چرا طینت انسانها در خلق وایمانشان اثر دارد؟
خب گناه کسی که طینت پاکی ندارد چیست؟
وآیا این جبر نیست؟چون خود فرد نقشی در آن نداشته

پرسشگر گرامی باسلام و سپاس از ارتباط تان با این مرکز
احادیث طینت از احادیث مشکل اهل بیت است. درک معنای صحیح آن ها به نحوی که با مبانی شیعه ناسازگار نباشد، کار سختی است.
ظاهر این روایات این توهم را ایجاد می کند که انسان ها به مقتضای طینت خود عمل می کنند؛ آن که طینت نورانی دارد، به سوی نور می رود. آن که طینت ظلمانی دارد، به سوی ظلمت می رود. در حقیقت جبر است و اختیاری در کار نیست. طینت هایی دعوت کننده به نور و حق و صراط مستقیم هستند. طینت هایی دعوت کننده به شر و ظلم و فساد و تباهی. هر فردی جز عمل به مقتضای طینتش راهی و چاره ای ندارد. در حقیقت اختیاری نیست. شیعیان هم چون از طینت اهل بیت آفریده شده اند، طبیعتا به اهل بیت گرایش دارند. متمایل به پیروی از آن ها هستند. این گرایش طبیعی، آن ها را به سوی اهل بیت می کشاند.
با توجه به مبانی قطعی قرآنی و روایی، ما انسان ها مختار آفریده شده ایم. خودمان هستیم که خوب یا بد بودن خود را رقم می زنیم. مجبور نیستیم. اگر مجبور بودیم، دعوت و فرستادن پیامبران و هدایتگران و قرار دادن بهشت و دوزخ برای مطیعان و عصیانگران و ... لغو و بیهوده بلکه ظلم بود.
بنا بر این باید احادیث طینت را طوری معنا کنیم که با این مبانی ناسازگار نباشد.
در روایات و ادعیه سخن از فضل و عنایت خدا بر بندگان خوب است، به خاطر علمی که خدا به انتخاب و روش و سیره آینده آنان دارد، یعنی چون خدا می داند که این افراد در زندگی دنیوی، خیر و هدایت و اطاعت و بندگی خدا را بر می گزینند و به سوی شیطان و هوای نفس و کفر و ظلم تمایل پیدا نمی کنند، به آنان عنایت می کند. فضل و هدایت و دستگیری خود را نصیبشان می­گرداند، مثلا در دعای ندبه می­خوانیم:
«اخترت لهم جزیل ما عندک من النعیم المقیم الذی لا زوال له و لا اضمحلال بعد ان شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیه و زخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذلک و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت لهم الذکر العلی و الثناء الجلی؛ برای آنان نعمت های گرانبها و ارزشمند خود را اختیار کردی و برگزیدی، بعد از آن که بر آنان شرط کردی زهد و بی رغبتی به درجات و زینت ها و جلوه های دنیای بی ارزش را. آنان این شرط را پذیرفتند. تو می دانستی که به شرطشان وفا می کنند. پس از آنان تعهدشان را قبول کردی و آنان را به مقام قرب رساندی. نامشان را بلند کردی و بر آنان ثنای آشکار، نثار نمودی».
بنا بر این خدا با توجه به علمی که نسبت به صلاحیت امامان و شیعیانشان دارد، آنان را از طینت ارزشمندی خلق می کند. با توجه به بی صلاحیتی و گرایشی که کافران و منکران به کفر و ظلم نشان خواهند داد و او می داند، آنان را از طینتی دیگر خلق می کند. این ها متناسب با انتخاب و اختیار خود بندگان است.
مولی صالح مازندرانی در شرح این حدیث می نویسد:
« مبدا آفرینش همه انسان ها خدای یگانه است که عالم و آگاه به همه چیز است. چون می بیند و می داند بعضی از مخلوقات با حالات متعالی، به قرب او می گرایند و رهرو این راه هستند، لطف خودش را نصیب آنان کرده؛ آنان را از طینتی بر گرفته از علیین می آفریند تا بر اکتساب آن حالات متعالی آنان را یاری کرده باشد. چون می بیند که گروهی دیگر دنبال روحیات پست و رذل هستند که آنان را از ساحت پروردگار دور می کند، آنان را از همان سجین و اسفل السافلین می آفریند تا هر کدام به اصل خود که مورد علاقه اش هست، برگردد. آن حالات روحی و ایمانی عملی که خدا بدان ها علم دارد، سبب شده که آنان از علیین یا از سجین و اسفل السافلین خلق شوند، نه اینکه این خلقت آن روحیات را ایجاد کرده باشد. در این نکته تامل کن که دقیق است و بسیاری از شبهه ها را دفع می کند!». (1)
بنا بر این گرچه طینت بی تاثیر در گرایش انسان نیست؛ ولی هرگز موجب سلب اختیار از انسان نمی شود تا شبهه جبر پیش آید. بی تردید نقش اصلی در ایجاد عمل انسان برای خود اوست و طینت و سایر شرایط در حد زمینه موثر است. از این رو موجب جبر نمی شود؛ چون انسان ذاتا مختار است، در نتیجه علی رغم اقتضای طینت، انسان مسئول عمل خود است. نکته ی دیگر این که تمام انسان ها با طینت های مختلف مورد آزمایش و امتحان های الهی قرار می گیرند و این امتحان ها نیز برای هر کسی به اندازه توان و ظرفیت وجودی اوست و همگان یکسان امتحان نمی شوند؛ لذا از این رهگذر ممکن است برخی امور و تفاوت های که از طریق طینت پیش می آید، جبران شود.

پی نوشت:
1. ملا صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت، 1431 ق ، ج6، ص 393 - 394.