راه تقویت ایمان و نیل به قرب الهى و نزدیک شدن به خدا چیست؟

اولین گام در مسیر حرکت به سوى خدا و تقرّب و نزدیکى به او، ایمان است . ایمان دو جنبه دارد : نظرى و عملى . هر یک از آن داراى درجات و مراتبى است . اولین درجهء ایمان نظرى شناخت و معرفت خدا و اعتقاد به وحدانیت او و عقیده بر این که نظام هستى قائم به تدبیر و ارادهء او و متحرک به قدرت قیّومى او است و همهء موجودات در پیدایش و بقاء و هستى خویش به او نیازمندند. پس از آن ، اعتقاد به فرشتگان به عنوان کارگزاران خداوند در نظام هستى و عقیدهء به وحى و نبوت همهء انبیا از حضرت آدم تا حضرت خاتم النّبیّین و اعتقاد به عالم برزخ وقیامت کبرى و حساب و کتاب ، حشر و نشر و بهشت و جهنم از شعبه هاى ایمان نظرى است .
ایمان عملى : ایمان عملى ثمرهء ایمان نظرى و میوهء شناخت و آگاهى از حقیقت است وبا اموری تقویت می شودکه عبارتند از:
1- توبه :اولین مرحله از مراحل سیر به سوى خدا وتقرّب و نزدیکى به اوتوبه است . بدون توبه حقیقى ایمان در قلب استفرار پیدا نمى کند. حقیقت توبه ، پشیمانى و ندمت ازخطاها و گناهان و کاهلى و سستى هاى گذشته است و علامت پشیمانى آه و حسرت و سوز و ناله اى است که فضاى جان و روح توبه کننده را احاطه نموده باشد، به گونه اى که گناهانش تلخ ترین خاطرهء ذهنى او و ضجر آورترین موضوعى است که هرگاه به یاد آن مى افتد، روحش آزرده مى گردد. بنابراین ، منظور از توبه صرف گفتن ذکر نیست . تا وقتى که شیرینى و حلاوت گناه در خاطر او است استغفرالله گفتن ، نعوذ بالله ـ استهزاء نمودن خدا ـ(1) و ذکر او است . کسى که حقیقتاً از گناه پشیمان باشد عزمى راسخ بر ترک گناه دارد. بعد از توبه ، نخستین گام و اولین شرط براى حرکت و سیر به سوى خدا ترک گناه است.
2 - انجام واجبات و اطاعت از اوامر الهى: پیامبر اکرم (ص)فرمود: ریشه و اساس دین و دیندارى ورع و اجتناب از گناهان است ، و ساقه و سر آن اطاعت از خداست.
ایمان به وسیله تقواى الهى و دورى از گناهان و انجام اعمال صالح تقویت مى‏گردد.
امام صادق(ع) فرمود: "ورع و پرهیز از گناه، ایمان را ثابت نگه مى‏دارد و طمع، ایمان را بیرون مى‏برد".(2)
نیز فرمود: "هر کس عملش موافق گفتارش باشد، اهل نجات است اما هر کس عملش با گفتارش (که مى‏گوید به خدا و قیامت و... ایمان دارم) مطابقت نکند، ایمانش عاریه‏اى و مصنوعى است".(3)
رسول خدا(ص) فرمود: "محکم‏ترین دستگیره ایمان، تقوا است".(4)
3- معرفت و شناخت چهارده معصوم و توسل و ارتباط با آنان ؛ زیرا ائمه :سبیل اللّه یعنى راه خدا و باب الله به معناى درب ورود به مقام الوهیت و تقرب به ذات خدا هستند. همان که قرآن دستور مى دهد برای رسیدن به خدا از وسیله کمک بگیرید(5)
امیرالمؤمنین (ع)در مقام تبیین آیهء مذکور فرمودند: ما اهل البیت همان خانه هایى هستیم که خداوند دستور داده از راه درب هاى آن وارد شوید. ما اهل البیت ، هم ـ خانه هاى خداـ هستیم و هم ـ دربهاى خانه ءخدا ـ.(6)
بنابراین ، هر کس مى خواهد خدا را بشناسد و به خدا تقرّب جوید و به کمال نهایى عبودیّت و انسانیت نایل گرددباید با احادیث و معارف بلند ائمه : آشنا شود و با آن زندگى نماید و برنامهء دنیا و آخرت خویش را بر اساس تنظیم کند و بداند بدون شناخت و ارتباط و اطاعت از امامان نیل به قرب الهى میسر نیست . (7)
4-عمل صالح : بعد از معرفت و شناخت و مشخص گشتن هدف و ایمان به آن ،عمل صالح در تقویت ایملن نقش موثری دارد. ایمان بدون عمل صالح معنا ندارد.
امام صادق (ع)فرمود: الایمان لا یکون الاّ بعمل ؛ایمان چیزى جز عمل نیست .(8)
در حدیث دیگرى که از آن حضرت نقل شده آمده است : ایمان آن است که طاعت خدا شود و گناهى محقق نگردد.(9)
از امیرالمؤمنین (ع)سؤال شد: آیا هر کس گواهى دهد به وحدانیت خدا و نبوت محمد بن عبداللّه او مؤمن است فرمود: پس واجبات خدا چه مى شود؟(10)
درجات ایمان :
همان گونه که ایمان نظرى داراى درجات و مراتب است ، ایمان عملى نیز درجات و مراتب دارد. نمى توان فردى را که مرتکب گناهى شد از ایمان به دور دانست و با چوب تکفیر او را از جامعهء مؤمنین بیرون راند. امام صادق (ع)فرمود: خداوند تبارک و تعالى ایمان را به هفت شعبه تقسیم کرده است :
1 یرّ و نیکوکارى ؛ 2 صدق و راستگویى ؛ 3 رسیدن به درجه یقین ؛ 4 نیل به مقام رضا و خشنودى خدا؛ 5وفا (وفاى به عهد و پیمان هاى الهى و بیعت با پیامبر و ائمه : و قول و تعهدات مشروعى که با انسان ها دادیم )؛ 6علم و معرفت ؛ 7 حلم و بردبارى و صبر و شکیبایى .
سپس فرمود: خداوند آن را میان مردم تقسیم نمود به هر کس هفت سهم داد او کامل الایمان است (یعنى هر کس توانست با اراده و تلاش و عمل صالح خویش و جلب توفیقات الهى ، همهء درجات آن را کسب کند، آن را مى توان گفت از ایمان کامل برخوردار است ) اما برخى یک سهم از ایمان را تحصیل مى کنند. بعضى از دو درجه آن برخوردارند و گروهى به مرتبهء سوم ایمان نایل گردیدند و به همین ترتیب . کسى که یک سهم از ایمان را کسب کرده ،تکلیفى به اندازهء دو سهم بر او تحمیل نکنید و به کسى که از دو سهم ایمان برخوردار است ، وظیفه اى به اندازهء سه سهم بارش نکنید؛ یعنى استعداد و قابلیت پذیرش اشخاص در ایمان یکسان نیست و خدا از هر کسى به اندازهء ظرفیتش تکلیف خواسته است پس شما هم در اعمال و اخلاق دینى و تحصیل علوم و معارف از هر کسى به اندازهء توان واستعدادش توقع داشته باشید.(11) .
از یک منظر ایمان را مى توان به ده درجه تقسیم نمود. امام صادق (ع)به فردى به نام عبدالعزیز فرمود: ایمان مانند نردبانى است که ده پله دارد و مؤمنین پله اى را بعد از پلهء دیگر بالا مى روند پس کسى که در پلهء دوم است نباید به کسى که در پلهء اول است بگوید تو هیچ ایمان ندارى و کسى که در پلهء سوم است نبایدکسى را که در پلهء دوم است مورد تحقیر قرار دهد به همین ترتیب کسى که در رتبه دهم ایمان قرار دارد نباید فردى راکه در پله اى پایین تر است تحقیر نماید.(12)
از مجموع روایات و آیات مربوط به بحث ایمان مى توان دریافت که ایمان ، حقیقت واحدى نیست و در همه مؤمنین یکسان و برابر نمى باشد، بلکه حقیقتى است که داراى مراتب و درجات متعدد مى باشد و به قول اهل منطق قابل تشکیک است . اعتبار و ارزش و میزان تقرّب هر انسان نزد خدا به میزان توجه به کیمت و کیفیت اجزاى ایمان است ؛ یعنى اعتبار هر مؤمنى را با مقدار عمل خالصانه او باید سنجید.
چنان که گفته شد ایمان داراى درجات و مراتب است . درجات ومراتب ایمان ، همیشه با ملاک واحدى اندازه گیرى نمى شود، بلکه اوضاع زمان و مکان در آن مؤثر است . در دوران غربت اسلام و پیامبردر مکه ،اعتقاد به خدا و قیامت و پیامبر اسلام هر فردى را در زمرهء مؤمنین قرار مى داد، اما در دوران قدرت اسلام صرف اعتقاد علامت ایمان نیست ، بلکه عمل به واجبات و ترک گناه از لوازم جداناپذیر آن است
براى تقویت ایمان باید پایه هاى آن را محکم کرد. امام علی(ع) ایمان را بر چهار پایه استوار مى داند: صبر و یقین و جهاد و عدل.(13)
به طور کلى هواهاى نفسانى و رذایل اخلاقى از آفات ایمان محسوب مى شوند.
امام باقر(ع) دروغ را منشأ‌ خرابى ایمان مى داند.(14) در جاى دیگر حضرت حسد را آفت ایمان ذکر کرده وفرموده است: "حسد ایمان را مى خورد همان طورى که آتش هیزم را(15)
بنابراین انجام واجبات و ترک محرمات و آراسته بودن به صفات خوب مثل: شکر، صبر، خوش اخلاقى، احسان، سخاوت، راست گویى، بردبارى و پاک بدن از صفات رذیله مانند: تکبر،حسادت، بداخلاقى، عصبانیت و... موجب تقویت و پایدارى ایمان مى‏گردد.
پی نوشت ها:
1 . کلینى ، اصول کافى ، ج 2 ص 504.
2. محمد محمدى رى شهرى، میزان الحکمة، ج 1، ص 200، ماده ایمان، شماره 1359 و 1360.
3. همان، شماره 1356.
4. همان، شماره 1286
5.بقره (2) آیهء 189 .
6.سید هاشم بحرانى ، البرهان ، ج 1 ص 190
7.شیخ عباس قمى ، مفاتیح الجنان ، زیارت جامعهء کبیره .
8.کلینى ، اصول کافى ، ج 3 ص 55
9.همان .
10.همان .
11.همان ، ص 74
12.محمد باقر مجلسى ، بحار، ج 28 ص 238
13- نهج البلاغه، فیض الاسلام،‌ قصار 30.
14- بحارالأنوار، ج 69، ص 247.
15- الکافی،‌ج2، ص 307.