یک مسلمان چه علومی را لازم است یاد بگیرد و بدون ان علوم زندگی او مخنل میشود(لیست علوم)

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
دين مبين اسلام تمام پيروان خود و مسلمانان را به علم آموزي و تعليم علم ترغيب و تشويق كرده است و عالمان و دانشمندان را مورد تحسين قرار داده است. چنانچه در آيه شريفه اي به برتري عالمان نسبت به جاهلان تصريح كرده و مي فرمايد:قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ؛(1)بگو آيا كساني كه مي‏دانند با كساني كه نمي‏دانند يكسانند؟ تنها صاحبان مغز متذكر مي‏شوند! و در روايتي پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: تحصيل دانش بر هر مسلمانى واجب است.(2)
و نيز در روايتي امام صادق (ع) فرموده: دوست ندارم. جوان شما را جز در دو حال ببينم: دانشمند يا دانش آموز.(3)
و نيز در روايتي ديگر رسول اعظم (ع) فرموده: هر گاه مرگ دانش جويى در حال آموختن دانش فرا رسد، شهيد مرده است.(4)در نتيجه آموختن علم از ديدگاه اسلام بر هر كسي كه استعدادش را داشته باشد واجب كفائي است.
حال با توجه به اهميت علم آموزي در اسلام درباره مصاديق علم واجب و اين كه چه علومي از ديدگاه اسلام لازم است كه انسان ياد بگيرد بايد گفت: از نظر دين اسلام هر دانشي و علمي با توجه به نقشي كه در زندگي انسان دارد، بايد مورد توجه قرار گيرد. لذا اين نقش علوم در زندگي انسان ها است كه ضرورت و اهميت آن علوم را روشن مي كند و چه بسا در مقطعي از زمان دانش خاصي در زندگي انسان اولويت اول را دارد و ضرورت دارد كه همان علم را ياد بگيرد. ولي در مقطعي ديگر در اولويت دوم و يا سوم قرار بگيرد.
شهيد مطهري در اين باره مي فرمايند: «علوم(فريضه) كه بر مسلمانان تحصيل و تحقيق در آنها واجب است ... هر علمى كه برآوردن نيازهاى لازم جامعه اسلامى موقوف به دانستن آن علم و تخصص و اجتهاد در آن علم باشد بر مسلمين تحصيل آن علم از باب به اصطلاح «مقدمه تهيّئى» واجب و لازم است.
توضيح اين كه اسلام دينى جامع و همه جانبه است، دينى است كه تنها به يك سلسله پندها و اندرزهاى اخلاقى و فردى و شخصى اكتفا نكرده است، دينى است جامعه ساز. آنچه كه يك جامعه بدان نيازمند است، اسلام آن را به عنوان يك واجب كفايى فرض كرده است. مثلًا جامعه نيازمند به پزشك است، از اين رو عمل پزشكى واجب كفايى است، يعنى واجب است به قدر كفايت پزشك وجود داشته باشد، و اگر به‏ قدر كفايت پزشك وجود نداشته باشد، بر همه افراد واجب است كه وسيله‏اى فراهم سازند كه افرادى پزشك شوند و اين مهم انجام گيرد.
و چون پزشكى موقوف است به تحصيل علم پزشكى، قهراً علم پزشكى از واجبات كفايى است. همچنين فن معلمى، فن سياست، فن تجارت، انواع فنون و صنايع؛ و در مواردى كه حفظ جامعه اسلامى و كيان آن موقوف به اين است كه علوم و صنايع را در عالى‏ترين حد ممكن تحصيل كنند، آن علوم در همان سطح واجب مى‏گردد. اين است كه همه علومى كه براى جامعه اسلامى لازم و ضرورى است جزء «علوم مفروضه اسلامى» قرار مى‏گيرد و جامعه اسلامى همواره اين علوم را «فرائض» تلقى كرده است. عليهذا علوم اسلامى بر حسب تعريف سوم شامل بسيارى از علوم طبيعى و رياضى- كه مورد احتياج جامعه اسلامى است- نيز مى‏شود.»(5)
و با توجه به گستردگي نياز جامعه نمي توان يك ليست مشخصي را ارئه كرد و يا ارائه ليست نياز هاي جامعه از توان ما خارج است. ولي بطور كلي مي توان گفت كه يك جامعه اسلامي مانند ديگر جوامع به همه علومي كه در زندگي انسان نقش دارند نياز دارد در نتيجه هر مسلماني بايد با توجه به علايق و استعداد خود و نياز جامعه اسلامي به دنبال علمي برود كه بتواند گرهي را بگشايد و مشكلي را حل كند و هر مسلماني بايد بر اساس سه ركن يعني علاقه و استعداد و نياز جامعه اسلامي به يادگيري علمي بپردازد تا بتواند مثمر ثمر واقع شود.
البته اين امر از منظر علوم اجتماعي بود. اما به شكل فردي در مرحله اول اين علوم ديني و معرفت شناخت حقايق عالم و انتخاب دين و شناخت خداوند و دستورات او از مهمترين علومي هستند كه هر مسلماني بايد آن را كسب كند و اگر آن را - ولو در مواردي از راه تقليد- ياد نگيرند زندگي اش مختل مي شود، چرا كه علوم ديني هم مربوط به زندگي دنيايي است و هم به زندگي ابدي انسان مربوط مي شود.
در كنار اين امر هر مسلماني مي تواند بر اساس نياز جامعه اسلامي و علاقه خود بعد از يادگيري علوم اوليه ديني و لو در حد متوسط و آشنايي با وظايف ديني به يادگيري ديگر علوم بپردازد و در آن رشته صاحب نظر شود و به جامعه خود خدمت كند و لازم نيست كه در مسائل ديني متخصص و يا مجتهد شود مگر آن كه به قدر كفايت عالم ديني وجود نداشته باشد كه در اين صورت بر هر كسي كه استعدادش را داشته باشد يادگيري علوم ديني واجب عيني مي شود.
پي نوشت ها:
1. زمر(39)آيه9.
2. محمد بن حسن طوسي، الأمالي، دار الثقافه، قم ، 1414ق، چاپ اول، ص488، حديث1069.
3. همان، ص303، حديث 604.
4. شهيد ثاني، منيه المريد، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1409ق، چاپ اول، ص122.
5. شهيد مطهرى،مجموعه ‏آثار، انتشارات صدرا، تهران، 1387، ج‏5، ص 37.
موفق و موید باشید