پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

 به چنين روايتي با اين لحن و مضمون در كتاب هاي معتبر بر نخورديم. اما روايتي وجود دارد كه مي تواند پاسخي براي سوال شما باشد با اين عبارت: "أن عمر بن الخطاب قال له: يا أبا الحسن إنك لتعجل في الحكم و الفصل للشي‏ء إذا سئلت عنه، قال: فأبرز عليّ كفه و قال له: كم هذا فقال عمر: خمسة، فقال: عجلت أبا حفص، قال: لم يخف عليّ، فقال عليّ: و أنا أسرع فيما لا يخفي عليّ."(1) درر الأخبار با ترجمه، متن‏عربي، ص 274.

داستان از اين قرار بود، روزي عمر بن خطاب به مولاي متقيان گفت اي ابا الحسن  به تحقيق كه در حكم و فصل خصومت دعاوي(قضاوت) عجله مي كني، وقتي از تو سوال مي شود! در اين هنگام حضرت دستان خود را ظاهر كرد و از عمر پرسيد مقدار آن را برايم بگو(يعني اين دست داراي چند انگشت است). عمر بدون درنگ گفت پنج انگشت، حضرت فرمود: اي ابا حفص عجله كردي(مقصود حضرت به طعنه بود كه زود جواب دادي!)عمر در پاسخ گفت: چون اين پاسخ برايم مخفي نبود (و نيازي نبود كه براي جوابش فكر كنم) در اين هنگام مولاي متقيان فرمود: من در چيزي سرعت به خرج مي دهم و عجله مي كنم كه برايم مخفي نيست.

به اين معنا كه چون به علم غيب آشنايي دارم، پس چيزي برايم مخفي نيست و مثل حساب انگشتان كف دست كه براي تو مخفي نيست، علم من نيز به قضاوت و احكام الهي مخفي نيست و مثل دانستن حساب دو دو تا چهار تا مي باشد.        

پي نوشت:

1. حجازي سيد مهدي و علي رضا و خسرو شاهي محمد عيدي، درر الأخبار با ترجمه، متن‏عربي، قم، انتشارات دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، سال 1419 ه ق، چاپ اول، ص 274.