1. انسان وقتی با دشنام گویی یا بی ادبی فردی بی ادب و فحاش و ظلم ظالمی روبرو می شود، به طور طبیعی خشمگین می شود و به مقابله مثل دعوت می گردد ولی عمل تلافی جویانه او چون ناشی از خشم و غضب است، عملی صحیح و پسندیده نمی باشد ؛ پس قدم اول این است که از عکس العمل سریع و نشأت گرفته از خشم و غضب دوری جسته و تحمل کند تا خشن و غضبش فرو نشیند و بعد به عکس العمل عاقلانه اقدام کند.
2. دین اسلام از دشنام گویی حتی در برخورد با دشنام و ناسزا، ما را منع کرده و به برخورد صحیح و سازنده دعوت می کند..
اگر فردی که به ما دشنام داده یا ظلم کرده، رفتار بد و ظالمانه اش از جهل و بی ادبی او نشأت گرفته و مقابله به مثل ما او را در این رفتار محکم کرده و بازار او را رواج می دهد، باید از مقابله به مثل دوری جست و با عفو و گذشت و چشم پوشی او را ادب کرد و شکست:
بندگان خدای رحمان آنانند که روی زمین به نرمی (بدون غرور) راه می روند. چون نادانان آن ها را طرف خطاب قرار دهند، به ملایمت و سلامت پاسخ دهند(سلام گویند). (1)
2. گاهی فحش و ظلم، ناشی از استکبار و احساس قدرت و... است و در چنین مواردی مقابله به مثل سبب تنبه فرد به رفتار ظالمانه اش شده و او را از آن باز می دارد. در روایت داریم :
التكبّر مع المتكبّرين عبادة(2)
تکبر با متکبران عبادت است.
البته در این موارد باید از ظلم و تجاوز در مقابله به مثل دوری جست و عدل را رعایت کرد.
در مواردی که مقابله به مثل به اعمال قدرت محتاج است، چون جواز چنین مقابله ای به هرج و مرج می انجامد، باید با رجوع به مراجع قضایی از او شکایت کرد.
شايد يكي از بهترين كارها در اين زمينه دعا كردن براي فردي است كه به ما ظلم كرده است. داستان مالك اشتر و توهين به او در اين زمينه مثال زدني است.
پی نوشت ها:
1. فرقان(25) آیه 63.
2. مشکینی علی، تحریر المواعظ العددیه، قم، الهادی، 1424 ق، ص 172.