پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

 

1-كلام خداي تو از روي راستي و عدالت بحد كمال رسيد وهيچكس تبديل و تغيير آن كلمات نتواند كرد او خداي شنوا وداناست.  (قرآن .سوره انعام.آيه115)

2-هر چه از آيات قران را فسخ كنيم يا حكم آنرا متروك سازيم بهتر از آن يا همانند ان بياوريم آيا مردم نميدانند كه خداوند بر هر چيزي قادر است.  (قران .سوره بقره.آيه106)

 

پاسخ:

شما آياتي كه بر تغيير ناپذيري سنت ها و قانون هاي الهي دلالت دارد در مقابل آيات نسخ احكام قرار داده ايد و به نظر شما اين دو با هم تناقض دارد چون اولي دلالت بر تغيير ناپذيري دارد و دومي دلالت بر تغيير.

نسخ در باب احكام و تشريع است و سنت ها، در باب تكوين و قانون هاي جامع و فراگيري هستند كه خدا بر جهان آفرينش حاكم كرده است و ربطي به هم ندارند تا وجود نسخ در احكام با تغييرناپذيري سنت ها منافات داشته باشد.

البته در تكوين هم مطلبي داريم به نام"بداء" كه با نسخ در تشريع شبيه است و آيه "يمحو الله ما يشاء و يثبت " (1) به بداء اشاره دارد كه ناظر به قضاهاي غير حتمي خداست و در علم حتمي و مكنون الهي بداء و تغيير راه ندارد.(2)

نسخ به معناي برداشتن يك حكم و حكم ديگر جاي آن گذاشتن و در حوزه تشريع است. نسخ يا نسبت به احكام شريعت پيشين است. خداوند در هر شريعتي به تناسب شرايط زماني و مكاني و اقتضاهاي ديگر، احكامي قرار داده كه وقتي شريعت بعد نازل مي شود با توجه به تغيير شرايط زماني و مكاني و اقتضاها، بعضي از آن احكام بايد تغيير يابند. مثلا حضرت موسي مبعوث مي شود و شريعت نازل بر ايشان حكايت از حلال و حرام هايي دارد كه بعد با مبعوث شدن حضرت عيسي بعضي از اين احكام بايد تغيير يابد و حضرت عيسي بعضي از حرام هاي وارد در شريعت حضرت موسي را حلال معرفي مي كند و بعضي از تكاليف واجب را برمي دارد :

وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ (3)

و آنچه را پيش از من از تورات بوده، تصديق مي‏كنم و (آمده‏ام) تا پاره‏اي از چيزهايي را كه (بر اثر ظلم و گناه،) بر شما حرام شده، (مانند گوشت بعضي از چهارپايان و ماهيها،) حلال كنم‏.

همچنين پيامبر اسلام بعضي از احكام شريعت هاي پيشين را امضا مي كند و بعضي ديگر را نسخ مي نمايد.

دوم نسخ در احكام خود شريعت است. گاهي احكام شريعت موقت هستند ولي بيان حكم ظهور در دائم بودن دارد بعد خداوند حكم قبلي را برمي دارد و حكم جديد مي گذارد و نشان مي دهد كه حكم اولي موقت بود و گاهي نيز احكامي وضع مي شود تا افراد يا جامعه امتحان شوند و مقدار اطاعت و پايبندي  مشخص گردد مثل اين كه حكم به دادن صدقه براي نجواي با پيامبر مي شود و بعد كه معلوم شد جز علي بن ابي طالب هيچ كس به اين حكم پايبند نيست، اين حكم نسخ مي گردد.

يا نسخ در تكوين است (بداء) و خداوند قضاي معلقي رانده كه مشروط بوده و با حاصل نشدن شرط و به وجود آمدن شرايط ديگر قضاي اول را برداشته و قضاي ديگري كرده است كه همه اينها در لوح محفوظ ثبت بوده است.

اما "سنت ها" قانون هاي تغيير ناپذير و همگاني خدا در اداره جهان مي باشند. قانون علت و معلول، قانون جزا و پاداش، قانون استدراج و مهلت دادن به ظالمان، قانون امداد غيبي مؤمنان استوار و مقاوم و ديگر قانون هاي خدا عمومي و تغيير ناپذيرند و بر همه به يك نحو جاري مي باشند. به آيات زير توجه كنيد:

لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فيها إِلاَّ قَليلاً مَلْعُونينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتيلاً سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْديلاً (2)

اگر منافقان و بيماردلان و آنها كه اخبار دروغ و شايعات بي‏اساس در مدينه پخش مي كنند دست از كار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان مي‏شورانيم، سپس جز مدّت كوتاهي نمي‏توانند در كنار تو در اين شهر بمانند! و از همه جا طرد مي‏شوند، و هر جا يافته شوند گرفته خواهند شد و به سختي به قتل خواهند رسيد! اين سنّت خداوند در اقوام پيشين است، و براي سنّت الهي هيچ گونه تغيير نخواهي يافت!

اين حكايت از يك سنت تغيير ناپذير در همه امت ها دارد يعني سنت طرد و لعن و منكوب شدن منافقان.

پس اين دو مساله از هم جدا هستند و هر كدام حكم خاص خود را دارد. 

بنا بر اين آيات نسخ و بدا دلالت دارد كه خداوند حاكم يگانه جهان خلقت است كه محكوم كسي و چيزي واقع نمي شود و مختار مطلق است و مي تواند قانوني را بردارد و به جاي آن قانون ديگر بگذارد يا قضايي را بردارد و قضاي ديگري اجرا كند و همين خدا بنا بر آيات ناظر به سنن، در جهان خلقت سنت هاي ثابت و تغيير ناپذيري دارد كه عام و فراگير هستند و كسي نمي تواند آنها را تغيير دهد و انتظار خلاف آنها را داشته باشد. سنت خدا بر پاداش نيكوكاران و كيفر بدكاران است و اين سنتي ثابت و فراگير است. 

 

جواب بعد اين كه  آيات نسخ و بداء با آياتي كه مي فرمايد سنت خداوند تغيير ناپذير است منافات ندارد چرا كه يكي از سنت هاي تغيير ناپذير خداوند بودن نسخ و بداء در تشريعيات و تكوينيات است (سنت هاي خدا تشكيل شده از مجموعه اي ست كه يكي از آنها وجود نسخ و بداء است ).

 

پي نوشت ها:

1. رعد(11) آيه 39.

2. آيت الله خويي، بيان، ترجمه نجمي و هريسي، ص414.

1.آل عمران(3)آيه50.‏

2. احزاب(33)آيه60-62.