پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
همه روز ها عاشورا است پس چرا جشن و شادی برگزار می شود
این جمله حدیث نیست. بلكه استنباطی است عالمانه كه بر زبان ها افتاده و مفهوم درستی هم دارد.

این جمله كل یوم عاشورا یعنی همه روز ها عاشورا است پس چرا جشن و شادی برگزار می شود اصلا این جمله را كی گفته است؟

این جمله حدیث نیست. بلكه استنباطی است عالمانه كه بر زبان ها افتاده و مفهوم درستی هم دارد.

این جمله خطاب به همه انسان ها است كه گرچه امام حسین به عنوان مظهر آزادی خواهی و حق طلبی و ظلم ستیزی و ... در روز عاشورا و دهم ماه محرم در زمین كربلا به این وظیفه قیام كرد و در راه این آرمان به شهادت رسید، ولی قیام برای این آرمان و عمل به این وظیفه روز و ماه و مكان نمی شناسد و شما فقط آرزو نكنید كه كاش من در روز دهم ماه محرم سال 61 هجری در سرزمین كربلا بودم و در ركاب امام حسین مبارزه می كردم و به شهادت می رسیدم. بلكه بدانید برای مبارزان راه حق و عدالت و آزادی، همه جا كربلا و همه زمان ها عاشورا و همه ماه ها محرم است و در هر جا و هر زمان می توان عاشورایی شد و در زمره یاران امام حسین قرار گرفت و در راه هدف امام حسین مبارزه كرد و در نهایت در این مبارزه به شهادت رسید.

اما این معنا اصلا با شادی كردن به خاطر این كه نعمتی یافته ایم و شكر خدا كردن و تقسیم این شادی با بندگان خدا با اطعام و شیرینی دادن و شاد كردن آنها منافاتی ندارد و این شادی و توزیع شادی اگر درست عمل شود می تواند خودش اقدامی حسینی و در راستای كربلا و عاشورا باشد.

عاشورائیان هم شادی می كردند و توزیع شادی می نمودند. نقل است یكی از اصحاب امام حسین (ع) (بریر همدانی)شب عاشورا با دوستانش مزاح می كرد و از شادی در پوست خود نمی گنجید. دوستش او را در آن ساعات از اظهار شادی منع كرد و او در جواب گفت كه به خدا قسم من اهل مزاح و شوخی نبوده و تا به حال چنین رفتاری از من سابقه نداشته است ولی حالا كه با توجه به وعده امام حسین بین خود و بهشت و آن جایگاه متعالی فاصله چندانی نمی بینم از شدت شوق این گونه اظهار شادی می كنم.(1)

بنا بر این اظهار شادی كردن به خاطر نعمت هایی كه خدا عنایت می كند خودش نوعی عبادت است. البته معلوم است كه اظهار شادی و سرور مؤمنان با غرور و سرمستی و گناه و زیرپاگذاشتن حدود الهی همراه نیست.

پی نوشت ها:

1. شیخ عباس قمی، دمع السجون، ترجمه شعرانی، تهران، ذوی القربی، 1378 ش، ص 256.