بصورت خلاصه

از سویی، شناخت خوب از بد، مشکل می باشد و از سوی دیگر، شناخت، در هر جامعه و دورانی مهم و سرنوشت ساز بوده، عدم تشخیص درست آن، لطمه های جبران ناپذیری به پیشرفت جامعه وارد می¬نماید. بررسی تاریخ صدر اسلام نشان می دهد که این مسئله از دغدغه های اصلی مردم آن زمان بوده است. در جامعه کنونی ما هم گاهی شرایطی پیش می آید که انسان در تشخیص خوب و بد در می ماند. برای شناخت، معیار و راهکارهایی چند از نظر اسلام معرفی شده اند. در این جا به بیان سه معیار و راهکار بسنده می شود:
1. هماهنگی با شرع و عقل
هر پدیده¬ای که در مقابل عقل و شرع قرار بگیرد، باطل خواهد بود؛ هر چند باطل در ظاهر، حق¬نما باشد. خداوند برای انسان دو حجت وضع کرده: یکی عقل و دیگری شرع. بنابراین، باید افعال انسانی به تأیید این دو حجت برسند تا حجیت پیدا کنند. پس یکی از معیارهای شناخت باطل، آن است که بد در برابر عقل و شرع قرار می گیرد؛ به بیان دیگر، خوب آن است که با عقل و شرع هماهنگ باشد و بد آن است که با این دو هماهنگی نداشته باشد.
البته تشخیص این که کدام جریان مطابق عقل عمل می¬کند و کدام یک عمل نمی کند، منوط به رشد عقل و خرد است.
2. خدامحوری
یکی از معیارهای مهم تشخیص خوب از بد، خدامحوری است؛ بدین معنا که اگر افعال و اعمال افراد و گروه¬ها برای خدا و خدمت به خلق خدا بود، خوب است و در غیر این صورت، بد است.
3. همسویی با مصالح عمومی
اگر رفتار و گفتار، با مصالح عمومی همسویی داشت، می توان گفت خوب است. در غیر این صورت، بد می-باشد. آنچه مطابق با مصالح اسلام و امت اسلامی انجام بگیرد، خوب می¬باشد. اگر پدیده¬ای خلاف مصالح اسلامی شناخته شود، باطل خواهد بود؛ هر چند ظاهری خوب و زیبا به خود بگیرد.