پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
بر كسي پوشيده نيست كه انسان اشرف موجودات در عالم خلقت و...

بر كسي پوشيده نيست كه انسان اشرف موجودات در عالم خلقت و زيباترين هنجار نظام آفرينش است. همو كه وقتي گل خلقتش به استواء رسيد و به نفخ روح جان گرفت، خالقش خود را ستود:

"فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ"(1)

پس بزرگ است خدايي كه بهترين آفرينندگان است.

اين آيه خود گواه عظمت وجودي انسان است كه از همه جهت بر ديگر موجودات برتري دارد و اين برتري در همه ابعاد خود را نشان داده است و محور آن عقل،شعور،اداراك و نحوه خاص زيستن است.

جداي از اين نكته، اين مطلب قابل ذكر است كه علاوه بر انسان، هر موجودي در عالم آفرينش از نوعي درك غريزي برخوردار است كه اين درك شامل جمادات نيزمي شود.

در كتاب خدا اين تعبير وجود دارد كه:

"وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ"(2)

يعني:

هيچ موجودي نيست مگر اين كه خداوند را تسبيح مي ‏كند،ولي شما  ذكر و تسبيح آن ها را درك نمي‏ كنيد.

با اندك دقتي به معناي اين آيه شريفه مي فهميم كه همه موجودات الهي داراي درك و شعورند و  خداي را به اندازه فهمي كه دارند تسبيح يا به نوعي عبادت مي كنند.  اين، نشان دهنده داشتن نوعي معرفت و شعور است و گرنه تسبيح كردن معنايي ندارد. اما نحوه ادراك ديگر موجودات نزد ما قابل درك نيست.

بنا براين، همه موجودات عالم به خصوص حيوانات و گياهان داراي مراتبي از درك و شعورند، نطق و بيان دارند و با يكديگر معاني و مقاصد را منتقل مي نمايند كه آن چه در داستان مربوط به حضرت سليمان(ع) اتفاق افتاد از اين نوع بود. چون حضرت به زبان حيوانات آشنا بود، متوجه شد كه رئيس مورچگان راجع به سليمان و لشكرش به مورچه هاي تحت فرمانش خبر داده كه از جلو لشگر سليمان فرار كنيد. هر كس ديگري نيز مثل حضرت بود اين زبان حيوانات را درك مي كرد.

اما اين مطلب كه مورچه ها چگونه به اين آگاهي رسيدند يا رييس آن ها از كجا شخص سليمان را مي شناخته،قابل تحليل نيست.

علاوه، آمدن هدهد به منطقه سبا و يمن و همراه داشتن خبرهاي هيجان‏ انگيز براي حضرت سليمان، از اين دست است.

و اما جداي از همه اين مطالب، مي دانيم كه همه حيوانات داراي نوعي غريزه ناخود آگاه هنگام مواجهه با خطر مي باشند. مثلا گوسفندي كه هرگز گرگي را نديده به محض روبرو شدن از آن مي گريزد و اين ترس كاملا غريزي است و اگر كسي زبان حيوان را بداند، از نهاد او با خبر مي شود كه حيوان حتي ممكن است حرف بزند و ديگران را از خطري كه در كمين اوست با خبر كند.

اما اين مطلب موجب نمي شود كه ميان فهم آن ها و فهم انساني ارتباطي بر قرار كنيم يا كه دچار شبهه شويم و بايد بدانيم كه حيوان همواره در پايين ترين مرحله درك و شعور قرار دارد.

پي نوشت ها:

1. مومنون(23) آيه  14.

2. اسراء(17) آيه 44.