سلام علیکم
دربعضی از روایات و احادیث درکتب معتبر تاکید شده وحتی از قول معصومین قسم یاد شده که درصورت خواندن ذکری یاانجام عملی حاجت خود را میگیرید ( مربوط به امور دنیوی مثل شفای بیمار رزق و روزی) ولی باانجام آن به مقصود نمیرسیم وقتی سوال میشود چرا پاسخ داده میشود تقصیر از شماست شرایط لازم استجابت دعا را نداشتید و یا به مصلحت نبوده ، که به ناچار میپذیریم حال سوال اینجاست چراخطیبان محترم اکثرا به روایات واحادیث استناد میکنند که مزد یا پاداش وعاقبت عمل به آن به هیچ وجه قابل تشخیص نیست درحالیکه شخص عامل همان شخص وشرایط نیز همان واگر در وعده های نقدی (در این دنیا)جواب نمیگیرند آیا در وعده نسیه چه تضمینی برای تایید یا اجابت آن است
والسلام

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي ! لازم است به چند مطلب توجه كنيد.
1- شكي نيست كه برخي افراد با خواندن آن اذكاريا انجام دادن آن افعالي كه در روايات آمده است، به حاجات و خواسته هاي خود مي رسند، البته عده ي زيادي هم به وعده هاي داده شده نمي رسند. پس بايد ديد علت چيست كه حاجت و خواسته هاي برخي ها اجابت مي شود، و عده اي هم چنان دست به دعا يند بدون آن كه به صورت محسوس به خواسته هاي خود برسند؟
2- خداوند حكيم اين دنيارا بر پايه اسباب و مسببات قرار داده است. يعني براي پيدايش هر پديده اي علتي خاص قرار داده، و براي حل هر مشكلي راهكارهاي ويژه اي تعيين نموده است. عوامل معنوي را نيز پشتوانه روحي و فكري انسان و مكمل آن راهكارها و علل مادي قرار داده است.
به بيان ديگر خداي حكيم از يك سو به انسان عقل و فكر داده است تا با تدبير و برنامه ريزي ، و استفاده از تجربه و تخصص خود و ديگران زندگي مادي و معنوي خود را سامان دهد، و از سويي ديگر براي تحقق هر امري و حل هر مشكلي راهكاري معين نموده است . انسان موظف است هم از عقل و فكر و تجربه و تخصص خود و ديگران بهره ببرد، و هم در هنگام بروز مشكلات راه حل ها و راهكارها را بشناسد، و بر اساس آن عمل كند. و در هر حال از دعا و مناجات و تلاوت قرآن و استغفار و نماز حاجت و انفاق و صدقات و مانند آن به عنوان پشتكار معنوي و عامل تقويت فكر و اراده و آرامش روحي و قلبي استفاده كند. نه آن كه عقل و فكر را آكوند كنار بگذارد، و به تدبير و تجربه و بهره بردن از مشاوره افراد متخصص و ساير راهكارها توجه نكند ، و تنها به عوامل معنوي رو آورد، و انتظار داشته باشد كه مشكلات وي تنها با دعا و توسل و نماز حاجت بر طرف شود.
پيامبر اكرم (ص) فرمود:«الداعى بلا عمل كالرامى بلا وتر؛ (1) كسى كه دعا مى‏كند و به دنبال آن تلاش و عمل نمى‏كند، مانند آن است كه بى چله كمان، تير مى‏اندازد».
بنا بر اين دعا نمى‏تواند جاى كار، تلاش، برنامه ريزى و به كار گيري تخصص در هر كاري را بگيرد، بلكه مكمل آن مى‏تواند باشد.
3- اگر دعا يا ذكري يا نماز حاجتي خوانده شد و عملي انجام گرفت، نتيجه وعده داده شده آن محسوس نشد دليل بر اين نيست كه اين روايات نادرست است و يا آن وعده ها عملي نمي شود. بلكه نكات مهمي در اينجا وجود دارد بايد به آن توجه نمود.
نكته اول: استجابت دعا مقدمات و آداب و شرايطي دارد، ممكن است علت عدم استجابت فراهم نبودن آن ها باشد.
نكته دوم: ممكن است دعا كننده همه آداب و شرايط استجابت را در زمان و مكان خاص خود فراهم كرده باشد، باز دعايش مستجاب نشود .لابد مي پرسيد چرا؟ چون خدا بنده مؤمنش را دوست دارد. از اين رو هر دعايي مي كند اجابت نمي كند. بلكه دعاها و حاجاتي كه خير و منفعت بنده اش در آن باشد، اجابت مي كند، و حاجت هايي را كه به ضرر بنده اش مي باشد، اجابت نمي كند؛ ولي من و شما از روي بي اطلاعي از عالم غيب و از آينده خيال مي كنيم، خدا به خواسته هايمان توجه ندارد.
پس نبايد از اين نكته غافل شد كه معناي اجابت دعا ، اين است كه خداوند به بنده اش و دعا و درخواست او توجه كند، نه آن كه خواسته و دعايش را آن گونه كه خود خواسته اجابت كند، حتي اگر به ضرر بنده اش باشد، يا منفعت و صلاح بنده اش در تاخير اجابت دعا باشد. نه اين جور نيست. جايي كه منفعت مادي يا معنوي بنده در تأخير اجابت دعا باشد، اجابت را به تاخير مي اندازد، جايي كه اجابت دعا به مصلحت بنده اش نباشد، اجابت نمي كند ، ولي در عوض آن، بدي و مانعي يا بلائي را از سر راه او بر مي دارد. اگر بلا و يا بدي و مانعي نبود، دعا را در قالب پاداشي عظيم براي قيامت او ذخيره مي كند .همه اين موارد اجابت دعا محسوب مي شود. امام سجاد(ع) مي فرمايد: «دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد: براي آخرت او ذخيره مي گردد، يا در دنيا برآورده مي شود، يا بلايي را كه مي خواست به او برسد،‌ از وي مي گرداند».(2) اميرمؤمنان(ع) مي فرمايد:
«دير اجابت شدن دعا، ‌تو را نااميد نكند كه همانا بخشش،‌بسته به مقدار درخواست است . چه بسا در اجابت دعاي تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولاني تر گردد، و عطا بخشش خدا نسبت به تو كامل¬تر شود. چه بسا چيزي را خواسته اي به تو نداده، ولي بهتر از آن را در دنيا يا آخرت به تو داده و مي دهد. چه بسا چيزي را طلب نمودي كه اگر به تو مي‌داد،‌تباهي دين و دنياي خود را در آن مي ديدي، پس بهتر آن بوده كه آن دعا را اجابت نكند.»(3)
نكته سوم : گاهي دعا را خدا اجابت مي كند، اما دستور مي دهد زمان تحقق آن به تأخير بيفتد . تا بهره دنيايي و آخرتي ، مادي و معنوي بنده خود را افزايش دهد. امام صادق(ع) مي فرمايد: "وقتي كه مؤمني دعا مي كند، ‌خداوند به ملائكه مي فرمايد: دعايش را مستجاب نمودم، ولي آن را نگه داريد و عطا نكنيد كه من دوست دارم صداي اين بندة مؤمن را بشنوم. بنده‌اي هم هست كه دعا مي كند و خداوند مي فرمايد: زود حاجتش را بدهيد كه آوازش را دوست ندارم".(4)
نكته چهارم : ما انسان ها از آن جايي كه از غيب و سرانجام كارها بي اطلاع هستيم، خيلي اوقات كارها يا برآورده شدن حاجاتي را صد در صد به نفع خود مي دانيم، در حالي كه واقع امر اين گونه نيست. گاهي نيز سختي ها، مصيبت ها و مشكلاتي را صد در صد به ضرر خود مي پنداريم و حال آن كه آنچه خداوند مي داند و براي ما مقرر كرده، به ضرر ما نيست. قرآن كريم مي فرمايد:
«و عسي أن تكرهوا شيئا و هو خير لكم و عسي أن تحبوا شيئا و هو شرّ لكم؛ (5) يعني چه بسا چيزي را شما بد و ناگوار بدانيد، در حالي كه خير شما در آن است و يا چيزي را دوست داشته باشيد، اما واقع امر اين است كه آن چيز به ضرر شما است».
نكته پنجم : گاهي دعا اجابت مي شود‌، اما خواسته انسان بر آورده نمي شود؛ چون خير و صلاح بنده خدا در عدم اجابت دعايش هست . چنان كه بر اساس گزارش قرآن كريم برخي از دعا هايي كه بعضي از پيامبران الهي مانند حضرت ابراهيم يا حضرت نوح نموده اند ، به آنان داده نشده است. ولي آنچه خداوند در عوض عدم استجابت دعا براي بنده يا بندگانش در نظر گرفته و مي خواهد آن را در آخرت به بنده خود عطا كند، بسيار برتر از آن چيز هايي است كه انسان از خدا خواسته است.
بنا بر اين، اگر كسي بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا، چه پاداشي براي او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا اميد نمي شود. امام صادق (ع) مي فرمايد: «روز قيامت خداوند مي فرمايد: اي بنده من! ‌مرا خواندي و اجابتت را به تأخير انداختم. اكنون ثواب و پاداش تو چنين و چنان است. پس مؤمن آرزو مي كند كه اي كاش هيچ دعايي از او در دنيا اجابت نمي شد، براي آن ثواب و پاداش نيكي كه مي بيند». (6)
نكته ششم: تأخير دعا و يا عدم اجابت گاهي براي امتحان و آزمايش انسان، و زمينه اي است براي سازندگي و تزكيه نفوس و تقويت و تثبيت و تحكيم ايمان و اراده . چه بسيار مقامات و كمالات معنوي و مراتب قرب الهي در همين عدم اجابت دعاها از طرف خدا و از پا ننشستن و تداوم دعاها از طرف بنده به نتيجه مي رسد. چنان كه بسياري از افرادي كه اعتقادشان به خدا از روي معرفت و اخلاص نبوده بلكه دين و خدا را جهت دنيا و برآورده شدن حاجات و خواسته هاي خود مي خواستند، وقتي مي بينند حاجات شان برآورده نمي شود، از جرگه دين داران خارج مي گردند.
پي‌نوشت‌ها:
1. عدةالداعي، احمد بن فهد الحلي، ص 97، دار الكتب الاسلامي - قم، 1407 ق.
2. تحف العقول، الحسن بن شعبه الحراني، ص 202، مؤسسة النشر الاسلامي، قم، 1404 ه ق.
3. نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، نامه 31.
4. الكافي، شيخ كليني، ج 2، ص 490، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ش 1365.
5. بقره (2) آيه 216.
6. الكافي، ج 2، ص 490.
موفق باشید.