پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
هیچ انسانی حق ندارد به خاطر درد و رنجی که حتی گاهی از حد تحمل افزون می شود، خودکشی کند، یا دیگران را در کشتن خود شریک کند. اتانازی یا اتونازی اجازه انسان به پزشک برای خلاص کردنش از دردها با مرگ به ظاهر آسان است.
این پدیده در عصر اخیر در کشورهای اروپایی و آمریکایی رواج پیدا کرده و در دیگر کشورها در حال گسترش است. به این شکل افراد مریضی که دچار بیماری های صعب العلاج و یا غیر قابل درمان چون سرطان، ام اس، ایدز و نمونه های آن می شوند ،برای این که از درد و رنج های غیر قابل تحمل خلاص شوند ،به پزشک خود اجازه می دهند تا مرگی آسان برای ایشان رقم زند . این حرفه خلاف اخلاق و وظیفه پزشکی و شریعت و قانون اسلام است. وظیفه پزشک این است که تمام سعی خود را برای معالجه و درمان مریض به کار بندد . علاوه بر این، وجود امدادهای غیبی در درمان نهایی بیمار، امری تجربه شده است .
با این حال در مورد دفاع از اتونازی و یا رد آن، دو نظریه و هر کدام با طرفداران خاص به خود مطرح است:
طرفداران كشتن از روي ترحم و دل سوزي چنين استدلال مي كنند كه علي رغم اين كه عمل غير عقلاني است، ولي براي فرد درمانده و فقير ، فرد داراي زندگي نباتي يا مرگ غيرقابل اجتناب اين عمل را براي بيمار ، خانواده ها و جامعه مفيد مي دانند . آن را يك اقدام مثبت اخلاقي بر مي شمارند، هر چند بسياري از كشورها قانون " حق امتناع از درمان پزشكي را به رسميت شناخته اند، ولي تنها در هلند ، بلژيك ، سوئيس و ايالت ارگون امريكا ياري رساندن به بيماري براي طولاني نشدن عمر همراه با درد و رنج طاقت فرسا را تصويب كرده اند.
مخالفان اتانازي معتقدند كه زندگي موهبتي است الهي . هيچ كس حق تصرف در آن را ندارد. اين عمل زير پا گذاشتن ارزش هاي انساني است .احتمال برگشت و نجات و یا درمان جدید و یا امدادهای غیبی هميشه وجود دارد .خودكشي و كمك به خودكشي ( قرار دادن امكانات و وسايل جهت خودكشي ) جرم است. در واقع معتقدند عدم نجات برابر قتل است .از اين رو نمي توان فرد را رها ساخت. شايد با حفظ وضع موجود درماني جديدي فراهم شود.
مجوز چنين كاري به پزشك هم داده نشده است . زيرا وظيفه پزشك حفظ جان آدمي است، نه گرفتن جان از او. در هر صورت قانوني كردن اتانازي اختياري موجب از بين رفتن اعتماد و مسئوليت در حرفه پزشكي و کاهش حساسيت جوامع به مرگ و نهايتا باعث از بين رفتن انسانيت و مسئوليت انساني و تنوعي از بيماري هاي اجتماعي مي شود و عواقب وخيمي به دنبال خواهد داشت.

در کتاب خدا و نیز روایات دینی در مورد اتانازی و یا مرگ آسان توضیحی داده نشده است، ولی می تواند مصداقی برای صدور احکام قرار گیرد، با این حال همه آيات و رواياتي كه درباره حرمت قتل نفس و مذمت آن وارد شده ، شامل اتانازی با تمام فرضیه هایش مي شود.برخي از اقسام اتانازي تحت عنوان « حرمت قتل نفس محترم و برخي ديگر تحت عنوان « وجوب انقاذ(نجات) نفس محترم از هلاك قرار مي گيرد .
يكي از آياتي كه با صراحت از قتل نفس محترم نهي مي نمايد ،اين آيه است :
وَ لَا تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَق‏"(1) انسانى را كه خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانيد. مگر به حق [و از روى استحقاق.
خداوند متعال در اين آيه به طور مطلق مي فرمايد كه قتل نفس محترم ، جايز نيست ، مگر در مواردي كه مقتول استحقاق قتل را بر اثر قصاص و حدود و دفاع و .. داشته باشد . آيه و دليل ديگري هم نداريم كه بگويد ترحم نسبت به نفس محترم مجوّزي براي قتل وي باشد حتي انسان حق كشتن نفس خود را ندارد، زيرا حيات دنيوي و رابطه اي كه نفس و جان ما با بدن دنيوي دارد ، امانتي الهي در دست ماست ،چنان كه ساير اموال و دارائي هاي ما هم امانتي الهي است. اجازه نداريم با اين قابليت ها و امكانات به صورت دلخواه رفتار نمائيم. قتل نفس و خودكشي هم مسئله اي است كه خداوند متعال انسان ها را از آن نهي نموده:
"وَ لَا تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُم"(2) یعنی خود را نكشيد.
در آیات دیگری آمده است:"وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُون" (3)
یعنی هر امتي را مدت عمري است. چون اجل شان فرا رسد، يك ساعت پيش و پس نشوند.
مطابق با این آیه که هر امت و قومی و به تبع آن هر انسانی نزد خدا اجل معینی دارد و وقتی اجل فرا رسید ، تاخیری در آن لحاظ نمی شود، چگونه بعضی از انسان ها به خود اجازه خودکشی دهند و یا دیگران را در مرگ خود شریک کرده و با اجلی غیر طبیعی از دنیا روند ؟ باید بدانند چنین کاری دست بردن در قانون الهی و دخالت در آن است و
عقوبتی سنگین خواهد داشت.
"مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى‏ بَني‏ إِسْرائيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ"(4)
از اين رو به بني اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كسي كس ديگر را ،نه به قصاص قتل كسي يا ارتكاب فسادي بر روي زمين بكشد، چنان است كه همه مردم را كشته باشد. هر كس كه به او حيات بخشد ،چون كسي است كه همه مردم را حيات بخشيده باشد . به تحقيق پيامبران ما همراه با دلايل روشن بر آن ها مبعوث شدند. باز بسياري از آن ها همچنان روي زمين از حد خويش تجاوز مي كردند.
از بیان این مطالب نتیجه می گیریم در هر حالت انجام اين عمل از ديدگاه شرع مقدس ممنوع مي باشد ،زيرا مصداق قتل نفس محترم است . قتل نفس محترم حرام است، یا مصداق ترک انقاذ (نجات) نفس محترم از هلاک است . نجات نفس محترم هم واجب مي باشد و ترك واجب هم حرام است.
در اديان آسماني قبل از هر اقدامي در گام نخست به بيماراني كه به مرض هاي سخت و لاعلاج مبتلا هستند، توصيه مي شود با تقويت روح و روان خويش ضريب تحمل وجودي را بالا برند تا رنج و تعب كم تري احساس نمايند. از اين گذشته تاكيد مي شود كه تحمل رنج و درد فرصتي براي تقرب به خداوند ، پالايش روح و تزكيه نفس آدمي است.
این کار از نظر مراجع تقلید که احکام شان برگرفته از کتاب خدا و سنت رسول و اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین است، حرام اعلام شده است. آنان نوشته اند:
اگر منظور از اتانازی، مرگ زودرس بیمار باشد، به این معنا بیماری که از درد رنج می برد یا به بیماری لاعلاج گرفتار است و یا کسی که به مرگ مغزی گرفتار شده است، پزشک یا کسانی دیگری با روش خاصی مانند استفاده از دارو و امثال آن او را از بین ببرند و یا خودش با خوردن دارو مرگ خود را نزدیک کند، این کار به نظر تمام مراجع مطلقا حرام است ؛ یعنی نه بیمار حق دارد خودش را بکشد ؛ نه دیگران حق دارند در مرگ زودرس بیمار کمک کنند ؛ نه حق از بین بردن او را دارند . تسریع بخشیدن در مرگ بیمار به نظر تمام مراجع جایز نیست.(5)
نتيجه گيري: اسلام اتانازي را به هر شكل جرم مي داند . مسلمانان با اعتقاد به معجزه و كرامت انبيا و امامان معصوم (ع) اتانازي را مطرود و متروك دانسته و آن را نمي پذيرند.
هیچ انسانی نمی تواند لحظه یا لحظات مرگ را که از آن به عنوان سکرات موت نام برده می شود، حدس بزند و یا پیش بینی کند که زمان انتقال فرد به دنیای دیگر چه مقدار طول می کشد و با چه مشکلات غیر قابل توصیفی همراه است.
پی نوشت ها:
1. انعام(6) آیه 151.
2. نساء(4) آیه 29.
3. اعراف(7) آیه 34 .
4. مائده(5) آيه32 .
5. آیت الله خویی، منهاج الصالحين (للخویي) ص 10 ؛
آیت الله خامنه ای، اجوبة الإستفتائات، ویرایش جدید، چاپ اول ، 1389، سؤال 1287 و1292 ؛
آیت الله تبریزی، استفتائات جدید، ج1، ص 468 ،سؤال 2057 ؛
آیت الله بهجت، استفتاءات ج‌، ص 335 ، سؤال1173؛
آیت الله صافی گلپایگانی، استفتاءات پزشكى ؛ ص 5، سؤال 59 ‌.