باسلام خدمت شما
مشکل من با پدر و مادرم هست ما وضع مالی بدی نداریم ولی از بچگی با پدرم کار میکردم حتی فشار کار روی من انقدر بالا بود که باعث یک بیماری تناسلی شد ولی خوش بختانه بخیر گذشت راستش من اصن خانواده خوبی ندارم از زمانی که یادم می اد خونه ما جنگ و دعوا بوده تا حالا مادری دارم که تمام اختیارات را در دست گرفته کوچیک ترین کاری اعم از غذا درست کردن و تهییه مخارج خانه را انجام نمیدهد از صبح تا شب پای تلفون و مشغول تفرقه افکنی ها بین اعضای فامیله چهار تا خواهر دارم که ازدواج کرده اند ولی مادرم هرچه در خانه هست که پدر بدبختم با زحمت و کارگری در می آورد به دخترانش می دهند آن ها هم سو استفاده میکنند حتی یکی از آنها ادعای ارث کرده اند اما پدرم از همه بدتر فوق العاده انسان بی اراده و کم جذبه ای است اعمال منافی عفت به فراوان مصرف تریاک فراوان حتی من مادرم میگوید من از جیب ایشان وسایل منافی عفت پیدا کرده ام فک می کنم من بین تمتم انسان های کره زمین با این خانواده ای که دارم استثنا هستم من هم سعی میکنم واجباتم رو انجام بدهم حتی برای آمرزیده شدن پدر و مادرم شروع به حفظ قرآن کردم ولی من هم آنان را لعن میکنم هم دعا اصن به نظر شما میشه توی صورت این پدر و مادر با مهر و محبت نگاه کرد عقل من که اینو رد میکنه شدیییییییییییییییید منتظر جواب جامع شما هستم لطفاااااااااااا

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
نامة شما گوياي اين حقيقت است كه جوان فهميده اي هستيد.
صداقت و وجدان پاك جواني و طرف دار مظلوم بودن شما از يك سو و رقت قلب و دلسوزي تان براي مادرتان از سويي ديگر سبب شده كه در صدد شناخت تكليف شرعي و خدايي و يافتن راه صحيح برخورد با پدرتان باشيد.
در پاسخ به چند نكته مهم توجه كنيد:
1. قطعا توجه داريد كه دوران نوجواني و جواني دوران حساس رشد و تكامل است. هم زمان با رشد قواي جسماني گُل هاي استعدادهاي دروني آنان نيز با رويكرد رسيدن به هدف آفرينش و كمال انساني جوانه مي زند. از اين رو آنان بايد
اولا- نسبت به آيندة خود حساس باشند و با درايت و فهم بيشتر و واقع بينانه تر بينديشند، برنامه ريزي كنند و به سمت هدف حركت كنند.
ثانيا – واقعيت هاي تحول خيز و تحول آفرين خويشتن خويش را بپذيرند، استعدادها و توانايي هاي خود را شناسايي كنند و آن را پرورش دهند و خود را براي آينده و زندگي سعادتمندانه آماده سازند. يكي از اهرم ها و لوزم موفقيت شما در اين عرصه، آن است كه در برابر اشتباهات و خطاها و سليقه هاي نادرست بزرگترها با صبر و بردباري برخورد نماييد. فهم و فرهيختگي و تفاوت و تكامل فرهنگ خود را نسبت به بزرگترها كه متعلق به نسل و زماني غير از زمان شما است را بنمايانيد. و با روشي محبت آميز، محترمانه و در عين حال منطقي با آنان برخورد نماييد.
2. احترام و احسان به پدر و مادر در قرآن كريم در رديف اطاعت از خدا ذكر شده است. (1) چنان كه در روايات بي حرمتي به آنان در رديف بي حرمتي به پيامبر اكرم (ص) و بي حرمتي به خدا شمرده شده است. پيامبر(ص) فرمود: "كسي كه پدر و مادر خود را به خشم آورد، خداي را به غضب در آورده است."(2)
و در حديث ديگري از آن حضرت نقل شده: "كسي كه والدين خود را بيازارد، مرا اذيت كرده و كسي كه مرا بيازارد، خدا را آزار داده و آزار كننده خدا ملعون است".(3)
اين نكته نيز از روايات استفاده مي‌شود كه والدين چه مؤمن باشند و چه كافر و چه نيكوكار و چه معصيت كار بايد مورد احترام قرار گيرند و استثنا بردار نيست. امام‌رضا(ع) مي‌فرمايد: "نيكي به والدين واجب است گرچه مشرك باشند، ولي در معصيت خدا نبايد آنان را اطاعت كرد".(4) )مردي خدمت رسول خدا (ص) رسيد و گفت: اي رسول خدا، من هيچ گناهي نيست كه انجام نداده باشم، الان پشيمانم، اگر توبه كنم خداوند توبه ام را قبول مي كند و مرا مي بخشد؟ فرمود: «آيا پدر يا مادرت زنده هستند؟ گفت: بله، پدرم زنده است.حضرت فرمود: برو به او نيكي كن تا آمرزيده شوي . وقتي او راه افتاد ، پيامبر(ص) فرمود: كاش مادرش زنده بود، اگر او زنده بود و به او نيكي مي كرد زودتر آمرزيده مي شد.» و در حديث ديگري از آن حضرت نقل شده كه فرمود: "خشنودى خداوند در گرو خشنودى والدين و خشم او در گرو خشم والدين است".(5)
3. يكي از نفرين ها يا لعن هايي كه هر گز مستجاب نمي شود، لعن به پدر و مادر است. لعن به پدر و مادر مستجاب نمي شود ولي عمر لعن كننده را كوتاه مي كند، رزق و روزي او را كاهش مي دهد، و سبب ذلت و خواري در دنيا مي گردد، پس هيچ وقت انان را لعن نكن. براي آن كه از آثار شوم لعن و نفرين هايي كه به پدرت كردي در امان بماني، توبه و استغفار كن، و دعاهاي خود را نسبت به آنان زيادتر كن تا از آثار خوش و سعادت آفرين دعا برخوردار گردي.
پي نوشت ها:
1. بقره (2)، آيه 83.
2. حسن بن ابي الحسن ديلمي، ارشاد القلوب، ناشر دار الشريف الرضي للنشر، 1413 ق، ج1، ص176.
3. محدث نوري، مستدرك الوسايل، مؤسسه آل البيت، قم 1408 ش، ج 15، ص193.
4. شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا (ع)، ناشر دار العالم للنشر (جهان)، سنة النشر 1378 ه ق )، ج2، ص124.
5. علامه مجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء بيروت – لبنان، سال انتشار 1404 ق، ج6، ص 107.
موفق باشید.