بسمه تعالی
ایات 5 الی 7 سوره طارق که در مورد محل بار آمدن منی مرد میباشد از نظر علمی غلط ثابت شده است. تحقیقات نسبتا زیادی را در تفاسیر کردم ولی مسئله ای که هست ظاهرا مفسران قرآن میخواهند هر طور که شده این ایات را طوری تفسیر و ترجمه کنند که با علم مطابقت داشته باشد و حتی در تفاسیر متفاوت تفسیرهای متفاوت بیان شده مثلا در تفسیری ..."که از میانهٔ پشت [ستون فقرات] و سینه‏ها [استخوان‌های سینه] بیرون آید..." را تفسیر به نوزاد نه منی کرده بود... ولی ما نباید به ناچار این آیه را مطابق علم تفسیر کنیم و باید در برسی این آیه به دنبال ""حقیقت"" باشیم. این آیات به شدت منرا نگران کرده که مبادا قرآن از طرف خدا نباشد زیرا اگر بود نباید در قرآن اشتباهی باشد.
با تشکر

با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتداء به معناي برخي واژه‌ها‌ي آيه مي پردازيم :
«فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ * خُلِقَ مِن مَاءٍ دَافِقٍ * يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ، (1) انسان بايد بنگرد كه از چه چيز آفريده شده است؟! از يك آب جهنده آفريده شده است، آبي كه از ميان پشت و دو استخوان جلوي بدن مرد(آلت تناسلي) خارج مي‌شود».
1- واژه‌ي: «دافق» از «دفق» به معناي «صبُ الماء» ريختن آب آمده و «ماء دافق»، همان مني مرد است كه به صورت جهنده از او خارج مي‌شود. (2)
2- «صُلب» به معناي استخوان‌هاي تيره پشت از پس گردن تا آخر ران‌ها، كمر، و به معناي چيز شديد و سخت و ... آمده است. (3)
3- «ترائب» از ريشه‌ي «تراب» به معناي دو چيز مساوي در بدن است. صاحب ‌نظران مصاديق زيادي براي آن ذكر كرده‌اند. مانند: بين دو سينه‌ زن، بين دو كتف و سر، استخوان سينه و گلو،(4) عصاره‌ قلب، (5) سرتا سر بدن، (چشم، دست، پا،) (6) بين پشت و دو استخوان پا (محل آلت تناسلي). (7)
نگاه تفسيري:
آيه‌ فوق اشاره به منشا و ريشه‌ مني دارد. به اين معنا كه مني از صلب و ترائب سرچشمه مي‌گيرد. (8)
با توجه به مصاديق و احتمالات در مورد واژه‌ «صلب و ترائب» مفسران (9) نيز احتمالات مختلفي بيان كرده‌اند: آن چه مشهور و موافق علم و لغت است عبارت است از اين كه: آب مني از بين ستون فقرات پشت و دو استخوان ران پا (محل آلت تناسلي) خارج مي‌شود». (10)
قرآن براي حفظ عفت كلام، بعضي از مسائل جنسي را به صورت كنايه يا تشبيه، يا تمثيل بيان مي‌كند و از مطرح كردن مستقيم آن خودداري مي‌كند. از اين رو براي پرهيز كردن از استفاده از نام آلت تناسلي به صورت كنايه واژه‌ي «ترائب» يعني دو استخوان جلوي بدن مرد را به كار برده است.
صاحب نظران درباره‌ منشا مني مي‌گويند: وقتي به كتب لغت مراجعه مي‌كنيم، محل مني را صُلب و ترائب مي‌دانند كه مربوط به قسمت پشتي و قدامي ستون فقرات يعني جاي اوليه‌اي كه بيضه و رحم قرار مي‌گيرند. (قبل از شش ماهگي جنين، تخم و تخمدان هر دو در پشت قرار دارند . پس از شش ماهگي در جنس نر هر دو به پايين كشيده شده و در پوسته‌ي بيضه قرار مي‌گيرند. به وضع عادي در مي‌آيند و در جنس ماده نيز مختصر جابه جا شده و در دو طرف پهلو محاذي لوله‌هاي رحم جايگزين مي‌شوند.) (11)
نظريه‌ علمي ديگري درباره‌ منشا مني وجود دارد كه مطابق با لغت و قول مشهور است و آن اين است : مني مرد كه از ميان صُلب و ترائب (استخوان پاها) او خارج مي‌شود، در تمام نقاط و مجاري عبور مني ـ از نظر كالبد شكافي ـ در محدوده صُلب و ترائب (استخوان پاها) قرار دارند. غدد كيسه‌اي پشت پروستات (كه ترشحات آن ها قسمتي از مني را تشكيل مي‌دهد) نيز در اين محدوده قرار دارند. پس مي‌توان گفت: مني از ميان صلب مرد به عنوان يك مركز عصبي ـ تناسل امر كننده ـ و ترائب او به عنوان رشته‌هاي عصبي مأمور به اجرا، خارج مي‌شوند. (12)
نتيجه‌گيري:
با توجه به كتب لغت و نظرات مفسران و ديدگاه‌هاي دانشمندان مي‌توان گفت: «صلب» به معناي پشت مرد، به عنوان يك مركز عصبي، و «ترائب» به معناي ما بين دو استخوان ران است، كه كنايه از دستگاه تناسلي مرد دارد پس آيه‌ «صُلب و ترائب» با نظرات دانشمندان جنين‌شناسي همخواني دارد.
(براي مطالعه‌ي بيش تر به كتاب‌هاي زير مراجعه فرمائيد:
پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، دكتر محمدعلي رضائي اصفهاني، انتشارات مبين، ج 2، ص 457 ـ 445؛ التمهيد، محمدهادي معرفت، انتشارات نشر اسلامي، ج 6، ص 64 ؛ طب در قرآن، دكتر عبدالحميد دياب و قرقوز، انتشارات حفظي، ترجمه علي چراغي، ص 32 ؛ رويان شناسي لانگمن، پروفسور توماس، وي، ترجمه بهادري، انتشارات سهامي چهر.)
پرسشگر گرامي قرآن كه كتاب هدايت است، گاهي به تناسب به زاويه هايي از خلقت اشاراتي اجمالي دارد كه براي بشري كه به خلقت علم كامل ندارد، درك و فهم آنها مشكل است و در گذر زمان با پيشرفت علم آن اشارات روشن مي شود و اين وجه خود از اعجاز قرآن است كه هيچ گاه سخن اجمالي اش در باب مسائل علمي و تجربي با پيشرفت علم تكذيب نگرديده است.
پس اين كه قرآن مي فرمايد مني جهنده مرد كه يك جزء اصلي نطفه است از بين صلب و ترائب خارج مي شود، يك بيان اجمالي است و عالمان مطابق با فهم و درك خود آن را تفسير مي كنند و گذر زمان و پيشرفت علم روز به روز ما را به معناي واقعي آن نزديك تر مي سازد.
شما اگر فهمي از اين آيه در كتاي يافتيد كه امروز اين فهم مثلا با يافته هاي علمي ناسازگار است، ايت دليل ندانستن خدا (نعوذ بالله) نيست بلكه فهم نادرست يك عالم از آيه است. پس ايمان شما به دين نبايد اين قدر متزلزل باشد كه با مشاهده برداشت يك عالم از آيه اي كه حالا باطل شده، در دين و قرآن شك كنيد.
از باب مثال قرآن از حقيقتي به نام آسمان هاي هفتگانه سخن گفته است كه بشر توان درك آن را هنوز نيافته است. در گذشته بعضي عالمان اين آسمان هاي هفتگانه را به نظريه نجومي بطلميوس تطبيق مي كردند كه بر اين باور بود كه آسمان هاي هفتگانه به سان لايه هاي پوست پياز هستند كه هر آسمان محيط بر آسمان قبلي و محاط با آسمان بعدي است، ولي بعد ها كپرنيك با آگاهي هاي نجومي اي كه داد، روشن كرد كه اين تصور از خلقت با واقع مطابقت ندارد.
آيا چون اين تفسير از آسمان هاي هفتگانه غلط از آب درآمده ما بايد به قرآن بي اعتقاد شويم.
ما نبايد آيات را حتما بر علم زمانه تطبيق كنيم، ولي مي توانيم از علم زمانه در فهم آيات كمك بگيريم. اما نبايد فهم و دركي كه به دست مي آوريم، فهم نهايي دانسته و سخن خدا بشماريم تا اگر روزي باطل شد، مثل من و شمايي بگويد سخن خدا باطل شد.
پس سخن خدا حق است اين بشر است كه در برخي زمينه ها به مراد و منظور خدا پي نبرده است.
پي نوشت:
1. طارق (86) آيه 7 ـ 5.
2. قرشي سيد علي اكبر، قاموس قرآن، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ذيل ماده «دفق»؛ تفسير الميزان علامه طباطبايي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ج 20، ص 379، براي ماء دافق معاني ديگري ذكر كرده‌اند؛ مانند: آب مشترك زن و مرد، آب زنان كه از رحم خارج مي‌شود. اما با توجه به معناي دافق كه داراي جهندگي است؛ ماء دافق شامل مني مرد مي‌باشد.
3. مصطفوي حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ، ذيل ماده‌ صلب و ترائب.
4. طبرسي، مجمع البيان، دارالمعرفه، بيروت، ذيل آيه 7 سوره طارق.
5. ابن كثير دمشقى اسماعيل بن عمرو، تفسير القرآن العظيم( ابن كثير)،ناشر دار الكتب العلمية، منشورات محمدعلى بيضون،بيروت،سال 1419 ق،نوبت اول،ج 4، ص 532.
6. طبرسي، مجمع البيان، دارالمعرفه، بيروت، ذيل آيه 7 سوره طارق.
7. معرفت محمدهادي، التمهيد، انتشارات التمهيد، قم، ج 6، ص 64.
8. در سوره اعراف آيه‌ 172 نيز اشاره به منشا مني دارد، و آمده است «و اذ اخذ ربك من بني آدم من ظهورهم ذريتهم ...؛ هنگامي كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذريه‌ي آنان را برگرفت.»
9. مني از ميان پشت و روي او خارج مي‌شود . با توجه به هيجانات كل بدن، مي‌توان گفت: مني از تمام بدن خارج مي‌شود. تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ذيل آيه‌ كل بدن بين استخوان سينه و پشت واقع شده است. (الميزان، علامه طباطبايي، ذيل آيه).
10. معرفت محمد هادي، التمهيد،انتشارات نشر اسلامي، قم، ج 6، ص 64، طب در قرآن، دكتر عبدالحميد دياب و قرقوز، انتشارات حفظي، تهران، ص 32.
11. پاك‌نژاد،اولين دانشگاه آخرين پيامبر، كتابفروشي اسلامي ج 1، ص 240.
12. طب در قرآن، دكتر عبدالحميد دياب و قرقوز، انتشارات حفظي، ترجمه علي چراغي، ص 32.
موفق باشید.