پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
حج در چه سالي واجب شد بيان كنيد، پيامبر در طول تاريخ چند بار به حج رفت
به اتفاق فريقين، پيامبر بعد از هجرت، جز يك حج(حجة الوداع) بجا نياورد و اما در دوراني كه در مكه اقامت داشت، اختلاف است.

  ضمن بيان اينكه حج در چه سالي واجب شد بيان كنيد، پيامبر در طول تاريخ چند بار به حج رفتند؟

به اتفاق فريقين، پيامبر بعد از هجرت، جز يك حج(حجة الوداع) بجا نياورد و اما در دوراني كه در مكه اقامت داشت، چه پيش از بعثت و چه بعد از آن(و قبل از هجرت) اختلاف است.

در سال وجوب و تشريعِ حج اختلاف است. جمعي بر آنند كه حج در سال ششمِ اقامتِ آن حضرت در مدينه تشريع گرديد. مجلسي از گازروني نقل كرده كه در سال پنجم فريضه حج نزول يافت و پيغمبر آن را به تأخير انداخت. در سال هفتم به قصد قضاي عمره از مدينه خارج گرديد و حج نكرد. در سال هشتم مكه را فتح كرد و در سال نهم حاجيان را به امارت ابوبكر به مكه فرستاد و در سال دهم خودش به مكه مشرف شد و حج گزارد.

محقق حلّي در "معتبر"، ضمن نقل مذاهب اهل سنت نسبت به سعه و ضيق فريضه حج مي فرمايد: حج در سال ششم از هجرت نزول يافت و پيغمبر تا سال دهم به تأخير انداخت.

ارباب سيره نيز زمان صدور حكم را سال ششم دانسته اند و گفته اند آيه: "وَاَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّه" در آن سال نزول يافته است، ليكن گروهي اين عقيده را درست ندانسته و گفته اند حكم حج در سال نهم تشريع شده چه، فتح مكه در سال هشتم بوده است و اگر حكم حج پيش از آن صادر گشته بود، بايد در سال هشتم اعمال حج انجام مي يافت در صورتي كه از سال نهم آغاز گرديد و در آن سال پيغمبر كساني را كه مي خواست به حج روند، با يكي از اصحاب گسيل مي داشت. ليكن آنچه قطعي و مسلّم به نظر مي رسد اين است كه پيغمبر چون در سال ششم نتوانست به مكه وارد شود، به موجب پيمان صلح با مشركان، از نزديك مكه به مدينه بازگشت و در سال هفتم به استناد پيمان مزبور در ماه ذيقعده به مكه مشرف شد و عمره قضا بجا آورد.

به نظر مي رسد كه مفاد ظاهر پاره اي از روايات معتبر در كتب حديث فريقين آن است كه سال وجوب حج همان سال دهم هجرت بوده باشد. در كافي آمده: عَنِ الصَّادِقِ(عليه السلام) "اِنَّ النَّبِيَّ أَقامَ بِالْمَدِينَةِ عَشَرَ سِنِينَ لَمْ يَحُجَّ فَلَمَّا نُزِلَتْ هذِهِ الاْيَة(يَعنِي قَوْلُهُ تَعالَي وَاَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجّ) اَمَرَ رَسُولُ اللهِ مُنادِيَهُ اَنْ يُؤَذِّنَ فِي النَّاسِ بِالْحَجّ...".

اين مطلب با آنچه در كتب سيره است منافات ندارد، بدين بيان كه اصل تشريع حج در اسلام، در سال ششم هجرت، با نزول آيه "وَاَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّه" تثبيت شده است، ليكن وجوب آن به آيه شريفه "وَلِلّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنْ اِسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلا" تحقق يافته است و مي دانيم كه بين اصل تشريع و رجحان عمل با وجوب آن در زمان ديگر منافاتي نيست.

به هر حال مورد اتفاق مورخان است كه آن حضرت در سال دهم هجرت حج گزارد و پس از چند ماه از مراجعت از اين سفر بدرود زندگاني گفت. خود به جمعي كه با وي بودند فرمود: "لَعَلِّي لا أَلْقاكُمْ بَعْدَ عامِي هذَا"؛ "ممكن است بعد از اين سال، ديگر شما را نبينم" و از اين رو اين حج را "حجة الوداع" ناميدند.

بنابراين، سفرهاي زيارتي آن حضرت به مكه عنوان "عمره" داشته و پيش از اين سال بوده است.

عمره هاي پيامبر(صلي الله عليه وآله)

ي عمره حديبيّه؛ كه رسول الله در ذيقعده سال ششم به اتفاق يييي نفر از مدينه به قصد عمره بيرون رفت ولي با ممانعت قريش روبرو گرديد و پس از مذاكرات فيمابين، قرار بر آن شد كه در اين سال فسخ عزيمت كند ولي در سال آينده عمره بجا آورد.

ي عمرة القضاء؛ كه طبق معاهده پيامبر با قريش، به عنوان قضاي عمره نافرجام حديبيه، در ذيقعده سال هفتم، انجام گرديد و در طواف و سعي با سرعت در راهپيمايي و گام هاي كوبنده، قدرت مسلمانان را به رخ مشركان قريش كشيد.

ي طواف فتح مكه؛ كه در سال هشتم پس از تصميم رسول خدا به فتح مكه(كه پيرو نقض عهد قريش صورت گرفت) با ده هزار نفر در رمضان راهي مكه شد و پس از تسليم مكه طواف خانه كرد و طواف را سواره انجام داد و اين روز مصادف با جمعه ده روز به پايان ماه رمضان صورت گرفت، ليكن ظاهراً در فتح مكه، پيغمبر از اعمال عمره فقط طواف بجا آورد و در كتب سيره و تواريخ سخني از احرام آن حضرت و اصحابش يا از سعي بين صفا و مروه نيست. در اين سفر پيغمبر خانه كعبه را از بتها پاك سازي نمود و از اين پس مكه به عنوان يكي از مراكز تحت قدرت مسلمانان در آمد.

ي عمره حجة الوداع؛ كه ضمن حج آن حضرت در سال دهم، در ماه ذيحجه انجام شد.

چنانكه مي بينيم نامي از عمره فتح مكه برده نشده است و همانطور كه گفتيم آن، تنها طواف زيارت بوده است.

منبع: حج پيغمبر(ص)، نوشته كاظم مدير شانه چي