نظر قران در مورد مرتد چیست؟

با تحقیق در آیات قرآن وبهره گیری از برخی فرهنگ های قرانی ، در مجموع آیات مربوط به ارتداد بر هشت دسته تقسیم می شود که در ذیل به ارائه آن می پردازیم:
دسته اول آیات:
«...ومن یرتدد منکم عن دینه فیمت وهو کافر فاولئک حبط اعمالهم فی الدنیا والآخره واولئک اصحاب النار هم فیها خالدون»(1)
یعنی« کسانی از شما که از دین خود بر گردند ودر حال کفر بمیرند آنان کردارهایشان در دنیا وآخرت تباه می شود وایشان اهل آتشند ودر آن ماندگار خواهند بود.
در این آیه نکات ذیل قابل توجه است:
الف) گرچه در این آیه جاودانگی در آتش جهنم ونابودی اعمال را در دنیا وآخرت از آثار ارتداد اعلام کرده است اما عبارت «فیمت وهو کافر» ظاهر در این است که این آثار در صورتی بار می شود که مرتد در ارتداد وکفر خود از دنیا برود، این تعبیر می تواند اشاره به باز بودن راه توبه برای او باشد.
ب) برخی از مفسران ،حبط اعمال در دنیا را که در عبارت«حبطت اعمالهم فی الدنیا» آمده است به اجرای احکام ومجازات های مرتد تفسیر کرده اند.
این گروه بر این باورند که حبط اعمال مرتد در دنیا همان کشتن وقطع حیات اوست. (2)
اگر چنین تفسیری را بپذیریم در حقیقت ا این ادعا که در قرآن ،احکام مرتد و مجازات قتل او نیامده دست برداشته ایم ،اما آیه شریفه در این معنا ظهوری ندارد زیرا کلمه حبط در لغت به معنای باطل گشتن واز بازدهی افتادن آمده است وبطلان اعمال وبی اثرگشتن ان به هر معنایی که باشد (3) هیچ ملازمه غقلی یا عرفی با چنین مجازاتی برای صاحب آن اعمال ندارد.
ج)تعبیر به «الفتنه اکبر من القتل» اگر چه می تواند اشاره به شان نزولی باشد که برای آیه گفته اند (4) اما با توجه به قرار گرفتن آن در سیاق مووضع ارتداد وتلاش کفار برای مرتد کردن مسلمانان ،محتمل است اشاره ای به مصلحت مجازات قتل برای مرتد باشد.
این احتمال وقتی آشکار می شود که با اعتماد به برخی از متون تاریخی «افتتان»(5) مومنان را توسط کفار در عصر نزول آیه،اصطلاحی بدانیم برای باز گرداندن مومنان تازه مسلمان از دین خود.
بنا بر این احتمال که ظاهرا مرحوم طبرسی در مجمع البیان نیز آن را پذیرفته است از نظر قرآن کافر شدن ودست از این برداشتن مهم تر از قتل است.
اما حتی اگر این احتمال را هم بپذیریم نمی توانیم به استناد این آیه ،مجازات قتل را برای هر مرتدی ثابت کنیم زیرا در این صورت تنا در صورتی که قتل سبب شود از سرایت ارتداد که از ان به فتنه تعبیر شده است جلوگیری کند ،تجویز می شود اما در صورتی که قتل مرتد چنین اثری را نداشته باشد .یا برعکس خود مصداقی از فتنه باشد نمی توان به آیه در جواز یا وجوب قتل مرتد استفاده کرد.
یکی دیگر از آیات دسته اول آیه بیست و پنج سوره محمد است.
در این آیه ،فریفتگی مرتد از سوی شیطان ذکر شده است ودر آیات پس از ان ،ضمن تلیل علتارتداد ،چگونگی عذاب آنان هم امده است.
«ان الذین ارتدوا علی ادبارهم من بعد ما تبیٌن لهم الهدی الشیطان سوٌل لهم» (6)«کسانی که بعد از روشن شدن حق ،مرتد شدندشیطان،اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده وآن ها را با آرزوهای طولانی فریفته است.»
ویژگی مهم در این آیه این است که سرزنش مرتدان را همراه با قید«من بعد ما تبیٌن لهم الهدی» آورده است،تبیٌن هدایت به این است که حقانیت ودرستی راه اسلام برای شخص محرز وروشن شده باشد،گرچه این قید در مقام بیان حکم قانونی وفقهی مرتد ذکر نشده است اما همین که در قرآن سرزنش مرتد با فرض این قید آمده است ،می تواند راهنمای مجتهد باشد که در صدد فهم واستنباط احکام مرتد از منابع اسلامی است،حتی اگر فرض کنیم در سایر متون هم مجازات مرتد نسبت به این قید مطلق باشد ،همین تقیید در این جا،هر چند در مقام سرزنش و بیان ریشه های گرایش به ارتداد است ،می تواند دایره موضوع را تنگ کند یا لااقل برداشت اطلاق از برخی متون دیگر را خدشه دار سازد.
آیات دیگری که می تواند در دسته نخست قرار گیرد ،آیات 85 و88 و91و106 سوره آل عمران ،آیه71 سوره انعام ،109 سوره نحل و65 سوره زمر می باشد ،برای پرهیز از طولانی شدن بحث از توضیح در مورد این آیات خودداری می کنیم.
دسته دوم آیات
2- دومین دسته از آیات مربوط به ارتداد آیاتی است که می فرماید: هر که غیر از اسلام را بخواهد ،خداوند از او نمی پذیردمانند «ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل الله منه وهوفی الآخره من الخاسرین»(7)«هر که جز اسلام دینی جوید هرگز از وی پذیرفته نشود ووی در آخرت از زیان کاران است».
شیخ طوسی در کتاب مبسوط این آیه را یکی از ادله مجازات قتل برای مرتد ذکر می کند(8)گرچه ایشان ،تقریر وتوجیهی در چگونگی دلالت این آیه بر مجازات مذکور ارائه نمی دهد.
برخی از اندیشمندان در توجیه دلالت این آیه بر مجازات مرتد گفته اند:وقتی غیر از اسلام از کسی پذیرفته نمی شود لابد از نظر حقوقی نمی توان وجود اورا د رجامعه اسلامی پذیرفت واین به معنای مجازات قتل برای اوست.(9)
سپس خود ایشان در مقام نقد این یادداشت می نویسد:چنین معنایی از آیه شریفه نمی توان استفاده کرد زیرا نه خود آیه این مطلب را می رساند ونه در آیات قبل وبعد می توان چنین مطلبی را فهمید حتی اگر فرضا روایتی هم باشد که مفاد آیه را این چنین بیان کند مثبت حکم،روایت است ونه ظهور عرفی آیه.
اما این که خود آیه این مطلب را نمی رساند زیرا عدم قبول غیر از اسلام به عنوان دین،هیچ گونه ملازم عقلی یا عرفی با وجوب قتل یا حتی جواز آن ندارد،جال توجه این که حتٌی خود مرحوم شیخ طوسی در «التبیان» که کتاب تفسیری اوست در آیه مورد بحث اصلا به چنین معنایی اشلره ای نکرده است.(10)
دسته سوم
3- دسته سوم از آیات مربوط به مساله ارتدادآیاتی است که می توان ازآن،قبول توبه مرتد را به دست آورد.
قبلا در دسته اول آیه 217 سوره بقره را ذکر کردیم که دلالت بر باز بودن راه توبه برای مرتد بود به جز این آیه ،آیه 89 آل عمران نیز می تواند دلالت بر قبولی توبه مرتد داشته باشد .
ویژگی مهم این آیات که بر قبول توبه مرتد،تصریح دارد این است که موضوع قبول توبه را ،کسانی قرار داده که با وجود اتمام حجت بر آنان باز هم کفر ورزیده اند.
آیه دیگری که ظهور در قبول توبه مرتد دارد آیه 110 سوره نحل است.
دسته چهارم
دسته چهارم از آیات ،مربوط به ارتداد،آیاتی است که دلالت می کند که اگر ارتداد به صورت کفر پس از ایمانی باشد که همراه کفرورزیدن زیاد باشد،در این صورت،توبه او هرگزپذیرفته نیست،آیات 90 سوره آل عمران وآیه 137 سوره نساء از این دسته محسوب می شود.
دسته پنجم
دسته پنجم از آیات مربوط به ارتداد دسته ای است که ظاهرا جاری کردن کلماتی بر زبان که دلالت بر کفر می کند در حالت اکراه بلامانع دانسته است،این معنا را می توان در آیه106 سور نحل ملاحظه کرد.
دسته ششم
دسته ششم ،آیاتی است که به علل تکوینی ارتداد پرداخته است،برگزیدن حب دنیا بر آخرت،مهرزدن بر دل وچشم وگوش،اطاعت یا طرح دوستی ریختن با اهل کتاب یا مطلق کفاروفریب شیطان از جمله این امور است که از آیات 107و108 سوره نحل،100آل عمران،89 نساء،51 مائده ،25 و26 سوره محمد ممکن است برداشت گردد.
دسته هفتم
دسته هفتم از آیات مربوط به ارتداد آیاتی است که در سیاق مذمت از ارتداد به این نکته اشاره می کند که ارتداد هیچ ضرری به خدا نمی زند واوبا قدرت مطلقه خود می تواند ناسپاسی مرتدان را با داشتن مومنان پاک سرشت ومخلص جبران کند،آیات 144و177 سوره آل عمران و54 از سوره مائده در این دسته می باشد.
این دسته از آیات نیز در برسی های علمی از پدیده ارتداد هم چون یک واقعیت خارجی،بسیار هدایتگر وراهنماست.
دسته هشتم آیات
هشتمین دسته از آیات مربوط به ارتداد آیاتی است که ارتداد را عامل نفاق می داند ،آیه سه سوره منافقون از همین دسته می باشد واز مجموعه آیات 65 تا 80 سوره توبه نیز ممکن است همین معنا به دست آید(11)
از مجموع هشت دسته آیات مربوط به ارتداد ،دلالت هیچ یک از آن ها بر مجازات دنیوی وحقوقی برای مرتد ظاهر نیست،والبته این به معنای این نیست که قرآن با مجازات مرتد مخالف است زیرا قرآن ئر خصوص مجازات دنیوی مرتد سکوت کرده است نه این که آن را تجویز نکرده باشد زیرا در آیات ارتداد هیچ گونه ادات حصری مانند انما وجود ندارد تا بر این مساله دلالت نماید که مجازات اخروی مذکور در این آیات انحصاری است و هیچ مجازات اخروی ودنیوی دیگر از جمله (مجازات مقرر بر اساس سنت ) جایز نیست.
از این رو آیات قرآن در مورد مجازات دنیوی ارتداد ساکت است نه این که حکم معارض با سنت را بیان کرده باشد.
با تمام این ها بر فرض که در قرآن ،حکم مطلق یا عامی هم در این باره صادر شده باشد هم چنان که در علم اصول ثابت شده است این حکم مطلق یا عام قرآن به وسیله روایات ارتدادکه همراه با قراین قطعی هستند مورد تقیید یا تخصیص واقع شده است.
وبر فرض هم که این روایات ،محفوف به قراین قطعی هم نباشد از دیدگاه بسیاری از اصولیین، حتی با خبر واحدی که همراه با قراین قطعی هم نباشد می توان آیات قرآن را تخصیص داد.(12)
پی نوشت ها:
1) سوره بقره آیه 217
2)رک روح المعانی،بیروت دارالحیاء 1405-1980،ج1ص335،فخررازی،تفسیرکبیر،بیروت دارالحیاء بی تا ج6ص38ومصطفی المراغی،تفسیرالمراغی،بیروت،دارالحیاء،بیتا،ج2ص136
3) المیزان ج2ص235 ذیل همین آیه
4) طبرسی،مجمع البیان طبیروت ج2ص74
5) مانند ابن هشام ،السیره النبویه ج1ص339وج2ص259
6) سوره محمد آیه 25
7) سوره آل عمران آیه 85
8) سلسله الینابیع ج31 ص179.
9) احکام مرتد از دیدگاه اسلام و حقوق بشر ،سیفالله صارمی،ص237
10) التبیان،بیروت،دارالاحیاء،بیتا ج2ص520
11) احکام مرتد از دیدگاه اسلام و حقوق بشر،سیف الله صارمی ص248
12) از جمله فقهایی که این دیدگاه را پذیرفته اند عبارتند از: نجفی،شیخ محمدحسن ،جواهرالکلام ج17ص25،وج33ص354،زین الدین جبعی عاملی(شهیدثانی)، مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام ج7ص291،شیخ انصاری،مرتضی،فرایدالاصول ج2ص820،اصفهانی،محمدحسین،الفصول الغرویهداراحیاء العلوم الاسلامیه،قم،1404ق،ص214،خویی،سیدابوالقاسم،محاضرات فی الاصول،انصاریان،قم،چاپ چهارم،1417ق،ج5ص309،ابن قدامه المقدسی، عبدالرحمان ،المغنی ج2ص313،آخوند خراسانی،محمدکاظم،کفایه الاصول،موسسه آل البیت لاحیاء التراث ص235