سلام
خسته نباشيد و تشكر
مي خواستم بدونم چقدر امكان داره يك نفر بتونه از روي قرآن گذشته و آينده فرد ديگري را ببيند يا به قولي فال (نه استخاره) شخص را بگيرد.
از دو دفتر سوالات شرعي كه سوال كردم متاسفانه (شايد به دليل حجم كارها) فقط با گفتن ما اعتقادي به اين چيزها نداريم جواب دادند
خانمي با استفاده از قران (سوره شعراء ) و اين ايه كه طسم معقتد به وجود طلسم در زندگي فرد شده است. (يكي از دفاتر در جواب اين سوال من گفته : كه خانم مجتهدين هم هنوز دقيقاً معني اين را نمي دانند چه به برسد به كسي توي آشپزخانه نشسته و ....)
سوال من اين است در كنار اين كه اين طلسم است يه سري اطلاعات شخصي هم گفته كه با واقعيت جور بوده مثلاً مشخصات محله و خانه و ...
و دقيق تر بگم از چيزهايي كه موجود هستند و يا در گذشته بوده اند ...خبر داده

و بعد معتقد بوده كه براي طلسم شكستن بايد تكه اي طلا آورده شود و دعاهايي كه به سه قيمت مختلف كه گرانترينشان يعني اينكه ديگه هيچ كس نمي تواند چنين طلسمي را درست كند و. ...

باور من اين است حتي اگر يك همچين طلسمي موجود باشد حتي به بدي ايا مگر نه اين است كه تا خدا نخواهد هيچ طوري نمي شود
و حتي اگر دعايي بشود به خوبي مگر نه اين است كه تا خدا نخواهد ان هم برآورده نخواهد شد

ايا ممكن است به دليل ارتباط با موجوداتي مثل جن بتوانند چنين اطلاعاتي را ارائه دهند اصلا چه كساني مي توانند با جن ها رابطه داشته باشند
من مي دونم سحر و جادو وجود دارد اما گفته اند پرداختن به ان حرام است (بهرجهت منكر وجود آن نشده اند )
(نمي دونيد چقدر اعصابم به هم ريخته تمام باورهايم زير و رو شده اند همش به خودم مي گم مگه اگه خدا بخواد كاري انجام بشه بدون اين طلسم شكستن ها بدون اين دعاهايي كه باهاش غسل و حمام مي كنند نمي شود؟
باور من اين است كه اگر خدا بخواهد همه چيز شدني است (كن فيكون)
اما نمي دونم اين دغدغه ذهني ازار روز و شبم شده است
خيلي خوشحالم كه اين سايت رو ديدم انصافاً دستتون درد نكنه كاش مي شد از طريق ايميل يا حتي تماس مستقيم هم جوابگو مي شديد
نمي دونيد بعضي وقتها چه احتياجي به اين هست كه كسي باشه كه بدوني عالم است و ...)مرسي

با تشکر از تماسی که با این مرکز برقرار کرده اید؛
امیدواریم که نتیجه گفتگو به برطرف شدن دغدغه ای که بدان اشاره کردید، منتهی گردد .
در مورد وضعیت خانمی که اشاره کوتاهی به مساله ایشان داشتید، متاسفانه اختصار کلام شما اجازه اظهار نظر کامل و قطعی در این خصوص را به ما نمی دهد . پاسخ دقیق در این خصوص نیازمند توضیحات کامل و کافی از جانب شما است؛ این که دقیقا این خانم از حروف مقطعه ذکر شده چه چیزی را برداشت کرد و به علاوه قائل به وجود طلسم در چه شد؟ در زندگی فرد خاصی یا به اصل وجود طلسم درعالم معتقد شد؟
از مجموع نامه برداشت می شود ظاهرا فردی وجود دارد که به وسیله قرآن در مورد زندگی افراد به اظهار نظر و نوعی پیش گویی یا فال گیری می پردازد؛ بدون این که بخواهیم در این خصوص اظهار نظر مشخصی داشته باشیم، عرض می کنیم: این قبیل افراد به طور مشخص و در اکثر موارد افراد شیاد و سودجویی هستند. به گونه های مختلف قصد اخاذی از دیگران را داشته و بسیاری از افراد دیگر را به دام خود می اندازند یا افراد جاهل و دارای مشکلات روحی و روانی و عقلی هستند که توهم برخی توانمندی ها را دارند .
در مورد شخص مورد توجه شما نمی توانیم نظر خاصی ارائه بدهیم. اما تاکید می کنیم که ادعای وجود طلسم در زندگی دیگران و درخواست پول برای حل مشکل، خواست مشترک همه سودجویان است . هر چه سریع تر خود را از این مقوله خارج کنید. از مراجعه به این قبیل افراد توبه نمایید، چرا که برخی از مراجع مراجعه به افراد فال گیر و رمال و ... را جایز ندانسته اند. (1)
اما در مورد این که اصولا می توان از آیات قرآن متوجه اموری از این قبیل شد، این امر ممکن است اما به دست امامان معصوم و اولیا، نه حتی علمای بزرگ، چه رسد به افرادی عادی !درک ما از ایات قرآن در حد فهم متعارف معمولی از معانی آیات است. مطمئن هستیم خانم مورد نظر در همین حد هم تسلط نداشته و به معنای درست آیات آگاه نیست. می توانید این امر را امتحان کنید و از ایشان بخواهید یک صفحه قرآن را از متن عربی خوانده و معنا نماید .
گام بعدی درک معانی آیات از طریق تفاسیر است که در آن از اصول عقلی و مبانی دینی به خصوص روایات گسترده ائمه بهره برده می شود . فهمی دقیق و عمیق تر از آیات را به ما ارائه می دهد که تنها کارشناسان دینی در این حوزه تسلط و تبحر دارند؛ اما در همین بخش هم آیاتی وجود دارد که فهم دقیق آن بر ما روشن نشده که آیات مشتمل بر حروف مقطعه مانند آیه « طسم » که هم در ابتدای سوره شعرا آمده و هم در ابتدای سوره قصص از همین قبیل است .
در صورت تمایل به بررسی بیش تر در خصوص ماهیت این قبیل آیات می توانید به منبع ذیل مراجعه نمایید. (2)
اما این که فردی عادی ادعا کند از این آیه در مورد جزییات زندگی افراد به حقایقی دست یافته و حقیقت هم وجود طلسم در زندگی اوست و این که برای حلش باید هزینه کند، بسیار نادرست و غیر قابل قبول می رسد؛ باز اگر این ادعا از جانب ولی خدا و عالم ربانی بود، احتمال درک این حقیقت می رفت که البته این افراد هم مانند انبیا دغدغه حل مشکلات افراد را دارند . برای این امر از وجود خود مایه می گذارند. درخواست وجهی در مسیر حل مشکل مومنان نمی کنند.
اما در مورد این که این فرد از جزییات زندگی دیگران توضیحاتی داده، باید گفت: شگرد مشترک همه افراد شیاد آن است که برای جلب اعتماد مخاطبان خود از شیوه های گوناگونی بهره می برند. به حسب سطح خوش باوری و دیر باوری مخاطبان خود نکاتی را بیان می دارند ، اما برای جدی شدن اعتقاد افراد به خود معمولا راهکارهایی را در پیش می گیرند ، به عنوان مثال از طریق واسطه هایی که زمینه معرفی فرد را فراهم کرده اند، توضیحاتی در مورد کم و کیف زندگی فرد به دست می آورند یا افرادی را به تحقق و بررسی در مورد جزییات زندگی مراجعه کنندگان خود می گمارند و مشکلات اصلی آن ها را از پیش به دست می آورند.
پرونده های گسترده این قبیل افراد پر از این نمونه هاست که به طور مستند بر این رفتار خود اعتراف دارند. حتی همکاران آن ها در این مسیر هم به عنوان شریک جرم بازداشت شده اند ؛ اما در عین حال باید تذکر داد که برخی از این افراد که از توانمندی های خاصی برخوردارند، از طریق راهکارهای خاصی به برخی از جزییات و اسرار زندگی افراد دست می یابند؛ تعداد این افراد که دارای توانمندی ها باشند، بسیار کم است، اما هستند افرادی که از طریق تسخیر جن و به کار گرفتن آن ها یا استفاده از برخی علوم غریبه مانند جفر و رمل به برخی امور پنهان زندگی افراد دست
می یابند و این امر را بستر جلب اعتماد مخاطبان خود می سازند .
در مورد اصل شرعیت تسخیر و ارتباط با جن باید گفت: ارتباط می تواند شکل های مختلفی داشته باشد که یقینا برخی از موارد آن حرام است، مانند به کار گرفتن آن ها در امور نامشروع و یا رابطه ای که موجب آزار جنیان مومن گردد و...؛ اما در مورد نوع خاصی از رابطه که از آن به تسخیر جن تعبیر می شود، از نظر فقها دو دیدگاه وجود دارد :
بعضی مثل امام خمینی(ره) به طور مطلق می فرمایند :
تسخیر اجنه حرام است .(3)
اما بعضی مانند آیت الله بهجت می فرماید :
اگر موجب ضرر بر مسلمانی نباشد، اشکال ندارد.(4)
البته اگر رابطه از راه انجام برخی رفتارهای گناه آلود مانند اهانت به مقدسات دینی باشد، حرام است.
افراد شیادی که از آن ها نام بردیم، در غالب موارد از طریق امور حرام و اهانت به مقدسات توجه برخی اجنه کافر را به خود جلب کرده و از آن ها بهره می برند. بعید است که مومنان جن حاضر به انجام این کارها و تجسس در امور انسان های مومن و بازگو کردن مشکلات ایشان برای دیگران باشند .
سحر و جادو
همان طورکه شنیده اید انجام همه انواع و اقسام سحر و جادو حرام است، هر چند ظاهر آن خوب و به جهت کاری به ظاهر مطلوب مانند جلب محبت دیگران باشد . نظریات همه فقها در این خصوص روشن و صریح است ؛ تنها مورد استثنایی دراین خصوص باطل کردن سحر است که برای اهل آن و کسانی که توانمندی آن را دارند، جایز دانسته شده .
امام خمینی می فرماید :
یاد گرفتن و یاد دادن سحر و جادو و انجام دادن آن حرام است، (5) مگر آن که حفظ نفس و یا انجام واجب دیگری وابسته بر یاد گرفتن آن باشد. برای باطل کردن سحر جان کسی را نجات بدهد یا واجب دیگری را حفظ کند( در غیر این مورد جایز نیست). اما سحر کردن دیگری هرچند برای باطل کردن سحر او باشد، حرام است. (6)
البته بحث و بررسی در خصوص حقیقت سحر و جادو و فلسفه وجود راهکارهای غیر طبیعی مجال دیگری را می طلبد. اما سحر و جادو در زمره عوامل تاثیرگذار در عالم هستند. اما اموری ناشناخته و تا حدودی مبهم که در محدوده معین می توانند تاثیر گذاری داشته باشند .
اگر خداوند سحر و قواعد و عوامل آن را ایجاد کرد، به منزله تأیید انجام آن و میل او به تحقق آن نیست، بلکه آزمایشی است برای بندگان که آیا از راه صحیح در زندگی بهره می‌برند یا به راه‌های باطل و حرام می‌روند، همانند بسیاری از انحرافات و مشکلات و مفاسد که خدا آن ها را در کنار خیرات و خوبی‌ها و زیبایی‌ها قرار داد تا حق انتخاب برای انسان‌ها محفوظ باشد. این لازمه زندگی با اختیار و آزمایش و امتحان است.
در هر صورت اصل وجود سحر و جادو (در موارد صحیح و واقعی آن) از طرف خداست. حقیقتی است که به دست حکمت او برای آزمایش بندگان و تنظیم نظام آفرینش و حکمت‌های پیچیده آن به وجود آمده، اما استفاده از آن، به اختیار و انتخاب بندگان بوده و با حکمت الهی نافاتی ندارد. خداوند تاکید فرموده که تاثیر گذاری عوامل بر اساس اذن و اراده او محقق خواهد شد. این گونه نیست که تاثیرگذاری مطلق و بی قید و شرط باشد .
در قرآن در ذیل آیه معروف هاروت و ماروت که اشاره به وجود برخی از سحرها دارد می فرماید :
« ِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّه (7)؛ ولى هيچ گاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند » .
پس معیار و میزان تاثیرگذاری عوامل کاملا محدود و در تحت قدرت و اراده الهی است. نباید خود را دربرابر این عوامل تسلیم و بی سلاح دانست؛ به همین جهت خداوند از روی لطف و رحمت بی‌کران خود، برای هر مشکل و معضلی راه حلی در عالم قرار داده، چنان که برای هر بیماری شفا قرار داده ،برای سحر و جادو هم راه ابطال و رهایی قرار داده که انسان باید برای در امان ماندن از شر سحر به این راه ها پناه ببرد.
جلوگیری از تاثیر عوامل هرچند در دست خدا است. اما تابع قوانین و سنت های خاص است. همان گونه که شفای هر بیماری در دست خداوند است. اما نمی توان با مصرف هر دارویی توقع برطرف شدن هر بیماری را داشت. برای دفع خطر سحرها و طلسم ها باید از راهکار خاص خود (که از طریق ائمه علیهم السلام برای ما بیان شده) دست به کار شد. از مراجعه به افراد مشکوک و بیگانه از مسیر دین و علما دوری کرد.
چند توصیه ارائه می شود :
1- این دعا را بنویسند و با خود نگهدارید(اعراب گذاری نیاز نیست) :
«بسم الله و بالله، بسم الله و ماشاءالله، بسم الله و لا حول و لا قوّة الاّ بالله، قال موسی ما جئتم به السّحر، انّ الله سیبطله ،انّ الله لا یصلح عمل المفسدین، فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون، فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین» .
2- آیات 54 و55 سوره اعراف را همواره بخوانید(ان ربّکم الله الذی0000 قریب من المحسنین).
3-این دعا نیز خوانده شود:«حسبی الله و کفی،و سمع الله لمن دعا ،لیس وراءالله منتهی».
4- همچنین این دعا : «اللهمّ انّک لا یکفی منک احد و انت تکفی من کل احد من خلقک ،فاکفنی شرّ الجنّ و الانس».
5- از صدقه دادن حتی به مقدار کم در ابتدای روز و ابتدای شب غفلت نکنید.
6- خواندن مداوم آیه الکرسی وسوره ناس و فلق را ترک نکنید .
7- در صورت امکان حرزهایی که در حاشیه مفاتیح الجنان نقل شده و انگشتر عقیق همراه داشته باشید .
محققان این مرکز در بخش تلفنی می توانند به سوالات و ابهامات شما در زمینه های گوناگون پاسخ دهند ( تلفن 09640 و در ساعات 9-1 و 16- 20).
پی نوشت ها :
1. آیت الله مکارم، استفتائات جدید، ص 156، س 563؛
آیت الله خامنه‌ای، رساله اجوبه الاستفتاات، س 1229 .
2. مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، 1374 ش، آیه اول سوره بقره (ج 1،ص 61) و سوره آل عمران (ج 2 ،ص 413).
3 . امام خمينى، تحرير الوسيلة، مؤسسه دار العلم‏، قم، چاپ اول ،مسئله 16از مکاسب محرمه، ج 1، ص 473 .
4 . آیت الله بهجت، استفتائات، ج4 ، سوال 6424و6425.
5. امام خمینی، همان .
6. امام خمینی، استفتاءات، ج2، سؤال 54.
7. بقره (2) آیه 102.