معاد شناسي

آيا بيماران صعب‌العلاج در آن دنيا مجازات می‌شوند؟
امام صادق عليه السّلام در روایت دیگر فرمود: در بهشت مقامى است كه هيچ بنده‏ اى به آن نرسد، جز با بلائى كه (در دنيا) به بدنش رسد.

آيا بيماران صعب‌العلاج در آن دنيا مجازات می‌شوند؟

پاداش و مجازات در آخرت معيار و ملاك خاص خود را دارد كه در قرآن و روايات معصومين (ع) بدان پرداخته‌شده است كه در يك جمله كوتاه می‌شود به ايمان و عمل صالح اشاره كرد. اگر كسي ايمان به خدا و روز جزاء نداشته باشد در آخرت هيچ بهره‌ای ندارد. البته اگر عمل خيري و یا خدمتي به بشريت كرده باشد بدون توقع از كسي خداوند پاداش او را به‌گونه‌ای در همين دنيا می‌دهد (1)؛ اما براي انسان مؤمن كه اهل عمل نيز هست در آخرت بهره‌های فراواني وجود دارد. حال اگر همين مؤمن در دنيا گرفتار بلا و يا مصيبتي و يا بيماري سختي بوده كه با صبر و بردباري عمر خود را گذرانده، قطعاً در آخرت در سايه صبر بر همين بلا خداوند به او پاداش ويژه عنايت می‌کند. چنانچه در روايت داريم كه. امام صادق (ع)(در توجيه نقصهاي بدني مانند نابينايي و ناشنوايي) تأكيد ميفرمايند كه: خداوند در آخرت به چنين اشخاصي در صورت بردباري و صبر، چنان پاداش اعطا ميكند كه اگر ميان بازگشت به دنيا و تحمل دوباره همين مصائب و باقي ماندن در آخرت مخير باشند، بازگشت به بلايا را انتخاب می‌کنند تا اجرشان افزوده گردد. (2) امام صادق عليه السّلام  در روایت دیگر فرمود: در بهشت مقامى است كه هيچ بنده‏ اى به آن نرسد، جز با بلائى كه (در دنيا) به بدنش رسد.(3) بنابر این روایت کسی که به سبب بیماری در دنیا آزموده شود  گناهانش بخشیده شده در نتیجه در آخرت در جایگاه رفیعی قرار خواهد گرفت.

 

پی‌نوشت ها:

1. ناصر مكارم شيرازي. یک‌صد و هشتاد پرسش و پاسخ، دار الكتب الإسلامية ص: 370-371.

2. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، موسسه الوفاء، بيروت، 1404 ق، ج 3، ص 71.

3. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏ ،الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 255، دار الكتب الإسلامية

، تهران.

قيامت در قرآن چگونه است؟
بيش از يك سوم آيات قرآن، ارتباط با زندگي ابدي و مسئله قيامت دارد ...

قيامت در قرآن چگونه است؟

بيش از يك سوم آيات قرآن، ارتباط با زندگي ابدي و مسئله قيامت دارد: در يك دسته از آيات، بر لزوم ايمان به آخرت تأكيد شده(1)؛ در دسته ديگر، پي آمدهاي انكار آن، گوشزد شده(2)؛ و در دسته سوم، نعمت هاي ابدي(3)، و در دسته چهارم  عذاب هاي جاوداني، بيان شده است. (4) همچنين در آيات فراواني رابطه بين اعمال نيك و بد با نتايج اخرويِ آنها ذكر گرديده؛ و نيز با شيوه هاي گوناگوني امكان و ضرورت رستاخيز و قيامت مورد تأكيد و تبيين قرار گرفته و به شبهات منكران، پاسخ داده شده؛ چنانكه منشأ تبهكاري ها و كج روي ها فراموش كردن يا انكار قيامت و روز حساب، معرّفي شده است.(5)

با توجه به آموزه هاي قرآني بايد بگوييم كه روز قيامت روزي است كه مردگان از عالم قبر و برزخ مبعوث و برانگيخته مي شوند(6) و بعد از طي كردن مواقف گوناگون و حسابرسي و مشاهده نامه اعمال (7) به سوي جايگاه ابدي خود كه بوسيله اعمال خود آماده كرده اند روانه مي شوند.(8)

اوصاف متعددي در خصوص روز رستاخيز و قيامت در قرآن كريم مطرح شده كه در شناخت ما نسبت به روز قيامت تاثيرگذار است. اينك به برخي از آنها اشاره مي شود.

1. «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوء...» (9) «روزي كه هر كسي آنچه كار نيك به جاي آورده و آنچه بدي مرتكب شده، حاضر شده مي‏يابد.»

2. «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ » (10) « [در آن‏] روزي كه چهره‏هايي سپيد، و چهره‏هايي سياه گردد.»

3. «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ »(11) «روزي كه زمين به غير اين زمين، و آسمانها [به غير اين آسمانها] مبدل گردد، و [مردم‏] در برابر خداي يگانه قهار ظاهر شوند.»

4. «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم» (12)«[ياد كن‏] روزي را كه هر گروهي را با پيشوايشان فرا مي‏خوانيم.»

5. «يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلينَ» (13)«روزي كه آسمان را همچون در پيچيدن صفحه نامه‏ها در مي‏پيچيم. همان گونه كه بار نخست آفرينش را آغاز كرديم، دوباره آن را بازمي‏گردانيم. و عده‏اي است بر عهده ما، كه ما انجام دهنده آنيم.»

6. «وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلي‏ يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلا» (14) « و روزي است كه ستمكار دستهاي خود را مي‏گَزد [و] مي‏گويد: «اي كاش با پيامبر راهي برمي‏گرفتم.»

7. «يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَ لَا بَنُونَ(*) إِلَّا مَنْ أَتيَ اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ(15) « در آن روز كه مال و فرزندان سودي نمي‏بخشد، مگر كسي كه با قلب سليم به پيشگاه خدا آيد!»

براي اطلاعات بيشتر به كتاب معاد در قرآن تاليف آيت الله جوادي كه در سايت اسراء موجود است مراجعه بفرماييد.

پي نوشت ها:

1. بقره(2) آيه 4، نمل (27)  آيه 3 و...

2. اسراء(17) آيه 10، فرقان(25) آيه 11، سبأ(34) آيه 8، و ...

3. الرحمن (55) آيه 46 تا آخر، واقعه (56) آيه 15-38، دهر (76) آيه 11-21 و...

4. الحاقه (69) آيه 20-27، ملك (67) آيه 6-11، واقعه (56) آيه 42 -56 و...

5. ص (38) آيه 26، سجده (32) آيه 14.

6. حج(22) آيه 7.

7. كهف(18) آيه 49.

8. واقعه (56) آيه 1 تا 44.

9. آل عمران(3) آيه 30.

10. همان،  آيه 106.

11. ابراهيم(14) آيه 48.

12. إسراء(17) آيه 71.

13. أنبياء(21) آيه 104.

14. فرقان(25) آيه 27.

15. شعراء(26) آيه 88-89.

تفاوت خواب و مرگ از نظر قرآن و روايات چيست؟
«وَ هُوَ الَّذي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فيهِ لِيُقْضي‏ أَجَلٌ مُسَمًّي ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ..

تفاوت خواب و مرگ از نظر قرآن و روايات چيست؟

خداي متعال مي فرمايد:

«وَ هُوَ الَّذي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فيهِ لِيُقْضي‏ أَجَلٌ مُسَمًّي ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُون»؛ (انعام (6) آیه 60)

بنا بر آیه فوق "توفّی" و تحویل گرفتن جان آدمی كه از آن به "موت" و مرگ هم تعبیر شده ، هم به هنگام خواب روی می دهد و هم به هنگام مردن. به هنگام خواب ملائكه روح و جان آدمی را می گیرند و به هنگام بیدار شدن دوباره آن را برمی گردانند تا زمان رسیدن مرگ كه دیگر این روح به بدن باز نمی گردد تا قیامت و بعث و برانگیختن عمومی.

رسول خدا فرمود: خواب برادر مرگ است . (1)

از امام باقر در مورد مرگ سؤال شد و ایشان فرمود:

مرگ همان خواب است كه هر شب به سراغ شما می آید؛ جز این كه مدتش طولانی تر است و تا قیامت از آن بیدار نمی شوید. (2)

از این رو در بیان علمای اسلام با توجه به تعلیم قرآن و روایات ، خواب را "الموت الاصغر = مرگ كوچك " در مقابل "الموت الاكبر = مرگ بزرگ" نامگذاری كرده اند. (3)

پس خواب از جنس مرگ است و تفاوت آن دو در مدت آن ها است و خواب مرگ كوچك و كوتاه است.

پی نوشت ها:

1. فیض كاشانی ، الاصفی ، اول ، قم ، دفتر تبلیغات اسلامی ، 1418 ق ، ج 2 ، ص 711.

2. ری شهری ، میزان الحكمه ، - ، قم ، دار الحدیث ، 1416 ق ، ج 4 ف ص 2959.

3. محمد محمود حجازی ، التفسیر الواضح ،دهم ، بیروت ، دار الجیل ، 1413 ق ، ج1 ، ص 622.

آفرینش انسان بعد از مرگ در قرآن
«أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها؛ (1) آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكل‏تر است يا آفرينش آسمان كه خداوند آن را بنا نهاد؟».

چرا قرآن در كنار عظمت آسمان به آفرینش انسان بعد از مرگ اشاره كرده؟

منظور شما آیه زیر میباشد:

«أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها؛ (1) آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكل‏تر است يا آفرينش آسمان كه خداوند آن را بنا نهاد؟».

این آیه در رفع و از بین بردن استبعاد و بعید شمردن خلقت دوباره انسان ها در قیامت است كه از نظر مشركان كاری محال می نمود. می فرماید آفریدن و بازآفرینی شما از خلقت آسمان های با عظمت كه سخت تر نیست. خدایی كه بر چنین خلقتی قادر است ، بر آفریدن و باز آفرینی شما هم قادر است.

پی نوشت ها:

1. نازعات (79) آیه 27.

منشأ بروز اين تناقض در ذهن شما برداشت نا صحيح از معناي آيه 36 سوره فاطر است.

در اين آيه مي خوانيم:«وَ الَّذينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضي‏ عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا ...» «و كساني كه كافر شدند، آتش دوزخ براي آنهاست هرگز فرمان مرگشان صادر نمي‏شود تا بميرند»

عبارت«هرگز فرمان مرگشان صادر نمي‏شود تا بميرند» دو برداشت مي  تواند داشته باشد:

برداشت اول اين است فرمان مرگ آنها صادر نمي شود تا اينكه بالاخره آنها مي ميرند. طبق اين برداشت در آخرت مردن وجود دارد.

برداشت دوم اين است كه مرگ آنها مشروط به فرمان مرگ است و  فرمان مرگ كه علت و سبب مرگ آنهاست صادر نمي شود (لا يقضي عليهم) و لذا معلول و اثر آن يعني مرگ نيز حاصل نمي شود. پس معناي عبارت اين مي شود كه فرمان مرگشان صادر نمي شود تا به سبب اين فرمان بميرند( و از عذاب الهي خلاص و راحت شوند).

طبق برداشت دوم، قرآن كريم در صدد بيان و تاكيد همان چيزي است كه در ساير آيات فرموده و آن هم عدم مرگ در آخرت است.

نكته اي كه بايد توجه داشت اين است كه اين دو نوع برداشت با توجه به نارسايي هاي ترجمه فارسي پديد مي آيد. اما عبارت عربي آن قابليت اين دو برداشت را ندارد و تعبير «فيموتوا» تصريح دارد كه معناي دوم مراد خداوند متعال است و معناي اولي كه از ترجمه فارسي قابل برداشت است از عبارت عربي آن قابل برداشت نيست. زيرا طبق قواعد ادبيات عرب آمدن حرف فاء بر سر فعل مضارع منصوب «يموتوا» صراحت دارد كه اين فاء، فاء سبييه است. (1) و لذا معناي دوم مراد است و اگر قرار بود كه برداشت اول مراد خداوند متعال باشد بايد فعل مضارع به صورت ساده «يموتون» بيان مي شد.

علاوه بر اين اگر خود عبارت نيز صراحت در اين معنا نداشته باشد و قابليت هر دو معنا را داشته باشد باز هم معناي دوم صحيح است زيرا ساير آيات قرآن كه دلالت بر عدم وجود مرگ در آخرت دارد قراين و شواهدي هستند كه مراد  خداوند متعال را روشن مي كنند.

پي نوشت ها:

1. ر.ك: عباس حسن، النحو الوافي، مصر، دار المعارف ، بي تا، چاپ پانزدهم، ج4، ص 352.

با سلام می خواستم بدانم که آیا آیه 28 سوره بقره دلیلی بر صحت نطریه تناسخ بودا هست یا نه؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
به هيچ وجه اين گونه نيست ، زيرا مقوله تعدد حيات و مماتي كه دراين آيه و آيات ديگر بيان شده ، به قرينه بسياري از آيات ديگر به حيات برزخي و حيات اخروي انسان ها اشاره دارد . مبين فرضيه برزخ و معاد است كه نقطه مقابل فرضيه تناسخ قرار دارد . معنا ندارد قرآن را كه به طور صريح و روشن مساله معاد را به عنوان يك اصل بنيادين معرفتي معرفي مي نمايد ، مويد فرضيه تناسخ قلمداد نماييم.
در اين آيه از يك حيات اوليه بعد از ممات و يك ممات و حيات بعدي و در نهايت رجعت به پيشگاه الهي مورد اشاره قرار گرفته است ،در حالي كه تئوري تناسخ به هيچ وجه منحصر در يك يا دو حيات بعد از مرگ نيست و براي اين امر دفعات بي نهايتي را متصور مي داند.

باسلام میخواهم بدانم حوض کوثر یعنی چه

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
معني‌ و تفسير لفظ‌ كوثر
شيخ‌ طبرسي‌ در تفسير کوثر‌ گفته‌: خداوند در مقام‌ شمارش‌ و بيان‌ نعمت‌هائي‌ كه‌ به‌ پيغمبرش‌ داده‌ ‌، او را مخاطب‌ ساخته‌ و گفته‌ است‌: «إِنَّآ أَعْطَيْنَـ'كَ الْكَوْثَرَ».
از عبدالله‌ بن‌ عمر و عائشه‌ روايت‌ شده‌ ‌: كوثر نهري‌ است‌ در بهشت‌.
ابن‌ عبّاس‌ گويد: چون‌ اين‌ آيه‌ نازل‌ شد، رسول‌ خدا بر منبر بالا رفت‌ و آن‌ را بر مردم‌ قرائت‌ كرد. چون‌ از منبر فرود آمد، مردم‌ گفتند: ‌ كوثري‌ كه‌ خدا به‌ تو عنايت‌ كرده‌ چيست‌؟!
رسول‌ الله‌ فرمود: نهري‌ است‌ در بهشت‌ كه‌ از شير سفيدتر است‌، از قَدح‌ محكم تر و استوارتر؛ در كنار اين‌ نهر قبّه ‌ها و سقف‌ هاي‌ مدوّر و مقعّري‌ است‌ از دُرّ و ياقوت‌؛ در آن‌ نهر وارد مي‌شوند پرندگان‌ سبز رنگي‌ كه‌ گردن هاي‌ معتدل‌ و كشيده‌ همچون‌ گردن‌ شترهاي‌ بُخاتي‌ دارند.
گفتند: چقدر آن‌ پرندگان‌ در خوشي‌ و ناز و نعمت‌ هستند!
فرمود: آيا مي خواهيد شما را به‌ خوش تر و بهتر از آن ها آگاه‌ كنم‌؟!
گفتند: آري‌! فرمود: خوش تر و متنعّم‌تر از آن‌ پرندگان، كسي‌ است‌ كه‌ آن ها را بخورد، از ‌ آب‌ كوثر بياشامد، به‌ رضوان‌ خداوند‌ دست يابد.
از حضرت‌ صادق‌ عليه‌ السّلام‌ روايت‌ شده‌: كوثر نهري‌ است‌ در بهشت‌، خداوند آن‌ را به‌ پيغمبر در عوض‌ پسري‌ كه‌ از او فوت‌ شده‌ بود، عنايت‌ كرد.
عَطاء گفته‌ ‌: كوثر حوض‌ رسول‌ الله‌ است‌، كه‌ مردم‌ در روز قيامت‌ بر آن‌ و بر گرداگرد آن‌ اجتماع‌ مي‌كنند.
اَنَس‌ گويد: روزي‌ رسول‌ الله‌ نزد ما بود.ناگهان‌ او را چرت‌ و پينكي‌ فرا گرفت‌؛ سپس‌ با شادي‌، سر خود را بلند كرد. عرض‌ كردم‌: سبب‌ خنده‌ شما چيست‌؟!
فرمود: همين‌ الان‌ براي‌ من‌ سوره‌اي‌ نازل‌ شد و سورة‌ كوثر را قرائت‌ كرد.
سپس فرمود:آيا مي دانيد كوثر چيست‌؟! كوثر نهري‌ است‌ كه‌ خداوند به‌ من‌ وعده‌ فرموده‌، در آن‌ خير بسياري‌ است‌. كوثر حوضي‌ است‌ كه‌ امّت‌ من‌ در روز قيامت‌ دور آن‌ گرد‌ مي‌شوند؛ تعداد كاسه‌ها و قدح‌هائي‌ كه‌ در اطراف‌ حوض‌ است‌ و با آن‌ آب‌ بر مي دارند، به‌ شمار ستارگان‌ آسمان‌ است‌. چه‌ بسا أفرادي‌ سرشناس‌ را از كنار حوض‌، مي‌ربايند و دور مي‌كنند، و من‌ مي گويم‌: پروردگار من‌! اين ها از امّت‌ من‌ هستند! در جواب‌ من‌ گفته‌ مي‌شود: نمي داني‌ بعد از رحلت‌ تو چه‌ كارهائي‌ كرده‌ و چه‌ وقايع‌ و حوادثي‌ پيش‌ آورده‌اند!
اين‌ حديث‌ را مسلم‌ در «صحيح‌» آورده‌ است‌.
ابن‌ عبّاس‌ و ابن‌ جُبَير و مجاهد ‌: كوثر خير كثير است‌ .
عِكْرمَه‌ : مراد از كوثر نبوّت‌ و كتاب‌ است‌.
حَسَن‌ ‌: مراد قرآن‌ است‌.
أبي‌بكر بن‌ عيّاش‌ ‌: مراد فزوني اصحاب‌ و پيروان‌ است‌.
بعضي‌ گفته‌اند: مراد فزوني ذرّيّه‌ و نَسل‌ است‌؛ آن قدر از نسل‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها خداوند، ذرّيّه‌ و نسل‌ به‌ رسول‌ الله‌ داده‌ كه‌ عدد آنان‌ به‌ شمارش‌ در نمي‌آيد، امتداد آن‌ تا روز قيامت‌ كشيده‌ است‌.
از حضرت‌ صادق‌ روايت‌ كرده‌اند كه‌ مراد شفاعت‌ است‌.
لفظ‌ كوثر قابليّت‌ تمام‌ اين‌ معاني‌ را دارد، بنا بر اين‌ لازم‌ است‌ كه‌ بر تمام‌ اين‌ معاني‌ حمل‌ شود؛ زيرا خداوند در دنيا به‌ رسول‌ الله‌ خير كثير مرحمت‌ كرده‌، در آخرت‌ نيز وعدة‌ خير كثير داده‌ است‌.
تمام‌ اين‌ اقوال‌، تفصيل‌كلمة‌ كوثر است‌ كه‌ به‌ معناي‌ خير كثير در دنيا و آخرت‌ است‌(1).
‌ إمام ‌محمّد باقر عليه‌السّلام‌ فرمود:
چون‌ روز قيامت‌ برپا شود، خداوند همة‌ مردم ‌را عريان‌ و پا برهنه ‌در زمين‌ همواري‌ جمع‌ مي كند؛ آن ها را در راه‌ محشر به قدري‌ نگه‌ مي دارند كه‌ همگي‌ عرق‌ بسياري ‌مي‌كنند. نفَس‌هاي‌ آنان‌ به‌ شدّت‌ مي زند. به‌ قدري ‌كه ‌خداوند اراده‌كرده‌ است ‌درنگ‌ مي ‌كنند؛ و اين است‌ معناي‌ گفتار خدا‌: « فَلاَ تَسْمَعُ إِلاَّ هَمْسًا(2) ؛ در آن ‌وقت‌(اي‌پيامبر) نمي ‌شنوي ‌مگر صداي‌ آرام‌ و بدون‌ صوت‌ را.»
در اين حال ‌منادي ‌از عرش ‌ندا مي كند: كجاست‌ پيامبر اُمّي‌؟
خلائق‌ مي گويند: صداي‌ تو به‌ همه‌ رسيد و همه ‌شنيدند، پيامبر را با اسمش‌ صدا كن‌!
منادي ‌ندا مي دهد: كجاست ‌پيامبر رحمت‌: محمّد بن‌عبدالله‌؟
رسول ‌الله مي ‌ايستد، از همة‌ مردم‌ جلوتر مي ‌آيد تا اينكه‌ مي ‌رسد به ‌حوضي ‌كه ‌طول ‌آن‌ به‌ قدر مسافت‌ بين‌ أيْلَة‌ و صَنْعَاء مي‌ باشد، در كنار حوض ‌مي ‌ايستد.
پس‌ از آن ‌صاحب ‌شما(رهبر و امام) را ندا مي ‌كنند؛ او هم‌‌ جلو مي ‌آيد، و در برابر مردم‌ با رسول ‌الله‌ مي ايستد.
سپس ‌به ‌مردم‌اجازه‌ داده‌ مي ‌شود، آنان‌ به ‌حركت ‌در مي ‌آيند. در آن ‌وقت‌، مردم‌ به‌ دو دسته ‌تقسيم ‌مي ‌شوند: جماعتي ‌بر حوض‌ وارد مي شوند، و جماعتي‌را از حوض ‌دور مي ‌كنند.
چون‌رسول ‌الله ‌ببيند كه‌ از محبّان ‌ما أهل‌ بيت ‌كسي ‌را از حوض ‌دور كنند، گريه‌ مي كند و مي گويد: پروردگار من‌! شيعة ‌عليّ!
در اين‌ حال‌ خداوند فرشته‌ اي ‌را مي ‌گمارد كه ‌از ‌حضرت ‌بپرسد: اي ‌محمّد! سبب ‌گريه ‌تو چيست‌؟!
رسول ‌الله ‌مي گويد: چگونه ‌نگريم‌ بر جماعتي‌ كه ‌از شيعيان‌ برادرم‌ عليّ بن‌أبي‌طالب ‌هستند، ‌آنان ‌را از حوض ‌دور‌كرده‌، و به‌ جانب ‌أصحاب‌ دوزخ‌ روان‌ ساخته ‌اند؟!
خدا مي گويد: اي ‌محمّد! من‌از گناهان‌ آن ها گذشتم‌، همه را به‌ تو بخشيدم‌. آنان ‌را به ‌تو و به ‌كساني ‌كه ‌از ذرّيّة‌ تو هستند، و آنان ‌آن ‌ذرّيّه ‌را دوست ‌دارند و ولايت ‌آن ها را بر عهده‌ گرفته ‌اند، ملحق ‌ساختم‌. آن ها را از زمره‌ تو قرار دادم‌. بر حوض‌ تو وارد كردم‌. شفاعت‌ تو را در بارة‌ آنان ‌پذيرفتم‌. تو را بدين ‌جهت‌ گرامي ‌داشتم‌. (3)
حوض‌كوثر اختصاص ‌به‌عليّ بن‌أبي‌طالب ‌عليه‌السّلام‌ دارد
چون‌ بر رسول‌ خدا آية «إِنَّآ أَعْطَيْنَـ'كَ الْكَوْثَرَ» نازل‌ شد، عليّ بن‌أبي‌طالب‌ پرسيدند: كوثر چيست‌؟
حضرت ‌فرمود: نهري‌ است‌ كه‌ خداوند به‌ جهت ‌بزرگداشت ‌و گرامي داشت‌، به ‌من ‌عنايت ‌كرده ‌است‌.
أميرالمؤمنين ‌گفتند: اين ‌نهر، نهر شريفي‌است‌! صفات ‌و خصوصيّات ‌آن ‌را براي ‌ما بيان‌ كنيد!
حضرت ‌فرمود: كوثر نهري‌ است ‌كه ‌از زير عرش‌ خدا جاري‌ است‌. آبش ‌از شير سفيد تر، از عسل‌ شيرين‌ تر، از كره‌ نرم‌ تر. ريگ‌ هاي ‌درونش ‌از زبرجد و ياقوت ‌و مرجان‌ است‌، علَف ‌هاي ‌اطراف ‌آن ‌از زعفران ‌است‌، خاكش ‌از مشك ‌خوشبو است‌. پايه ‌هايش ‌در زير عرش ‌خداوند است‌.
در اين ‌حال ‌رسول ‌خدا دست ‌خود را به ‌پهلوي ‌أميرالمؤمنين‌ زد و فرمود: اي ‌عليّ! اين ‌نهر از براي ‌من‌ و تو و‌ محبّان ‌توست كه‌ بعد از من‌ مي‌آيند.(4)

پي نوشت ها:
1. مجمع‌البيان‌، چ صيدا، ج 5، ص‌549 .
2 . آية‌108 طه‌.
3 . بشارة‌المصطفي‌، چ نجف‌، ص‌3؛
مجالس‌مفيد، مجلس‌34، ص‌170 و 171؛
أمالي‌طوسي‌، چ‌سنگي‌، ص‌41 ؛
تفسير قمّي‌، چ سنگي‌، ص‌423 .
4 . مجالس‌مفيد، مجلس‌35، ص‌173؛
أمالي‌طوسي‌، ص‌43؛
بشارة‌المصطفي‌، ص‌5 و 6؛
بحار، ج‌8، ص‌18 ،؛
عيون‌أخبار الرّضا، چ‌سنگي‌، ص‌91؛
أمالي‌صدوق‌، مجلس‌2، چ ‌سنگي‌، ص‌5 و مجلس‌14، ص‌37؛
همين‌روايت‌را صدوق‌در «عيون‌أخبار الرّضا» در باب‌28، ص‌191 از چ سنگي‌، با همين‌سند آورده‌است‌.
نيز بحار الانوار» ج‌8، ص‌19؛
معاد شناسي ،ج 9 ،مجلس شصت و ششم .

با عرض سلام ما زن و شوهری هستیم که یکدیگر را دوست داریم و سعی می کنیم نسبت به تمامی مسائل دینی و شرعی در زندگی مان پایبند باشیم. سوال ما این است که آیا با این عشق و علاقه ای که بین ما وجود دارد آیا ما در قیامت با هم می توانیم باشیم یا خیر؟ اگر یکی از ما بهشتی و دیگری خدایی ناکرده جهنمی باشد، آن وقت چطور؟ ممنون

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
قيامت در واقع دو مرحله دارد :يکي مرحله‌اي است که از آن به روز قيامت ياد مي‌شود، مرحله دوم مربوط به اسکان آدميان در بهشت و جهنم است.
در مرحله اول شرايط به گونه‌اي است که قران کريم از آن چنين ياد نموده: «يوم يضر المرء من اخيه و امه و ابيه و صاحبته و بينه؛ (1) آن روز که هر کس از برادرش مي‌گريزد و از مادر و پدرش، و از زن و فرزندانش هم مي گريزد‍».
بر اساس اين آيه در روز محشر واقعا محشر است . هر کس به گونه‌اي گرفتار اعمال و نگران سرنوشت خود‌است که از همه بستگانش فرار مي کند .مي‌خواهد آن ها را نبيند و يا نشناسد .در اين مرحله عشق و علاقه ها افراد نسبت به همديگر فراموش خواهد شد و اثري هم ندارد، فقط يک عشق اثر دارد وآن همان است که حافظ شيرين سخن گفته است:
در آن غوغا که کس، کسي را نپرسد من از پير مغان منت پذيرم
مراد امام علي است که عشق و محبت او به داد عاشقانش مي رسد، ساير عشق و پيوندها از هم گسسته خواهد شد. از اين رو قرآن کريم فرمود: «فاذا نفخ في الصور فلا انساب بينهم يومئذ و لا يتسائلون؛ (2) پس آن گاه که در صور دميده شود، ديگر ميان شان نسبت خويشاوندي نماند، و از حال يکديگر نپرسيدند». در تفسير اين آيه گفته شده: مراد اين است که در آن روز انساب خاصيتي ندارد، چون روز قيامت ظرف پاداش عمل است. همه اسباب که يکي از آن ها انساب است، از کار مي افتد و اثري ندارد، از اين رو از حال همديگر نمي‌پرسد. (3)
بنابراين در روز محشر جايي براي اين گونه امور نيست.
اما در مرحله دوم حيات اخروي بعد از پايان حساب و کتاب و استقرار مومنان در بهشت ممکن است جاي اظهار و ظهور اين گونه محبت ها باشد، چون در قرآن کريم تصريح شده که در بهشت مومنان از حال همديگر جويا مي شود: «فاقبل بعضهم علي بعض يتساءلون قال قايل منهم اني کان لي قرين؛ (4) پس بعضي به بعضي ديگر روي آورده و از يکديگر پرسش مي کنند، يکي از آن ميان مي پرسد من رفيقي داشتم».
در تفسير اين آيه گفته شده: اين جمله گفتگويي را که بين اهل بهشت رخ مي دهد، حکايت کرده و مي فرمايد :بعضي از ايشان احوال بعضي ديگر را مي‌پرسند و بعضي آنچه در دنيا بر سرش آمده ، براي ديگران حکايت مي کند. يکي از اهل بهشت به ديگران مي‌گويد: من در دنيا رفيقي داشتم که از بين مردم تنها او را انتخاب کرده بودم و او تنها مرا رفيق خود گرفته بود. (5)
طبق اين بيان معلوم مي شود که آرزوي پرسشگر محترم ممکن است در بهشت برآورده شود، البته اين در صورتي است که زن و شوهر هر دو اهل بهشت و به لحاظ درجه و مقام در بهشت همسان باشد، يا از طريق شفاعت به همديگر برسند. اگر يکي اهل بهشت و ديگر اهل دوزخ باشد ،آن که بهشتي است ،در آسايش و از مواهب بهشتي بهره‌مند است . آن که اهل دوزخ است، گرفتار عذاب دردناک خواهد بود .بهشتي نه تنها عشق و علاقه نسبت به همسر دوزخي خود ندارد ، بلکه متنفر است.
پي نوشت‌ها:
1. عبس (80) آيه 34- 36.
2. مومنون (23) آيه 101.
3. الميزان ج 15 ص 98- 99.
4. صافات (37) آيه 50-51.
5. الميزان، ج 17 ص 207- 208.

سلام علیکم در جایی شنیدم که گنهکاران به سبب شدت عذاب در آخرت میگویند:"ای کاش بدن ما را با قیچی تکه تکه میکردند ولی به این عذاب دچار نمی شدیم" آیا در قرآن کریم آیه ای و یا در روایات حدیثی در این خصوص وجود دارد؟ ( با تشکر )

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
آيه اي به اين مضمون نيافتيم. در مورد آروزهاي کافران و گناهکاران آيات زير هست:
يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ؛(1)
اى كاش ما را باز گردانند تا آيات پروردگارمان را تكذيب نكنيم و از مؤمنان باشيم.
يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولاَ ؛(2)
اى كاش خدا را اطاعت كرده بوديم و رسول را اطاعت كرده بوديم.
يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلا يا وَيْلَتى‏ لَيْتَني‏ لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَليلاً؛ (3)
اى كاش راهى را كه رسول در پيش گرفته بود، در پيش گرفته بودم . واى بر من، كاش فلان را دوست نمى‏گرفتم‏.
يا لَيْتَني‏ لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ؛ (4)
اى كاش نامه مرا به دست من نداده بودند و ندانسته بودم كه حساب من چيست، اى كاش همان مرگ مى‏بود و بس.
يا لَيْتَني‏ كُنْتُ تُراباً؛(5)
اى كاش من خاك ‏بودم.
يا لَيْتَني‏ قَدَّمْتُ لِحَياتي؛‏(6)
«اى كاش براى (اين) زندگيم چيزى از پيش فرستاده بودم‏.
در روايات داريم مؤمني که در دنيا با مصيبت روبرو مي شود ، اگر بداند براي تحمل مصيبت چه پاداشي در انتظار اوست، آرزو مي کند کاش با قيچي او را تکه تکه مي کردند( تا به پاداش تحمل مصيبت فوق العاده سنگين برسد.)
عبد الله بن ابي يعفور گويد: از مريضي ها و دردهايم به امام صادق شکايت بردم ، فرمود:
اگر بنده مؤمن بداند چه پاداشي در برابر تحمل مصيبت ها براي اوست، آرزو مي کند کاش با قيچي تکه تکه مي شد.(7)
پي نوشت ها:
1. انعام(6)آيه27.
2. احزاب( 33)آيه66.
3. فرقان(25)آيه27-28.
4. الحاقه(69)آيه25-27.
5. نباء(78)آيه40.
6. فجر(89)آيه24.
7.شرح اصول کافي، مولي صالح مازندراني،ج9،ص212.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها