پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
آيا باز گويي خبر براي ديگران يك گناه محسوب ميشود?
اميرالمومنين(ع) مي فرمايند: «فَكَيْفَ بِالْغَائِبِ الَّذِي غَابَ أَخَاهُ وَ عَيَّرَهُ بِبَلْوَاهُ؟» چگونه است حال غيبت كننده‏اي كه غيبت برادر (هم كيش) را كرده

آيا باز گويي خبر براي ديگران يك گناه محسوب ميشود.در جايي خواندم(بازگويي خبراگرمنتهي به ثواب بودخود ثواب شمرده ميشود،ولي اگربراي ريا و تظاهر و امثال اين بودكه كارخيرراهم فاسدميكند)لطفا در مورد اين گناه و مصداقهاي عيني ان كمي توضيح دهيد و يا شواهدي كه در جامعه از اين گناه ديده ايد را توضيح دهيد

پرسشگر گرامي! سوالي كه پرسيده ايد، خيلي كلي است و مشخص نيست كه مقصودتان از طرح اين سوال چيست. منظورتان از بازگويي خبر چيست؟ آيا منظور انتشار خبر دروغ يا غيبت از عيوب ديگران و يا امور ديگر است؟!

- در هر حال به نكات كلي زير توجه فرماييد:

1- پوشاندن و جار نزدن اشتباهات و گناهان ديگران:

اميرالمومنين(ع) مي فرمايند: «فَكَيْفَ بِالْغَائِبِ الَّذِي غَابَ أَخَاهُ وَ عَيَّرَهُ بِبَلْوَاهُ؟» چگونه است حال غيبت كننده‏اي كه غيبت برادر (هم كيش) را كرده و او را بر گناهي كه دامنگير او شده سرزنش كند؟

روي اين سخن با كساني است كه از مرتبه اهل عصمت پايين ترند و كم و بيش گناهاني از آنها سر مي زند. با جمله بعد از اينها نيز مي خواهد كه به پاسداشت نعمت گناه پوشي خدا كه نسبت به خود اينها روا داشته است از برملا كرده گناه ديگران خودداري كنند. و بعد مي فرمايد:

آيا بياد نمي‏آورد جايي را كه خداوند گناهانش را پوشانيد و آن از گناه برادرش كه او با غيبت آن را فاش كرد بزرگتر بود و چگونه او را بر گناهي نكوهش مي‏كند كه خودش همانند آن را به جا آورده است و اگر هم عين آن گناه را مرتكب نشده جور ديگري معصيت خدا را كرده است كه از آن گناه برادرش بزرگتر بوده است.

در اين بيان امام(ع) با اظهار شگفتي كه آميخته با احتجاج و استدلال است مي‏پرسد: چگونه كسي ديگري را بر گناهي سرزنش مي‏كند در حالي كه خود، آن را به جا مي‏آورد؟! مفاد اين عبارت به همراه عبارت بعد اين است كه جايز نيست كس ديگري را به گناهي كه خود مرتكب آن مي‏شود عيبجويي و سرزنش كند؛ زيرا گناهي را كه او مرتكب شده يا مانند همان گناهي است كه خود، آن را به جا مي‏آورد و يا بزرگتر از آن است كه در اين صورت لازم است به جاي عيبجويي و سرزنش ديگران به سرزنش خويش بپردازد و اين مساوات و يا برتري در گناه او را از نكوهش ديگران باز دارد.

2- گناهي بزرگ به نام «جرأت بر گناه»:

اميرالمومنين(ع) مي فرمايد: «وَ أَيْمُ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ يَكُنْ عَصَاهُ فِي الْكَبِيرِ وَ عَصَاهُ فِي الصَّغِيرِ لَجُرْأَتُهُ عَلَي عَيْبِ النَّاسِ أَكْبَرُ»(1) سوگند به خدا! اگر گناه بزرگي را هم مرتكب نشده و عصيان او اندك و كوچك باشد، همين جرأت و گستاخي او بر بازگويي عيب مردم، گناهي بس بزرگتر است.

و اگر گناهش از گناه او كوچكتر است باز هم اين شخص، حقّ عيبجويي و غيبت او را ندارد، زيرا همين جرأت او بر فاش ساختن عيب ديگران، خود گناهي به مراتب بزرگتر از گناه آنهاست.

چگونه جرأت بر عيبجويي و بازگويي گناه ديگران، نزد خداوند، گناهي بزرگتر از اصل آن گناه است؟

پيامبر خدا(ص) ما را اينگونه موعظه فرمود: غيبت مسلمانان را نكنيد و پرده از عيبهاي آنها برمداريد، زيرا هر كس پيگير عيب برادر مسلمان خود باشد، خداوند عيب او را پيگيري مي‏كند و كسي كه خداوند پيگير عيب اوست او را رسوا مي‏گرداند هر چند در درون خانه‏اش خزيده باشد

مرحوم ابن ميثم شارح نهج البلاغه مي نويسد:

اين كه فرموده است: «جرأت به عيبجويي و بازگويي گناه ديگران، در نزد خداوند گناهي بزرگتر است» يا براي مبالغه در نكوهش اين گناه است و يا به سبب اين است كه آثار زشتي كه بر ديگر محرّمات مترتّب مي‏شود كمتر از مفاسدي است كه در نتيجه غيبت و بدگويي مردم از يكديگر در جامعه پديد مي‏آيد؛ زيرا يكي از مقاصد مهمّ شارع مقدّس ايجاد وحدت و هماهنگي در جامعه و همسو كردن مردم به وسيله اجراي اوامر و نواهي خداوند براي حركت در راه اوست و اين غرض هنگامي تحقّق پيدا مي‏كند كه همكاري و همدلي و الفت و محبّت در ميان مردم برقرار باشد و دلهاي آنها از زنگار كينه و دشمني و حسد و مانند اينها پاك باشد و چون بدگويي از ديگران، نشانه كينه و نيز سبب بدگويي ديگري از غيبت كننده است؛ اين گناه قابليت آن را دارد كه دامنه اش تمام جامعه را فراگيرد و اين كاملا ضدّ مقصود شارع مقدّس است؛ براي همين در قرآن كريم و احاديث نبوي از آن بسيار نهي شده است؛ چنان كه در قرآن كريم آمده است: «وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً»  و هیچ یك از شما دیگری را غیبت نكند،(2)

- نتيجه گيري:

1- غيبت مسلمانان را نكنيد و پرده از عيبهاي آنها برمداريد، زيرا هر كس از پيگير عيب برادر مسلمان خود باشد، خداوند عيب او را پيگيري مي‏كند و كسي كه خداوند پيگير عيب اوست او را رسوا مي‏گرداند هر چند در درون خانه‏اش خزيده باشد.

2- در صدد انتشار اخبار بعضاً كذب و حتي گاهي صادقانه بر نياييد. خيلي از اوقات پخش كردن مطلبي عوارض نامطلوبي دارد كه فقط منتشر كنندۀ آن مقصر مي باشد.

3- در مورد مسأله اي كه پيرامون منتهي شدن اخبار خير به ثواب به صورت ريا و يا غير آن، خدمتتان عرض مي كنيم:

هيچ شكي نيست كه منتشر كردن اخبار خوب، با نيتي الهي و در راستاي ارتقاء مسايل اخلاقي - معرفتي، كاري بس مهم و ارزشمند است و قطعاً داراي اجر و ثواب خواهد بود؛ اما اگر انتشار اخبار و بازگويي وقايع با نيت خودنمايي و ريا بود، نه تنها اجري ندارد، بلكه باعث مي شود كه ريشۀ برخي از رذايل را در خود بپرورانيم و ديگران به اين مسأله بي رغبت شوند.

به طور مثال، اگر كسي از اعمال ماه رمضان يا رجب كلام يا روايتي به ميان آورد، چون درصدد بازگويي فضايل و اعمال اين ماه هاي عزيز بودند، از اجر و مزد بهره مي برند، برخلاف كسي كه با نيتي سوء و غير الهي به اينگونه مسايل بهاء مي دهد.

در نامۀ بعدي مقصودتان را به صورت واضح برايمان بيان كنيد تا بتوانيم كامل تر جواب پرسش شما را دهيم.

پي نوشت ها:

1. نهج البلاغة، خطبۀ 140.

2. حجرات(49) آيۀ 12