ساعت 21 تا 22 به بستر رويد، بهترين زمان خواب روزانه شما ساعت 13 تا 30/13 است. اما اگر دوست داريد تا پاسي بعد از نيمه شب بيدار باشيد و حوالي ساعت 8 تا 9 صبح بيدار شويد، دروازه خواب روزانه شما اندكي ديرتر باز مي شود، يعني حوالي ساعت 30/14 تا 15.

و)  برای تغذیه مناسب برای رشد بیش تر جسم و فكر:

از مواد غذايي متنوع و طبيعي و سالم به ويژه ميوه ها و مواد غذايي ويتامين دار و داراي مواد قندي به جاي مواد غذايي پروتئيني و يا پرچربي استفاده كنيد، زيرا اين قبيل مواد غذايي به دليل جذب آسان و سبكي معده فرصت بيش تري را به جريان خون براي رفتن به مغز و كمك به فعاليت هاي فكري مي دهند.

برای افزایش انرژی و رفع خستگی: گوشت قرمز، سبزیجات با برگ های سبز تیره، سبزی، حبوبات، مرغ و ماكیان بخورید.

گوشت قرمز، سبزیجات برگ دار و سبزی، همه حاوی مقدار قابل توجهی آهن هستند، معدنی معدنی مهمی كه باعث می شود سلول های خونی قرمز اكسیژن كافی به مغز و بافت های بدن برسانند . هوشیاری ذهنی را به همین ترتیب افزایش دهد. كمبود آهن ممكن است باعث تنبلی، كندی، خستگی و كم خونی شود . مقاومت بدن را در برابر استرس و بیماری ها كاهش دهد. غذاهایی كه حاوی میزان زیادی آهن هستند، باید همراه با غذاهایی استفاده شوند كه حاوی ویتامین Cمركبات هستند ، چون این ویتامین به جذب آهن در بدن كمك می كند.

گوشت قرمز، مرغ و حبوبات انرژی بدن را بالا می برند ،چون حاوی مقدار زیادی پروتئین هستند . ذخیره  تیروسین (ماده  شیمیایی كه در پیام رسانی به مغز دخیل است و هوشیاری، تحرك و تیزفهمی بر عهده  اوست) را در بدن بالا می برند.

برای تقویت حافظه: گل كلم، زرده ی تخم مرغ، سیب، آوكادو، كلم بروكلی، گوجه فرنگی، میگو بخورید.

گل كلم و زرده تخم مرغ هر دو حاوی كولین هستند كه یكی از مواد مغذی مهم است كه  به تولید انتقال دهنده عصبی استیل كولین نقشی مهم در ارتباطات سلول های عصبی دارد . بیماران آلزایمری از كمبود این ماده رنج می برند كمك می كند. افزایش استیل كولین قدرت تمركز شما را بالا برده و حافظه تان را تقویت می كند. سیب، آوكادو و كلم بروكلی حاوی مقدار زیادی بور هستند كه ماده معدنی مهم در تمركز و تقویت حافظه كوتاه مدت است. گوجه فرنگی و میگو منابع خوبی از آنتی اكسیدان سلنیوم و لیكوپن هستند. آنتی اكسیدان ها در نگهدری حافظه نقشی اساسی دارند، چون به خنثی كردن رادیكال های آزاد كه باعث از بین رفتن حافظه و اختلالات حافظه می شوند كمك می كنند.

ی) اضطراب و استرس در زندگی روزمره، امری عادی است . گاه می‌‌تواند نتایج مثبتی داشته باشد؛ اما هنگامی كه جنبه مرضی پیدا كند و به صورت نگرانی و اضطراب دائم درآید و افكار و اعمال انسان را تحت تأثیر قرار دهد، می‌‌تواند خطرناك باشد. میزان اضطراب در افراد گوناگون، متفاوت است. ممكن است موقعیتی كه برای فردی بسیار نگران كننده است برای دیگری اصلاً استرس زا نباشد و برعكس.

راه های زیادی برای غلبه بر اضطراب وجود دارد، اما  باید راهكار مناسبی را كه با شخصیت شما متناسب است، بیابید و به كار ببرید. به خاطر داشته باشید بعضی از این مهارتها نیاز به تمرین مستمر دارند تا ثمر بخش شوند. درست مثل دوچرخه سواری و یا شنا كه نیاز به تمرین مداوم دارند، این مهارت نیز با تمرین مداوم، پرورش می‌‌یابد . به زودی  می‌‌توانید احساس نگرانی خود را به راحتی كنترل كنید.

۱- نفس عمیق بكشید. وقتی مضطرب هستید، نمی توانید به راحتی نفس بكشید و این مسأله به خودی خود تولید استرس می‌‌كند. ممكن است حتی بدون آن كه متوجه باشید نفس خود را در سینه حبس كنید. میزان اكسیژن در خون كاهش می‌‌یابد . عضلات شما منقبض می‌‌شوند. ممكن است احساس سردرد كنید و یا نگرانی شما افزایش یابد. بعد از این هرگاه احساس نگرانی كردید، نفس عمیق بكشید. چند ثانیه هوا را در ریه های خود نگه دارید. سپس به آرامی تا ۱۰ بشمارید و هوا را آزاد كنید.

۲- برای انجام كارهای خود برنامه ریزی كنید. یكی از عوامل استرس زا استفاده نادرست از زمان و نداشتن برنامه ریزی مناسب می‌‌باشد. لیستی از وظایف روزانه خود تهیه كنید . بر اساس درجه اهمیت آن ها را تنظیم كنید. سعی كنید كارهای مهم تر را زودتر انجام دهید. بعد از انجام هر كار، آن را از لیست برنامه خود خط بزنید. صبح قبل از هر چیز كارهای را انجام دهید كه علاقه چندانی به آن ها ندارید، اما مجبورید انجام دهید. به این ترتیب، بقیه روز احساس نگرانی كم تری خواهید كرد.

۳- با اطرافیان خود ارتباط برقرار كنید. سعی كنید دوستان بیش تری پیدا كنید. هرگاه احساس تنهایی و یا نگرانی كردید ،به دیدار یكی از دوستان خود بروید و با او صحبت كنید.

۴- به ذهن خود استراحت بدهید. تجسم یك منظره زیبا می‌‌تواند ذهن شما را از یك موقعیت استرس زا دور كند. هر گاه فرصت كردید، چشم های خود را ببندید . مكانی آرام و زیبا را در ذهن خود مجسم كنید. سعی كنید تمام جزئیات آن مكان را احساس كنید. ( نوای دلنشین، منظره زیبا، عطر دل انگیز و … ) همچنین می‌‌توانید با خواندن یك كتاب و یا گوش كردن به یك موسیقی آرام و دلنشین، اضطراب را از خود برانید.

۵- فعال باشید. فعالیت های بدنی نقش مهمی در كاهش اضطراب دارد. شما با ورزش كردن و سایر فعالیت های بدنی می‌‌توانید فشارهای روانی ناشی از اضطراب را كاهش دهید. سرگرمی مورد علاقه خود را پیدا كنید و به طور منظم به انجام آن بپردازید. ورزش، كارهای هنری، رسیدگی به گلها و باغچه و … در زمانی كه مضطرب هستید ،می‌‌تواند شما را آرام كند و انرژی بیش تری به شما بدهد. به خاطر داشته باشید كه جسم و روح جدایی ناپذیرند.

۶- مراقب سلامتی خود باشید. شرط داشتن جسم و روحی سالم، تغذیه مناسب و استراحت كافی می‌‌باشد. بدن سالم و قوی برای غلبه بر استرس آمادگی بیش تری دارد. درست مثل یك ماشین كه بدون بنزین از حركت می‌‌ایستد، بدن شما نیز بدون تغذیه مناسب و خواب كافی قدرت خود را از دست داده و به راحتی تسلیم موقعیت های استرس زا می‌‌شود. پس مراقب خواب و خوراك خود باشید.

۷- خندیدن را فراموش نكنید. خنده بهترین راه برای غلبه بر استرس می‌‌باشد. گاه گاهی فیلمی كمدی نگاه كنید و یا جمله طنزی بخوانید تا حس شادی و نشاط در شما زنده شود.

۸- خوش بین باشید. وقتی كه مضطرب هستید اغلب به همه چیز با دید منفی نگاه می‌‌كنید. برخی افراد به این مسئله عادت كرده اند و در واقع همیشه نیمه خالی لیوان را می‌‌بینند. اگر شما جزو این دسته افراد هستید، سعی كنید این عادت را ترك كنید. به نقاط روشن و زیبای زندگی فكر كنید و خوش بین باشید. بعد از این به دنبال نكات مثبت یك مسأله باشید، نه نكات منفی. خنده یك كودك، دیدن یك دوست قدیمی، آواز یك پرنده، طلوع خورشید، سلامتی، شادابی، جوانی و…. نمونه هایی از نكات مثبت و روشن زندگی می‌‌باشند. ممكن است این نكات بسیار ساده و ناچیز به نظر آیند، اما به تدریج همین نكات ناچیز می‌‌توانند دید شما را نسبت به زندگی تغییر دهند و از اضطراب شما بكاهند.

۹- به خدا توكل كنید. آخرین و مهم ترین نكته آن كه در همه حال به خدا توكل كنید . از او یاری بخواهید تا همواره در آرامش به سر ببرید. ایمان و اعتقاد قلبی به خداوند، آرامش بیش تر را در همهامور زندگی به ارمغان خواهد آورد

 درس خواندن، كنكور، و همهفعالیتهای دیگر با فلسفهزندگی ارتباط دارند. یاد خدا اگر همراه با یك فلسفهزندگی روشن و آگاهانه باشد، به طور حتم در آرامش انسان مؤثر خواهد بود. انسان خدامدار، افق زندگی بسیارگسترده و وسیعی دارد . اهداف زندگی را در امور كوچك و گذرا خلاصه نمیكند. برای او هم شكست و هم پیروزی معنای خاصی دارد.  آنان كه ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باشید كه یاد خدا  آرامشبخش دلها است. (سورهرعد، آیه۲۸)

همواره موفق و پیروز باشید

با او چگونه برخورد كنم ؟
در مرحله اول با معلم ايشان صحبت كرده و بپرسيد كه وضعيت تحصيلي فرزندتان چگونه است ...

پسر من هر وقت به او می گویم درسهایت را بخوان می گوید بلد هستم و كیف خود را می گذارد تا فردا كه می خواهد مدرسه برود. در درس ریاضی ضعیف است. با او چگونه برخورد كنم ؟

اميدواريم كه با مطالب ذكر شده، بتوانيم شما را در رسيدن به پاسخ مناسب كمك كنيم.

 در رابطه با عملكرد تحصيلي فرزندتان توصيه مي كنيم كه در مرحله اول با معلم ايشان صحبت كرده و بپرسيد كه وضعيت تحصيلي فرزندتان چگونه است. اگر عملكرد تحصيلي ايشان خوب باشد, نيازي به نگراني نيست ، ولي اگر معلم  اظهار كرد كه عملكرد تحصيلي ايشان پايين است و ميلي به درس ندارد، بهتر است وارد عمل شده و اقداماتي را براي بهبود عملكرد تحصيلي ايشان انجام دهيد.

البته برای بهبود عملكرد تحصیلی بايد هم معلم و مدرسه همكاري كنند و هم خانواده. در ادامه توصيه هايي كه مرتبط با خانواده است ،مطرح ميكنيم. اميدواريم كه آن ها را مطالعه كرده و مورد توجه قرار دهيد:

1-ارتباط بسيار صميمانه اي با او برقرار كنيد تا راحتتر بتوانيد او را تحت تاثير قرار دهيد.

2-هر از چند گاهي فوايد درس خواندن يا ضرر درس نخواندن را براي او بازگو كنيد تا انگيزه بيش تري براي درس خواندن داشته باشد.

3-هنگامي كه مشغول درس خواندن است، او را مورد توجه و محبت قرار دهيد ،ولي هنگامي كه سستي كرده و تنبلي مي كند، ابراز ناراحتي كنيد. البته بهتر است در چنين مواردي ناراحتي خود رابه صورت ابراز احساسات بيان كنيد، نه صورت كتك و سرزنش؛ مثلا بگوييد: « با درس نخواندن مادرت را ناراحت مي كني» يا « از درس خواندنت خوشحال ميشوم» و...

4-گاهي با او همراه شده و عمل درسخواندن، مخصوصا درس رياضي را براي او لذت آور كنيد.

گاهي اوقات خودتان نيز در درس خواندن با او مشاركت كنيد . به او كمك كنيد تا مفاهيم درس را به خوبي ياد بگيرد. البته سعي كنيد درس خواندن ( مخصوصا درس رياضي)، براي او حالتي خسته آور و خشك پيدا نكند؛ تا حد امكان تلاش كنيد درس را با خنده، شادي و شوخي همراه كنيد تا از درس خواندن لذت ببرد. حتي طوري برنامه ريزي كنيد كه هنگام درس خواندن بستني و شيريني داشته باشيد. اين عوامل باعث ميشود كه عمل درس خواندن با خاطرات خوشايند ( از قبيل: لذت خوردن بستني، شادي، خنده ، و شوخي) همراه شود. اگر  خاطرات خوشايند مدتي همراه درس، تكرار شود ، تدريجا درس خواندن براي كودك خوشايند ميشود و از آن فرار نميكند.

5-در برخي موارد كه امكان پذير است، مفاهيم رياضي را در غالب بازي كردن به او ياد دهيد. اگر از طريق بازي كردن مساله اي را ياد بگيرد ، بيش تر در ذهن او باقي ميماند. مثلا اگر سنش خيلي پايين است، به او بگوييد: نقش مغازه دار را بازي كند . شما به عنوان مشتري از او خريده كرده و وی را وادار به محاسبه قيمت كنيد.

6-كاري كنيد كه عملا با مطالب درس، مواجهه مكرر داشته باشد. مثلا به او مسئوليت محاسبه قيمت مواد خريده شده را بدهيد يا او تشويق كنيد كه به برادر كوچك يا دوستش درس رياضي ياد دهد، در چنين شرايطي چون مكررا با با درس رياضي سر و كار دارد و از طرف ديگر احساس مسئوليت ميكند، انگيزه بيش تري براي يادگيري درس رياضي خواهد داشت.

7-هنگامي كه با فرزندتان درس رياضي كار مي كنيد ، از وسايل كمك آموزشي مناسب نيز استفاده كنيد.

8-اگر مطلبي را ياد نگرفت يا ديرتر ياد گرفت، او را مورد تحقير و سرزنش قرار ندهيد. اگر چنين كاري كنيد، امكان دارد به خاطر فرار از سرزنش يا تنبيه از درس فرار كند. 

9-از تشويق نيز غافل نشويد. براي تشويق كردن سعي كنيد از اموري استفاده كنيد كه واقعا مورد علاقه كودك باشد؛ مثلا اگر كودكتان به مسافرت علاقه دارد، به او بگوييد:«اگر عملكرد تحصيليات بهتر شود ،به مسافرت خواهيم رفت» يا اينكه جدولي تشكيل دهيد و بگوييد:«براي هر نمره خوب يا براي هر ساعت درس خواندن يك ستاره ميزنم. اگر تا  سر ماه به 30 تا رسيد، جايزهاي خاص خواهم خريد». البته براي اينكه به مقداري خاصي عادت نكند، زمان و مقدار ستاره لازم براي  دريافت جايزه را در هر ماه تغيير دهيد. همجنين سعي كنيد تدريجا جايزهها را به جايزههاي معنوي و كلامي از قبيل تشويقهاي كلامي، نشان دادن آثار پيشرفت و ايجاد احساس موفقيت سوق دهيد.

10-اگر احساس ميكنيد عملكرد تحصيلي او بسيار ضعيف است و پيشرفت بسيار كمي دارد، او را نزد مشاور ببريد تا از برخي جهات وضعيت وی را بررسي كند ، مثلا يك تست هوش مي گيرد تا وضعيت هوشي او را به دست آورد . همچنين علائم نارسايي توجه و بيش فعالي را بررسي ميكند تا در صورت وجود چنين مشكلي ،روند درماني را شروع كند.

در پايان كتابي را معرفي ميكنيم كه با مطالعه و كاربرد صحيح آن ميتوانيد به كودك خود در تقويت درس رياضي كنيد:

درمان اختلالات رياضي، مصطفي تبريزي، انتشارات فراروان.

چكار كنيم كه موقع درس خواندن فقط فكر و حواس ما در درس باشد ؟
مهم ترین علت عدم دستیابی به یك فكر عالی و تمركز حواس، تعاریف نادرستی است كه در ذهن شما برای تمركز حواس وجود دارد.

چكار كنيم كه موقع درس خواندن فقط فكر و حواس ما در درس باشد ؟

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. همه فعالیت های انسان برای توفیق و موفقیت، نیازمند تمركز است. موفقیت زندگی روزانه ما تماماً به میزان تمركز ما به امور روزانه بستگی دارد. اما از سلسله فعالیت های نیازمند تمركز، درس خواندن و مطالعه جدی ترین فعالیتی است كه تمركز در آن نقش اساسی و محوری دارد. اگر شما قادر باشید به هنگام مطالعه فقط روی موضوع درس توجه و تمركز كنید، عملاً موفقیت شما در درس به میزان چشمگیری افزایش می یابد. تمام نوابغ دنیا كسانی بوده اند كه از قدرت تمركز فوق العاده ای برخوردار بوده اند. آشفتگی و شوریدگی ذهنی، عملاً باعث حواس پرتی می شود و شما را از موفقیت باز می دارد.

2. برای موفقیت در درس و مطالعه لازم است تمركز حواس پیدا كنید. موفقیت در یك كلمه یعنی تمركز، تمركز و تمركز. تمركز حواس یك مهارت بی چون و چرا است و نیاز به فراگیری تكنیك ها و تمرین مستمر دارد. تمركز حواس موجب افزايش بهره‏روي در مطالعه مي‏شود و بازده مطالعه را به صورتي مطلوب بالا مي‏برد.

3. بسیاری از انسانها در مواردی كه نمی توانند تمركز حواس داشته باشند، می گویند:« من ذاتاً آدم حواس پرتی هستم» همین ذهنیت نادرست باعث می شود كه فرد نتواند از چنین تمركزی برخوردار باشد. تمركز حواس به هیچ وجه ذاتی نیست. بلكه كاملاً اكتسابی و آموختنی است. ما ژن مشخصی برای تمركز در مغز نداریم و هیچ یك از ما با تمركز مادرزادی به دنیا نیامده ایم. آنچه مسلم است استعداد بالقوه تمركز حواس در همگان وجود دارد و مانند هر استعداد دیگر می توان آن را در خود رشد داد و پروراند. شما به راحتی می توانید این خصلت همگانی را در خورد پرورش دهید و به عالی ترین مراتب خویش برسانید. یادتان باشد كه تمام استعدادهای بالقوه انسانی را می توان به صورت بالفعل در آورد و پرورش داد كافی است پشتكار داشته باشید و مقداری تمرین و ممارست كنید و مهارت تمركز را با فراگیری تكنیك های آن بیاموزید و با تمرین آن را در وجودتان نهادینه كنید.

4. مهم ترین علت عدم دستیابی به یك فكر عالی و تمركز حواس، تعاریف نادرستی است كه در ذهن شما برای تمركز حواس وجود دارد. بیشتر انسانها تمركز حواس را فكر كردن به یك موضوع خاص به طور كامل و مطلق و صد در صد می دانند در حالی كه چنین چیزی نه تنها برای شما كه برای هیچ انسانی در هیچ شرایطی به هیچ عنوان ممكن نیست. شما ابداً قادر نیستید تمام ذهن خود را به طور كامل و مطلق در اختیار یك موضوع بگذارید و بقیه افكار را در آن زمان از ذهن خود كاملاً حذف كنید. بنابراین منطقی نیست كه شما تعریف بالا را برای تمركز حواس قبول كنید. چنین تعریفی، سطح توقع شما را بالا می برد و با كوچكترین عامل حواس پرتی  احساس سرخوردگی می كنید و گمان می كنید كه قدرت تمركز ندارید، حال آنكه این تصور فقط ناشی از برداشت اولیه نادرستی است كه از تمركز داشته اید و همین تصور عملاً شما را در تلاش برای بهبود تمركز ناكام می سازد.

5. برای تعریف درست تمركز ابتدا باید حواس پرتی را به عنوان یك واقعیت انكار نشدنی بپذیریم و بعد بگوییم: تمركز حواس یعنی« به حداقل رساندن عوامل حواس پرتی » تمركز هر شخص به نسبت كاهش عوامل حواس پرتی او بستگی دارد.

6. تمركز حواس در وهله اول یك تلاش ذهنی برای انسجام بخشیدن به فكر و جمع و جور كردن آن است. هر چه بیشتر به این تلاش ادامه دهید، تمركز شما بهبود می یابد و در نتیجه آن در درس و مطالعه موفقیت كسب می كنید و هر چه از این تلاش باز بمانید، تمركز شما كاهش پیدا می كند.

7. براي ايجاد اين عنصر مهم، بايد عواملي را كه باعث عدم تمركز و حواس پرتي مي‏شود، شناسايي كرد و به رفع آن‏ها پرداخت. به طور كلي عوامل عدم تمركز و حواس پرتي بر دو قسم است: 1 - دروني، 2 - بيروني.

1 - عوامل دروني، آن‏ها است كه در داخل فكر و دل و حالات مطالعه كننده است، مانند غم و غصه، تشويش و اضطراب و نگراني، كثرت مشاغل و كارهاي به هم ريخته‏اي كه بايد انجام دهید.

براي برطرف كردن هر يك مي‏توان كار خاصي انجام داد. براي رفع نگراني با طرف كردن غصه يا سامان بخشيدن به كارهاي محوله بايد كاري كرد كه ذهن، از آن جهت مشغوليتي نداشته باشد. اگر به هيچ وجه نتوانست بر آن عوامل غلبه كند، بهتر است مطالعه را قطع كند تا آمادگي فكري لازم پيدا شود. در غير اين صورت مطالعه بي ثمر خواهد بود.

2 - عوامل بيروني: آن‏هايي است كه به محيط پيرامون و بيرون از خود انسان مربوط شود، مانند سر و صدا، رفت و آمد، وجود صحنه‏هاي مشغول كننده، روشن بودن راديو يا تلويزيون يا هر نوع صداي مزاحم، نور بيش از حد يا بسيار كم، دماي بسيار زياد يا بسيار كم و كم باعث مي‏شوند خواننده، نتواند در هنگام مطالعه تمركز حواس داشته باشد، براي غلبه بر اين عوامل مي‏توان نكات زيرا را رعايت كرد:

- مطالعه در محيط آرام،

- خاموش ساختن صداهاي اطراف در صورت امكان،

- تند خوانی

- خواندن كتاب با صداي بلند كه خود انسان بشنود،

- يادداشت برداري از مطالب در حین مطالعه،

- خلاصه نويسي،

- تداعی نوشته های خود،

- برخورد سؤالي با كتاب و مباحث آن،

- زنده نگه داشتن انگيزه و هدف مطالعه در طول كار و جدي گرفتن مطالعه.

برای آشنایی بیشتر با روش های و تكنیك های تمركز و مطالعه مؤثر و روشمند، می توانید كتابهای زیر را مطالعه كنید:

1. مطالعه موفق: راهنمای مطالعه. پدیدآورنده: لادن مقیمی اسكویی (مترجم)، پیرایه كلهر (ویراستار) ناشر: شركت انتشارات فنی ایران 1387.

2. مهارتهای مطالعه. پدیدآورنده: بهرام طوسی ناشر: تابران 1386.

3. روشهای یادگیری و مطالعه. پدیدآورنده: علی اكبر سیف. ناشر: دوران 1387.

4. مطالعه موفق با تمركز. پدیدآورنده: سیدمجتبی حورایی، ناشر: دكلمه گران 1387.

5. مهارتهای ضروری مطالعه موفق. پدیدآورنده: الین پین، لسلی وایتاكر، فاطمه محمدی (مترجم) ناشر: فرامتن 1384.

6. مطالعه موفق در هشت گام. پدیدآورنده: علی اصغر پورشانظری. ناشر: علمی و فرهنگی 1386.

7. آموزش مهارتهای مطالعه و یادگیری. پدیدآورنده: غلامرضا حجتی، سیدعلی اصغر دادگر، مهرداد چترایی (ویراستار) ناشر: دژ نپشت 1384.

8. روش ها و فنون صحیح مطالعه، پدیدآورنده: حجت الله كریمی. ناشر: سفیر علم 1386.

همسرم به طور عجيبی از من اظهار تنفر کرد و قهر نمود
از او بخواهید همان گونه كه می پسندد، با بستگان شما رفتار كند و هرگز در رفت و آمد و تماس با بستگانتان او را مجبور نسازید.

مشکل با همسر

شرح : مدت 6 سال است که به خوبی با همسرم زندگی می کنم. 2 ماه پيش به طور عجيبی از من اظهار تنفر کرد و قهر نمود و دو هفته به خانه پدرش رفت. با مشاوری صحبت کردم و طی اين مدت، دو مرتبه دنبالش رفتم و او دوباره به خانه برگشت. طی این دو هفته، بهانه هایی می آورد که صحت نداشت، مثل این که: پول به من کم مي دهی و یا برایم لباس نمی خری. پدر و مادرش هم می دانستند که این حرف ها بهانه است؛ چون من در مسائل مالی خانه اصلاً سخت گيری نمی کنم. از دیگر حرف های او این بود که دیگر خانه مادر و خواهرت نمی روم و اگر آن ها هم بیایند، من نمی روم. گاهی نیز می گفت: آن ها هم نباید به خانه ما بیایند.

اکنون که یک ماه از این قضیه می گذرد، زندگی مان روال عادی دارد و حتی بهتر از گذشته است؛ اما در اين مدت يک بار هم درباره اين که چرا آن روز قهر کرد و اين حرف ها را مطرح نمود، سخنی به زبان نیاورده است. با رفت و آمد من به خانه مادر و خواهرم مخالفتی ندارد و حتی خودش بچه ها را برای این امر آماده می کند؛ اما احساس می کنم که دوست دارد مثل قبل با مادر و خواهرم رفت و آمد کند؛ اما از ابراز این مسئله، خجالت می کشد؛ زیرا پیش از این ماجرا، خیلی روابطش با خانواده من نزدیک بود و خیلی نسبت به آن ها اظهار علاقه می کرد؛ حتی پیشنهاد کمک مالی به آنان را به من می داد. برای رفع این مشکل و شیوه ایجاد ارتباطمان با بستگان و راضی کردن همسرم برای این موضوع، چکار باید کنم؟ آیا در مورد این که چرا آن روز قهر کرد و آن صحبت ها را مطرح نمود، چیزی از او بپرسم یا نه؟

با عرض سلام و تشكر از ارتباط تان با این مركز.

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. داشتن زندگی خوب، دلیل بر این نیست كه در زندگی شما مشكلی وجود نداشته است. چه بسا مشكلات و رویدادهایی در زندگی شما وجود داشته كه حل نشده باقی مانده اند و به مرور زمان به صورت عقده روانی درآمده و این گونه، بعد از گذشت 6 سال از زندگی مشترك، بروز كرده است.

2. معمولاً در اوایل زندگی، زوجین به دلیل نشان دادن عشق و علاقه و برای جلب رضایت یكدیگر، سعی بر موافق نشان دادن خود در برابر یكدیگر می كنند و از خودگذشتگی های افراطی دارند. همین امر، باعث می شود كه خواسته های درونی و عقاید باطنی خود را ابراز نكنند. ادامه این روند، باعث سركوب كردن عقاید خود و تشكیل عقده روانی و انباشته شدن آن ها می گردد. وقتی ظرفیت فرد پر گردید و دیگر تحمل این روند را از دست داد، به صورت انفجاری از خود واكنش نشان می دهد و رفتاری انجام می دهد كه قبلاً سابقه نداشته است.

3. به نظر می رسد همسر شما نیز این شیوه را داشته است كه این حالت یا از شدت محبت و علاقه همسرتان به شما بوده كه منجر به ابراز نكردن مخالف ها و درونی كردن باورهای خویش به جهت موافقت با نظر و عقاید شما بوده است و یا به این جهت بوده كه شما رفتاری را در زندگی مشترك پیش گرفته اید كه به همسرتان اجازه ابراز عقاید و تمایلات درونی او را نمی دهید. همچنین ممكن است هیچ گاه به نظر او اهمیّت نمی دادید. از این رو، همسر شما ترجیح می دهد كه نظرات و تمایلاتش را در درون خود نگه دارد؛ چون فایده ای بر مطرح كردن آن نمی بیند.

4. نكته مهم در زندگی شما این است كه همیشه طوری با همسرتان برخورد كنید كه او بتواند نظرات خود را درباره زندگی و بستگان شما آزادانه و با خیال راحت بیان كند؛ حتی اگر آن نظرات مخالف نظر شما باشد. اگر نظر مخالفی ابراز نمود، سعی كنید به هیچ عنوان واكنش تندی نشان ندهید؛ بلكه در یك فضای آرام به تحلیل وقایع پرداخته، با استدلال و منطق، نظر همسرتان را مورد بررسی قرار دهید و در موارد اشتباه، با همدلی و مشورت هم به اصلاح آن مبادرت ورزید.

5. فرصتی را برای گفتگوی دو نفره، در موضوعات مختلف در طول روز فراهم آورید. همسرتان را تشویق به اظهار نظر و گفتگو كنید. درباره مسائل زندگی هم به گفتگو بنشینید و با هم تصمیم بگیرید. این را بدانید كه بیشتر اختلافات و مشكلات زناشویی، با گفتگو حل می شود. پس به گفتگوی دو طرفه اهمیت دهید و یرای آن وقت صرف كنید.

6. ایرادی ندارد در موضوعاتی كه باعث اختلاف در زندگی شما گردیده است، با همسرتان صحبت كنید؛ البته باید توجه كنید كه شیوه گفتگو خیلی مهم است. سعی كنید بیشتر شنونده باشید تا گوینده. مهارت های ارتباطی و مهارت گوش دادن فعال را یاد بگیرید و در گفتگوهای خود اعمال كنید. در یك محیط آرام و بدون تنش، به پای گفتگو با همسرتان بنشینید. سعی كنید علت رفتارهای او را كشف كنید. با پی بردن به علت، راحت تر می توانید در پی اصلاح آن ها باشید.

درباره میزان رابطه و نیز كیفیت رابطه با بستگانتان، با هم صحبت كنید. سعی كنید به نظر و خواسته او در این باره اهمیت بدهید و به مقداری كه او تمایل دارد، بسنده كنید و بیش از آن انتظار نداشته باشید. هرگاه تمایل به زنگ زدن و رفت و آمد از خود نشان داد، شما هم استقبال كنید و هرگاه تمایل نشان نداد، فعلاً لازم نیست شما یادآوری و گوشزد كنید. این روند را ادامه دهید تا روابط كاملاً  به حالت عادی برگردد. بعد از آن می توانید هر از گاهی به عنوان پیشنهاد مسائلی را مطرح كنید؛ بدون این كه اجبار و اصراری داشته باشید. درباره اظهار پشیمانی هم لازم نیست آن را نزد بستگان شما ابراز كند، بلكه با ظرافت و خنده از كنار این قضیه بگذرد.

8. نكته اي كه بسيار اهميت دارد و بايد به آن توجه كنيد، اين است كه وقتي دو نفر با هم ازدواج كردند، ديگر «من» و «تو» وجود ندارد. هر دو يك زندگي دارند و بايد با هفكري همديگر اين زندگي مشترك را پر بار و زيبا و ثمربخش كنند. زن و مرد بايد فرديت را كنار بگذارند و همه رفتارهاي اجتماعي، اخلاقي، مذهبي علمي و شغلي خود را با زندگي مشترك خود، هماهنگ كنند. هيچ چيزي نبايد زندگي مشترك آن ها را تحت تأثیر خود قرار دهد.

نكته ديگري كه مهم است و بايد در زندگي مشترك رعايت شود، رفاقت، دوستي و صميميت زن و شوهر است. درست است كه زن و مرد هر كدام حقوقي دارند و اين حقوق بايد رعايت شود، ولي بايد توجه داشت كه زندگي زناشويي، يك اداره نيست كه افراد آن فقط ملزم به رعايت قوانين اداري هستند؛ بلكه زندگي بايد كانون محبت، صميميت و عشق باشد. آن گاه رعايت حقوق در چينن شرايطي، هم راحت تر انجام مي گيرد و هم از حالت خشك اداري خارج مي شود و رنگ عاطفي به خود مي گيرد.

مطلب ديگري كه توجه به آن، هم موجب جلب توجه همسر شما مي شود و هم از نظر روانشناختي تأثير مثبتي در محبوبيت شما نزد همسرتان دارد و اسلام نيز به آن توصيه فرموده است، مسئله اهمیت دادن به خواسته همسر و تقدم داشتن آن بر خواسته خود است. از او بخواهید همان گونه كه می پسندد، با بستگان شما رفتار كند و هرگز در رفت و آمد و تماس با بستگانتان او را مجبور نسازید. رعايت اين مسئله باعث جلب توجه همسرتان مي شود و روابط شما را بهبود می بخشد.

در پايان، توجه شما را به رعايت چند نكته كه باعث جلب توجه همسر و كاهش تنش در خانواده و استحكام زندگي می گردد، جلب مي كنيم:

- بكوشيد با ايجاد كانوني گرم و صميمي و با همدلي، همفكري، همكاري و مشورت با يكديگر درباره مسائل مختلف، ميان خود و اعضاي خانواده روابط سالم پديد آوريد.

- با يادگيري مهارت‏هاي ارتباطي نظير: فعالانه به حرف‏هاي يكديگر گوش كردن، احترام به نظرها و عقايد يكديگر، تشريك مساعي و مشورت كردن روابط خود را بهبود بخشيد.

- هنگام اختلاف نظر يا سوء تفاهم، به جاي سرزنش كردن يكديگر يا تفسير نادرست، به شناسايي مسئله و يافتن راه حل آن بپردازيد. در صورت لزوم، كمك و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب كنيد.

- براي رسيدن به امنيت رواني و عاطفي و تفاهم در روابط زناشويي، داشتن صداقت، پذيرش، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهيد.

- در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستين فرصت ممكن به حل و فصل آن بپردازيد تا به فرآيندي مخرب و پيشرونده و عقدهای روانی تبديل نشود.

- به هر طريق ممكن، رفتارهاي مطلوب همسرتان را مورد توجه و تأييد قرار دهيد؛ به گونه‏اي كه همسرتان بفهمد برايش ارزش قائل هستيد.

- تشويق و تأييد و بيان نكات مثبت،‏ به طور آشكارا و در جمع باشد و تذكر نكات منفي و انتقاد، به طور محرمانه و در تنهايي صورت گيرد.

- براي خصوصيات و نيازمندي‏هاي همسرتان ارزش قائل شويد. در روابط كلامي، عاطفي، اقدام‏ها و تصميم‏گيري‏ها به افكار و خواسته‏هاي همسرتان توجه كنيد.

- اگر رفتار خاصي براي شما مبهم است، ساده‏ترين راه اين است كه از همسرتان هدف و علت آن رفتار را بپرسيد. با روش مسالمت‏آميز، صميمانه و خوش بينانه موضوع را روشن كنيد.

- تندخويي همسرتان را با سكوت پاسخ گوييد و در موقعيتي مناسب درباره مسئله مورد نظر به بحث و گفتگو بپردازيد.

- سعي كنيد در برنامه ريزي براي فعاليت‏هاي اجتماعي، اوقات فراغت، ديد و بازديدهاي خانوادگي و نظاير آن، به مشورت كردن با يكديگر بپردازيد و از يك جانبه نگري بپرهيزيد.

- در هر فرصتي كه پيش مي‏آيد، با همسرتان ارتباط كلامي و عاطفي برقرار كنيد. شايان ذكر است زن‏ها از صحبت كردن با همسرشان بيش‏تر لذت مي‏برند. بنابراين، مردان بايد فعالانه به سخنان همسرانشان گوش كنند و واكنش مناسب نشان دهند.

- هر از چند گاهي زوجين در فضايي محرمانه، محبت‏آميز و صميمانه به ارزيابي رفتار و روابط يكديگر بپردازند و از يكديگر بپرسند، چه بايد كرد تا روابطمان بهتر و با نشاط تر شود؟

- در روز يا در هفته، زمان مشخصي را براي گفتگو درباره مسائل و مشكلات و به اصطلاح درد دل كردن با همسرتان اختصاص دهيد.

- ارتباط زوجين بايد از هر گونه سوء ظن و حدس نادرست و غير واقع بينانه دور باشد. اگر موضوع و مسئله‏اي ذهن يكي از زوجين را به خود مشغول كرده است، بايد آن را به صراحت و صادقانه مطرح كند و درستي و نادرستي اش را با همسرش مورد بررسي قرار دهد.

- از خطاهاي يكديگر سريعاً بگذريد. خطاهاي همديگر را تحمل كنيد و هرگز خطاي يكديگر را در حضور ديگران، فرزاندن، آشنايان و یا والدين يكديگر بازگو نكنيد.

- از رفتارهاي مطلوب همسرتان تشكر كرده، او را تشويق كنيد و انگيزه تكرار آن رفتار را بيش‏تر سازيد.

موفق باشید

این موضوع خیلی منوآزار میده، حالا چه کنم؟
این مایه مباهات است كه شما بدین اندازه نسبت به مسائل دینی و امور مذهبی توجه دارید و دوست دارید كه همسرتان در كنار انجام بقیه فرائض به فریضه صبح نیز اهتمام ورزد

با سلام

 ده ماهه که  باپسرخالم ازدواج کرده ام اون اعتقادات مذهبی محکمی داره اما مشکلی که ازهمون اول زندگیمون داریم اینه که همسرم برای  نمازصبح خیلی دیر پا میشه حتی پیش میادکه صبحهابارهاوبارهابیدارش میکنم اماتوجهی نداره ودربعضی مواقع نمازش قضا میشه!این موضوع  خیلی منوآزار میده آخه من خودم خیلی به نمازاول وقت حساس ومعتقدم مخصوصا نمازصبح،اماحالاجه کنم؟

!بارهاوبارهادراین رابطه باهمسرم صحبت کردم ولی فایده ای نداشته،خودشم ازاین موضوع نگرانه ولی نمیدونم چرا این مسئله رو حل نمیکنه

!دراین رابطه  بامادرش هم صحبت کردم (آخه اون دردوران مجردیشم همینطوربوده) امابازهم تغییری رخ نداده

همسرم خیلی عاشقمه وحاضرنیست کوجکترین ناراحتی منوببینه ومیدونه که این مسئله چقدر منواذیت میکنه اما کاری براحلش نمیکنه هروقت که درموردنگرانیم باهاش صحبت میکنم تا یکی دوروز

...بهتربرانمازپا میشه ولی ازاون به بعدباز روزازنوو

ببینیدمن قبل ازدواج ازاین مسئله بااطلاع بودم ولی تصورمیکردم باحضورمن این مسئله حل میشه یعنی با درکنارش بودن اونو عوض میکنه!دردوران نامزدیمون که جدااز هم بودیم من هرروز صبح باهاش تماس میگرفتم وایشون خیلی زود بیدارمیشدونمازشومیخوند براهمین منم خیلی به آینده امیدوار شدم ولی الان که کنارشم نمیدونم چرا اینطوری رفتار میکنه؟

من واقعا ازاین موضوع نگرانم ومیترسم که باعث بروز مشکلات بزرگتری بشه،آخه ما صبحها معمولا سر نمازدعوا میکنیم خوب شماتصورکنین40تا45دقیقه بالاسر همسرتون التماس کنین امااون توجهی نکنه وحتی غر هم بزنه وبدرفتاری کنه چه حالی بهتون دست میده؟خوب مسلما اعصاب آدم بهم میریزه.

لطفا راهنماییم کنین که بایدچیکارکنم؟

خواهشا نگین به روانشناس یامرکز مشاوره مراجعه کنین چون شهر ما کوچیکه وچنین امکاناتی نداره

قبلا ازهمکاری صمیمانه شما کمال تشکررادارم

با سلام و سپاس ازاینكه مركز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید، پرسشگر گرامی این مایه مباهات است كه شما بدین اندازه نسبت به مسائل دینی و امور مذهبی توجه دارید و دوست دارید كه همسرتان در كنار انجام بقیه ی فرائض به این فریضه نیز هنگام صبح هم اهتمام بیشتری داشته باشد . آنطور كه شما همسرتان را معرفی كردید و من متوجه شدم ایشان خودشان فرد با ایمانی است و نمازهای دیگرشان را اول وقت می خوانند و مسئله اصلی بیدار شدن برای نماز صبح است كه باعث اذیت و ناراحتی شما شده است.

خانواده درمانگران جمله ای قابل تامل در مورد طرح ایجاد تغییر در روحیات و روش توسط همسران دارند، آنها می گویند كه «پروژه ی تغییر در همسری توسط همسر دیگر یك پروژه ی از پیش شكست خورده است». باوری كه ما قبل ازدواج داریم ویا بعد از ازدواج پیدا می كنیم و فكر می كنیم می توانیم همسرمان را تغییر دهیم ازجمله باورهای غیرمنطقی شایعی است كه متاسفانه در بسیاری از افراد رواج دارد و وقتی تغییر رخ نمیدهد باعث سرشكستگی و ناامیدی در ما می شود و احیانا شما هم این باور را در مورد همسرتان پی گیری كرده اید و حالا این احساس ناامیدی در شما بوجود آمده، به نظر می رسد مشغولیت دائمی شما در مورد نماز اول وقت شوهرتان به نوعی وسواس فكری برای شما تبدیل شده، خواهر گرامی همان خداوندی كه خواندن نماز اول وقت را به بنده هایش سفارش كرده از هنگام اذان صبح تا هنگام طلوع آفتاب به ما برای نماز وقت داده و هر زمانی كه شما در این مدت زمانی نماز بخوانید نمازتان صحیح است وخداوند آن را قبول می كند. پس مسئله واجب خواندن نماز صبح است در این بازه زمانی نه خواندن نماز در هنگام اذان. و نیز در رساله های علمیه مَراجع عظام تقلید می خوانیم كه اگر شخصی سفارش نكند كه او را برای نماز صبح بیدار كنند، بیدار كردن او لازم نیست.

پرسشگر گرامی شما باید این مسئله را بپذیرید كه تنها فردی كه ما قادر به تغییر آن هستیم فقط و فقط خودمان هستیم. وقتی كه فقط روی خودمان حساب باز كنیم، با اتكا به خود روی اتفاقات كنترل بیشتری خواهیم داشت. شما سعی كنید یك مدت به این مسئله حساسیت نشان ندهید و به قولی به همسرتان گیر ندهید حتی اگر این موضوع خیلی برای شما سخت باشد و یا حتی تا چند وقت، بعد از نماز خودتان، خوابتان نبرد ولی با این حال بگذارید ایشان هر زمانی كه خودشان برمی خیزند نمازشان را بخوانند. غُرزدن، گله كردن، سرزنش، انتقاد از عادات بسیار مضری است كه روابط بین همسران را به شدت تخریب می كند و طرف مقابل را در كار غلطی كه انجام می دهد تثبیت مینماید، مخصوصا اگر این مسائل جلوی دیگران مطرح گردد نتیجه بسیار مخربی در پی خواهد داشت. به یاد داشته باشید شما نباید دیگر این مسئله را جلوی مادر ایشان و یا هر فرد دیگری بازگو كنید. بیاد داشته باشید مسائلی كه جنبه بین زوجی دارند چه كوچك چه بزرگ را هرگز و هرگز در بیرون از خانه نقل نكنید مگر اینكه توافق بر سر طرح آن نزد كسی مثل مشاور، و.... بوجود آید. اما بر عكس آن، تشویق وتشكر از رفتارهای مطلوب و مثبت همسر مخصوصا در حضور جمع تاثیر به سزایی در تكرار و استمرار آن رفتار را دارد و انگیزه تكرار آن رفتار مطلوب را بیشتر می كند.

شما می گویید ایشان فردی است كه اعتقادات محكمی دارد، شما را بسیار دوست دارد و عاشق شماست و نمیتواند كوچكترین ناراحتی شما را ببیند اینها موضوعات بسیار با ارزشی هستند اینها همان نیمه پر لیوان هستند كه شما آنها را نمی بینید و فقط چشم به سر خالی آن دوخته اید. در حالی كه شما می توانید با تكیه بر این نقاط مثبت راه را برای تقید بیشتر ایشان به نماز صبح هموار نمایید، هرگز آن حدیث زیبا و روانشناختی قرآن كریم را از یاد نبرید كه می فرماید با اعمال خود دعوتگر مردم به كارهای نیك باشید لذا اگر عمل شما نیكو گردد و زبانتان برای شوهرتان آزار دهنده نباشد، مشكل فوق نیز بدون جبهه گیری شوهرتان حل خواهد شد.

و نهایتا اینكه هر كسی مسئول اعمال خودش است و باید جوابگوی اعمالش در روز قیامت باشد. شما دارید تمام تلاشتان را می كنید و دیگر بیشتر از این برایتان مقدور نیست. همانطور كه خداوند رحمان در قرآن كریم می فرماید " ولا تزر وازره وزر أخری " هیچ كس بار یا گناه دیگری را به دوش نمیكشد. شما هم به خاطر نماز نخواندن ایشان مواخذه نمی گردید. پس سعی كنید این مسئله را بیش ازین بزرگ نكنید و به دیگر زمینه های زندگیتان نكشانید، تا گرما و صمیمیتی كه اكنون بین تان حاكم است به روابط سرد بدل نگردد.

  من بخاطر ارادت زیادی كه به انسانهای مذهبی دارم زیرا آنها را دوستان خوب و با ارزش خدا در روی زمین می دانم، در پایان سخن، هدیه ای با عنوان «پنج مهارت ارتباطی بین زوجی» به شما و همسر گرامی تان كه از خوبان روزگار هستید تقدیم می دارم و امیدوارم كه با بكار گیری آنها زندگی را برای خودتان شیرینتر و پیمانتان را استواتر:

1:به جای «تو و شما» جملات خود را با من شروع كنید. مثلا نگویید كه تو چرا دیر به خانه آمدی ، بلكه بگویید من از دیر آمدن تو بسیار نگران شدم، و یا مثلا نگویید كه چرا شما برای نماز صبح دیر از خواب برمی خیزید و به جای آن بگویید كه: من دوست داشتم برای نماز صبح با هم بلند شویم تا بیشتر مورد لطف الهی قرار گیریم و یا دوست داشتم نماز جماعت را پشت سر شما بخوانم. دلیل این قانون آنست كه وقتی شخصیت و ذات افراد را مورد سرزنش قرار می دهید آنها بطور اتوماتیك در مقابل شما موضع می گیرند و گوش به سخن شما نمی دهند اگر چه این سخن منطقی باشد.

 2 تا جایی كه امكان دارد از كلمات «همیشه و هرگز» استفاده نكنید. مثل اینكه میگویید: «هیچوقت دست به سیاه و سفید نمیزنی» و یا «همیشه غیر منطقی عمل می كنی» زیرا از یك سو واژههای «هرگز و همیشه» بیش از اندازه قدرتمند هستند و بیآنكه لازم باشد طرف مقابل را به موضع گیری در مقابل شما وادار می سازند، و از سویی بسیار ضعیف هستند، زیرا طرف مقابل می تواند به راحتی آنها را به چالش كشیده و بطلان آنها را آشكار سازد و در مقام تكذیب آن دلیل بیاورد، البته مردم وقتی از این كلمات استفاده میكنند، میخواهند بگویند از این موضوع به شدت ناراحت هستند و بیشتر قصد تاكید دارند و میخواهند مطمئن شوند كه طرف مقابلشان متوجه موضوع شده است. ولی نمیدانند كسی كه فقط دو سه بار اشتباهی را مرتكب شده است چقدر از این موضوع ناراحت میشود.

3 رشتهكلام همسرتان را پاره نكنید. در هنگام صحبت كردن بگذارید همسرتان حرفش را كاملا بزند. زمانیكه صحبتش را قطع میكنید وی را عصبانی میكنید و به او این احساس را میدهید كه كسی به حرف شما گوش نمیكند و برای آن ارزشی قائل نیست. و از آنجائیكه اجازه ندادهاید جملهاش تمام شود، ممكن است نتیجهگیری شتاب زده و غیر واقعی بكنید. ممكن است هر چقدر تلاش كنید نتوانید این رفتار خود را كنترل نمائید در این شرایط بهتر است بگویید «نوبت صحبت به من هم بده زیرا به نظر میرسد حرفهای غیر منصفانه میزنی ولی خوب ادامه بده» و یا اینكه بگویید «میدانم نباید صحبت را قطع كنم ولی میخواهم بدانی غیر منصفانه قضاوت میكنی» در این شرایط گوینده به اندازه ی كافی اعتراض خود را بیان میكند و احساس خود را نیز مطرح میسازد و در موقعیتی قرار میگیرد كه بتواند پایان سخن همسرش را بشنود. در عین حال اعتراض به اندازه ی كافی كوتاه است و طرف مقابل را عصبانی نمیكند و میتواند به حرف زدن ادامه دهد.

4 حرف همسرتان را به زبان خود تان خلاصه كنید و برای او بازگویی نمایید تا او و شما بدانید كه مسئله را خوب متوجه شده اید زیرا بسیاری از مشكلات زناشویی ریشه در سوء تفاهم دارد یعنی شوهر یك چیز می گوید و زن چیز دیگری از آن برداشت می كند. یكی از متخصصین مهارتهای ارتباطی میگوید وقتی همسرتان سعی دارد احساسش را با شما در میان بگذارد سعی كنید سخن او را با عبارات خود خلاصه كنید تا بدانید منظور او را فهمیدهاید و بعد از او سوال كنید آیا درست میگویم. در این شرایط هر دو به حرفهای یكدیگر گوش فرا میدهید. سعی كنیم از این قانون سود ببریم و بپذیریم كه گوش دادن به حرفهای همسر از اهمیت ویژهای برخوردار است.

 5:از ذهن خوانی پرهیز كنید. ذهن خوانی یكی از خطاهای ارتباطی است، یعنی شما برداشتهای خود را به شوهرتان نسبت میدهید، و تصور میكنید او اینطوری فكر میكنند، این احساسی را دارد و چه میخواهد بگوید و یا چه بكند. ذهن خوانی میتواند كاملا تحریك كننده و خشم برانگیز باشد عباراتی از قبیل:«تو میخواستی مرا مجازات كنی» «تو دوستان مرا نمیپسندی»«تو از مسئولیت فرار میكنی»میخواستی كاری بكنی كه من احساس گناه بكنم»عباراتی از این قبیل میتواند مانع گفتگوی منطقی شود. اشخاص دوست ندارند كه دیگران درباره ی احساسات و علائق آنها به حدس و گمان متوسل شوند، به خصوص حدس اشتباه، آنها را به شدت ناراحت میكند و در مقابل گفتمان منطقی دیواری بلند ایجاد می نماید و این اتفاقی است كه اغلب روی میدهد. ذهن خوانی ممكن است یك بیان ناقص باشد كه از آن برای پی بردن به همه ی مطالب استفاده كنید. توجه داشته باشید كه گاه «ذهن خوانی» مبین ترس شماست كه به شكل اظهارنظر درباره ی احساسات و انگیزههای دیگران متجلی میشود. پس طبق توصیه خانواده درمانگران« آدم زند وكیل و وصی نمی خواهد لذا دلیل و تفسیركارها، و سخنان همسرتان را از خودش بپرسید و از حدس زدن و انتساب قطعی این حدس غلط و یا ناقص به همسرتان جلو گیری كنید.

6- اكثر اختلافات زناشویی ریشه در توقعات نابجای زن و شوهر از همدیگر دارد، طوری كه برخی خانواده درمانگران دعوای زناشویی را جنگ توقعات می دانند لذا سعی كنید در زندگی هیچ توقعی از همدیگر نداشته باشید و كارهایی را كه برای همسرتان می كنید را به حساب خدا بگذارید و پاداش كارتان را از او طلب كنید. كمترین اثر این كار اینست كه در مقابل محبتی كه طرف مقابل در حق شما میكند از او سپاسگذاری گرمی می كنید و این موجب گرمتر شدن كانون زندگی تان می گردد در حالی كه اگر توقعی باشید در مقابل محبت طرف مقابل به جای سپاسگذاری، ناراحت می شوید و با خود می گویید« تازه وظیفه اش را انجام داده آنهم بطور ناقص!»

 در آخر كلام با توجه به روحیه مذهبی والایتان مطالعه یك كتاب بسیار مفیدی را به شما توصیه می كنم كه می تواند در هرچه پر بار شدن و شیرین تر شدن زندگی شما نقش آفرین باشد. كتاب تحكیم خانواده/آیت الله محمدی ری شهری/ انتشارات دارالحدیث؛ آقای ری شهری در این كتاب مجموعه ای جالب از آیات و روایات را كه در مورد خانواده و روش سلوك زوجین با همدیگر و مسائل ارتباطی بین زوجی است را جمع آوری كرده است.

مي ترسم كسي منو دعا يا جادو كرده باشه؟
مهم ترين و كارآمدترين راه كار براي ازدواج شما، چيزي جز خسته نشدن شما از خواستگاري نيست.

 جواني هستم 28 ساله كه در حد خود اعتقاد دارم چند وقتي هست مي خوام ازدواج كنم. ولي كسي را پيدا نمي كنم يا اگر هم پيدا مي شه بنا به شرايطي كه يا خود دختر نمي خواد يا من خوشم نمي آید. البته خانواده در فكرش هستند و هميشه پدر و مادرم برام دعا مي كنند حالا مي ترسم كسي منو دعا يا جادو كرده باشه؟ لطفا مرا راهنمايي كنيد با تشكر

1. با توجه به جنسيت شما و وفور دختران دم بخت، مشكل شما زياد هم جدي نيست و دير يا زود به اين مهم دست خواهيد يافت. بسياري از مردان متأهل امروز شرايط مشابه شما را تجربه كرده اند؛ ولي چه بسا آن ها به جاي بزرگ نمايي مشكل، صرفاً به خواستگاري خود ادامه داده اند. شايد تعجب كنيد، ولي به نظر من مهم ترين و كارآمدترين راه كار براي ازدواج شما، چيزي جز خسته نشدن شما از خواستگاري نيست.

2. توصيه مي شود با نيم نگاهي به پرونده خواستگاري هاي خود، به شناسايي عوامل ظاهري و بعضاً باطني جواب رد دختران بپردازيد؛ به عنوان مثال، شايد عوامل ظاهري مانند نوع پوشش آرايش يا حتي اموري مانند كمی درآمد، نداشتن مسكن مناسب و... یا عیوبی مانند دندان هاي نامرتب، چاقي و لاغری بیش از حد...، به جواب رد ايشان انجاميده است. بهتر است در صورت وجود اين عيوب ظاهري، در حد امكان به رفع آن ها بپردازيد.

عوامل باطني نيز مانند سابقه برخي گناهان، عدم رضايت والدين و... مي تواند در امر ازدواج فرد اخلال نمايد. بي شك، اين گونه عوامل باطني بايد از طريق توبه و يا اموري مانند رد مظالم جبران گردد.

3. متأسفانه، در جامعه نسبتاً مذهبي ما ديواري كوتاه تر از سحر و جادو پيدا نمي شود و هر كسي در امري به ويژه در امر ازدواج ناكام مي گردد، سريع به گمانه زني در زمينه وجود طلسم و جادو مي پردازد. بي شك، كليت اين مسائل مورد قبول اسلام است، ولي اين گونه نيست كه هر گونه ناكامي در امر همسر گزيني، ريشه در امور ماورايي داشته باشد. قطعاً با يك نيم نگاه سطحي و گذرا به جامعه می توان حدس زد كه چه عوامل عادي و... باعث افزايش سطح توقعات دختران و پسران و پيچيدگي امر ازدواج شده است.

در هر صورت، توصيه مي شود به يك باز نگري همه جانبه در پيشينه خود بپردازيد و عوامل ظاهري و باطني احتمالي اين به اصلاح ناكامي را جويا شويد به احتمال قريب به يقين، تنها عامل ناكامي شما در ازدواج نيز همان شرايط عادي و غير ماورايي جامعه ما ست.

صبر پيشه سازيد و به جاي منحرف ساختن ذهن خود به امور بسيار بعيد، صرفاً به بهينه سازي شرايط خود بپردازيد.

توكل و توسل و نذر شما قطعاً هر مانع احتمالي از جمله سحر و جادو را از سر راه ازدواج شما بر خواهد شد؛ چرا كه هيچ سحر و جادويي را ياراي ايستادگي در برابر قدرت دعا و توكل و توسل شما برادر ارجمند نيست.

راحع به علل مشكلم و راه هاي درمانش توضيح جامعي بديد .
به صورت كلي اين حالتي كه شما داريد مي تواند در اثر عزت نفس و اعتماد به نفس پايين، و هم چنين اضطراب اجتماعي بالا باشد.

من نمي تونم راجع به احساسات و مشكلاتم با ديگران ( اعضاي خانواده،دوستان و ..) حرف بزنم .خواهش ميكنم راحع به علل مشكلم و راه هاي درمانش توضيح جامعي بديد

بهتر بود كه در زمينه اين مشكلتان، بيشتر توضيح مي داديد، بايد مشخص شود كه اين حالت به چه خاطر است؟ مثلا به خاطر اين است كه آنها را امين در صحبت هايتان نمي دانيد، يا اينكه يك حالت اضطراب و تشويش و نگراني دروني داريد؟ به صورت كلي اين حالتي كه شما داريد مي تواند در اثر عزت نفس و اعتماد به نفس پايين، و هم چنين اضطراب اجتماعي بالا باشد.

اختلال اضطراب اجتماعي (social anxiety disorder) يا هراس اجتماعي نوعي اضطراب است كه با ترس و اضطراب شديد در موقعيتهاي اجتماعي شناخته ميشود و حداقل بخشي از فعاليتهاي روزمره شخص را مختل مي كند. اضطراب اجتماعي يك اختلال بسيار ناتوان كننده است كه مي تواند بسياري از جنبههاي زندگي فرد را مختل كند. در موارد شديد اضطراب اجتماعي مي تواند كيفيت زندگي فرد را تا حد نازلي كاهش دهد. بعضي از مبتلايان ممكن است هفتهها از خانه خارج نشوند يا از بسياري موقعيتهاي اجتماعي مانند موقعيتهاي شغلي و تحصيلي خود صرفنظر كنند.

اضطراب اجتماعي مي تواند از نوع خاص يا specific (زماني كه فقط برخي موقعيتهاي اجتماعي خاص موجب اضطراب مي شود. مثل سخنراني در حضور جمع) يا از نوع فراگير(Generalized) باشد. اضطراب اجتماعي فراگير عموما شامل نوعي نگراني شديد، مزمن و پايدار ميشود كه فرد از قضاوت ديگران در مورد ظاهر يا رفتارش و يا خجالت كشيدن و تحقير شدن در حضور ديگران دارد. در حالي كه شخص مبتلا معمولاً متوجه غيرمنطقي بودن يا زياده روي در اين احساس ترس و نگراني ميشود ولي غلبه كردن بر اين ترس برايش بسيار سخت است. علائم جسمي كه معمولاً همراه اضطراب اجتماعي هستند شامل سرخ شدن، تعريق زياد، لرزش، تپش قلب، احساس دل آشوب و لكنت زبان مي شود.

براي درمان بايد توجه داشته باشيد كه احتمالا سالها طول كشيده تا به موقعيت كنوني برسيد، بنابراين تصور اينكه همه چيز يك شبه و در طي يك نامه تغيير خواهد كرد عقلاني نخواهد بود. چه بسا ممكن است حل اين مشكل  چندين ماه به طول بيانجامد، ولي اگر كسي همت گمارد ميتواند با قاطعيت آن را محقق سازد. اصلاح اين حالت به تمرين و مداومت دارد تا آرامش  به تدريج جايگزين اين حالت هاي اضطرابي شود.

براي درمان اين اضطراب شما نكات زير را به شما توصيه مي كنيم، ولي اگر بتوانيد به يك روان شناس به صورت حضوري مراجعه كنيد، خيلي سريع تر درمان مي شويد.

-  ترس از طرد شدن، ويژگي مشترك بسياري از افراد است. ميزان كم اين ترس، چيز مطلوبي است، زيرا باعث مي شود تا افراد، كارهايشان را درست انجام دهند، اما ميزان زيادتر آن، موجب اختلال مي شود و دردسر ساز است. يكي از دلايلي كه طرد شدن در نظر افراد خيلي دشوار به نظر مي رسد، اين است كه افراد، در بيشتر مواقع، طرد شدن را نشانه ضعف، شكست يا بي لياقتي خودشان تصور مي كنند. اما بايد به ياد داشته باشيد كه اين طرز فكر  درست نيست. اگر در يك جمعي، كار شما زياد مورد توجه واقع نشد، بايد بدانيد كه اين الزاما به معناي ناتواني شما نيست، بلكه عوامل ديگري نيز وجود دارند كه اصلا به شما ربطي ندارند. اين را بدانيد كه افرادي هم كه كارشان را كاملا درست انجام مي دهند،گاهي اوقات مورد پذيرش جمع واقع نمي شوند.

- تمركز بر نتيجه تعاملات اجتماعي ( پذيرش يا عدم پذيرش توسط جمع ) نداشته باشيد، بلكه خود را آماده اين كنيد كه شايد كارتان يا حرفتان خيلي مورد توجه واقع نشود. اما اين اشكالي ندارد. مثلا شايد فكر مي كنيد كه اگر احساسات يا مشكلاتتان را با كسي در ميان بگذاريد او اين طور فكر مي كند كه شما چه آدم بدي هستيد كه چنين احساسات يا مشكلاتي داريد، در صورتي كه اين طور نيست كه احساسات و مشكلات شما يك چيز خاصي باشد كه ديگران ندارند، و هم چنين اين طور نيست كه ديگران چنين قضاوتي بكنند، و البته اگر چنين قضاوتي هم بكنند مهم نيست، چون آنها ملاك درستي يا عدم درستي نيستند.

ــ نحوه تفكر خود را تغيير دهيد، با افكار منفي خود مبارزه كنيد، شما بايد باورها، تفسيرها و پيش بيني هاي  خودتان از برخورد با ديگران و حرف زدن با آنها را تغيير دهيد، براي مثال به خودبگوييد: اينطور نيست كه افراد، انتظار كار يا

-  مواجه شدن با وضعيت هاي اضطراب آور: در درمان اين اختلال بايد بيماران به طور منظم آموزش ببينند تا به جاي فرار و اجتناب از موقعيت هاي به وجود آورنده ناراحتي، با اين اختلال رودررو شوند و رفتار واقع بينانه از خود نشان دهند.  رفتارهاي اجتنابي و فرار از موقعيت هاي اضطراب زا باعث افت شديد در كيفيت زندگي فرد ميشود و باعث بدتر شدن و پيشرفت اين اختلال مي گردد، لذا مبتلايان بايد از رفتارهاي اجتنابي بطور جدي پرهيز كنند. مثلا شما بايد به تدريج به بيان احساسات و مشكلاتتان با افراد اطرافتان بپردازيد، يعني ولو اينكه سختتان است ولي اين كار را ترك نكنيد، چون شما را ناتوان تر مي كند. اگر به بيان احساساتتان ولو به صورت ناقص بپردازيد به تدريج اين حالت ترس و اضطرابتان از بين مي رود.

- توقف تلاش براي كامل بودن: ويژگي محوري اضطراب اجتماعي، ترس از ارزيابي منفي ديگران است. افراد داراي اضطراب اجتماعي، براي اينكه ارزيابي ديگران مثبت باشد، به دنبال اين هستند كه در همه زمينه ها كامل باشند. اين تلاش غير عادي براي كامل بودن باعث مي شود كه همين كه مقداري ضعف و عدم موفقيت در خود مشاهده كنند دچار اضطراب شوند. اين افراد بايد با افكار كمال گرايانه خود مبارزه كنند. اين كار را ميتوان در دو عرصه انجام داد:  تغيير انتظارات غير واقعگرايانه از خودتان، و هم چنين تغيير اداراك تحريف شده خودتان، مبني بر اين كه اگر كامل نباشيد شما را سرزنش خواهند كرد. تمرين كنيد افكار خود منتقدانه از خودتان را جانشين افكار حمايت كنندهتري از خودتان سازيد. مثلا به خودتان بگوييد: " وقتي كسي مرتكب اشتباهي ميشود، اكثرا ميتوانند از عهده اشتباه خود برآيند "،" چقدر خوب بود اگر اوضاع به نحو ديگري پيش ميرفت، ولي هنوز كه دنيا به آخر نرسيده،" هيچ كس كامل نيست، من هم همين طور."  به عبارت ديگر تفكر همه يا هيچ  و تفكر صفر و صد را بايد كنار گذاشت.  توقع نمره صد داشتن در همه زمينه ها معقول نيست، بين صفر تا صد، نمره هاي ديگري هم وجود دارند كه خوب هستند. تفكر همه يا هيچ مثل اينكه: " من بايد تاثير خوبي بر همه افراد داشته باشم" يا اينكه " من در صحبت هايم بايد به موفقيت كامل دست پيدا كنم" .

ـ  دارو درماني: براي بسياري از افراد دارو درماني براي كمك به پائين آوردن سطح اضطراب ضروري است. دارو درماني اغلب موجب مي شود تا افراد بهتر به درمان رفتاري - شناختي جواب دهند. براي درمان دارويي بايد به روان پزشك مراجعه كنيد.

 در زمينه درمان اضطراب اجتماعي و عزت نفس و اعتماد نفس پايين، نكات زيادي را مي توان متذكر شد؛ اما در قالب يك نامه ذكر همه آنها امكان پذير نيست. شما مي توانيد به كتابهايي كه در زمينه اضطراب و اضطراب اجتماعي و اعتماد به نفس نوشته شده اند مراجعه كنيد. اما بهترين كاري كه مي توانيد انجام بدهيد اين است كه به يك روان شناس مراجعه كنيد. اگر فكر مي كنيد كه منظورتان را درست دريافت نكرده ايم بار ديگر با ما مكاتبه كنيد و در مورد مشكلتان و روحيه خودتان بيشتر توضيح بدهيد

صفحه‌ها