با سلام

چند روزی است که با چند نفر که مرتد هستند و می خواهند عقاید دینی دوستانم را هدف قرار دهند بحث دینی می کنم امروز این سئوالات را از من پرسیده اند ممنون می شوم اگر پاسخ دهید

خوله بنت حكيم که بوده و با پیامبر (ص) چه نسبت خونی داشته و آیا این صحت دارد که پیامبر (ص) با وی ازدواج کرده است.

2- آیا در دنیای آخرت مردم کاری نمی کند و فقط در حال خوشگذرانی هستن یعنی فقط می خورند و می خوابند و با حوریان بهشتی ارتباط جنسی برقرار می کنند یا اینکه نه مشفول به کار هم می شوند

پرسش: شبهه در مورد نسبت خوله بنت حكيم با پيامبر (ص)

چند روزي است كه با چند نفر كه مرتد هستند و مي خواهند عقايد ديني دوستانم را هدف قرار دهند بحث ديني مي كنم امروز اين سئوالات را از من پرسيده اند ممنون مي شوم اگر پاسخ دهيد

خوله بنت حكيم كه بوده و با پيامبر (ص) چه نسبت خوني داشته و آيا اين صحت دارد كه پيامبر (ص) با وي ازدواج كرده است.

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خوله بنت حكيم آيا خاله پيامبر بوده و حضرت با او ازدواج نموده است.
شايد منشا اين شبهه نقلي باشد كه احمد حنبل در اين باره دارد.
وي مي گويد: ... سعيد بن مسيب گفته خوله دختر حكيم سلميه خاله پيامبر بوده است.
حدثنا ‏ ‏محمد بن جعفر ‏..... عن ‏ ‏سعيد بن المسيب ‏ ‏أن ‏‏ خولة بنت حكيم السلمية ‏ ‏وهي إحدى خالات النبي(ص) ‏سألت النبي ‏ (ص) ‏.... (1)
خوله جزو همسران پيامبر است كه حاضر شد بدون مهريه به عقد پيامبر در آيد.(2)
اما واقعيت آن است كه وي خاله پيامبر نبوده و در بيان چنين مطلبي از سعيد بن مسيب اشتباه رخ داده و واقعيت آن است كه وي(خوله)خاله خود سعيب بن مسيب است. همان گونه كه در برخي از نقلها براين مطلب تصريح شده دارمي مي گويد ...قال سمعت سعيد بن المسيب يقول: سألت خالتي خولة بنت حكيم السلمية رسول الله(ص) عن....(3)
در اين روايت همان روايت گذشته را سعيد از خاله اش خوله بنت حكيم نقل مي كند.
بنا براين در روايت نخست مسند احمد اشتباهي رخ داده كه در روايت دوم اصلاح شده آن آمده در روايت اول خوله را خاله پيامبر معرفي مي كند در حالي خاله سعيد بن مسيب است ودر روايت دوم آن را اصلاح مي كند.
افزون بر اين با شناسايي نسب هر كدام خوله و پيامبر مي توان به واقعيت پي برد.
ابن حبان در كتاب الثقات: در باره مادر پيامبر چنين مي نويسد : وأم رسول الله(ص) آمنة بنت وهب بن عبد مناف بن زهرة .....(4)
آمنه مادر پيامبر دختر وهب بن عبد مناف است. و مادر آمنه مره دختر عبد العزي است.
خولة بنت حكيم فأمها ضعيفة بنت العاص بن أمية بن عبد شمس، (5)
اما خوله كه ادعا شده خاله پيامبر است دختر حكيم است كه مادرش ضعيفه دختر عاص بن اميه است.
بنا براين خوله خاله سعيد بن مسيب است نه خاله پيامبر .
پي نوشت ها:
1. مسند الإمام أحمد بن حنبل،أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني،ناشر : مؤسسة قرطبة – القاهرة، ج6، ص409.
2. تفسير نمونه،آيه الله مكارم شيرازي، انتشارات دار الكتب الاسلاميه، تهران، ج‏17، ص380.
3. سنن الدارمي، عبدالله بن عبدالرحمن أبو محمد الدارمي، ناشر: دار الكتاب العربي – بيروت، چاپ اول، 1407،تحقيق: فواز أحمد زمرلي، خالد السبع العلمي، ج1، ص214.
4. الثقات، محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم التميمي البستي،ناشر: دار الفكر،چاپ اول، 1395 – 1975، تحقيق: السيد شرف الدين أحمد، ج1، ص26.
5. الطبقات الكبرى، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري الزهري، ناشر: دار صادر – بيروت، ج8، ص155.

پرسش: - آيا در دنياي آخرت مردم كاري نمي كند و فقط در حال خوشگذراني هستن يعني فقط مي خورند و مي خوابند و با حوريان بهشتي ارتباط جنسي برقرار مي كنند يا اينكه نه مشفول به كار هم مي شوند
- آيا در دنياي آخرت مردم كاري نمي كند و فقط در حال خوشگذراني هستن يعني فقط مي خورند و مي خوابند و با حوريان بهشتي ارتباط جنسي برقرار مي كنند يا اينكه نه مشفول به كار هم مي شوند
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
به نظر فلاسفه و عرفاي اسلامي، عالم خلقت داراي سه مرتبه وجودي است كه عبارتند از:
1. عالم مادّه، كه بارزترين خصوصيّت آن حركت و زمان به معناي خاص است؛ چرا كه حركت، سيلان و امتداد و جا به جايي و تغيير تدريجي را كه در اشياي مادي قرار دارد، است و ميزان حركت آن ها و مسافت طي شده توسط زمان اندازه‏گيري و محاسبه مي‏شود. تمامي اين اوصاف مخصوص ماده و اشياي مادي مي‏باشد. همان طور كه در تعريف حركت گفته شده كه: "تبدل تدريجي از قوه به فعل" است، اين تعريف فقط در مورد اشياي مادي است.
2. عالم مثال كه عالمي است غير مادّي، ولي داراي شكل و رنگ و مقدار. اين عالم منزّه از حركت و تغيير و زمان است.
3. عالم عقل، كه منزّه از تمام آثار عالم مادّه است. عالم عقل و عالم مثال، از آن جهت كه عوالمي مجرّد (غير زماني) هستند، آغاز زماني براي آن ها معني ندارد. لذا اين دو عالم فقط آغاز علّي دارند. يعني از حيث وجودي بعد از علّت خود قرار دارند. (1)
حال با توجه به اين مطلب، اشتغال به مفهومي كه در دنيا تصور و تحقق دارد، در عالم بهشت وجود ندارد؛ چرا كه لازمه افعال دنيوي، حركت، تغيير و ... است و حال آنكه عالم آخرت، عالم غير مادي و مجرد از ماده است؛ اما اين بدان معنا نيست كه عالم آخرت و نظام حاكم بر آن، مطلقاً از اشتغال خالي باشد؛ بلكه در آن عالم نيز اشتغال متناسب با همان عالم مانند كسب معرفت يا تلاش هايي كه به نوعي همراه التذاذ هستند وجود دارد؛ اما از آنجا كه ويژگي هاي دقيق عالم آخرت بر ما روشن نيست نمي توان گفت آن كارها چه كاري هستند.
اما حداقل آن است كه افعال و لذت هاي بهشتي، لذت محض بوده و در اين ميان از هرگونه رنج و زحمت مبرا است"لَا يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَ مَا هُم مِّنهَْا بِمُخْرَجِين"(2)هيچ خستگى و تعبى در آنجا به آنها نمى‏رسد، و هيچ گاه از آن اخراج نمى‏گردند" لذا كار به معناي كار متصور در دنيا كه نوعاً داراي رنج و مشقت است، براي اهل بهشت نيست و تمام امور در بهشت براي آنها آسان و به تعبيري خوش گذران است. اما اينكه ماهيت و حقيقت اين كار چه بوده، از حوزه درك عقلي خارج است.
به علاوه سنخ لذت هاي بهشتي هم بسيار بالاتر از لذات صرفا جسماني است و لذات كاملا روحي نيز در آن عالم وجود دارد و به علاوه همين لذات نام برده شده هم در آن عالم در اوج قرار دارند و قابل مقايسه با لذات جسماني دنيايي نيستند.
پي نوشت:
1. ر.ك. الهي قمشه اي، حكمت الهي، چ انتشارات اسلامي، تهران 1360، ص 298.
2. حجر(15)آيه 48.

موفق و موید باشید